شیپوری

متوسط-زیاد

متوسط

متوسط-زیاد

در محل تقاطع سه شاخه باید استفاده شود.

جهتی

خیلی زیاد

زیاد

خیلی زیاد

برای اتصال آزادراه به آزادراه مناسب است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

مقایسه خصوصیات انواع مختلف تبادل ها ]۵[

  • هزینه : در این پژوهش منظور از هزینه­ها،خرید زمین برای احداث تبادل و هزینه­ طراحی، ساخت و اجرای تبادل می­باشد که یکی از عوامل مهم و تاثیر­گذار در انتخاب نوع بهینه­ تقاطع غیرهمسطح می­باشد.
  • توپوگرافی منطقه : در بعضی مناطق، تقاطع­های غیر­همسطح تنها گزینه­ای هستند که توجیه اقتصادی دارند. نوع توپوگرافی سایت ممکن است به گونه ­ای باشد که نیازهای طرح را برآورده کند و انواع دیگر تقاطع قابل اجرا نباشند یا هزینه­ای برابر یا بیش از تقاطع غیر همسطح داشته باشند.
  • کنترل دسترسی : دستیابی به یک بزرگراه با بالاترین حد تحرک و دسترسی کنترل شده بین دو نقطه معیاری برای صدور مجوز تقاطع غیرهمسطح یا تبادل در تقاطع یک راه اصلی با فرعی است. با وجود این که کنترل دسترسی و حذف پارکینگ و ترافیک عابر پیاده مهم هستند تقاطع غیرهمسطح یا تبادل در تقاطع یک راه اصلی با فرعی، ایمنی را افزایش می­دهد. لذا کلیه تقاطع­های آزادراه باید به صورت غیرهمسطح یا تبادل طراحی شوند و هدف اصلی یک جریان مداوم و روان ترافیک در مسیر اصلی است.
  • منفعت استفاده­کنندگان : هزینه ناشی از تاخیر رانندگان در تقاطع­های پرتراکم همسطح معمولا بسیار بالاست. چنین هزینه­هایی شامل سوخت، روغن، تعمیرات و تصادفاتی است که به خاطر تغییرات سرعت اتفاق می­افتد. در تبادل­ها اگرچه معمولا مسافت بیشتری نسبت به تقاطع­های نظیر طی می­ شود اما هزینه طی این مسافت اضافی بسیار کمتر از هزینه­هایی است که در تاخیر ناشی از توقف ایجاد می­ شود. نسبت منافع احداث تبادل(کاهش هزینه استفاده کنندگان برای یک سال)، بر هزینه سرمایه ­گذاری و توسعه آن ( بر حسب ارزش تبدیل شده برای یک سال)شاخص خوبی برای تعیین اقتصادی بودن تبادل است. هرچه این نسبت بزرگتر باشد، طرح توجیه اقتصادی بیشتری دارد. مقایسه این نسبت برای گزینه­ های طراحی، عامل بسیار مهمی در تعیین نوع و میزان اصلاحات است. اگر این نسبت برای یک پروژه محاسبه گردد، نسبت بزرگتر از یک، بدین معنی است که طرح از لحاظ اقتصادی توجیه پذیر است. به علاوه تبادل­ها معمولا برای توسعه ­های مرحله­ ای طراحی می­شوند و توسعه ­های مقدماتی ممکن است سودهای زیادی حتی بیشتر از توسعه ­های آتی در بر ­داشته باشد. ]۵[
  • تاسیسات معارض : تاسیسات زیرزمینی و زیرساختی از مهمترین مباحث در زمینه احداث هر پروژه­ای می­باشد. این تاسیسات به جهت اهمیتی که به لحاظ ساخت و قرارگیری در اعماق زمین دارند و از سویی هریک از آنها در حوزه ارگان­ها و نهادهای مختلفی هستند، هم به لحاظ ساخت و مکانیابی مجدد و هم به لحاظ هماهنگی حقوقی میان نهادهای مختلف، تاخیر زمانی زیادی را در روند پروژه پدید می­آورند. لذا گزینه­ای را بایستی انتخاب نمود که تا حد امکان دارای کمترین تعارضات با تاسیسات زیرزمینی باشد.
  • موقعیت نسبت به دیگر تقاطع­ها : کمبود ظرفیت تقاطع در جاده­های پر ترافیک باعث تراکم بیش از حد در یک یا چند شاخه تقاطع می­ شود. عدم توانایی در تامین ظرفیت لازم با توسعه یا اصلاح تقاطع همسطح، دلیلی برای تبدیل یک تقاطع همسطح به تبادل است. به بیان دیگر گاهی تقاطع همسطح به صورت گلوگاه ترافیکی در می ­آید که معمولا در نقاط مرکزی شهرها چنین وضعیتی پیش می ­آید و احداث زیرگذر، روگذر یا تبادل مورد توجه قرار می­گیرد. در بسیاری از موارد، غیر همسطح کردن تقاطع، گره ترافیکی را رفع نمی­کند بلکه آن را به نقطه­ای دیگر در همان نزدیکی انتقال می­دهد. به این دلیل اثر بخشی منابعی که صرف اصلاحات ناهماهنگ موضوعی می­شوند، مورد تردید است. برای اطمینان از اثر بخشی اقدامات اصلاحی باید تاثیر ترافیکی اصلاحات مورد نظر را بر شبکه راه­های مجاور و نیز بر محیط­زیست شهری بررسی کرد.

همانگونه که ذکر گردید، تقاطع­های غیرهمسطح به لحاظ نقش زیرساختی در شبکه حمل و نقل به خصوص در معابر شهری و نیز تاثیرات بالقوه­ای که بر مطلوبیت ترافیک دارا می­باشند حائز اهمیت بسزایی هستند.لذا این اهمیت زیاد تقاطع­ها،مدیران شهری را با دغدغه­هایی برای انتخاب گزینه برتر و مناسب­تر تقاطع­ها روبرو می­نماید.از این رو ارائه الگویی که بتواند راهنمای مناسبی برای تصمیم ­گیری باشد ضروری به نظر می­رسد.لذا در این تحقیق عوامل مؤثر بر انتخاب گزینه برتر شامل رویکردهای ترافیکی، هزینه، توپوگرافی منطقه، منفعت استفاده کنندگان، کنترل دسترسی، موقعیت نسبت به دیگر تقاطع­ها و تاسیسات معارض شناخته گردید. اولویت­ بندی گزینه­ های مذکور با بهره گرفتن از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) حاکی از این است که رویکردهای ترافیکی، هزینه و توپوگرافی منطقه با ۳/۳۳% ، ۱/۲۴% و ۷/۱۵% دارای بیشترین میزان اهمیت و موقعیت نسبت به دیگر تقاطع­ها و تاسیسات معارض با ۱/۳% و ۹/۲% دارای کمترین میزان اهمیت هستند. ]۵[
لذا نکات ذیل قابل توجه است:

  • در انتخاب گزینه­ ها حجم تقاضای رویکردهای ترافیکی در اولویت اول قرار گیرد.
  • منفعت استفاده کنندگان و میزان دسترسی­ها دارای اولویت متوسط هستند.
  • تاسیسات معارض گزینه­ ها دارای کمترین میزان اولویت باشد.

اولویت بندی پارامترهای مؤثر بر انتخاب نوع بهینه تقاطع غیرهمسطح ]۵[
روش آرین امیرامجدی[۱۵] در انتخاب تقاطع غیر همسطح
در این پژوهش در مرحله­ اول پس از انتخاب نرم­افزار مورد نظر AIMSUN تمامی تقاطع­های غیرهمسطح لوزی، تک­نقطه­ای، جهتی، شبدری کامل و نیمه شبدری با رعایت پوسته­ای مشخص در نرم­افزار مذکور مدل می­شوند.در ادامه تقاطع­های مدل شده تحت چند سناریوی ترافیکی مختلف برای احجام ترافیکی مختلف قرار گرفته و هر تقاطع غیرهمسطح در نرم­افزار شبیه­سازی شده است و پس از کالیبراسیون نرم­افزار که با توجه به داده ­های میدانی در بزرگراه نیایش بدست آمده است خروجی­های نرم­افزار استخراج می­گردد.پارامترهایی که در این تحقیق مورد بررسی قرار می­گیرند و در معادلات وارد می­شوند عبارت اند از حجم ترافیکی، میزان تولید آلاینده­های هوا، میزان مصرف سوخت، زمان سفر،هزینه ساخت و ایمنی.در ادامه و با بهره گرفتن از خروجی­های نرم­افزار AIMSUN برای پارامترهای مذکور معادله­ای بر حسب میزان حجم گردش به چپ­ها که نقش تعیین کننده ­ای را در عملکرد تقاطع­های غیرهمسطح دارند بدست می ­آید. در مرحله آخر تمامی پارامترها به هزینه ریالی تبدیل شده و در نتیجه خروجی معادلات برای هر تقاطع هزینه­ آن تقاطع می­باشد که در نتیجه تقاطعی که هزینه کمتری دارد را می­توان بعنوان تقاطع غیرهمسطح انتخابی معرفی کرد. ]۳[
برای وزن­دهی پارامتر­ها با بهره گرفتن از پرسشنامه ­های تهیه شده و با بهره­ گیری از کارشناسان و متخصصان حمل و نقل و ترافیک و نیز اساتید دانشگاهی و با بهره گرفتن از روش AHP به وزن­دهی پارامترهای اشاره شده ،پرداخته شده است و پس از وارد کردن ماتریس­ها در نرم­افزار expertchoice11 و تحلیل آنها توسط نرم­افزار، با میانگین­گیری هندسی وزن­های نهایی پارامترهای آلودگی، مصرف سوخت، زمان سفر، فضای مورد نیاز، هزینه ساخت بدست آمده­اند.
پس از بدست آوردن وزن پارامترها برای نوشتن معادله­ هزینه کلی،هر کدام از پارامترهای آلودگی ، زمان سفر ، سوخت ، فضای مورد نیاز ، هزینه ساخت در وزن­های بدست آمده از نرم­افزار Expert choice 11 ضرب شده است.در نتیجه تا این مرحله سعی شده بنابر اهمیت هر کدام از پارامترهای مورد بحث وزن آنها اعمال شود. در گام بعدی جهت همسان­سازی واحد این پارامترها برای جمع کردن آنها با هم ،تمام پارامترها را در هزینه­ های محاسبه شده از روش­های مختلف ضرب شدند و در نتیجه در این مرحله می­توان برای هر کدام از۵ نوع تقاطع غیرهمسطح ، پارامترهای تبدیل شده به هزینه را با هم جمع نمود.
در نتیجه ۵ معادله­ اصلی برای هزینه­ کل پنج نوع تقاطع غیرهمسطح حاصل می­ شود که در آن متوسط حجم گردش به چپ تقاطع مورد مطالعه ، تعداد تصادفات موجود در تقاطع ، مساحت و فضای موجود برای احداث تقاطع غیرهمسطح و منطقه­ مورد نظر در شهر تهران جهت احداث تقاطع غیرهمسطح ورودی معادله می باشند. در نهایت این ۵ معادله با وارد کردن پارامترهای فوق الذکر به ۵ هزینه کلی برای تقاطع­های تک­نقطه­ای – لوزی – جهتی – شبدری کامل و نیمه­شبدری می­رسد. تقاطعی که کمترین میزان هزینه را دارا باشد به عنوان تقاطع بهینه و منتخب معرفی می گردد.
با عنایت به بحث­های صورت گرفته و نتایج حاصله از معادلات،نتایج ذیل از این تحقیق حاصل می­ شود:
۱)با افزایش وزن آلودگی هوا، تقاطع جهتی و شبدری به ترتیب دارای اولویت­های بالا می­باشند. همچنین تقاطع­های لوزی و تک­نقطه­ای دارای کمترین اولویت انتخاب می­باشند. ]۳[
۲) همانطور که نمودارها نشان می دهند به علت وجود چراغ در تقاطع­های لوزی و تک­نقطه­ای و همچنین تداخل بالا در حرکات گردش به چپ و مستقیم، این تقاطع­ها دارای بیشترین زمان تأخیر و آلودگی هستند و در نتیجه با افزایش میزان اهمیت زمان سفر و آلودگی هوا در انتخاب نوع تقاطع غیرهمسطح، این تقاطع­ها از اولویت انتخاب کمتری برخوردار می­باشند. ]۳[
۳) در این تحقیق برای اولین بار شاخصی کلی برای انتخاب نوع بهینه تقاطع غیر­همسطح بر اساس پارامترهای ترافیکی، آلودگی هوا، هزینه ساخت، مصرف سوخت و ایمنی بصورت یکجا در یک معادله حضور داشتند. ]۳[

عنوان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...