نتایج بررسی‌های انجام شده؛ در مورد اعتیاد در ایران هم طی چهار دهه اخیر در نوسان بوده است. به گونه‌ای که در سال ۱۳۹۰، برآورد بین جمعیت ۱۵ تا ۶۴ سال (طبق سرشماری ۱۳۸۵، معادل ۵۰ میلیون نفر) برابر با یک میلیون و سیصد و بیست و پنج هزار نفر اعلام شده است (صرامی، قربانی و مینویی، ۱۳۹۲).
اکثر مصرف کنندگان خانواده تریاک به سرعت در مقابل آن مقاومت پیدا می‌کنند (سندرم تحمل) و برای رسیدن به آثار مشابه، مجبور می‌شوند هر بار مقدار بیشتری از قبل مصرف کنند. همچنین، به علت مصرف مداوم و مرتب، علائم پرهیز نیز بسیار شدید می‌شوند. در مورد هروئین، علائم پرهیز حدود ۶ ساعت بعد از تزریق ظاهر می‌شوند. اگر مصرف کننده دوباره هروئین تزریق نکند، انواع علائم پرهیز را تجربه خواهد کرد که سلسله مراتب دارند. اولین آن‌ها احساس اضطراب، بی قراری، درد عضلانی، افزایش حساسیت نسبت به درد، و هوس شدید و دوباره برای هروئین است. مرحله‌ی دوم، افزایش بیشتر درد عضلانی، بی خوابی، و تب است. در مرحله‌ی حاد، علائم شدید پرهیز در ۱ تا ۳ روز به اوج خود می‌رسند و در یک دوره‌ی ۵ تا ۷ روزه از شدت آن‌ها کاسته می‌شود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

نشانه‌ی اعتیاد به افیون ها (مواد خانواده‌ی تریاک)، مصرف اجباری و دائمی آن‌ها به مقدار بیشتر از نیاز بدن برای کاهش درد است و اعتیاد به این مواد باعث اختلال در فعالیت‌های عادی اجتماعی، شغلی و تفریحی می‌شود. بسیاری از مصرف کنندگان ظاهرا می‌توانند از هروئین به عنوان مصرف ماده‌ی مخدر دوره ای (تفننی) استفاده کنند و در عین حال زندگی به ظاهر عادی نیز داشته باشند. برای مثال شوآن[۵۱] و همکارانش (۲۰۰۵)، درباره‌ی مصرف طولانی مدت هروئین در اسکاتلندی‌ها به پژوهش پرداختند. در مورد کسانی که مدت‌ها هروئین مصرف می کردند ولی هرگز تحت هیچگونه درمان تخصصی قرار نگرفته بودند معلوم شد که سطح تحصیلات و موفقیت شغلی آن‌ها مشابه مردم عادی بریتانیا است. شوآن و دلگارنو متوجه شدند که در این گروه استفاده از هروئین خطرات نسبتا اندکی برای سلامت دارد. شواهد دیگر نیز نشان می‌دهد که استفاده از مواد خانواده‌ی تریاک حتما و الزاما به اعتیاد طولانی مدت منجر نمی‌شود. بعضی نظریه پردازان اعتقاد دارند که استفاده از تریاک با عوامل استرس زای زندگی رابطه دارد و اگر این استرس زاها موقت باشند، استفاده از مواد مخدر نیز موقت خواهد بود. به علت همین نگرش، بسیاری از سربازان آمریکایی، در جنگ ویتنام، به سوء مصرف مرتب هروئین روی آوردند، ولی پس از بازگشت به آمریکا فقط عده‌ی کمی به مصرف آن ادامه دادند (گنجی،۱۳۹۲). جدول۲-ا معیارهای DSM-V برای اختلال مصرف افیون ها را نشان می‌دهد.
جدول۲-۱٫ معیارهای DSM-V برای اختلال مصرف افیون

معیارهای DSM-V برای اختلال مصرف افیون
A: فرد الگویی از مصرف افیون دارد که از لحاظ بالینی به نابسامانی یا دیسترس شدید منجر می‌شود و این موضوع را دو مورد (یا بیشتر) از موارد زیر، که در یک دوره‌ی ۱۲ ماهه روی داده اند، نشان می‌دهند:
فرد معمولا بیشتر از مقداری که در ابتدا تصمیم داشته است، یا به مدت طولانی تر از آنچه اول در نظر داشته است، اوپیود مصرف می‌کند.
فرد به طور تمام وقت آرزو دارد از مقدار افیون مصرفی کم کند یا مصرف افیون را تحت کنترل درآورد، یا چند بار برای این کار تلاش کرده اما موفق نشده است.
برای به دست آوردن افیون، مصرف آن، یا از بین بردن آثار بعد از مصرف آن وقت بسیار زیادی صرف می‌کند.
به شدت هوس مصرف افیون دارد.
مصرف مکرر افیون باعث می‌شود فرد نتواند به وظایف خود در محل کار، مدرسه (دانشگاه) یا خانه برسد.
به رغم مشکلات اجتماعی یا میان فردی مستمر و مکرر، که به علت افیون به علت افیون به وجود می آیند یا وخیمتر می‌شوند، به استعمال اوپیود ادامه می‌دهد.
به خاطر مصرف افیون، فعالیت‌های اجتماعی، شغلی، یا تفریحی مهم خود را رها می‌کند یا از مقدار آن‌ها می کاهد.
به طور مکرر مواقعی افیون مصرف می‌کند که از لحاظ فیزیکی می‌توانند به عواقب خطرناکی منجر می‌شوند.

با این که می داند یک مشکل فیزیکی یا پسیکولوژیک دائم یا مکرر دارد، و این مشکل به علت مصرف اوپیود به وجود آمده یا به علت آن وخیمتر شده است، باز هم به استعمال اوپیود ادامه می‌دهد.
سندرم تحمل به وجود آمده است. این موضوع را یکی از دو مورد زیر، با هر دو، نشان می‌دهد:
فرد برای رسیدن به تخدیر یا لذت مطلوب، به مقادیر بسیار بیشتری از افیون نیاز دارد.
استفاده مستمر از یک مقدار معین و همیشگی از افیون، تاثیر بسیار کمتری در فرد دارد.
سندرم پرهیز به وجود آمده است. این موضوع را یکی از دو مورد زیر نشان می‌دهد:
فرد معیارهای ویژه‌ی سندرم پرهیز از افیون را دارد (به معیار A و B جدول سندرم پرهیز مراجعه شود)
برای اجتناب از علائم سندروم پرهیز از افیون، افیون مصرف می‌کند.
۲-۲-۳٫ تحمل وابستگی و ترک
از لحاظ داروشناختی مصرف مواد به شکل گیری تحمل و وابستگی می انجامد. مصرف مکرر و دراز مدت داروهای اعتیاد آور منجر به کاهش تاثیر آنها و افزایش میزان مصرف داروی مورد نیاز برای ایجاد سرخوشی اولیه می‌شود. به این فرایند اصطلاح ((تحمل[۵۲])) اطلاق می‌شود (پورنقاش تهرانی،۱۳۸۳) با وقوع تحمل افزایش تدریجی دوز رخ می‌دهد که این خود منجر به وابستگی زیست شناختی و بروز نشانه‌های ناخوشایند جسمانی ترک در زمان توقف ناگهانی مواد می‌شود (فارل وتیلور،۱۹۹۴؛ به نقل از کار،۱۹۹۹).
به دنبال وابستگی جسمانی، وابستگی رفتای و روانشناختی نیز رخ می‌دهد، که بازتاب تغییرات فیزیولوژیکی در مراکز رفتاری مغز است و با میل شدید و منجر به مصرف مواد به منظور اجتناب از خماری مشخص می‌شود. در این شرایط توقف ماده منجر به بروز سندرم ترک خواهد شد. بی اشتهایی، اضطراب، ملامت، هراس، خستگی، سردرد، افزایش تنفس، تحریک پذیری، اشک ریزی، اتساع خفیف مردمک، تعریق، سیخ شدن موها، بی قراری، اسهال و خمیازه کشیدن، از علائم ضعیف ترک مواد افیونی است و شکم درد، اختلال در خواب، مورمور شدن بدن، افزایش فشار خون و ضربان قلب، تب خفیف، درد عضلات و استخوان‌ها، گرفتگی عضلات، اتساع مردمک، تهوع از علائم متوسط و شدید این مواد هستند (کاپلان، سادوک و سادوک[۵۳]،۲۰۰۷).
۲-۳٫ سبب شناسی و مبانی نظری وابستگی به مواد
در جدیدترین مدل سبب شناسی اختلال سوء مصرف و وابستگی مواد از نظریات مختلف روان پویشی، رفتاری، شناختی، شناختی ـ رفتاری، اجتماعی فرهنگی، رفتار مشکل ساز، ژنتیک یا عصب روان شناختی کمک گرفته شده است (کاپلان، سادوک و سادوک،۲۰۰۷).
۲-۳-۱٫ نظریات روان پویشی
براساس نظریات روان پویشی کلاسیک سو مصرف مواد معادل خود ارضایی بوده و مکانیسمی دفاعی در مقابل تکانه‌های همجنس گرایانه یا تظاهری از پسرفت دهانی است. اما فرمول بندی جدید مصرف مواد را مربوط به افسردگی و بازتاب اعمال مختل ایگو معرفی می‌کنند (کاپلان، سادوک و سادوک،۲۰۰۷).
۲-۳-۲٫ نظریات رفتاری
با توجه به تاکید ویژه نظریات رفتاری بر انواع فرایندهای شرطی سازی، سرمشق گیری، و یادگیری اجتماعی، این نظریه‌ها بر این باورند که سو مصرف مواد شامل عادات بد می‌باشد که قابل اصلاح و تغییر هستند (طارمیان، ۱۳۸۳).
۲-۳-۳٫ نظریات شناختی
دیدگاه شناختی بر این باور است که سو مصرف کنندگان مواد از نظر شناختی در برابر مصرف مواد آسیب پذیرند؛ باورهای خاصی، در موقعیت‌های خاص در این افراد به وجود می آیند که کاملاً فردی و غیر متعارف هستند (مانند بدون سرحال شدن و نشئگی نمی‌توانیم با دیگران بجوشم) و همین باورها احتمال سو مصرف مواد را افزایش می‌دهند (گالانتر و کلبر، ۲۰۰۴).
۲-۳-۴٫ نظریات فیزیولوژیک
تاکید عمده نظریات فیزیولوژیک به بررسی نقش عوامل معدود کننده ژنتیکی سو مصرف مواد نیز ویژگی‌های مزاجی، مکانیسم‌های شیمیایی مغزی و عوامل عصبی درگیر در وقوع تحمل وابستگی و ترک می‌باشد.
۲-۳-۴-۱٫ عوامل ژنتیک
مطالعات برروی دوقلوها، فرزند خوانده‌ها، خواهر و برادرانی که جدا از هم بزرگ شده اند، نشان می‌دهد که یک الگوی ژنتیکی در انواع اختلالات سوء مصرف و ابستگی به مواد وجود دارد (کاپلان، سادوک و سادوک، ۲۰۰۷).
۲-۳-۴-۲٫ فرضیه مزاج
فرضیه مزاج براین باور است که مزاج خاص که عمدتاً از طریق ژنتیک تعیین می‌شود، فرد را درگیر سوء مصرف مواد می‌سازد مزاج سخت در ابتدای کودکی، هیجان طلبی، سطح پایین اجتناب از خطر، با سوء مصرف مواد در نوجوانی رابطه دارند. این ویژگی‌های مزاجی احتمالاً درگیری در تجارب جدید و بر خطر و رفتار خلاف قانون، از جمله سوء مصرف مواد را افزایش می‌دهند. شواهد حاکی از رابطه بین درگیر شدن در فعالیت‌های خطرناک و سوء مصرف افراطی مواد است (کاپلان، سادوک و سادوک، ۲۰۰۷).
۲-۳-۴-۳٫ مکانیسم‌های شیمیایی مغزی
احساس‌های خوشایندی و رضایت که متخصصان آن را ((تقویت[۵۴])) می‌نامند قدرت بسیاری دارند. اگر چیزی خوشایند یا تقویت کننده باشد فرد خواهان ادامه آن و تکرار آن می‌باشد فعالیت‌های خوشایند مانند (خوردن، فعالیت جنسی و…) سلولهای ویژه ای را در مغز فعال می‌کنند که مسئول ایجاد احساس خوشایندی و ارضا می‌باشد. این سلولهای در بالای ساقه مغز در ناحیه‌ی تگمنتال قدامی یا پیشین (VTA) قرار دارند و پیام‌هایشان را از طریق آکسون‌هایشان به سلولهای عصبی در بخش سیستم لیمبیک که نوکلئوس آکومبنس نامیده می‌شوند می فرستد. فیبرهای عصبی دیگری این پیغام‌ها را به بخشی از کرتکس مغزی پیش پیشانی که مسئول پردازش هیجانات و شناخت آنها است می فرستند. این چرخه سیستم تقویت نامیده می‌شود. سوء مصرف مواد و داروها این سیستم تقویت را فعال کرده و همین امر زیربنای توانایی مواد در ایجاد احساس خوشایند است. از آنجا که این احساسات مثبت هستند فرد تمایل به تکرار و ادامه‌ی آنها را داشته و عودهای مکرر مصرف مواد رخ می‌دهند. و همچنین مواد به علت تاثیر مستقیم روی این سیستم است که چنین کنترل قدرتمندی روی رفتار فرد دارند (NIDA[55]، ۲۰۰۰). شکل ۲-۱، سیستم تقویت را نشان می دهد.
شکل۲-۱٫ سیستم تقویت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...