کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آخرین مطالب


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



اما مالکیت عمومی به چند قسم مالکیت دولتی، مالکیت عموم و مشترکات عامه تقسیم می شود. هر یک از این اقسام مصادیق و مباحث گوناگونی را در پی دارد. آنچه مهم است اینکه بدانیم انفال مصداق اموال دولتی است، زیرا بر اساس آیات و روایات، انفال ملک منصب نبوت و پس از او ملک منصب امامت معصوم است و در عصر غیبت، ولی فقیه جامع شرایط، به نیابت از امام معصوم و براساس مصالح و مفاسد مسلمانان، در آنها تصرف می کند.
۲-۲-۳- مصادیق انفال
فقهای شیعه در مورد مصادیق انفال از جهاتی با همدیگر اختلاف دارند. یکی از این جهات، شمار و مقدار انفال است. برخی انفال را پنج مورد،(شیخ انصاری، ۷۲) برخی هفت مورد(خویی)[۸] و برخی یازده مورد(نراقی، ۱۳۹) برخی نیز برای انفال مورد و مصداق قایل نیستند، بلکه هر گونه مال بی صاحب را جزو انفال و اموال حکومت اسلامی به شمار می آورند. از جمله حضرت امام در کتاب بیع بر این اساس مشی کرده است. ایشان در این باره نوشته است:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ان المتفاهم من مجموع روایات الباب ان ماللامام(ع) هو عنوان واحد منطبق علی موارد کثیره و الملاک فی الکل واحد و هو انّ کل شیی ارضاً کان او غیر ها، اذا لم یکن لدرب فهو للوالی یضعه حیث شاء فی مصالح المسلمین و هذا امر شایع بین الدول ایضاً فالمعادن… و البحر… و الجو کلها للدول… فکل شیی اما له رب ام لافالاول لربه لا للامام و الثانی للامام؛[۹]
متفاهم از تمامی روایات باب انفال این است که اموالی که متعلق به امام است(انفال) عبارت است از عنوان کلی که بر موارد و مصادیق زیادی منطبق است و ملاک آن یک چیز است و آن اینکه هر چیزی اعم از اینکه زمین باشد یا غیر زمین، اگر صاحب و مالک خصوصی نداشته باشد، ملک امام است و او هر جا مصالح مسلمانان اقتضا کند، آن را هزینه می کند. و این مطلب امری است که در میان دولتهای(غیر مسلمان)نیز رایج است. بنابراین، معادن، دریاها و همه فضا ملک دولت است. بنابراین هر چیزی یاصاحب دارد یا ندارد. اگر صاحب دارد ملک صاحب آن است نه ملک امام، اگر ملک ندارد ملک امام است.
برخی از متفکران و صاحب نظران دیگر نیز این مفهوم را تأیید کرده اند. از جمله علامه طباطبایی در مقام تأسیس اصل می نویسد:
اصلی اولی این است که تمامی اموال برای عموم است و به تعبیر فقها حصول ملکیت برای افراد حقیقی و حقوقی نیاز به سبب دارد: یاسبب قهری و یااختیاری. و این مطلب موضوع احکام فراوانی است و چنین نیست که خداوند مالک حقیقی اموال را وقف کرده باشد و حق تغییر نداشته باشد. (علامه طباطبایی، ۱۸۳)
به نظر می رسد این مبنا نسبت به دیگر مبانی به واقع نزدیک تر باشد، زیرا:
اولاً: بیان موارد انفال می تواند از باب مصداق باشد و موضوعیت نداشته باشد. شاهد مطلب این است که بیان برخی از این موضوعات در گذشته از اهمیت زیاد برخوردار بوده است، مثل زمین، و برخی از موضوعات اهمیت کمتری داشته و مورد ابتلا نبوده و کمتر بیان شده، مانند فضا، و یا اگر بیان شده تأکید زیادی روی آن صورت نگرفته است، مانند دریا ها.
ثانیاً: در بعضی از ادله علت اختصاص انفال به امام تبیین شده است. در این باره گفته اند انفال سبب تعدیل ثروت در میان مردم می شود، زیرا اگر موارد انفال بدون اذن امام در اختیار عموم باشد، هرکسی قدرت بیشتری جهت احصا و تصرف داشته باشد، از ثروت بیشتری برخوردار خواهد شد و این خلاف عدالت است. در قرآن در فلسفه تشریع انفال می خوانیم: «کیلا تکون دوله بین الاغنیاء[۱۰]
۲-۲-۳-۱- فی‏ء
فیئی مصدر از مادّه فاءَ، یَفیٌ از باب فَعَلَ یَفْعِلُ، در لغت به معنای رجوع و بازگشت‏می‏باشد و در سوره حجرات «حَتَّی تَفی‏ءَ الی امْرِاللَّهِ[۱۱]به همین معنی است
یعنی به امر خدا بازگردد و گردن نهد. نیز به معنای غنیمت و خراج استعمال شده است.(طوسی، ۱۳۸۰: ۶۴) در اصطلاح فقها مالی از کافران است که بدون کارزار وجنگ و خونریزی عاید مسلمانان شده است، مثل جزیه، و خراج و مانند آنها(طباطبایی، ۱۲۳۱ق: ۵۰۸).
هر آنچه که بدون جنگ به دست مسلمین افتاده است.(انصاری ۱۳۸۵).
۲-۲-۳-۲- زمین‏هاى موات
در این باره بیش از ده روایت گزارش شده است. از آن جمله موثقه سماعه است:
قال مسأله عن الانفال فقال کل ارض خربه او شیئ یکون للملوک فهو خاص للامام و لیس للناس فیها سهم؛ از امام در باره انفال پرسیدم. حضرت فرمود: هر زمین خراب(موات) و یا چیزی که ویژه ملوک بوده است مخصوص امام است و مردم در آن سهمی ندارند.
سند روایت بی اشکال و دلالت آن نیز تمام است. افزون بر این، صحیحه حفص که پیش از این گذشت نیز بر این امر دلالت دارد.(حر عاملی، ۳۶۴) در این حکم فرقی میان زمینهای موات در سرزمین اسلام و یاکفر نیست.
بخشی از انفال زمین هایی هستند که معطل مانده اند و از آنها استفاده نمی شود و تنها با یک سری عملیات اصلاحی قابل استفاده خواهند شد چه اینکه زمین از اینکه موات بوده یا زمینی بوده که مالکانی داشته که اصلاحاتی کرده اند اما الان منقرض شده اند. (موسوی الخمینی، ۱۴۱۰)
زمینی که اهالی و مالکین آن منطقه را ترک کرده باشند یا اینکه با رغبت به مسلمین اعطا کرده باشند در این صورت جزئ انفال حساب می شود و مال امام خواهد بود. (مطهری، ۱۳۶۸).
۲-۲-۳-۳- آبادى‏هایى که صاحب ندارد
هر چند در اصل آباد باشد. در این باره بیش از شش روایات وارد شده است. از آن جمله موثقه عمار است:
قال سألت اباعبدالله (ع)عن الانفال فقال. ..و کل ارض لارب لها؛.(حر عاملی، ۳۶۷) اسحاق بن عمار می گوید: از امام صادق(ع) از انفال پرسیدم. آن حضرت فرمود:. ..هر زمینی که صاحب نداشته باشد.
این روایت که از نظر سند موثقه است دلالت می کند که هر زمینی که صاحب ندارد، مصداق انفال است و به اطلاق شامل زمینهای عامر بدون صاحب نیز می شود.
۲-۲-۳-۴- قله‏ها، وسط درّه‏ها و جنگل‏ها
بیش از هفت روایت بر این مدعا دلالت دارد. افزون بر این روایات، تمامی ادله ای که دلالت می کند موات مصداق انفال است نیز دلالت دارد، زیرا غالباً سر کوهها موات هستند. از جمله احادیث روایت داود بن فرقد است: عن ابی عبد الله (ع) قال: قلت: و ما الانفال قال:. ..و رؤوس الجبال؛ (حر عاملی، ۳۷۲) امام صادق(ع) فرموده است: انفال عبارت اند از. ..رئوس کوهها.»
در روایتی از امام باقر « ع » نقل شده که معادن نیزارها و زمین های بلا صاحب و زمینهایی که اهالی آن منقرض شده اند از انفال هستند.(نوری، ۱۴۰۸ ).
در این حدیث زمین هایی بلا صاحب به صورت مطلق آمده اند و همه انواع زمین هایی از این دست را مشمول انفال قرار می دهد. (منتظری، ۱۴۱۱ ).
۲-۲-۳-۵- صفایا و قطایع
هدایای که به پادشاهان داده شده و از جنگ به دست مسلمانان افتاده است). بیش از هفت روایت بر این مدعا دلالت دارد. از آن جمله صحیحه داود بن فرقد است: «قال ابو عبدالله(ع):قطائع الملوک کلها للامام ولیس للناس فیها شیئ (حر عاملی، ۳۷۶) امام صادق(ع) فرموده است: تمامی هدایای پادشاهان مال امام است و دیگران در آن حقی ندارند».
املاکی که پادشاهان کفر به اطرافیان خود می بخشیده اند و اموال ممتازی که پادشاهان برای خود اختصاص می داده اند البته همه اموال پادشاهان کفر به حاکم اسلامی اختصاص می یابد و از غنائم ویژه حاکم است.
۲-۲-۳-۶- غنیمتى که مجاهدان بدون اذن امام به‏دست آورند
غنیمتهای جنگی بدون اذن امام. افزون بر ادعای اجماع از سوی فقهای نامدار از جمله شیخ طوسی، (حر عاملی، ۳۷۲) روایاتی بر آن دلالت دارد. از آن جمله صحیحه معاویه بن وهب است:
قال قلت لابی عبدالله(ع) اسدیه یبعثها الامام فیصیبون غنائم کیف تقسم قال: ان قاتلوا علیها مع امیر امّره الامام علیهم اخرج منها الخمس لله و للرسول و قسم بینهم اربعه اخماس و ان لم یکونوا قاتلوا علیها المشرکین کان کل ماغنموا للامام یجعله حیث احب؛(حر عاملی، ۳۱۴)
از امام صادق درباره چگونگی تقسیم غنائم جنگی میان جنگجویانی که امام آنها را به جنگ فرستاده پرسیدم. آن حضرت فرمود: اگر با فرماندهی که امام او را فرستاده بجنگند یک پنجم غنائم از آن خدا و رسول او است و باقی میان آنها تقسیم می شود، و اگر جنگجویان بدون جنگ به غنائم دست یابند، تمامی آن ملک امام است و به هر کیفیتی صلاح بداند هزینه می کند.
در دلالت این روایات بر مدعا اشکال شده که فرض سؤال جایی است که جنگ به اذن امام بوده است؛ بنابراین ربطی به مدعا ندارد؛ زیرا ادعا این است که آن غنائم جنگی که بدون اذن امام حاصل شده از انفال است؛ مگر گفته شود قید «مع امیر امّره الامام»دخیل در موضوع حکم است و الا لغو خواهد بود بنابراین تقسیم غنائم میان جنگجویان متوقف است بردو «مطلب : یکی قتال، دوم اینکه قتال به اذن امام باشد. با انتفای یکی از آنها غنائم جزو انفال خواهد بود. جمله شرطیه در ذیل روایت نیز ناظر به قید اول است بنابراین، اگر جنگی با اذن امام نباشد، غنائم آن مصداق انفال خواهد بود.
۲-۲-۳-۷- ارث کسى که وارث ندارد
افزون بر اجماع، بیش از دوازده روایت بر این مدعا دلالت دارد؛ از جمله صحیحه حلی:
عن ابی عبدالله(ع) قال من مات و ترک دیناً فعلینا دینه؟ و الیناعیاله و من مات و ترک مالاً فلورثته؟ و من مات و لیس له مولی؟ فماله من الانفال؛
امام صادق(ع) فرموده است: هرکس بمیرد و قرضی را به جای گذارد، پس بر ماست ادای دین او و بر ماست هزینه عیال او. و هرکس بمیرد و مالی را به جای گذارد، پس از آن ورثه اوست و هر کس بمیرد و مولی(وارث) نداشته باشد، پس اموال او از انفال است.دلالت روایت تمام و سندش نیز صحیح است.
۲-۲-۳-۸- معادن
فقها در مورد معادن نظرهای مختلفی دارند؛ از جمله: الف)معادن مطلقاً جزو انفال است؛ ب)معادن مطلقاً جزو انفال نیستند؛ ج) معادنی که در زمین انفال است جزو انفال شمرده می شود و معادنی که در غیر زمین انفال است انفال نیست. بر قول اول ادله ای دلالت می کند از جمله روایات این موثقه اسحاق بن عمار است: «قال سألت ابا عبدالله(ع) عن الانفال فقال هی…و کل ارض لارب لها و المعادن منها.» از امام صادق(ع)در مورد انفال پرسیدم. آن حضرت فرمود انفال عبارت است از هر زمینی که بی صاحب است و معادن نیز از انفال است» افزون بر این روایات روایت دیگری نیز بر این مدعا دلالت دارد.
۲-۲-۳-۹- دریاها و بیابان‏هاى لم یزرع
دلیل بر این مدعا افزون بر تصریح بسیاری از فقها مانند ابی الصلاح، شیخ مفیدو کلینی،برخی از روایات از جمله روایت حفص بن بختری است:
عن ابی عبدالله(ع) قال ان جبرئیل کری بر جمله خمسه انهار و سال الماء…
یتبعه: الفرات و دجله و نیل مصر و مهران و نهر بلخ فماسقت او سقی منها فللامام؛ حفص پسر بختری می گوید: امام صادق(ع) فرموده است: همانا جبرئیل با پایش پنج نهر را جاری ساخت، در حالی که زبانه آب در پی او در حرکت بود. فرات، دجله، رود نیل در مصر، مهران و نهر بلخ، پس آنچه آنها را سیراب کند و آنچه از آنها سیراب شود، ملک امام است.
در دلالت و سند روایت هر چند اشکال راه دارد، ولی با این وصف در اینکه دریا ها و رود خانه ها جزو انفال است جای تردید نیست؛ زیرا اولاً اطلاق روایاتی که دلالت می کند زمین و آنچه در آن است ملک امام است دریا ها را نیز شامل می شود. ثانیا،ً شاید علت اینکه در روایات اسمی از دریا ها برده نشده، این است که در عصر حضور مورد ابتلا نبوده است. ثالثاً، در مبحث مصادیق انفال این بحث مطرح شد که حضرت امام برای انفال یک عنوان بیشتر قائل نیست و آن عبارت است از «مالارب لها» اعم از زمین و غیر زمین. از این رو، بسیاری از امور دیگری که در عصر حضور مصداق انفال محسوب نشده، مانند فضا، در عصر حاضر مصداق انفال است.
واضح است که مالکیت امام نسبت به این ثروت ها از آن جهت نیست که امامت برای این حکم حیثیت تعلیلی داشته باشد بلکه برای آن است که حیثیت تقلیدی دارد توضیح آنکه انفال از اموال شخصی نبوده و از اموال مربوط به جایگاه امام است که در هر عصر و زمانی اختیار آن از طرف خداوند به امام و زمامدار همان زمان تفویض شده است.
دلیل بر این مطلب روایتی است که از حضرت علی « ع » نقل شده است که فرمودند انفال از آن کسی است که به امور مسلمانان قیام نموده و کارهای ایشان را اداره می کند که در زمان رسول خدا به آن حضرت اختصاص داشت. به طوری که از ظاهر این روایت بر می آید انفال از آن جهت به امام اختصاص یافته که به امور مسلمانان مبادرت و به وضع آنان رسیدگی می کند و نیازمندیهای اجتماع را بر آورده می سازد. (صانعی ۱۳۷۹).
۲-۲-۴- تعریف انفال و ملاک های تشخیص آن
در آیه نخست سوره انفال خداوند می فرماید : یسئلونک عن الانفال قل الانفال للّه و الرسول فاتقو اللّه و اصلحوا ذات بینکم و اطیعو اللّه و رسوله ان کنتم مؤمنین. خداوند در این آیه به منابعی اشاره می کند که اختیار آن ها را به دست حاکم اسلامی سپرده است. این اموال را انفال گویند زیرا از زیادات جامعه اند و در ملکیت افرادخاصی قرار ندارند و باید در اختیار حاکم اسلامی باشند تا طبق ضوابط حکومت اسلامی مورد بهره برداری قرار گیرند (منتظری ۱۴۱۱).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-09-11] [ 01:53:00 ب.ظ ]




۳-۲-۲-۷٫ مخالفت با مسلّمات تاریخی
ذیل آیه Cأوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلى‏ قَرْیَهٍ وَ هِیَ خاوِیَهٌ عَلى‏ عُرُوشِها…B[815] ابن عباس در روایتی او را «عزیر بن سروحا»[۸۱۶] و قتاده، عکرمه، ربیع، ضحاک و سدّی نیز «عزیر بن شرحیّا» دانسته اند.[۸۱۷]
آیت الله معرفت این تفسیر را قابل پذیرش نمی داند؛ چرا که عزیر را همان «عزرا بن سرایا» دانسته که تاریخ، سرگذشت او را ضبط نموده و قابل تطبیق با آنچه قرآن بیان می کند، نمی باشد.[۸۱۸]
بنابراین می توان گفت ایشان این روایات را «ناسازگار با تاریخ» می داند و آنها را نمی پذیرد.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۳-۲-۲-۸٫ اختلاف، اضطراب[۸۱۹] و تشویش در متن
گاهی آیت الله معرفت، در نقد و ارزیابی آرای صحابه و تابعان، به اختلاف، اضطراب و تشویش در متن آن اشاره کرده و آن را تضعیف می نماید. نمونه های تعامل ایشان با این معیار را می توان این گونه بر شمرد: مثال اول در این باب، ذیل آیه Cالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینB[820] و تفسیر CالعَالَمِینَB می باشد که علاوه بر نقایص ذکر شده، اضطراب موجود در روایات صحابه و تابعان[۸۲۱] را نیز، می افزاید.[۸۲۲]
نمونه دیگر، ذیل آیه C…فَمَنْ تَعَجَّلَ فِی یَوْمَیْنِ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ لِمَنِ اتَّقى…B[823] است که علاوه بر رد آرای تفسیری صحابه و تابعان[۸۲۴] بر اساس معیار مخالفت با اطلاق و سیاق، به تشویش و اضطراب موجود بین این آرا اشاره نموده و آن را عامل ضعف، می خواند.[۸۲۵]
۳-۲-۲-۹٫ ضعف سندی
معیار دیگر، در عدم پذیرش آرای تفسیری صحابه و تابعان، ضعف ناشی از سند آن است. در این باره می توان، نمونه های زیر را ذکر نمود:
نمونه اول، ذیل آیه Cالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینB[826] و تفسیر CالعَالَمِینَB می باشد که علاوه بر موارد پیش، که بر روایات صحابه و تابعان[۸۲۷] وارد بود، به ضعف سندی این روایات نیز، اشاره می کند.[۸۲۸]
مورد دیگر، ذیل آیه C…ثُمَّ اسْتَوى‏ إِلَى السَّماءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ…B[829] می باشد که به روایــاتی از جمــله روایتی از کـعب الأحبار[۸۳۰] اشاره نموده و در نقد آن عـــلاوه بر نقص های دیگر[۸۳۱] می گوید: و احتمال زیاد می رود که اسناد این روایات، جعلی باشد…[۸۳۲]
نمونه سوم، ذیل تفسیر آیه C…فَقُلْنا لَهُمْ کُونُوا قِرَدَهً خاسِئِین…B[833] است که روایاتی را که تفسیر آیه را «تبدیل جسم آنها به صورت میمون و باقی ماندن عقل بر حالت انســانی» عنوان نمـوده است،[۸۳۴] بی اعتبار دانسته و با معیار «ضعف سندی» که علت آن را «نرسیدن سند به معصومعلیه السلام» عنوان نموده است، رد می کند.[۸۳۵]
مثال دیگر، ذیل آیه C…فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ باغٍ وَ لا عادٍ…B[836] است که در بیان مراد از CباغٍB و CعادٍB به روایاتی از مفسران تابعی چون سدّی، حسن بصری و قتاده[۸۳۷] اشاره می کند که به علت ضعف سندی و وجود ارسال در سند، آنها را نمی پذیرد.[۸۳۸]
۳-۲-۲-۱۰٫ مخالفت با علم تجربی
آیت الله معرفت، از این معیار، در عدم قبول برخی از روایاتی که ذیل تفسیر آیه C…فَقُلْنا لَهُمْ کُونُوا قِرَدَهً خاسِئِین…B[839] نقل شده و مسخ را به «تبدل جسمانی» تفسیر نموده اند،[۸۴۰] کمک گرفته است؛ چرا که برخی از این روایات، ادعا نموده اند، که خلقت این حیوانات مسخ شده مانند میمون، به پس از این حادثه باز می گردد تا عبرتی از آن برای همه انسان ها تا ابد باشد. در حالی که علاوه بر اشکال های دیگری که ذکر شد، علم زیست شناسی آن را دفع می کند.[۸۴۱]
۳-۲-۳٫ دقّت های آیت الله معرفت درتنقیح و به کارگیری آرای تفسیری
در این قسمت، به انواع دیگری از برخورد آیت الله معرفت، با آرای تفسیری صحابه و تابعان اشاره می نماییم:
۳-۲-۳-۱٫ تأویل روایات، حمل بر تشبیه و تمثیل
آیت الله معرفت در برخورد با برخی از روایات صحابه و تابعان، آنها را حمل بر تشبیه یا تمثیل نموده یا به نوعی تأویل می نماید. در این باره می توان نمونه هایی بیان نمود:
مثلاً، ذیل آیه Cأَوْ کَصَیِّبٍ مِنَ السَّماءِ فِیهِ ظُلُماتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ…B[842] روایاتی از صحابه و تابعان، نقل گردیده است که CرَعْدٌB یا CبَرْقٌB را به معنای «فرشته» گرفته اند. البته تعابیر، در روایات متفاوت می باشد:
ابن عباس، از CرَعْدٌB تفاسیر متفاوتی ارائه داده است: در برخی روایات آن را نام فرشته ای از فرشتگان الهی دانسته که صدایی که زمان رعد و برق شنیده می شود را صــدای آن فــرشته عنــوان می کند.[۸۴۳] و در جای دیگر، صدا را تسبیح فرشته می داند.[۸۴۴] در روایتی دیگر آن را فرشته ای می داند که ابرها را به تسبیح و تنزیه وادار می کند.[۸۴۵] و در مقامی دیگر آن را به صدای حادی برای شترش، تشبیه می نماید.[۸۴۶] و در روایتی مشابه، آن را مانند فریاد کشیدن چوپان بر سر گوسفندش دانسته است.[۸۴۷]
مجاهد آن فرشته ای می داند که با صدایش ابر را می راند.[۸۴۸]
قتاده CرَعْدٌB را آفریده ای مطیع و شنوا، از آفریده های خدا دانسته است.[۸۴۹] عکرمه نیز، مراد از آن را فرشته ای می داند که وظیفه راندن و فشردن ابرها را به عهده دارد و صدای آن تسبیح اوست.[۸۵۰]
در تفسیر CبَرْقٌB نیز، ابن عباس گاهی آن را «فرشته» می نامد،[۸۵۱]گاهی آن را «اعمال خارق العاده» به دست فرشتگان می داند که به وسیله آن بر ابرها فرمان می دهند.[۸۵۲] گاهی از آن به عنوان «تازیانه فرشته» یاد می کند.[۸۵۳]
آیت الله معرفت، در مقام سنجش این روایات، به عجیب بودن آنها اشاره کرده و می گوید:
«[این روایات] از نیروهای عمل کننده در طبیعت به فرشتگان تعبیر می کند؛ خواه عاقل باشند مثل جبرئیل و میکائیل، یا غیر عاقل باشند مانند عوامل طبیعی که در گرو اراده خدا در خلق و تدبیر است. پس تعبیرات دراین چنین نصوصی فقط تعابیری کنایی از قبیل استعاره در کلام است…».[۸۵۴]
ذیل آیه ۲۴ و ۲۵ سوره بقره، آیت الله معرفت روایات بسیاری از صحابه و تابعان، پیرامون «خصوصیات بهشت و جهنم» ذکر می نماید.[۸۵۵]
در تفسیر آیه C…فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَهُ…B[856] در وصف جهنم، روایاتی صحابه و تابعان همچون ابن عباس[۸۵۷] و مجاهد[۸۵۸] نقل نموده است.[۸۵۹]
در وصف بهشت نیز، پیرامون «جنس زمین بهشت»، از ابن عباس[۸۶۰] و سعید بن جبیر،[۸۶۱] روایاتی نقل می کند.[۸۶۲]
در موضوع «نهرهای بهشتی»، روایاتی را از صحابه و تابعان از جمله ابن مسعود[۸۶۳] ذکر می نماید.[۸۶۴]
پیرامون «زنان بهشتی»، روایات بسیاری از ابن عباس،[۸۶۵] ابن مسعود،[۸۶۶] سعید بن جبیر[۸۶۷] و افراد دیگری از صحابه و تابعان، نقل گردیده است.[۸۶۸]
روایاتی فراوان نیز در وصف «خوردنی های بهشتی» از صحابیان و تابعان همچون ابن مسعود،[۸۶۹] عکرمه،[۸۷۰] حسن،[۸۷۱] مجاهد[۸۷۲] و… از دیگر صحابه و تابعان بیان شده است.[۸۷۳]
آیت الله معرفت، این روایات را بیانگر، اموری غیر مادی می داند که به شکل «تمثیل» و «تشبیه» بیان گشته است و می گوید: از اوصافی که در وصف بهشت و جهنم آمده درمی یابیم که تمثیل و تشبیه هایی است که مفاهیمی خلاف ظاهرش را همراه دارد، به این معنا که خداوند آن را به دلیل سطح پایین درک و فهم بشری در قالب تشبه بیان نموده است. بر این اساس، این تعابیر، اگر چه از حقایقی خبر می دهد، ولی همان مفهومی که ما از این تعابیر می فهمیم، مراد نیست؛ زیرا در آن زندگی، موجودات تنها در اسم شبیه موجودات مادی است و از سنخ و جنس متفاوتند.[۸۷۴]
ایشان، با این بیان، روایات نقل شده را این گونه می سنجد: بنابراین، روایات گذشته را در صورت صحت باید به نوعی تأویل نمود و بر تشبیه و تمثیل حمل کرد و اصل آن را به خاطر مجهول بودنش، نباید انکار نمود.[۸۷۵]
۳-۲-۳-۲٫ ارائه تفسیر تأویلی
آیت الله معرفت در تفسیر برخی از آیات، آنها را منصرف از معنای ظاهریشان دانسته و به ارائه تفسیری تأویلی روی آورده است. در همین راستا، برخی از نظرات تفسیری صحابه و تابعان را پذیرفته و برخی را غیر قابل قبول دانسته است:
در این باره گاهی، با استناد به قرائتی از صحابی یا تابعی، تفسیر خود را تأیید نموده است:
مثلاً ذیل آیه C…إِنَّکُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَکُمْ بِاتِّخاذِکُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلى‏ بارِئِکُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَکُمB[876] پس از رد نظرات تفسیری صحابه و تابعان، پیرامون «توبه بنی اسرائیل و کشتن یکدیگر»،[۸۷۷] این آیه را به صورتی تمثیلی، تفسیر می نماید و با بهره گرفتن از چند مطلب مراد از «قتل نفس» را بر معنای کنایی آن، یعنی «ترک هوای نفس و التزام به اطاعت خداوند» حمل کرده است.[۸۷۸]
این عوامل را می توان علاوه بر استناد به گفته برخی مفسران مانند قشیری[۸۷۹]و سازگاری سیاق آیه با این تفسیر،[۸۸۰] «قرائت قتاده» عنوان نمود.
توضیح اینکه ایشان، در این باره به قرائت «قتاده» از آیه اشاره می کند که او آیه را به صورت «و أقیلوا أنفسَکم» قرائت نموده است.[۸۸۱] هم او، در این باره می گوید: شاید، قرائت قتاده، به منظور ارائه معنا و به قصد تفسیر عنوان شده است.[۸۸۲]
و سپس به گفته ابن منظور، استناد می کند که یکی از معانی «إقاله» را «محو نمودن آثار چیزی» دانسته است.[۸۸۳] در نتیجه، قرائت قتاده به معنای محو نمودن آثار گناه به وسیله توبه می باشد.
بنابراین، ایشان ضمن عدم پذیرش بسیاری از روایات تفسیری صحابه و تابعان که آیه را بر اساس ظهور اولیه آن تفسیر نموده اند، به قرائتی از قتاده استناد نموده و تفسیر خود را اثبات می نماید.
گاهی در ارائه تفسیر تأویلی، از آرای تفسیری صحابه و تابعان، مدد می جوید:
مثلاً ذیل آیه C…فَقُلْنا لَهُمْ کُونُوا قِرَدَهً خاسِئِین…B[884] می باشد. چنان که پیش تر بیان شد، دو دسته روایت از صحابه و تابعان نقل گردیده است: دسته اول، روایاتی از ابن عباس،[۸۸۵] قتاده،[۸۸۶] سدّی[۸۸۷] و اکثر مفسران می باشند،[۸۸۸] که آیه را بر ظاهرش حمل کرده و آن را «تبدیل جسم آنها به صورت میمون و باقی ماندن عقل بر حالت انسانی» دانسته اند.
دسته دوم، تفسیری از مجاهد می باشد که آیه را بر «مسخ قلب و عقل آنان» حمل نموده است.[۸۸۹]
بر اساس آنچه گذشت، آیت الله معرفت، نظر مجاهد را – که به نوعی تأویل می باشد- بر اساس معیار سازگاری با «کاربرد لغوی»[۸۹۰] و «آیات دیگر قرآن»[۸۹۱] می پذیرد و روایات دسته اول را به علت «ضعف سندی»[۸۹۲] و «مخالفت با علم»[۸۹۳] رد می کند. همچنین، عدم صراحت آیه بر مسخ جسمانی و عدم ضرورت حمل بر ظاهر آیه را نیز، به دلایل دیگر، اضافه می کند.[۸۹۴]
نمونه دیگر، ذیل آیه C…وَ ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوت…B[895] است که روایاتی از صحابه و تابعان نقل گردیده است:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:53:00 ب.ظ ]




پیشگیری از وقوع تصادف

آموزش و فرهنگ سازی،
اعمال قوانین و مقررات

مدیریت سرعت، چراغها، ترمز، کارکرد خوب، معاینه فنی

طراحی راه،محدودیت های
سرعت، تسهیلات برای عابران پیاده

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

هنگام تصادف

پیشگیری از صدمات به هنگام تصادف

کنترل صدمات و
جراحات

محافظت از سرنشینان، سایر تجهیزات ایمنی،
طراحی پیشگیرانه از تصادف

تجهیزات کنار جاده
محافظ در برابر تصادف

پس از تصادف

ادامه حیات

مهارتهای کمکهای اولیه
و دسترسی به مراکز درمانی

سهولت در مهار آتش

تسهیلات امداد و نجات راه
)امداد رسانی جاده ای(

شاید در مقطعی نگاه به تصادفات جاده­ای به صورت اتفاقی غیر قابل اجتناب بود که امکان وقوع آن به عنوان نتیجه طبیعی استفاده از خودرو مورد پذیرش بوده، اما با توسعه تجربه و دانش در خصوص پدیده تصادفات و بررسی نقش علت و معلولی آن رویکرد جدیدی جای تفکرات اشتباه قبلی را گرفت. بدین ترتیب که با تقسیم عوامل موثر در وقوع تصادفات به سه گروه عوامل انسانی، عوامل مرتبط با وسیله نقلیه و عوامل مرتبط با راه و محیط اطراف آن، اقداماتی در جهت کنترل و یا کاهش علل تأثیرگذار آغاز گردید و این دیدگاه که امکان پیشگیری از وقوع یا کاهش عواقب تصادفات وجود دارد، به تدریج در میان متخصصان و جوامع گسترش پیدا کرد. در جدول زیر (جدول۲-۱)خلاصه­ای از رویکردهای پیشین در ارتباط با موضوع ایمنی حمل و نقل جاده­ای در دوره­ های زمانی مختلف ارائه گردیده است(۳۶).
جدول۲-۲- رویکردهای مختلف در ارتباط با ایمنی حمل ونقل جاده ای

دوره زمانی

رویکردهای مختلف در ارتباط با ایمنی حمل ونقل جاده ای

۱۹۰۰-۱۹۲۰

وقوع تصادف نوعی بدشانسی است

۱۹۲۰-۱۹۵۰

رانندگان بی ملاحظه حوادث رانندگی را سبب می شوند

۱۹۴۰-۱۹۶۰

حوادث رانندگی یک دلیل غالب دارند

۱۹۵۰-۱۹۸۰

حوادث رانندگی ناشی از مجموعه ای از عوامل می باشند

۱۹۸۰-۲۰۰۰

رفتار انسانی مهمترین عامل بروز حوادث رانندگی است

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:53:00 ب.ظ ]




۰۹/۰

۹۲/۰

سؤال سوم: آیا میزان شایستگی‌های عاطفی - اجتماعی مدیران دارای سوابق مختلف، پیش‌بینی کننده معنا‌دار رفتار شهروندی سازمانی کارکنان آنان می‌باشد؟
برای پاسخ به این سؤال از رگرسیون چندگانه استفاده شد که نتایج آن در جدول ۴-۳ آمده است.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

همانگونه که در جدول شماره‌ ۴-۳ مشاهده می‌گردد، ابعاد شایستگی‌های عاطفی ـ اجتماعی مدیران با سابقه خدمت ۱۰-۱ سال، ۶۹% از واریانس رفتار شهروندی سازمانی، کارکنان را پیش‌بینی می‌کنند. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بعد آگاهی اجتماعی با ضریب رگرسیون ۷۷% دارای بالاترین قابلیت پیش‌بینی و بعد خودآگاهی با ضریب رگرسیون ۳۷% دارای پایین‌ترین قابلیت پیش‌بینی مثبت و معنادار رفتار شهروندی کارکنان می‌باشد. اما ابعاد خود مدیریتی و مدیریت رابطه، پیش‌بینی کننده معنادار رفتار شهروندی سازمانی کارکنان نمی‌باشند. همچنین ابعاد شایستگی‌های عاطفی ـ اجتماعی مدیران با سابقه خدمت ۲۰-۱۱ سال، ۷۳% از واریانس رفتار شهروندی سازمانی، کارکنان را پیش‌بینی می‌کنند. نتایج نشان دهنده آن است که بعد آگاهی اجتماعی با ضریب رگرسیون ۷۲% دارای بالاترین قابلیت پیش‌بینی و بعد خودآگاهی با ضریب رگرسیون ۳۱% دارای پایین‌ترین قابلیت پیش‌بینی مثبت و معنادار رفتار شهروندی کارکنان می‌باشد. همچنین بعد خود مدیریتی با ضریب رگرسیون ۴۷/۰ پیش بینی کننده مثبت و معنادار رفتار شهروندی کارکنان می‌باشد. اما بعد مدیریت رابطه رفتار شهروندی سازمانی کارکنان را پیش بینی نمی‌کند.
همچنین ابعاد شایستگی‌های عاطفی ـ اجتماعی مدیران با سابقه خدمت ۲۰ سال به بالا، ۸۶% از واریانس رفتار شهروندی سازمانی، کارکنان را پیش‌بینی می‌کنند. نتایج نشان دهنده آن است که بعد آگاهی اجتماعی با ضریب رگرسیون ۹۲% دارای بالاترین قابلیت پیش‌بینی و بعد خودمدیریتی با ضریب رگرسیون ۱۲% دارای پایین‌ترین قابلیت پیش‌بینی مثبت و معنادار رفتار شهروندی کارکنان می‌باشد. بعد مدیریت رابطه با ضریب رگرسیون ۳۲% و بعد خودمدیریتی با ضریب رگرسیون ۱۲/۰ پیش‌بینی کننده مثبت و معنادار رفتار شهروندی سازمانی کارکنان می‌باشند.
جدول۴-۳٫ میزان پیش بینی رفتار شهروندی کارکنان بر اساس ابعاد شایستگی عاطفی ـ اجتماعی مدیران دارای سوابق مختلف

متغیرهای پیش‌بین

متغیر ملاک

سابقه خدمت

F

R

R2

β

t

p

خودآگاهی

رفتار شهروندی

سابقه ۱۰-۱ سال

۳۹/۳۱
۰۰۰۱/۰>p

۸۴/۰

۶۹/۰

۳۷/۰

۷۴/۲

۰۰۸/۰

خودمدیریتی

۲۱/۰

۵۴/۱

۱۳/۰

آگاهی اجتماعی

۷۷/۰

۲۴/۷

۰۰۰۱/۰

مدیریت رابطه

۱۰/۰

۰۸/۱

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:52:00 ب.ظ ]




مأخذ: سالنامه آماری استان مرکزی سال ۱۳۸۷
- وضعیت شبکه ارتباطی روستای مورد مطالعه
روستای آهو در شمال شهر آشتیان قرار دارد. ارتباط این شهر آشتیان از طریق روستایی برقرار می گردد. روستای آهو فاقد پایانه مسافربری است. مردم روستا برای رفت و آمد به آشتیان از سواری استفاده می کنند. مردم روستا برای رفت و آمد به شهرهای استان مرکزی از پایانه مسافربری شهر آشتیان و هم چنین برای رفت و آمد به دیگر نقاط کشور از پایانه های مسافربری شهر اراک استفاده می کنند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

شکل شماره ۱۲ - دسترسی های جاده ای محدوده روستای آهو
- ارتباطات و گردش اطلاعات
ارتباطات تلفنی (مخابرات)
دست رسی به سیستم های ارتباطی و مخابراتی با توجه به وسعت منطقه مورد مطالعه و دوری از مرکز استان از موارد بسیار مهم بوده و راحتی در دست رسی به خدمات ارتباطی به ویژه مسا فران و گردشگران از اهمیت ویژه ای بر خوردار است. سیستم زیرساختاری خدمات مخابراتی شامل خدمات پستی، تلفن، تله‌تکست، Emial (پست الکترونیکی)، اینترنت و سایر دستگاه های الکترونیکی، رادیویی و تلویزیونی است. طرح های زیرساختاری این دسته از خدمات به عواملی از قبیل مسیر و محل ایستگاه ها، سیستم های آنتنی و محل قرار گیری آن ها بستگی دارد. نقش مخابرات و اهمیت آن در جوامع بشری بر کسی پوشیده نیست. امروزه ثابت شده است ارزشی که توسعه ارتباطات در یک سیستم اقتصادی ایجاد می کند، بیش از جمع درآمد حاصله از سیستم های ایجاد شده برای مخابرات است. برنامه ریزان هر کشور جهت افزایش و توسعه تولیدات ناخالص داخلی (GDP) سرمایه گذاری در صنعت ارتباطات را مقدم بر سرمایه گذاری در سایر صنایع قرار می دهند زیرا در غیر این صورت کاهش بازدهی سرمایه امری اجتناب ناپذیر است.
حال با این مقدمه می توان نقش مخابرات را در جوانب گوناگون زندگی بیان نمود:
-نقش مخابرات در انتقال پول و اخذ مالیات ها
-نقش مخابرات در حمل و نقل
-نقش مخابرات در مناسبات سیاسی
-مخابرات و حاکمیت ملی
-نقش مخابرات در نفت و گاز
- نقش مخابرات در مسائل پزشکی و درمان از راه دور
-امکانات و تسهیلات ارتباطات ماهواره ای
- تعداد تلفن های شهرستان و استان
با توجه به این که در سالنامه آماری استان مرکزی در سال۱۳۸۷میزان مشترکین تلفن ثابت و همراه شهرستان آشتیان با هم در نظر گرفته شده است .شهرستان دارای ۱۰۲۰۳ از کل تلفن های منصوبه استان است. در جدول زیر آمار مخابراتی شهرستان آشتیان و استان مرکزی آورده شده است. تعداد تلفن های نقاط شهری و روستایی و راه دور در شهرستان در سال ۱۳۸۷ بالغ بر ۷۹ خط بوده است.تلفن مشغول به کار در سطح شهرستان مذکور۹۲۰۴خط بوده که از این تعداد ۸۰۲۹ مشترکین واحد مسکونی، ۵۵۷ مشترکین واحد تجاری و صنعتی ،۶۱۸ مشترکین واحد تولیدی می باشند.
جدول شماره ۵۸ - تعداد تلفن های شهرستان و استان سال ۱۳۸۷

شرح

منصوبه

تلفن مشغول به کار مشتر کین

تلفن همگانی مشغول به کار

نقاط روستایی

جمع

واحد مسکونی

واحد تجاری و صنعتی

واحد تولیدی

تلفن همراه

شهری

راه دور

استان

۵۲۰۳۰۸

۴۴۲۲۶۱

۳۸۹۷۶۹

۳۳۵۵۸

۱۸۹۰۷

۳۸۱۳۹۱

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:52:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم