کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آخرین مطالب


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



هیجان خواهی یکی از ویژگی های شخصیت است که براساس خلق و خو، انگیختگی و سطح بهینه تحریک قرار دارد. طبق نظر مارولین زاکرمن (۱۹۷۸ ، ۱۹۷۹) ساختار هیجان خواهی به مقدار انگیختگی که دستگاه عصبی مرکزی شخص مغز و نخاع شوکی از منابع بیرونی تحریک نیاز دارد مربوط است. طبق نظر زاکرمن هیجان خواهی صفتی است که ویژگی آن نیاز به هیجان و تجربه های متنوع و پیچیده و میل اقدام به خطرهای جهانی و بدنی به خاطر خود این تجربه هاست. (زاکرمن ۱۹۷۹، ص ۱۰ ).
فرد هیجان خواه تحریک بیرونی دائمی مغز را ترجیح می دهد، از کارهای عادی خسته می شود و مرتباً در جستجوی راهی برای افزایش انگیختگی از طریق تجربه های هیجان انگیز است و فرد کم هیجان خواه هجوم مداوم تحریک مغزی کمتری را ترجیح می دهد و کارهای عادی را نسبتاً خوب تحمل می کند. ساختار هیجان خواهی از مجموعه های مؤلفه های به هم پیوسته است که زاکرمن آنها را به هر نمونه از هر مقیاس، مقیاس هیجانخواهی (sss) نشان می دهد. (سید محمدی، یحیی، ص ۲۳۵).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

به نظر می رسد که هیجان خواهی افراد با حضور متغیرهای دیگر متفاوت باشد به این معنا که سنین متفاوت وضعیت تأهل یا تجرد، وضعیت شغل خاص، جنسیت و از این قبیل در میزان هیجان طلبی افراد مؤثر است.
بیان مسأله :
تنوع جویی در احساسات و تجارب از نیازهای آدمی است، چنانکه بعضی ها حتی خط هم می کنند تا به چنین تجربه هایی دست یابند. برای اندازه گیری نیاز زاکرمن (۱۹۷۹) آزمونی ترتیب داد به نام مقیاس هیجان خواهی (sss) که شامل سؤالهایی برای ارزیابی تمایل فرد برای دست زدن بع فعالیتهای مخاطره انگیز یا ماجراجویانه، جستجوی تجارب حسی تازه، لذت بردن از هیجان، تحریکات اجتماعی و اجتناب از کسل شدن.
به نظر می رسد هیجان خواهی صفتی است که در موقعیتهای گوناگونی از همسانی برخوردار است. افرادی که در یکی از قلمروهای زندگی از تجربه های تازه لذت می برند در قلمروهای دیگر به عنوان آدمهای ماجراجو توصیف می شوند، نمره بالا در این مقیاس با تعدادی از خصوصیات رفتاری ارتباط دارد. مثل پرداختن به ورزشهای و یا سرگرمیهایی خطرناک مثل چتربازی، موتورسواری، و … و تنوع خواهی در تجارب جنسی و مواد مخدر و نترس بودن در بعضی موقعیتهای خطرناک و هراس آور مثل رانندگی، سرعت بالا از آنها سؤال می شود. هیجان بیشتر سرعتهای بالاتر را گزارش می دهند.
افراد طالب هیجان بیشتر طالبان هیجان کمتر را افرادی کسل کنند. می دانند و برعکس افراد طالب هیجان کمتر افراد گروه اول یا هیجان بیشتر را افرادی می دانند که به فعالیتهای بی ثمر و ماجراجویانه ای دست می زنند و این نگرش ها می توانند در انتخاب همسر و شریک زندگی اهمیت زیادی داشته باشد. همگونی زن و مرد از لحاظ این خصلت، خصلت می تواند میزان سازگاری در زناشویی را پیش بینی کند. (فیشر زاکرمن، و نیب ۱۹۸۱ ).
اگر زن یا شوهر نمره بالایی در این مقیاس هیجان خواهی داشته باشد و نمره پایین، احتمال عدم توافق زناشویی افراد افزایش می یابد. این مطلب وقتی صحت دارد که نمره زن در مقیاس هیجان خواهی بسیار بالا باشد. که در این صورت همسر را فردی کسل کننده، و محدود کننده بداند و این امر شاید به دلیل اینکه در خارج از محیط زناشویی برای مرد بیش از زن فرصتی برای ارضای هیجان خواهی وجود دارد و شاید هم به دلیل انتظارات فرهنگی چنین شرایط متفاوتی برای زن و مرد مهیا می گردد. (جناب مهدی محی الدین، صص ۶۷ – ۶۶ ، چاپ دوم)
بنابراین مسأله اصلی تحقیق حاضر این است : آیا میزان هیجان خواهی دانشجویان مجرد و متأهل متفاوت است؟
اهداف تحقیق :
هدف کلی تحقیق حاضر تعیین تفاوت میزان هیجان خواهی دانشجویان متأهل و مجرد است.
اهداف جزئی :
تعیین تفاوت میزان هیجان خواهی دانشجویان متأهل مرد و زن
تعیین تفاوت میزان هیجان خواهی دانشجویان دختر و پسر مجرد
پژوهش و کنونی از اهمیت خاصی برخوردار است که می توان به شرح زیر توصیف کرد :
الف ) همانطور که روبین میل می گوید : « ما عوامل مؤثر در موفقیت ازدواج را دقیقاً نمی شناسیم» تحقیقات مربوط به پیشگویی موفقیت زناشویی و متغیرهای کنش متقابل زناشویی برای پیشگیری علائم و ویژگیهای که در حال حاضر خوشبختی و سازگاری زناشویی را اندازه گیری می کند و به معرفی چند ویژگی کلی می پردازند. اعم این ویژگیها چنین است :
۱ ) شباهت؛
۲ ) پختگی ؛
۳ ) متناسب بودن سن زن و مرد ؛
۴ ) زمینه تربیتی و اجتماعی ؛
۵ ) سلامتی جسمی و روانی و … (اردلان، ۱۳۵۴، ص ۱۹۲ )
تحقیقاتی که در زمینه شباهت انجام گرفته است شامل وضعیت اقتصادی و اجتماعی یکسان و شباهت در علائق و خواستها شباهت در عقاید مذهبی، هم نژاد بودن و … می باشد. هیجان خواهی می تواند یکی دیگر از این عوامل باشد. به عبارتی شباهت در میزان هیجان خواهی زن و شوهر می تواند یکی از عوامل ارتقاء شادکامی به شمار آید. لذا بررسی این عوامل می تواند با پیگیری پژوهش کنونی درباره نقش هیجان خواهی در اختلاف زناشویی گامی در جهت شناسایی بهتر عوامل مؤثر در بروز این اختلافات زناشویی و مدنظر داشتن این ویژگی در فرایند درمان زناشویی بردارد.
ب ) به دنبال تحقیق هدف طرح شده در بند الف یافتن یک تائید تجربی برای وجود رابطه میان هیجان خواهی و ناسازگاریهای زناشویی می توان از این مسأله شباهت در میزان هیجان خواهی در مشاوره قبل از ازدواج استفاده نمود.
فرضیه :
۱ ) میزان هیجان خواهی دانشجویان متأهل و مجرد متفوت است ؛
۲ ) میزان هیجان خواهی دانشجویان متأهل مرد و زن متفاوت است ؛
۳ ) میزان هیجان خواهی دانشجویان دختر و پسر مجرد متفاوت است.
تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها :
هیجان خواهی صفتی است که به این شکل توصیف می شود.
«جستجوی هیجانها و تجربه های متنوع، تازه، پیچیده، پرشور و میل به ریسک کردن بدنی، اجتماعی قانونی و مالی به خاطر خود این تجربه ها» (زاکرمن، ۱۹۹۴ ، ص ۲۷۴ ) (سید محمدی، یحیی، ۱۳۸۲ ). که در این پژوهش به وسیله مقیاس هیجان خواهی (sss) زاکرمن تغییر و ارزیابی می شود.
زنان در این پژوهش به زنان ازدواج کرده اطلاق می شود و شوهران به هسمران گروه قبلی اطلاق می شود.
تعریف عملیاتی :
هیجان خواهی منظور از هیجان خواهی در این تحقیق نمره ای است که آزمودنیها در به شناسه هیجان خواهی زاکرمن کسب می کنند.
فصل دوم
پیشینه تحقیق :
مطالعه انگیزش را می توان حداقل تا یونانیان باستان مانند سقوط، افلاطون و ارسطو ردیابی کرد. افلاطون شاگرد سقراط معتقد بود که انگیزش از روح ذهنی یا روان سه جزیی سرچشمه می گیرد که به صورت سلسله مراتبی ترتیب یافته است که در ابتدایی ترین سطح که به اشتها و امیال بدن مثل گرسنگی و میل جنسی کمک می کرد و در سطح دوم جنبه رقابتی قرار داشت که به معیارهای اجتماعی مثل احساس افتخار یا بیشتر مهم کمک می کرد و بالاترین سطح جنبه محاسباتی قرار داشت که به قابلیت‌های تصمیم گیری روح رفتارهای گوناگونی برابر می انگیخت.
صدها سال بعد روح سه جزیی یونانی به دوگانه نگری کاهش یافت : هوس های بدن و تعقل ذهنی توماس آکیناس اعلام نمود که بدن تکانه های انگیزش غیرمنطقی و مبتنی بر لذت ایجاد می کند. در حالی که ذهن انگیزه های منطقی و مبتنی بر اراده را فراهم می آورد.
در دوران پس از رنسانس، رنه دکارت، فیلسوف فرانسوی، جنبه های نافعال و فعال انگیزش را هم متمایز کرد و آن را به این کونابه نگری ذهن، بدن افزود. بدن عامل ماشینی و از لحاظ انگیزش نافعال بود در حالی که اراده عامل غیرمادی و از لحاظ انگیزش فعال بود. (سید محمدی یحیی، ص ۳۰ ).
سطح متوسط انگیختگی با تجربه لذت برابر است (برلین ، ۱۹۶۷) تحریک کم، کسالت و بی حوصلگی به بار می آورد.
تحریک زیاد موجب تنش و استرس می شود. هم کسالت و هم استرس تجربه های ناخوشایندی هستند و افراد می کوشند از آنها بگریزند وقتی که کم انگیخته هستیم و دچار عاطفه منفی می شویم معمولاً فعالیتهای را می جوییم که تحریک را بیشتر کنند و به کاوش و کنجکاوی درباره چیز تازه ای می پردازیم و شاید حتی دست به مخاطره جویی بزنیم و از طرف دیگر وقتی که انگیختگی بیشتر از سطح بهینه است از افزایش بیشتر تحریک محیطی اجتناب می ورزیم و آن را دفع می کنیم وقتی بیشتر انگیخته این افزایش تحریک تازگی و خط عاطفی منفی مانند استرس ناکامی و عذاب ایجاد می کند. افراد بیش انگیخته آرامش محیطی را دوست دارند، مثلاً دوست دارند مرخصی بگیرند و به طور سرسری روزنامه بخوانند یا به قدم زدن در محیطی آرام بپردازند. (سید محمدی، یحیی ، ص ۲۶۶ ).
اگر برانگیختگی بسیار بالا باشد رفتار به سوی کاهش دادن آن هدایت خواهد شد. مثل روزی که سخت سرگرم کارید، پشامدهای زیادی رخ می دهند و شما شدیداً برانگیخته هستید شاید متوجه شوید که دارید کارهایی از قبی قبیل دو شاخه تلفن را از پریز درآوردن هستید تا از بار سنگین برانگیختگی خود بکاهید و با انجام این کار شما به سوی سطح بهینه برانگیختگی حرکت می کنید و سطوح پایین برانگیختگی (مانند وقتی که حادثه ای رخ نمی دهد و شما حوصله تان سر می رود) نیز ممکن است رفتار در جهت افزایش برانگیختگی تا سطح بهینه سوق دهئ. (صحی الدین بناب محمدی ، ص ۱۴ – ۱۳ )
هیجان خواهی مانند برون گرایی براساس توانایی برانگیختگی قرار دارد. فردی که زیاد هیجان خواه است تحریک مغزی مداوم را ترجیح می دهد، از کارهای یکنواخت خسته می شود و همواره به دنبال آن است که از طریق تجربه های مهیج انگیختگی خود را بیشتر کند. فردی که کم هیجان خواه است تحریک مغزی کمتری را ترجیح می دهد و کارهای یکنواخت را نسبتاً خوب تحمل می کند و به (زاکرمن، ۱۹۹۴) آندنک (به نقل از براهنی و قولیان، ۱۳۶۵ ، ص ۶۶ – ۶۵ ) می گوید : تعداد چشمگیری پژوهشهای تجربی در خلال سالهای گذشته نه چندان در روی تعدادی زیاد از آزمودنیها در آمریکا و انگلستان و نیز قاره اروپا صورت گرفته است، به این ترتیب که آزمودنیها درجه بندی می شدند و یا خودشان پرسشنامه هایی تکمیل می کردند که در آنها گونه های بسیاری از ویژگیهای رفتاری گنجانده شده بود.
سپس به روی نتایج حاصل از این پژوهشها تحلیل های آماری پیچیده، تحلیلهای همبستگی و عاملی و نظایر آن صورت گرفت تا آنکه بتوان خطوط اصلی ابعاد شخصیت را به دست آورد. این که همه کم و بیش می دانند که این کوششها مجهز به پیدایی دو عامل، دو محور و یا دو بعد بسیار نیرومند و پرنفوذی شد که در جوهر وزیر بنا همانند ان چیزی است که وونت یافته بود. یکی از این دو محور درونگرایی برونگرایی نام نهادیم و بعد دیگر را به نام های گوناگونی نامیده اند : «نااستواری هیجانی یا تهیج پذیری در برابر استواری هیجانی یا هنجاری.»
برونگرایی و درونگرایی بعدی است که دامنه ای بین دو حد انتهایی دارد و در وسطهای این دامنه افرادی قرار دارند که نه برونگرا هستند و نه برونگرا. از داده های تجربی هم در حین آزمونهای مختلف معلوم شده که بیشتر مردم در منطقه بینابین قرار دارند.
آندینک ۳ بعد شخصیت را معین می کند، اول بعد درونگری – برونگری، به دوم بعد روان رنجوری و بی ثبات و باثبات و سرانجام بعد روان پریشی به اولین بعد از این ۳بعد توجه خاصی شده است.
مثلاً معلوم شده است که درونگرایی سریعتر از برونگرایی شرطی می شوند و به تحریک کمتری از محیط خارج نیاز دارند. برونگرایان افراطی معمولاً بسیار اجتماعی و فعالند (صحی الدین بناب محمدیف ۱۳۶۷ ، ص ۳۱۸ ).
نظریه کتل :
گسترده ترین مطالعه و بررسی درباره صفحات شخصیت توسط کتل صورت گرفته است. و او طی سه دهه به کمک پرسشنامه آزمونهای شخصیت و مشاهده رفتار در شرایط واقعی زندگی داده هایی به دست آورد و او ۱۶ عامل را به عنوان صفات بنیادی و زیربنای شخصیت شناسایی کرد به دو عامل دو نام داد یکی برای نمرۀ بالا و دیگری برای نمره پایین (براهنی و همکاران، ۱۳۶۸ ، ص ۸۵ )

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-09-11] [ 05:35:00 ب.ظ ]




ربِّ لطفا ! قد أتانا نذیرٌ بوباءٍ مِن بعدِ هذا الوبال
وَ جَراد ، وَ کلُّ آتٍ قریب أوَ بعد الإمحال مِن إمحال
ربِّ ، إنَّ الکروبَ تتری علینا حسبُنا کرب هجرهٍ وَ احتلال ( همان ،
ص۴۵۰)
حادثه نابلس
آیا اشک زنها و کودکان ، قلب را به درد می آورد یا اشک مردان ؟
سرزمینی آرام و ساکن بود که قضای الهی آن را دچار زلزله کرد .
زلزله ای در پی زلزله ای آن را به مشتی خاک بدل نمود .
زمین لرزید و به حرکت در آمد و بارهایی را که بر دوشش بود رها و پرتاب کرد .
خانه ها را از راست وچپ فرو ریخت و اهلشان را پرتاب نمود .
گرد وغباری که برپا کرده بود دنیا را تیره و تار کرد و خورشید را در ورطه نابودی قرار داد.
و اما خانه ها و منزلها یا گورهایی شدند که اهل خانه را در خود جای دادند و یا خالی از سکنه و رها شدند .
و اگر کمترین نسیمی بر ایستاده ای وزیدن می گرفت آن را در هم می کوبید ؛ چون پوسیده و فرسوده بود .
پرسش کنان در نابلس داغدیده توقف نکن ، چون هیچ پاسخ دهنده ای در آن نیست . …
در یک لحظه دیدیم و شنیدیم که چگونه دستان سرنوشت سرگرم مرگها شدند و از آن لذت بردند .
اینجا زنان گرسنه بی سرپناهی هستند که بدنهای عریان را با لباسهای کهنه و پاره می پوشانند.
اینجا خانواده ای است که مهاجرت می کند در حالی که غم و اندوه به جای اسباب و اثاث خانه توشه آنهاست.
اینجا داغ دیده ای درغم ازدست دادن یارانش است ، اینجا کسی است که بیشترعزیزانش را ازدست داده است .
همه قلبها پر از اندوه شده اند و باد یأس و نا امیدی ، طراوت و آرزوها را ربوده است .
ای اجنبیهای بیگانه همانا فلسطین سرزمینی است که گنج هایش برایتان عذاب خواهد شد .

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

طلای آن رنگ زرد هلاکت و نابودی است ، پس آن را از فرزندانش بگیرید و خبر از کوچیدن دهید .
پروردگارا لطفی بفرما ! چراکه هشدار دهنده ای از وبا بعد از این مصیبت به ما خبر داده است .
از ملخ ، و هر آمدنی نزدیک است ، آیا بعد از خشکسالی قحطی است .
پروردگارا رنج ها و دردها پی در پی بر ما فرود می آیند ، غم آوارگی و اشغال ما را بس است .
عشق ابراهیم به سرزمینش فقط یک احساس گذرا نیست بلکه امید به بازگشت نسیم های دلنواز
این بهشت گم شده وآرزوی کامیابی آن و شکست دشمنانش است . قصیده « وطنی » او گواهی
صادق بر این گفته است .
وطنی
وطنی أنتَ لی وَ الخصمُ راغم وطنی أنتَ کلّ المُنی
وطنی إننی تسلِم سالم وَ بکَ العزّ لی وَ الهنا
یا شبابنا إنهَضوا آنَ أن ننهَضا
وَ لنعلّ الوطن فلنعمّ الوطن
وَ انهضُوا وَ ارفعُوا عالیاً مجدکُم خالداً سامیا
وطنی مجدُه فی الکون أوحَد وطنی صافحَ کوکبا
وطنی حسنُه فی الکون مُفرَد جنه سهلُها وَ الرُبی
یا شبابنا إنهضوا آنَ أن ننهضا
و لنعلّ الوطن فلنعمّ الوطن
و انهضوا و ارفعوا عالیا مجدکُم خالداً سامیا
وطنی حیثُ لی محبّ ینطقُ بلسانی وَ ما أشعرُ
وطنی حیث لی فؤادٌ یخفقُ وَ به رایتی تنشرُ
یا شبابنا إنهضوا آنَ أن ننهضا
وَ لنعلّ الوطن فلنعمّ الوطن
وَ انهضوا وَ ارفعوا عالیا مجدکُم خالداً سامیا ( همان ، ص۵۲۲)
سرزمین من
سرزمین من توعلی رغم خواسته دشمنان از آن منی ، سرزمین من تو همه آرزویی .
سرزمین من سلامتی من در سلامت توست و عزت و شکوه من به خاطر توست .
ای جوانان به پا خیزید ، امروز روز قیام است .
تا وطن را سر افرازی ببخشیم، و آن را آباد کنیم .
به پا خیزید و بالاروید ، عزتتان جاودان و بلند است .
بزرگی و مجد وطن من درجهان بی همتاست ، سرزمین من با ستاره دست می دهد ( همطراز ستارگان است).
سرزمین من ، زیباییش در هستی تک است و کوه و دشتش بهشت است .
ای جوانان به پا خیزید ، امروز روز قیام است .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:35:00 ب.ظ ]




با توجه به اینکه نوشته ها و گزارشات خبرنگاران برداشت های خود از حادثه واقع شده است واز اقبال و توجه عمومی قابل توجهی نیز برخوردار است و در جامعه عمومیت یافته و شایع می شود به راحتی بر اظهارات و خاطرات شهود تاثیر گذاشته و شاهد یا مطلع سعی خواهد کرد که اظهارات خود را با آن منطبق کند .

فصل دوم : تاثیر رسانه ای شدن جرم بر حقوق دفاعی متهم

رعایت حقوق دفاعی متهم یکی از اساسی ترین معیار های رسیدگی عادلانه است. متهم با بهره گرفتن از حق.ق دفاعی که قانون گذار برای او به رسمیت شناخته است در برابر اتهامی که به او نسبت داده می شود از خود دفاع می کند. حقوق دفاعی در تمام طول رسیدگی کیفری از تفهیم اتهام تا اجرای حکم برای متهم پیش بینی شده است و تکالیفی را نیز برای مقامات قضایی و سایر افراد خارج از این دستگاه پیش بینی کرده است. در این فصل به بررسی ان قسمت از حقوق دفاعی می پردازیم که در نتیجه رسانه ای شدن رسیدگی به جرایم خاص بیشترین آسیب پذیری را دارند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

اصل برائت به عنوان یکی از اصول زیر بنایی دادرسی عادلانه در تمام جریان رسیدگی کیفری حاکم است و به مقتضای آن هر شخص تا زمانی که اتهام او منجر به صدور حکم محکومیت در دادگاه نشده باشد بی گناه فرض می شود و هر گونه ممنوعیت و محدودیت برای او خلاف اصل و استثنا محسوب می شود که باید توسط قانون گذار صریحا پیش بینی شده باشد. نقض این اصل نیز خواه به وسیله مسئولان دستگاه قضایی و خواه سایر افراد دارای ضمانت اجراهای کیفری و انتظامی می باشد. با این وجود در پرونده جرایمی که جنبه رسانه ای پیدا می کنند شاهد نقض مکرر این اصل در گزراش های خبرنگاران هستیم .در گزارش های خبری استفاده از تصاویر متهمین و بیان مشخصات آن ها در غالب نام ، لغب و منصب شغلی امری شایع است. حتا گاهی اوقات اقدام به ارائه گزارش تصویری از جلسات دادگاه می شود که نقض صریح اصل برائت است.
یکی دیگر از حقوق دفاعی متهم داشتن مهلت و امکانات کافی برای دفاع در برابر اتهام است که مستلزم دادن مهلت کافی برای دفاع ، استفاده از مشاوره وکیل مدافع و رسیدگی به ادله پیشنهادی طرفین بدون تبعیض قایل شدن بین طرفین است. یکی از نتایج رسانه ای شدن جریان رسیدگی به پرونده کیفری این است که مقامات قضایی در پی مطالبات رسانه ها در پوشش افکار عمومی تلاش دارند تا جریان رسیدگی را تا حد ممکن کوتاه کنند و با تسریع بخشیدن به رسیدگی به این جرایم سعی دارند تا از بار فشار افکار عمومی و رسانه ها بر دستگاه قضایی بکاهند. تسریع رسیدگی منجر می شود تا آن قسمت از حقوق دفاعی متهم که استفاده از آن ها نیتزمند صرف وقت است با تهدید روبه رو شوند . استفاده از حقوق دفاعی مانند مشاوره وکیل دادگستری ، رسیدگی به ادله و استفاده از نظر کارشناس نیازمند گذشت زمان است در حالی که ارائه مهلت در این خصوص با اراده مسئولان قضایی در تسریع رسیدگی به این جرایم در تضاد است و در این گونه موارد حقوق دفاعی متهم قربانی مصلحت اندیشی مقامات قضایی می گردد.در این فصل ابتدا در مبحث نخست به تاثیر رسانه ای شدن جرم بر رعایت اصل برائت در دادرسی پرداخته و سپس در مبحث دوم تسریع رسیدگی و نتایج آن را مورد بررسی قرار می دهیم.

مبحث نخست: نقض اصل برائت :

اصل برائت یکی از اصول زیر بنای حقوق کیفری است . به موجب آن هر متهمی بی گناه شناخته می شود تا زمانی که حکم قطعی به مجرم بودن وی صادرگردد[۱۶۲] . اقتضای اصل برائت بی گناه شناختن تمامی افراد است و تنها صدور حکم به محکومیت می تواند افراد را حمایت این اصل خارج کند . باتوجه به اهمیت اصل برائت در حفظ حقوق و آزادی های فردی این اصل در بالاترین مراتب قانونگذاری که عبارت است از معاهدات بین المللی و قوانین اساسی به رسمیت شناخته شده است تا قانونگذار نیز نتواندآن را نقض یا محدود کند [۱۶۳].
بند ۲ از ماده ۱۴ م. ب. ح .م .و. س. مقرر می دارد : ((هر کس متهم به جرمی می شود ،‌ تا زمانی که بزهکاری او مطابق قانون به اثبات برسد بی گناه فرض می شود .))
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز در اصل ۳۷ خود مقرر می دارد : ((اصل برائت است و هیچ کس از نظر قانون مجرم شناخته نمی شود مگر اینکه جرم او در دادگاه صالح ثابت شود.)) همچنین بند ۲ ماده واحده حمایت از حقوق شهروندی نیز اصل برائت و نیز امنیت مردم در پناه قانون را تا زمان اثبات جرم به رسمیت شناخته است . حتا در دادسرا نیز یکی از مبانی سری بودن تحقیقات مقدماتی حفظ اعتبار و آبروی متهم و رعایت اصل برائت در خصوص او می باشد[۱۶۴] .
بنابراین تا قبل از محکومیت متهم حقوق و آزادی وی در مصونیت قرار دارد و هرگونه محدود کردن و خدشه وارد کردن بر این حقوق و آزادی خلاف اصل برائت بوده و نیاز به تصریح قانونگذار دارد و در موارد اختلافی نیز باید با عمل به اصل در جهت حفظ امنیت و آزادی متهم اقدام نمود . در این راستا و در حمایت اصل برائت قرار گرفتن، هیچ گونه تفاوتی بین متهمین در انواع جرایم وجود ندارد و همه به طور یکسان در پناه این اصل قرار دارند .در خصوص رعایت اصل برائت توسط مقامات عدالت کیفری با توجه به تخصص آنها در این زمینه و نیز اطلاع و آگاهی از مبانی آن کمتر شاهد نقض آن توسط این مقامات بوده و حتی ضمانت اجراهایی نیز اعم از انتظامی و کیفری و همچنین نقض اقدامات خلاف قانون در قوانین پیش بینی شده است تا هرچه بهتر از مبانی اصل برائت حمایت گردد.
اما در خصوص رسانه ها و خبرنگاران این امر کاملا متفاوت است واحتمال نقض اصل برائت توسط آنها بیشتر از مسئولان عدالت کیفری است. این امر در حالی است که رعایت اصل برائت محدود به قضات دادگاهها و کارمندان و وکلاء نمی باشد . بلکه سایر افراد و به ویژه اصحاب مطبوعات و رسانه های گروهی قبل از اینکه تصمیم متهم از سوی دادگاه صالح مبرهن شود باید در نهایت حزم و احتیاط عمل و اعلام نظر کنند تا مبادا اظهارات و برداشت های سریع آنان به ویژه در اتهامات مهم از سوی مردم به معنای بزهکاری متهم تعبیر نشده فرض بیگناهی او مخدوش شود[۱۶۵] . با توجه به اینکه رسانه های خبری فرصت کافی در تهیه گزارش را به منظور رعایت تمام نکات مد نظر قانونگذار ندارند ، این کمبود فرصت ممکن است منجر به ارائه مشخصات درخصوص متهم و شناسایی آن به نحو ناخواسته گردد . علی رغم توجه برخی از حقوقدانان به این مسائل در پرونده های مهم که بازتاب وسیع خبری پیدا می کنند به اشکال مختلف می توان شاهد نقض اصل برائت توسط رسانه های خبری بود . از طرفی نیز با توجه به جذابیت خبر و کامل شدن آن با درج مشخصات و تصاویر متهم ،اگر مردم بخواهند عکس متهم یا مجرمی را ببینید ، باید در اختیار آنها قرار گیرد . ولی چنان رسانه ای توجه به این نکته ندارد که معرفی یک متهم به عنوان مجرم یا حتی صرفا به عنوان متهم ، یا پس از اثبات جرم به عنوان مجرم ، پایان حیات اجتماعی فرد است[۱۶۶] . یکی از مبانی اصل برائت نیزحمایت از حیات اجتماعی شخص متهم می باشد و بر اساس یافته های جرمشناسی و نظریه برچسب زنی[۱۶۷] ، عناوینی که جامعه با آن افراد خود را خطاب قرار می دهد دارای اهمیت زیادی هستند . این امکان وجود دارد که بواسطه فرایند برچسب زنی اثرات منفی به وجود آید . مانند اینکه شخصی که مورد برچسب زنی قرار گرفته است ، نقش آن فردی را بپذیرد که به او القاء کرده اند . وبه بیان دیگر این فرد به طور رسمی به عنوان یک انسان منحرف ، خلافکار ، جنایتکار معرفی شود این امکان وجود دارد که این مطلب به شکلی نمود پیدا کند که با برچسب مطابقت داشته باشد[۱۶۸] . در این مبحث شایع ترین اشکال نقض اصل برائت در رسانه ها را در دو گفتار بررسی می کنیم :

گفتار اول : ارائه مشخصات متهم

دربخش اول اشاره شد یکی از خصیصه های بازتاب رسانه ای جرم توصیفی بودن این گزارشات است . به این ترتیب که گزارشگر سعی در تهیه گزارش کامل و با تمام جزئیات از یک حادثه می کند . هنگامی که خبرنگاران برای تهیه گزارش در جلسات دادگاه حاضر می شوند با تمام جزئیات سعی در انتشار اخبار مربوط به جلسه رسیدگی دارند . مشخصات متهم مانند نام و موقعیت شغلی وی نیز از جمله جزییاتی است که ذکر آن در خبر سبک نگارشی داستانوار خبر را تقویت می کند .
در این وضعیت برای عدم شناسایی متهمین از اعلام اختصاری و یا القاب متهمین به جای نام و نام خانوادگی کامل متهمان استفاده می کنند و حتی بعضا علی رغم عدم صدور حکم به محکومیت و پایان جلسه های رسیدگی نام و نام خانوادگی متهمین را به طور کامل ذکر می کنند که این امر برخلاف اصل برائت است . برای نمونه می توان به گزارش روزنامه ایران[۱۶۹] اشاره کرد . این پایگاه خبری در یکی از شماره های خود و در بازنمایی اخبار مربوط به پرونده ای که متهم آن را ((خفاش جنایتکار )) نامگذاری کرده است ، نام اصلی متهم ((حسن )) ، نامهای مستعار ((سیامک مافی و سید حسینی )) را در گزارش خود آورده است.
انتشار مشخصات متهم در رسانه ها محدود به القاب نبوده و پا را فراتر گذاشته و به نام و نام خانوادگی متهم نیز اشاره شده است. در گزارش روزنامه همشهری[۱۷۰] از جلسه دادگاه رسیدگی به جرم متهم معروف به ((بیجه )) مشخصاتی مانند ((نام ، نام خانوادگی ، نام پدر ، سن ، شغل و اتهام)) ذکر شده است.در کنفرانس های خبری نیز که توسط سخنگوی قوه ی قضاییه برگزار می شود متاسفانه آوردن نام و مشخصات متهمین امری شایع است. در یکی از کنفرانس های خبری که در روزنامه کیهان[۱۷۱] بازتاب داشته در اظهارات سخنگوی قوه قضاییه ((نام و نام خانوادگی)) یکی از مسئولان اداری که در دولت های قبلی سمت داشته است با وجود اینکه صرفا به عنوان متهم احضار و از او تحقیق شده ، ذکر شده است. گاهی نیز در گزارش هایی که از جلسه رسیدگی بازتاب داده می شود جریان دادگاه که شامل اطلاعات فردی متهمین است بدون حذف ان مشخصات نقل می شود. نمونه بارز این امر گزارشی است که در روزنامه کیهان[۱۷۲] از جلسه رسیدگی به پرونده فساد مالی اخیر چاپ شده است . در این گزارش تمام اظهارات وکیل مدافع از جمله ((نام و نام خانوادگی)) که توسط وی اشاره شده آورده شده است.

 

همانطور که مشاهده می شود خبرنگاران در گزارشات خود مشروح جریان رسیدگی در دادگاه و اظهارات متهمین و وکلاء آنان را بدون توجه به محتوی و عواقب ناشی از انتشار این اطلاعات ذکر می کنند. ای در حالی است که در مصاحبه هایی که با قضات دادگاه ها به عمل آمد تمامی قضات بیان داشته اند محتوای گزارش تهیه شده از جلسه رسیدگی برای آن ها به دلیل اینکه ممکن است حاوی اطلاعاتی در خصوص بزه دیده یا شاکی باشد دارای اهمیت است . اما تحلیل محتوای اخبار جنایی در خصوص جرایم رسانه ای شده نشان داد که محتوای این گزارش ها در پرونده های خاص در بردارنده مشخصات متهمین است که نشان دهنده نرمش بیشتر قضات در پرونده های رسانه ای شده است. به نظر می رسد در این پرونده ها به دلیل تمرکز و توجه ویژه افکار عمومی ، قضات دادگاه ها از رویارویی با خبرنگاران رسانه ها که ادعای نمایندگی افکار عمومی را دارند خود داری کرده و بر محتوای گزارش های بازتاب یافته کمتر نظارت می کنند.

گفتار دوم : انتشار تصاویر متهم

یکی از اقدامات دیگر رسانه ها که منجر به نقض اصل برائت در خصوص متهم می شود بازتاب تصاویر مربوط به جلسه های در گزارش های خبری است. با توجه به فضای حاکم بر جامعه و توجه افکار عمومی به آن که آثار زیانبار تخلف از اصل برائت را دو چندان می کند ما شاهد کوتاهی مسئولین در برخورد با این گزارشات هستیم . از طرفی نیز با توجه به جذابیت خبر و کامل شدن آن با درج مشخصات و تصاویر متهم ،اگر مردم بخواهند عکس متهم یا مجرمی را ببینید ، باید در اختیار آنها قرار گیرد . ولی چنان رسانه ای توجه به این نکته ندارد که معرفی یک متهم به عنوان مجرم یا حتی صرفا به عنوان متهم ، یا پس از اثبات جرم به عنوان مجرم ، پایان حیات اجتماعی فرد است[۱۷۳] . در پرونده های رسانه ای شده سال های گذشته انتشار تصاویر متهمین امری شایع بوده است. ((پرونده متهم معروف به بیجه))، ((پرونده قتل میدان کاج سعادت آباد تهران)) و(( پرونده فساد مالی اخیر)) نمونه هایی از بازتاب تصاویر متهمین است که جهت مشاهده در زیر نقل می شود:
گزارش روزنامه همشهری[۱۷۴]از جلسه رسیدگی به اتهام پرونده متهم معروف به بیجه:
گزارش روزنامه شرق:[۱۷۵] از جلسه رسیدگی به قتل میدان کاج سعادت آباد تهران

 

گزارش پایگاه خبری مهر نیوز[۱۷۶] از جلسه رسیدگی به فساد مالی :
انتشار تصاویر از جلسات رسیدگی به این دلیل است که علاوه بر تکمیل جزئیات خبر، ارزش خبری و جذابیت آن را افزایش می دهد و به تبع آن موجب افزایش مخاطب گزارشات می شود . حتا گاهی اوقات مشاهده می شود که در گزارشات از جلسات دادگاه با انتشار تصاویر متهمین فقط قسمتی از مقابل چشمان آنها را تیره می کنند در حالی که تصویر صورت متهم کاملا نمایان است به راحتی قابل تشخیص می باشد .
این اقدام رسانه ها در حالی است که تبصره ماده ۱۸۸ ق .ا .د .ک مقرر می دارد:(( خبرنگاران رسانه ها می توانند با حضور در دادگاه از جریان رسیدگی مکتوب تهیه کرده و بدون ذکر نام یا مشخصاتی که معرف هویت فردی یا موقعیت اداری و اجتماعی شاکی ومشتکی عنه باشد منتشر نمایند . تخلف از حکم قسمت اخیر این تبصره در حکم افترا است.))به این ترتیب قانونگذار فقط اجازه تهیه گزارش مکتوب را از جلسات رسیدگی داده است و هیچ گونه مجوزی برای تهیه گزارش تصویری از جلسه رسیدگی به خبر نگاران رسانه ها داده نشده است . در این تبصره حتا برای انتشار مشخصات متهمین ضمات اجرای کیفری و مجازات افترا پیش بینی شده است . اهمیت وجود تصویر در گزارش های خبری در جذب مخاطب و افزایش ارزش خبری گزارش به اندازه ای است که خبرنگاران حاضر هستند خطر تعقیب کیفری تحت عنوان افترا را به جان بخرند.

مبحث دوم : تسریع رسیدگی

فرایند رسیدگی و صدور رای نسبت به یک پرونده کیفری دارای پیچیدگی های فراوانی است . بدون شک اظهار نظر و صدور رای نسبت به یک پرونده کیفری مستلزم صرف وقت و زمانی است که طول مدت آن با توجه به هر پرونده و به صورت موردی متفاوت است . روند رسیدگی نباید به قدری طولانی باشد که موجب از دست دادن ادله و یا ضعف حافظه و فراموشی شهود شود ، به این امر تاخیر ناروا در رسیدگی گفته می شود[۱۷۷] . در رابطه با لزوم وجود سرعت در رسیدگی سزار بکاریا در کتاب معروف خود رساله جرائم ومجازات ها می گوید : سزاوار است که کوتاهترین زمان برای دادرسی احتساب گردد[۱۷۸]. از طرفی نیز داشتن زمانی کافی برای تهیه دفاع توسط متهم از معیار های اساسی دادرسی عادلانه است[۱۷۹] . در مقام جمع بین منع تاخیر ناروا و لزوم داشتن مهلت کافی به منظور تهیه دفاع توسط متهم یکی از اصول دادرسی عادلانه به عنوان رسیدگی به جرم در مدت زمان معقول شکل گرفته است .
این اصل مبین این امر است که در پرونده های مختلف مدت زمانی که باید در آن رسیدگی انجام شود متفاوت است . این تفاوت ممکن است ناشی از پیچیدگی امر تحقیق در یک پرونده باشد یا در دسترس بودن ادله و مدارک معتبر، اما در نهایت این امر نباید به سلب حق آزادی متهم گشته و او را از حقوق اساسی خود محروم کند . پس تعیین مدت معقول یا تاخیر ناروا به شرایط و پیچیدگی های هر پرونده بستگی دارد [۱۸۰]. حق رسیدگی به جرم در مدت زمان معقول به عنوان یکی از موازین دادرسی عادلانه به طور صریح در قوانین پیش بینی نشده است ولی در سطوح مختلف از الفاظ و عبارات کلی به راحتی قابل استنباط است.
بند ششم از اصل دوم ق.ا. کرامت انسان را به عنوان یکی از پایه های نظام جمهوری اسلامی تعیین نموده است . بدون شک یکی از حقوق اصلی انسان که ناشی از کرامت والای انسانی است حق آزادی و امنیت است که با اصل رسیدگی به جرم در مدت زمان معقول تامین می گردد . همچنین بند ۱ از ماده ۱۴ م.ب.ح. م .و. س. مقرر می دارد : «هر شخص حق دارد که دعوی او در یک مدت معقول استماع گردد.»
با وجود بدیهی بودن این حق در پرونده های کیفری که جنبه رسانه ه ای پیدا کرده اند ما شاهد تسریع در روند رسیدگی هستیم به نحوی که این تسریع موجب تضییع حقوق دفاعی متهم می گردد. با وجود تاکید مقامات عالی قضائی بر رعایت موازین قانونی و قضائی در این پرونده ها در مواد متعدد شاهد نقض موازینی از دادرسی کیفری هستیم که در تضاد با امر تسریع هستند و مستلزم صرف زمان می باشند .
در این مبحث ابتدا به احرازتسریع در رسیدگی از طریق داده های میدانی جمع آوری شده پرداخته و در نهایت مواردی از حقوق دفاعی متهم را که در راستای تسریع دادرس نقض گشته اند بیان می کنیم .

گفتار اول : احراز تسریع رسیدگی

به منظوراحراز تسریع روند رسیدگی در این تحقیق از دو دسته اطلاعات جمع آوری شده استفاده شده است . گروه اول داده ها اظهار نظر مسئولان دستگاه قضایی در خصوص پرونده های رسانه ای شده است که بر تسریع رسیدگی به این جرایم تاکید کرده اند. گروه دوم حاصل از اطلاعات میدانی در خصوص پرونده های با موضوعات مشابه و مقایسه آن با پرونده های رسانه ای شده است. این گفتار در دو بند به بررسی این اطلاعات اختصاص داده شده است.

بند اول : اظهارات مسئولان قضایی

پس از رسانه ای شدن ارتکاب برخی جرائم و با توجه به تمرکز افکار عمومی بر اظهارات و عملکرد مسئولین دستگاه قضایی این مسئولان در اظهارات خود به عزم دستگاه قضایی در تسریع روند رسیدگی به این جرائم تاکید می کنند. از دید این مسئولان و رسانه ها این تسریع در رسیدگی نوعی واکنش سرسختانه است و متهمی که جرم او جنبه ی رسانه ای پیداکرده است از دید این افراد شایسته ی نرمش و برخورد ملایم نمی باشد. در طول چند سال اخیر معمولا مقامات عالی قضایی در مصاحبه ها و یا اظهار نظر خود در مقابل رسانه ها بر پیگیری به منظور تسریع در روند رسیدگی به این جرائم در مقابل افکار عمومی و اصحاب رسانه متعهد می شوند. نمونه این اظهارات در گزارش های خبری به نقل از مسئولان دستگاه قضایی مشاهده می شود. عالی ترین مقام دستگاه قضایی کشور در اظهارات خود در خصوص پرونده ((فساد اخیر مالی)) و ((قتل میدان کاج سعادت آباد تهران)) که در پایگاه خبری کیهان[۱۸۱]و جام جم[۱۸۲]بازتاب داشته بر عزم دستگاه قضایی مبنی بر رسیدگی در اسرع وقت و با رعایت تمام موازین شرعی و قانونی به منظور پیشگیری از موارد مشابه تاکید کرده است. همچنین این اظهارات در خصوص پرونده های : قتل روح الله داداشی ، تجاوز خمینی شهر اصفهان ، تجاوز گروهی در شهرستان کاشمر نیز در گزارش های خبری بازتاب یافته است.
مقامات قضایی در اظهارات خود نسبت به پرونده هایی که جنبه رسانه ای پیدا کرده اند ضمن تاکید بر تسریع رسیدگی به این جرایم ادبیاتی عوام پسندانه و فاقد چهارچوب و تحلیل کارشناسی را استفاده می کنند که تاثیر پذیری این اقدامات را از افکار عمومی نشان می دهد. این الفاظ و عبارات نبز در ادبیات بازنمایی رسانه ای جرایم ، رایج و دارای بار معنایی جا افتاده در میان مردم است. استفاده از عباراتی مانند ((قاطعانه عمل کردن ، مهلت ندادن ، تسامح نکردن ،[۱۸۳])) پیشگیری از موارد مشابه و عبرت دیگران نشان دهنده توجه مقامات قضایی به افکار عمومی و خواسته های مردم است. از طرفی نیز قبلا بیان شد که رسانه ها تا حدودی دستگاه قضایی را در افزایش جرایم مقصر می دانند . مسئولان دستگاه قضایی نیز در پی رفع اتهام تقصیر از خود و همراهی و نزدیکی به عامه مردم سیاست های خود را در جهت تمایلات آن ها برنامه ریزی می کنند . یکی از مواردی که بر مطلوبیت دستگاه قضایی در بین مردم می افزاید رسیدگی سریع به جرایم رسانه ای شده است. بازنمایی رسانه ای این اخبار نیز تاثیر آن را در بین مردم بیشتر می کند.
تسریع رسیدگی در مراحل فرجامی جرایم رسانه ای شده نیز مشاهده می شود . این در حالی است که موضوع رسیدگی های فرجامی در دیوان عالی کشور دارای حساسیت های زیادی است و این امر موجب طولانی شدن رسیدگی ها در دیوان شده است . دادستان عمومی و انقلاب استان اصفهان در خصوص متجاوزین باغ خمینی‌شهر بیان داشته با توجه به اهمیتی که این پرونده داشت ظرف کوتاه‌ترین زمان ممکن در دیوان عالی کشور مورد بررسی قرار گرفت.[۱۸۴]همچنین رییس دیوان عالی کشور در گزارشی که در پایگاه خبری کیهان[۱۸۵] بازتاب داشته بیان داشته پرونده های قتل و جرائم خاص گاهی در دیوان عالی کشور حدود ۶ ماه الی یک سال باقی می ماند و قضات جرات ندارند تا پرونده های قتل، ناهنجاری، آدم ربایی و تجاوز به عنف را تاییدکنند، در حال حاضر این پرونده ها در دیوان عالی کشور بیشتر از ۷ الی ۱۰روز باقی نمی ماند. منظور این مقام عالی قضایی از پرونده هایی که بیشتر از ۷ الی ۱۰روز باقی نمی ماند ، پرونده هایی بوده است که جنبه رسانه ای پیدا کرده اند.

بند دوم : اطلاعات میدانی در خصوص پرونده های مشابه

اظهار نظر مقامات دستگاه قضایی گرچه نشان دهنده تسریع رسیدگی در پی رسانه ای شدن جرایم است اما میزان این تاثیر و تسریع در رسیدگی را روشن نمی کند . به همین دلیل اطلاعات میدانی در خصوص پرونده های مشابه عناوین جرائمی که رسانه ای شده اند انتخاب شده و سیر کامل روند رسیدگی تا تائید در دیوان عالی کشور مورد بررسی قرار گرفته است تا میزان این تاثیر پذیری مشخص شود. تحلیل اطلاعات جمع آوری شده یافته های زیر را در اختیار ما قرار داده است:
در خصوص پرونده های با موضوع قتل عمدی نتیجه یافته ها از قرار ذیل است :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:35:00 ب.ظ ]




ب) در میان توده‌های مذهبی، دین قسمت زیادی از زندگی آنها را اشغال می‌کند.
ج) دین این قشر، ماوراءالطبیعی‌تر و قدسی‌تر است.
د) تمایل این قشر به پیوستن به دسته‌ ها و شرکت در مراسمهای غیر رسمی دینی است که به تفسیر بعضی از جامعه‌شناسان دین، نوعی تقابل با دین خواص است.
ه) تمایل به تئودیسی رنج، یک تبیین دینی برای فقدان قدرت و منزلت، تسکینی برای رنجها و ناکامیهایشان.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

و) تمایل به دین نجات.
ز) گرایش به تجزیه ملموس از دنیای قدسی در غالب معجزات، کرامات، جادو، افسونگری و … به تعبیر درسلر، ادیانی که جادو ندارند، مراسم دینی در واقع به گونه‌ای فرد را در تماس با نیروی ماوراءالطبیعی قرار می‌دهد و احتمالاً‌پاسخ مطلوبی از آن می‌گیرد.
حال که به بررسی دین و نقش آن در جامعه و بخصوص در قشربندی اجتماعی پرداختیم ، لازم است به بررسی این نهاد در جامعه آماری این پژوهش که بلوچستان دوره پهلوی اول می باشد ، بپردازیم.
در بلوچستان دین داران از جایگاه خاصی برخوردار بودند. این اقتدار به مثابه اقتدار کاریزماتیک بود. معمولا کسانی که علوم دینی می آموختند ، از اقشار بالای جامعه بودند. ذات های فرو دست نیز کم و بیش به دنبال یادگیری علوم نیز بودند اماانچه که در گذشته مرسوم بود ، امورات دینی و مذهبی در میان اقشار پایین جامعه جایگاه خاصی نداشت و بعضا نیز عبادات و فرایض اولیه دینی را انجام نمی دادند. بسیاری از کسانی که از ذات های فرو دست جامعه بودند به شغل چوپانی مشغول بوده و خودشان نیز تعداد زیادی گوسفند و حتی گاو و شتر داشتند ، اما مساله زکات برایشان هیچ اهمیتی نداشت. با توجه به این موضوع ، دین داران که همان مولوی ها و قضات می باشند ، معمولا از بلوچ ها بودند و غیر بلوچ ها کمتر بدین کار مشغول بودند.
در تصمیم گیری هاعمده بخصوص مسائل سیاسی معمولا روسای قبایل ، سرداران و بزرگان نقش موثری داشتند ، اما رهبران مذهبی یا به اصطلاح مولوی ها نیز نقشی قابل ملاحظه ای داشتند.
اما مولوی چه کسی است؟
حمید احمدی در کتاب قومیت و قوم گرایی در ایران به نقل از فیلیپ سالزمن[۶۳] در این خصوص چنین می نویسد:
مولوی مرد مقدسی است که سالها خارج از بلوچستان در مدارس قرآنی درس خوانده است.بلوچ ها به عنوان نماینده و شارح مذهب به او احترام می گذارند.مولوی به تسلط بر دانش مذهبی شهرت دارد(احمدی ، ۲۶۳:۱۳۹۱).
اما در بلوچستان به چه کسی مولوی گفته می شد؟
کسی که اول قاعده بغدادی که همان حروف الفبا و تلفظ کلمات و جز سی قرآن کریم به اضافه کل قرآن را بخواند ، وارد مرحله ای تحت عنوان جماعت اول فارسی می شود که کتابهایی مانند بوستان ، گلستان ، پندنامه لقمان و… را می خوانند و سپس وارد جماعت دوم فارسی می شوند . بعد از آن مرحله جماعت اول عربی وارد و سپس مرحله جماعت دوم عربی را می خوانند و این مراحل تا جماعت هشتم عربی ادامه پیدا می کند و آنها در طول این سالها کتابهایی با موضوعات اصولی ( تفسیر ، حدیث و فقه ) ، فلسفه ، عقاید ، علم کلام ، مناظره ، فلکیات ، قرائت ، بلاغت و علم میراث را فرا می گیرند[۶۴].
عده ای از محققین بر این باوراند که با سقوط قدرت رهبران غیر مذهبی در بلوچستان جنوبی اهمیت رهبران مذهبی افزایش یافته و در شمال بلوچستان افزایش اقتدار رهبران غیر مذهبی ، اقتدار رهبران مذهبی نیز افزایش پیدا کرده است. به هر حال اقتدار این گروه در بلوچستان مشهود بوده است.
شارحان دینی یا همان مولوی ها در شرایطی چنان قدرتی پیدا می نمودند که رجال سیاسی در تحت فرمان خود می گرفتند.
داستان ذیل اهمیت این موضوع را تا حدی مشخص می نماید:
در عصر رضاشاه عده ای از سارقین از افغانستان وارد مرزهای ایران در منطقه سیستان شده و دست به سرقت می زنند و ضمن تاراج منطقه تعداد زیادی گوسفند ، شتر و گاو را با خود به کشور افغانستان می برند
بزرگانی از سیستان موضوع را به خزیمه علم که استاندار بلوچستان بود ، گزارش می دهند و تقاضای استرداد اموال خود را نمودند. علم نمایندگانی به افغانستان می فرستد که متاسفانه افغان ها ضمن بی احترامی به سفیران ایرانی ، اسلحه کمری آنها را نیز از دستشان گرفته و روانه ایران می کنند.
این موضوع خشم رضاشاه را بر می انگیزد و به استاندار دستور می دهد که لشکری از بلوچستان به افغانستان اعزام نماید تا مقابله به مثل کنند.
خزیمه علم استاندار وقت بلوچستان تمامی سرداران بلوچستان را احضار نمود و مشکل سیستانی ها و دستور رضاشاه را با آنها در میان گذاشت. سرداران بلوچ چنین پاسخ دادند :
ما وظیفه شرعی و میهنی خود می دانیم تا از مال و ناموس برادران سیستانی خود دفاع نماییم. سیستانی ها همسایگان و براداران ما می باشند. چنان درسی به افاغنه خواهیم داد که تا ابد خیال حمله به بلوچستان و ایران در سرشان راه ندهند. اما برای انجام این عملیات دو شرط داریم:
یک باید این عملیات به اذن خلیفه قاضی گل محمد انجام پذیرد و دوم ما عشایر برای حفظ وطن و جان خود اسلحه داریم و دولت به دنبال جمع آوری سلاح های ما می باشد. در این راه ما نیازمندیم که اسلحه های خود را به همراه ببریم. دولت باید قول دهد که پس از بازگشت اسلحه های ما را از ما نگیرد و ما را خلع سلاح نکند. شرط دوم پذیرفته می شود و سرداران به نزد قاضی رفته و طلب اجازه می نمایند که قاضی با این شرط که همان مقداری که آنها با خود برده اند ، به همان مقدار با خود بیاورید ، اجازه لشکر کشی می دهد که این عملیات به موفقیت انجام می گردد.
در این داستان مشاهده نمودیم که بدون اذن و اجازه مولوی هیچ کاری انجام نپذیرفت و سیاسیون دولتی و محلی همواره تلاش نمودند تا نظر این شخص را جلب نمایند.
یکی دیگر ازجلوه های اقتدار رهبران مذهبی در بلوچستان ایستادگی آنها در مقابل حکام محلی و دولتی جهت اجرای احکام مذهبی بوده است که مولوی عبدالله سربازی از سردمداران این موضوع می باشد. وی از بارزترین و قوی ترین علمای بلوچستان می باشد که پس از او مولوی عبدالعزیز (فرزند او) نیز لقب رهبر مذهبی بلوچستان به خود گرفت و از بانفوذترین شخصیت های بلوچستان به شمار می رفت.
عبدالله در سال ۱۳۰۰تا ۱۳۰۴ هجری قمری در روستای حیط از توابع شهرستان سرباز متولد شد. پدرش حاج محمد و مادرش بی بی هزاری نام داشت. وی تحصیلات ابتدایی را در بلوچستان و تحصیلات تکمیلی را در حوزه ی علمیه مظهر العلوم کراچی پاکستان گذراند.
مولوی عبدالله بسیاری از حدود اسلامی را رعایت می نمودند و با برپایی دادگاه هایی به احوال مال باختگان یا متشاکیان رسیدگی می نمود. زمانی که یکی از فرماندهان نیروهای نظامی به نام سرهنگ نخجوان به نزد او می آید و می گوید که از منطقه خارج شود و گر نه برای او گران تمام می شود ، مولوی ناراحت شده و به هیچ عنوان حاضر به چنین کاری نمی شود. او در بسیاری از موارد به انتقاد از عملکرد نیروهای رضاخان در منطقه می پرداخت و این خصوص ایستادگی می نمود.
قیام مولوی عبدالله علیه ذکری ها
در ابتدا باید دید که ذکری ها چه کسانی هستند؟
« پس از مرگ سید محمد جونپوری که خود را مهدی موعود می نامید و در عمل توانسته بود شماری از مردم را به خود جذب کند ، یکی از مریدان او به نام محمد اتکی که اهل اتک در ایالت پنجاب پاکستان است ، ادعای مهدویت کرد. بر اساس نوشته ذکری ها ظهور ملا محمد اتکی در سال ۱۵۶۹ میلادی بوده است . وی معتقد بود که او جانشین مهدی بوده و بسیاری از موارد به وی الهام می شود. او می گفت : تمامی احکام شرع محمدی شامل نماز ، روزه و… منسوخ شده و باور داشتن به این موارد کفر تلقی می شود و به جای این عبادات فقط باید این ذکر را گفت که: لا اله الا الله ، محمد اتکی رسول الله (بزرگزاده و ملازاده ،۱۴۱:۱۳۸۴-۱۳۷) »
محمد اتکی برای نشر افکار خود به بلوچستان سفر نمود و گروهی نیز با وی همراه شدند که بعدها ذکری نامیده شدند و کتاب آنها برهان یا برهان التاویل نامگذاری شد.
با افزایش فعالیت ذکری ها در منطقه مولوی عبدالله شروع به تلاش برای بیرون راندن آنها می کند. بسیاری از سران قبایل و بعضی از بزرگان نیز با این فرقه همراه می شوند لذا هر کسی توان مبارزه با آنها را نداشت. هر روز اختلافات بین مسلمانان و ذکری ها بیشتر می شود تا اینکه منجر به درگیری می گردد.
موضوع از اینجا شروع می شود که آنها با حمله به مسجدی ، امام مسجد را مورد ضرب و شتم قرار داده و نسبت به مسجد بی احترامی نمودند. مولوی عبدالله ضمن اعتراض به این عمل مقابل آنها ایستادگی نمود و جنگ بین آنها آغاز شد. پس از درگیری های فراوان بین مسلمانان به سرکردگی مولوی عبدالله و ذکری ها نبرد نهایی بین این دو گروه در بهمن ماه ۱۳۱۵خورشیدی اتفاق افتاد که منجر به کشته شدن تعدادی از ذکری ها شد و نهایتا افراد باقی مانده از معرکه جان سالم به در برده و به خاک پاکستان گریختند . پس از درگیری سرهنگ محمد خان مولوی عبدالله را برای بیان توضیحاتی فراخواند اما مولوی نپذیرفت . پس از مدتی گروهی از ذکری ها شکایتی علیه او تنظیم نموده و آن را تحویل کنسولگری ایران در کراچی نمودند. شکایت از طریق وزارت امور خارجه به وزارت کشور رسید و پس از آن وزیر کشور طی دستوری به وزیر جنگ خواهان بررسی موضوع می شود. وزیر جنگ فرستاده هایی به سمت بلوچستان می فرستد که ضمن بررسی موضوع در صورت صلاحدید مولوی را دستگیر کنند. اما تمامی مامورین پس از مراجعه به مولوی عبدالله توان دستگیری را پیدا نمی کنند. به طوری که یکی از آنها خطاب به مولوی چنین می گوید: وقایع جنگ را انکار کن و بگو من اینکار را انجام ندادم تا پرونده مختومه شود ، اما مولوی نمی پذیرد و می گوید من برای نصرت دین خدا در مقابل مرتدان و کفار ایستادگی خواهم کرد.
پس از آن نیز فشارهای زیادی بر وی بود اما او از موضع خویش کناره گیری ننمود و دولت نیز از دستگیری وی ناکام ماند.
اختلاف بین بلوچ های مسلمان و ذکری ها پس از چند سال توسط مولوی عبدالعزیز نماینده مجلس خبرگان رهبری و فرزند ارشد مولوی عبدالله با پرداخت چهار هزار تومان غرامت به ذکری ها حل شد(همان ، ۱۶۴).
در داستان فوق به خوبی دیدم که دین وجه تمایز عبدالله بلوچ بود و او با قدرت مذهبی خود توانست به نوعی نقش یک رهبر را در منطقه داشته باشد و نیروهای بومی و مردمی را با خود بسیج کند.
بررسی اقشار اجتماعی بلوچستان
از آنجائیکه این پژوهش به دنبال بررسی ساختار قشربندی اجتماعی بلوچستان بر اساس تئوری ترکیبی قشربندی اجتماعی ح.ا.تنهایی می باشد ، باید بدین نکته اشاره نمود که در این تئوری کل افراد جامعه را بر اساس شاخص های زندگی اجتماعی که این سه شاخص مالکیت و دارایی ، قدرت اجتماعی و برنامه ریزی و مدیریت می باشند ، به دو طبقه تقسیم می نماید که در هر کدام از طبقات اقشار مختلفی وجود دارند . اکنون به بررسی اقشار موجود در طبقه فرادست می پردازیم.
طبقه فرادست
در این طبقه چهار قشر وجود دارد که مهم ترین قشر این طبقه ، قشر اصلی می باشد که شامل مالکین بزرگ ، نظامیان و علمای درباری می باشد.
در بلوچستان قشر اصلی را حکام محلی و نیروهای دولتی تشکیل می دادند. حکومت متعلق به خوانین و میرها بود که در بیشتر نوشتارها تحت عنوان سرداران بلوچ از آنها یاد می شد. این قشر در دوره های مختلف در بلوچستان به لایه هایی متفاوت تقسیم می شد. مثلا قبل از ورود نیروهای رضاخانی به بلوچستان اینگونه بود:
لایه سیاسی از حکام محلی تشکیل می شد و لایه اقتصادی و دینی از سرمایه داران ، تجار ، مولوی ها و شارحان دینی تشکیل می شد.
اما سرمایه دارانی که در لایه اقتصادی قرار می گرفتند چه کسانی بودند؟ نموادر ذیل این گروه را مشخص می کند:
زمین داران معمولا کسانی بودند که دارای اراضی کشاورزی زیادی بوده و بیشتر محصول مورد کشت آنها گندم بوده است. همچنین نخلستان نیز مهم ترین دارایی افراد در آن دوره به شمار می رفت که وجه تمایز بین افراد نیز بود. اما این بدان معنا نمی باشد که همه کسانی که دارای زمین یا نخلستان بودند در این قشر جای می گیرند. بلکه فقط افرادی بودند که علاوه بر دارایی بنیه قومی و قبیله ای نیز داشته و این مورد ( دارایی) تقویت کننده جایگاه آنها در جامعه بوده است.
بیشتر کسانی که در نواحی ساحلی بلوچستان زندگی می کردند ، در امرار معاش به نسبت وضعیت بهتری داشته اند. چون آنها زمانی که در ساحل بودند با صید ماهی می توانستند قوت خانواده خود را تامین نمایند. بسیاری از کدخداها و بزرگان نیز که در ساحل زندگی می کردند ، دارای جهازهای صیادی مانند قایق پارویی یا شاشک[۶۵] بودند.
بیشترین ارتباط تجاری بلوچ های ساحل نشین (مکرانی ها) با کشورهای حاشیه خلیج فارس و دریای مکران(عمان) بود . امارات ، عمان و پاکستان مقاصد تجار بلوچ بودند. هر چند که در دوران خاصی به زنگبار
هندوستان و کشورهای همسایه آنها مثلا تانزانیا و … با لنج های بادی خود سفر می نمودند. اما این سفرها فقط در زمان خاصی اتفاق می افتاد و بیشترین سفرها به کشورهایی بود که در ابتدا نام آنها ذکر گردید .
تجار داخلی کسانی بودند که در خود منطقه به خرید و فروش مشغول بودند. بیشترین کالاهای خرید و فروش شده در آن زمان خرما و تغرد[۶۶] بود. برده ها یا سیاه پوستان و غلامان نیز خرید و فروش می شدند. تجار خارجی بلوچ هایی از همین سرزمین بودند که این کالاها را از مردم خریداری و با جهازهای بادی خود آنها را کشورهای عربی برده و در مقابل کالاهایی مانند شکر ، برنج ، چای و … را به بلوچستان می آوردند.
پس از ورود نیروهای دولتی و فتح بلوچستان توسط نظامیان رضا شاه تغییرات عمده ای در قشر اصلی و بخصوص در لایه سیاسی قشر اتفاق افتاد. این تغییر بدین دلیل بود که با ورود نیروهای جدید بسیاری از ساختارها در هم شکست و قوانینی نو و جدید حاکم شد . پس در این دوره نیروهای حکومتی نیز به لایه سیاسی قشر اصلی طبقه فرا دست وارد شدند. به طور کلی چنین نموداری به دست می آید:
قشر فرعی :
طبق تئوری ح .ا. تنهایی این قشر را اندیشمندان ، دبیران و هنرمندان تشکیل می دهند. این قشر بیشتر به جلا دادن ، زیبا نشان دادن و توجیه کردن فعالیت های نظام اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:34:00 ب.ظ ]




تاریخچه و تکامل مدیریت دانش به لحاظ اینکه از حوزه‌های مختلفی ظهور یافته است روشن و دقیق نیست. دانش برای تأمین نیازهای جوامع در دوره‌های تاریخی مختلفی، از جمله عصر کشاورزی و صنعت مورد استفاده قرار گرفت و مدیریت شد. از این‌رو، مدیریت دانش مفهومی تازه در تاریخ رشد بشر محسوب نمی‌شود. این درحالی است که واژه مدیریت دانش به‌تازگی اهمیت بیشتری یافته است و توجه ویژه‌ای بدان شده است. گفته می‌شود تعدادی از نظریه‌پردازان مدیریت به تجلی مدیریت دانش کمک کرده‌اند اما نمی‌توان از فناوری اطلاعات در این مقوله گذشت. در بین آن‌ها پیتر دراکر، استراسمن[۳۵]، پیتر سنگه[۳۶] در آمریکا از معروف‌ترین پیشگامان هستند. دراکر و استراسمن به اهمیت رو به رشد اطلاعات و دانش صریح، به عنوان منابع سازمانی تاکید کردند. از طرف دیگر سنگه به بعد فرهنگی دانش یعنی سازمان یادگیرنده تمرکز کرده است. در سال ۱۹۷۹ حساب دار سوئدی بنام کارل سویبی که بعدها به عنوان یکی از بنیان‌گذاران علم مدیریت معرفی شد، پی به ارزش دارایی‌های فکری و ناملموس که در مستندات سازمان اشاره‌ای نمی‌شود برد. تا سال ۱۹۹۰ تعدادی از شرکت‌های مشاوره، برنامه‌های مدیریت دانش را شروع کردند و تعدادی از شرکت‌های مشهور اروپایی، آمریکایی و ژاپنی برنامه‌های مدیریت دانش را که آن زمان بیشتر مفهوم مدیریت اطلاعات را داشت نهادینه کردند. با چاپ شدن مقاله‌ای در مجله ی فورچن با عنوان قدرت مغز توسط تام استوارت مدیریت دانش پا به مطبوعات گذاشت. گسترده‌ترین کار مطالعاتی را نیز نوناکو و تاکوچی انجام دادند.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مفهوم سیستم مدیریت دانش سازمانی می‌تواند درک کامل‌تری از مدیریت دانش، و عناصر اصلی آن بدست دهد. سیستم مدیریت دانش سازمانی، نظامی است که از طریق آسان‌سازی مبادله و نشر دانش (چه ضمنی و چه صریح) فرایند یادگیری سازمانی را بهبود و ارتقا می‌بخشد. (مسو [۳۷]،۲۰۰۰). این سیستم ترکیب پیچیده‌ای است از زیرساخت‌های تکنولوژیک، ساختارهای سازمانی، فرهنگ سازمانی، دانش و افراد. زیرساخت تکنولوژیک همان ابزارهای فناوری اطلاعات (شامل سخت‌افزار، نرم‌افزار و پروتکل‌ها).
۲-۶. تعاریف مدیریت دانش
با توجه به تعاریف فوق حال به تعریف مدیریت دانش می‌پردازیم. مدیریت دانش “تلاش استراتژیکی سازمان” دانسته شده که سعی می‌کند از راه کنترل و استفاده از دارایی‌های فکری که در نزد کارکنان و پشتیبان سازمان وجود دارد، در رقابت به برتری دست یابند. به دست آوردن، ذخیره کردن و توزیع دانش (مدیریت دانش) موجب می‌شود که کارکنان سازمان هوشمندتر کار کنند، از دوباره‌کاری بکاهند، و در نهایت تولیدات و خدمات خلاقانه‌تری تولید کنند که نیاز مشتریان را بهتر بر آورند. از تعاریف بالا، نکات زیر را می‌توان استنباط کرد:
نخست آنکه مدیریت دانش چیزی است که در محیط سازمانی رخ می‌دهد؛ دوم آنکه مواد کار آن دانش سازمانی یا سرمایه فکری یا دارایی فکری است. (زنجانی، ۱۳۸۳)
مدیریت دانش فرایندی نظام‌اند برای کسب مزایای رقابتی یا دستیابی به اهداف سازمانی است. خود دانش معمولاً در اسناد، فرایندهای اجرایی و معیارها گنجانده می‌شود. از آنجا که دانش منبعی رقابتی تلقی می‌شود سازمان‌های اخذ دانش، ابتکار عمل مدیریت دانش را تعیین، اجرا و تقسیم می‌کنند و از دارایی‌های دانش بهره می‌جویند. این ابتکار عمل‌ها حاصل مدل‌سازی، فرایند تجاری یا باز مهندسی، مدیریت کیفیت و سازمان‌های یادگیری هستند (کولیپ[۳۸]،۲۰۰۸، ص ۴۵).
مدیریت دانش را فرایند تسهیل امور مربوط به دانش مانند خلق، ضبط، انتقال و استفاده از دانش می‌دانند. دانش تنها به عنوان دارایی کلیدی در سازمان‌ها مطرح نیست، بلکه به عنوان مهم‌ترین عامل تعیین کننده رشد اقتصادی، شناخته می‌شود. وی همچنین اعتقاد دارد که از پیوند فناوری‌های جدید با مهارت‌های منحصر به فرد و تجربه کارکنان، منبعی از انرژی پدید می‌آید که مدیریت دانش را به پیش خواهد برد (غنی زاده،۱۳۸۵)
سه نوع مکتب را به مدیریت دانش نسبت می‌دهند که عبارت‌اند از مکتب اقتصادی، مکتب سازمانی و مکتب راهبردی.

    • مکتب اقتصادی: این مکتب بر درآمد تمرکز دارد و هدف آن بهره‌برداری از دارایی‌های دانشی سازمان است. به عبارت واضح‌تر، این مکتب به طور صریح به حفظ و بهره‌برداری از دارایی‌های دانش یا فکری شرکت به منظور تولید درآمد می‌پردازد. که این دارایی‌های دانشی و فکری عبارت‌اند از: حق انحصاری اختراعات، علائم تجاری، حق انحصاری بهره‌برداری و دانش فنی. بنابراین این مکتب بیشتر به بهره‌برداری دانش توجه دارد تا خلق آن.
    • مکتب سازمانی: این مکتب استفاده از ساختارهای سازمانی یا شبکه‌های روابط را برای تسهیم یا ذخیره‌سازی دانش مورد توجه قرار می‌دهد. در این مکتب از گروه‌های تسهیم تجربه استفاده می‌شود که شامل افراد درون یا بین سازمانی با یک هدف سازمانی مشخص. این گروه‌ها به صورت غیررسمی در کنار یکدیگر به خلق و تبادل دانش و در طی آن به توسعه قابلیت‌های اعضای خود می‌پردازند (وارد و پیارد[۳۹]،۲۰۰۷).
    • مکتب استراتژیک: این مکتب مدیریت دانش را به عنوان یک بعد استراتژی رقابتی در نظر می‌گیرد. در حقیقت در این مکتب مدیریت دانش به عنوان جوهره استراتژی شرکت در نظر گرفته می‌شود. این مکتب بر مزیت رقابتی تمرکز دارد که هدف در آن، شناسایی و بهره‌برداری و خلق قابلیت‌های دانشی است (اینکپن،۱۹۹۸:۱۴۴۹) (زک،۱۹۹۹، ص ۱۲۵). هدف این مکتب تضمین عملکرد مؤثر است (دمارست[۴۰]،۱۹۹۷، ص ۳۷۴).

۲-۷. مدل‌های مدیریت دانش:
به طور کلی مدل‌های بسیاری در زمینه ی مدیریت دانش پیشنهاد شده است که هر کدام شرایط و فرایندهای متفاوتی دارند. به طور کلی دو دسته مدل بیان شده است: دسته اول زمینه ساز مدل‌ها ست و دسته دیگر مراحل مدل‌ها را ارائه می کند. حال به بررسی برخی از آن‌ها می‌پردازیم.
۲-۷-۱. مدل کلی ساختار نظام‌های مدیریت دانش
این مدل نمای گسترده‌ای از نظام‌های مدیریت دانش ارائه و نشان دهنده وابستگی بالای این گونه نظام‌ها بر تعاملات بین افراد است. بر اساس این مدل نظام‌های مدیریت دانش به وسیله استراتژی سازمان شکل می‌گیرد، در نتیجه چگونگی تبدیل این استراتژی‌ها به دانش سازمانی را تسهیل می‌کند. کاربران دانش خود را به نظام می‌افزایند و در مقابل، با تقویت دانش خود، از این نظام بهره‌مند می‌شوند. علاوه بر این، نظام‌های مزبور با دادن امکان دسترسی دانش، این مهم را برای کاربران فراهم می‌کنند که دسترسی به نظام‌های فنی را نیز داشته باشند. دیگر نظام‌های مرتبط با سیستم مدیریت دانش، از عملکردهای مهم سازمانی مانند نظام‌های مالی و منابع انسانی برگرفته می‌شود. در چنین نظام‌هایی از مدیریت دانش، محتویات و اطلاعاتی که وارد می‌شود، مورد بررسی قرار می‌گیرد تا از صحت، امنیت و قابلیت دسترسی آن‌ها اطمینان حاصل شود. لذا آخرین خروجی و کاربرد نهایی نظام‌های مدیریت دانش، حمایت کارآمد و اثربخش از گروه دانش است (دبوسکی[۴۱]،۲۰۰۶). این گروه دانش، عبارت است از کاربران نهایی نظام و اولویت‌های کلی دانش سازمان. این نظام‌های مدیریت دانش بدون توجه به جایگاه افراد در سازمان ارتباط تنگاتنگی بین آن‌ها ایجاد می‌کند.
۲-۷-۲. مدل راهبردی مدیریت دانش
این مدل بر عوامل مختلفی در مدیریت دانش تأکید دارد که منطبق بر فلسفه کلی دانش است. این مدل مبتنی است بر چهار عنصر اصلی: نفوذ دانش، مبانی دانش، کاربردهای دانش، ارتقاء و بازنگری دانش (دبوسکی،۲۰۰۶، ص ۳۳).
۲-۷-۳. مدل زنجیره دانش
بر طبق این مدل، هر یک از مراحل مدیریت دانش با شناخت یک نیاز، دانش آغاز شده است و تا زمانی که نیاز برطرف شود ادامه می‌یابد. مراحل مدیریت دانش می‌توانند مستقل یا وابسته یاشند. هر یک از این مراحل مدیریت دانش می‌تواند مراحل دیگر را تحت تأثیر قرار دهد. مدل زنجیره دانش از یک هستی شناسی بوجود آمده است. این هستی شناسی، پنج طبقه فعالیت‌های اولیه را به شرح ذیل تعریف می‌کند:
کسب دانش، انتخاب، تولید، جذب و دورنی سازی و انتشار. این فعالیت‌های اولیه، دانش را در یک مرحله و چهار طبقه از فعالیت‌های ثانویه که مراحل مدیریت دانش را هماهنگ می‌کنند، بوجود می‌آورند که شامل: اندازه گیری، کنترل، هماهنگی و رهبری می‌باشد (هالسوپل و جان[۴۲]،۲۰۰۵).
بر طبق این نظریه به کار گیری ترکیبی از فعالیت‌ها در نه طبقه، منجر به یادگیری و تبلور سازمانی می‌شود. شیوه‌هایی که فعالیت‌های مدیریت دانش بکار گرفته می‌شوند، می‌تواند بر موقعیت رقابتی سازمان تأثیر گذارد. به بیان دیگر، بهره‌وری، چالاکی، نوآوری، اعتبار، چهار جنبه رقابتی هستند که هر کدام از آن‌ها می‌توانند سازمان را به نوعی از طریق انجام هر یک از نه فعالیت بیان شده، بهره‌مند سازند (هالسوپل و جان،۲۰۰۵). در شکل ۲-۳ مدل رنچیره دانش نشان داده شده است.
تاثیرات منابع
چالاکی
رقابت
رهبری
هماهنگی
کنترل
نوآوری
فعالیت‌های ثانیویه
یادگیری
اعتبار
اندازه گیری
فعالیت‌های اولیه
تبلور داشسازمانی
انتخاب
درون سازمانی
تولید
کسب
انتشار
بهره وری
تاثیرات محیطی
شکل ۲-۳: مدل زنجیره دانش (منبع: هالسوپل و جان،۲۰۰۵)
۲-۸. ابزارهای مدیریت دانش:
شرکت آی.بی.ام [۴۳]در زمره شرکت‌هایی است که نرخ بالایی در تولید دانش و ثبت اختراع داشته است. این شرکت از بهترین شرکت‌هایی است که مدیریت دانش را به کار گرفته است. این شرکت، تجربه‌هایی در همکاری خود با شرکت‌های مختلف به‌دست آورده، و ابزارهایی را برای مدیریت دانش، معرفی کرده، یا توسعه داده است. که در ذیل به بررسی آن‌ها می‌پردازیم:

    • فضای یادگیری: این ابزار برای توسعه، جاری‌سازی، بیان دوره‌ها و تقویت دوره‌های آموزشی است که بر اساس تعامل بین فرد یادگیرنده با مربی و سایر افراد بنا شده است. این رویه بر سلول شایستگی از سلول‌های چهارگانه یادشده فوق تمرکز دارد.
    • فضای راه‌حل: فضای راه‌حل به عنوان یک پروژه تحقیق و توسعه پایه‌گذاری شده است، حمایت کننده ابداعات تیم‌ها، بخش‌ها و تمام سازمان می‌باشد، همچنین امکان ایجاد و خلق ایده‌های جدید را تسریع کرده و حجم محتوای اطلاعات بایگانی شده را به صورت اتوماتیک کم می‌کند. این ابزار، مناسب سازمان‌هایی است که نوآوری را در دستور کار دارند.
    • مکان فکر: مکان فکر فضایی است که برای خلاقیت کارکنان جهت ارسال ایده‌ها به منظور حل مسائل کاری و یا توسعه و رشد کسب و کار، درنظر گرفته شده است.
    • یادگیری در آی.بی.ام: این ابزار یک نمونه از برنامه‌های کاربردی در فضای فراگیری به مجرد تقاضا است که به طور کامل آموزش‌های هدایت شده را در اختیار کاربر قرار می‌دهد. این نوع فضای آموزشی که از سال ۲۰۰۴ ایجاد شده است، یک صد هزار بار دیده و بیش از چهارصد هزار صفحه از آن مرور شده است.
    • مکان یابی خبرگی: به منظور دستیابی به توانایی متخصصان در سازمانی که بیش از ۳۰۰ هزار نیروی کار داشت، پوشه‌ای با امکان ارسال پیام، ارتباط پست الکترونیکی و … را با نام صفحه آبی فراهم کرده است. این ابزار به دلیل آنکه یک منبع جستجوگر شبکه‌های متخصصان برای حل مسائل کسب و کار است، به ماورای شرکت آی.بی.ام نفوذ کرده است.
    • نقطه دانش: این ابزار را به منظور تبادل اطلاعات با پژوهشگران ارائه کرده که در سال ۲۰۰۴ بیش از ۲۶.۲ میلیون دلار هزینه فرصت ذخیره شده را از راه ۲۲۰ هزار ساعت کار کارشناسی به دست آورده است.
    • اتاق تیم: این ابزار برای گروه‌هایی طراحی شده است که جهت انجام پروژه‌ای ویژه با یک نقطه پایان تعریف شده، گرد هم می‌آیند. اتاق تیم علاوه برآنکه برای تعریف و اشتراک مأموریت‌ها به کار می‌رود، یک مخزن ذخیره اطلاعات، گزارش‌ها و خلاصه مباحث و طوفان‌های فکری حل مسئله است. تا جولای سال ۲۰۰۶ بیش از ۵۰ هزار اتاق تیمی ایجاد شده است که در حال حاضر ۲۷ هزار آن‌ها فعال‌اند.
    • علاوه بر ابزار معرفی شده، ابزارهای دیگری نیز وجود دارد، یا در دست توسعه می‌باشند که همگی به مدیریت دانش و بهبود آن یاری می‌رسانند که از جمله عبارت‌اند از:
    • چشم‌انداز دانش
    • تارنمای دارایی‌ها[۴۴] و… (شرکت توسعه لوتوس،۱۹۹۸).
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:34:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم