۳-۱-۲- موقعیت جغرافیایی شهرستان آستارا
شهرستان آستارا در منطقه ای ساحلی به طول جغرافیایی ۴۸ درجه و ۸۷ دقیقه و عرض جغرافیایی ۳۸ درجه و ۴۱ دقیقه واقع شده است. این شهرستان از شرق به دریای کاسپین، از شمال به آستارای جمهوری آذربایجان، از غرب به استان اردبیل و از جنوب به شهرستان تالش محدود شده‌است.
۳-۲- وسعت
استان گیلان با مساحت ۱۴۷۱۱ کیلومتر مربع در میان رشته کوههای البرز و تالش در شمال ایران جای گرفته است.
مساحت شهرستان بندر انزلی ۲۷۵ کیلومتر مربع می باشد
مساحت شهرستان آستارا ۳۳۴ کیلومتر مربع می باشد
۳-۳- توپوگرافی
همانطور که در نقشه های توپوگرافی استان گیلان آمده است وضع توپوگرافی زمین در این استان به گونه ای است که از ارتفاعات ۳۰۸۰ متری درفک در رشته کوه های البرز در منطقه جنوبی استان و همچنین ارتفاعات ۳۰۵۰ متری شاه معلم از رشته کوه های طالش در غرب تا مناطق جلگه ای به ارتفاع ۲۵- متری در کرانه جنوب غربی دریای کاسپین امتداد دارد. با توجه به موضوع تحقیق، منطقه مورد مطالعاتی در محدوده ی جلگه ای این استان واقع شده که دارای ارتفاعی منفی می باشد.
۳-۴- جمعیت و تنوع قومی
جمعیت استان گیلان در سال ۱۳۸۹ برابر ۲٫۴۸۰٫۸۷۴ نفر است. برخی منابع معتقدند، چهار میلیون نفر گیلک در ایران زندگی می‌کنند. نرخ رشد جمعیت در گیلان به طور پیوسته کمتر از رشد کل کشور مانده‌است، میانگین رشد جمعیت استان گیلان در دوره پنج ساله ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ با اختلاف ۰٫۶۷ درصدی نسبت به کل کشور، ۰٫۶۲ درصد بود. میانگین کل ایران، ۱٫۲۹ درصد می‌باشد. از سوی دیگر تراکم جمعیت (شمار ساکنین در کیلومتر مربع) در گیلان همیشه بالاتر از متوسط کل کشور بوده‌است. این رقم در حال حاضر ۱۷۷ است. بُعد خانوار در گیلان، با ۳٫۲ نفر در هر خانواده، کم‌ترین میزان در کل کشور را داراست. میانگین کشوری ۳٫۵۵ نفر در هر خانواده‌است. بیش از ۵۳ درصد مردم در روستاها زندگی می‌کنند. جمعیت متوسط روستا در گیلان همواره از متوسط کشور بالاتر بوده‌است. در ۱۹۹۶ این رقم برای گیلان ۴۴۱ و برای کشور ۳۳۸ بود. در گیلان به طور متوسط در هر ۵٫۲ کیلومتر مربع یک سکونتگاه وجود دارد که این رقم برای کل کشور ۲۴٫۲ است. در حال حاضر ۳۴٫۵ درصد از جمعیت گیلان زیر ۱۵ سال و ۵۹٫۸ درصد آنان بین ۱۵ تا ۶۴ سال دارند و ۵٫۷ درصد بالای ۶۵ سال. مقایسه نسبت افراد زیر ۱۵ سال در سرشماریهای مختلف نشان می‌دهد جمعیت در حال پیر شدن است و ساختار سنی اش در حال متوازن تر شدن. ساختار جنسیتی گیلان هم با نوسان نسبت مرد/زن در بازه ۱۰۲٫۵ و ۱۰۴٫۳ در برابر هر ۱۰۰ مرد متوازن است. با توجه به روندهای مهاجرتی و سرشماریهای قبلی این رقمها قابل قبول اند. در ۱۹۹۶ ۵۶٫۳ درصد مردان و ۶۱ درصد زنان بالای ده سال ازدواج کرده بودند که نسبت به بیست سال قبل اندکی کاهش را نشان می‌دهد. برای بازه سی ساله ۱۹۹۱-۲۰۲۱ سه فرضیه وجود دارد. طبق فرض شدید، نرخ رشد متوسط سالانه جمعیتهای شهری و روستایی گیلان به حدود ۲٫۹۶ و ۱٫۱۶ درصد خواهد رسید. طبق دو فرضیه دیگر این نرخها کمتر خواهند بود. به نظر می‌رسد فرض دوم واقعی تر باشد و رشد جمعیت شهری به ۲٫۵ و روستایی به زیر ۱ درصد نزدیکتر باشد. در سال ۲۰۰۶ تعداد روستاهای مسکون به ۲۶۸۶ کاهش یافت چرا که ۸ تایشان شهر شده و ۲۴۱ تایشان نامسکون شدند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بنابر سرشماری مرکز آمار ایران، جمعیت شهرستان بندرانزلی در سال ۱۳۸۵ برابر با ۱۳۳٫۱۳۴ نفر بوده‌است. جمعیت شهرستان بندرانزلی برمبنای سرشماری های ۳۵ ، ۴۵ ، ۵۵ ، ۶۵ ، ۷۵ و ۸۵ به شرح زیر تغییر نموده است. و همچنین جمعیت شهرستان آستارا بر اساس سرشماری سال ۱۳۵۵ خورشیدی، ۳۵٬۹۴۵ نفر بوده و طبق بر آورد سال ۱۳۶۳ خورشیدی، به ۴۳٬۸۶۴ نفر رسیده و و بر اساس سرشماری ۱۳۸۵ جمعیت شهرستان ۸۱۲۳۴ نفر بوده است.
جدول شماره ۳-۱- جمعیت شهرستان بندرانزلی برمبنای سرشماری های ۳۵ الی ۸۵
این استان دارای هویت قومی مشخص است. گروه های قومی اصلی آن متعلق به شاخه شمال غربی گروه زبانهای ایرانی اند. مهمترین شان گیلک است که در جلگه مرکزی، حاشیه ساحلی شرقی و ارتفاعات جنوب غربی زندگی می‌کند. گیلکها بر اساس تفاوتهای گویشی و ویژگیهای اجتماعی فرهنگی به سه گروه تقسیم می‌شوند: گیلک رشتی و لاهیجانی، که به ترتیب در غرب و شرق جلگه زندگی می‌کنند، تفاوتهای کمی نشان می‌دهند، ولی گیلک گالشی یا دیلمی در کوههای جنوب غربی زبان متفاوت و شیوه کشت و دامپروری متفاوتی با گیلک جلگه و تالشها که منطقه شان از کوهپایه تا دامنه البرز کشیده شده‌است دارند. گویش تاتی پیرامون رودبار تکلم می‌شود. تازه واردان اندکی به تازگی در استان استقرار یافته‌اند: دامداران کرد بوفالو در جلگه پخش شده‌اند، قبیله کرد عمارلو نامش را به بخش شرق رودبار داده، بازرگانان و ماهیگیران ترک در ساحل از آستارا تا انزلی و کارمندان فارس ادارات دولتی. نتیجتاً چندزبانگی قاعده سرتاسر استان است. سازماندهی کار در گیلان علی‌الظاهر بر اساس تقسیم کار قومی مشخص می‌شود. هر گروهی که در استان می‌زید با یک یا چند فعالیت تولیدی خاص، مشخص می‌شود به نحوی که اسامی قومی علاوه بر ریشه‌های سرزمینی، زبانی و فرهنگی به تخصص ویژه شغلی هم اشاره می‌کند. گیله مرد (مرد گیلان) به کشاورزان جلگه اشاره دارد که گیلکی صحبت می‌کنند، در حالی که گالش، تولیدکننده کوه نشین در شرق استان، گویشی به نام گالشی را استفاده می‌کند. بنا به سخنگو، اسم قومی می‌تواند معانی مختلفی داشته باشد، ولی عموماً ابعاد فرهنگی و حرفه‌ای را ترکیب می‌کند. همان طور که مارسل بازین و علی پور-فیکویی اشاره می‌کنند، برای بسیاری از گیلکان خصوصاً شهرنشینان مرکز و غرب، یک تالش یک دامپرور است، گرچه تالش همان واژه را در مقابل یک گالش (دامدار)، برای شمالی ترین نقطه منطقه، برای یک زارع برنج استفاده می‌کند. تفاوت هرچه باشد، جمعیتهای مختلف که در منطقه همزیستی دارند به بیشتر منابع بومی دسترسی برابری ندارند. به این دلیل اسامی جمعی تنها معین کننده‌های هویت نیستند، ولی به موقعیت نسبی در سلسله مراتب اقتصادی اشاره می‌کنند. منابع اصلی منطقه‌ای (برنج و در گذشته ابریشم) امتیاز مردمان جلگه نشین گیلک و گاهی تالش هستند. گیلکان همچنین بخشهای اصلی تجارت و مدیریت را در کنترل دارند، حتی اگر برای اخری با کارکنان دولتی اهل مرکز کشور رقابت کنند. جمعیتهای کوهستانی سوی مرطوب البرز (گالش و بیشتر تالشان) متخصص پرورش گاو و گوسفند اند، و در فضای منطقه جایگاهی جنبی دارند، و وضعیت پایین تری نسبت به همسایگان گیلک شان دارند. مذهب سنی بخشی از جمعیت برخلاف اکثریت شیعه جمعیت در مناطق اسالم و طالش دولاب منجر به در حاشیه رفتن تالشان شده‌است.
۳-۵- ویژگی جغرافیایی دریاچه کاسپین
دریاچه کاسپین پهنه‌ای آبی است که از جنوب به ایران، از شمال به روسیه، از غرب به روسیه و جمهوری آذربایجان و از شرق به جمهوری‌های ترکمنستان و قزاقستان محدود می‌شود. این دریاچه با طول تقریبی ۱۲۰۰ کیلومتر و عرض متوسط ۳۲۰ کیلومتر و مساحت ۴۳۸۰۰۰ کیلومتر مربع وحجم ۷۷۰۰۰۰ کیلومتر مکعب بزرگترین دریاچه جهان است. باریک ترین عرض آن ۲۲۰ کیلومتر بین شبه جزیره آبشوران و دماغه کواولی و عریض ترین بخش آن حدود ۵۴۵ کیلومتر در شمال آن قرار دارد، کم عمق ترین ناحیه این دریاچه ۲۵ متر در منطقه شمالی است و عمیق ترین مناطق در قسمت مرکزی و جنوبی واقع شده‌است که در بعضی از مناطق جنوبی ۹۰۰ الی ۱۰۰۰ متر عمق دارد، سواحل این دریاچه جمعاً ۶۳۷۹ کیلومتر است که حدود ۹۲۲ کیلومتر آن در خاک ایران واقع شده‌است و وسعت حوزه آبگیر آن ۳۷۳۳۰۰۰ کیلومتر مربع است که ۲۵۶۰۰۰ کیلومتر مربع آن در خاک ایران قرار دارد. این دریاچه ۲۸ متر پائین تر از سطح اقیانوسها است و بنا براین هیچگونه خروجی از این دریاچه وجود ندارد.۸۱% آب ورودی کاسپین را رود عظیم ولگا تامین می‌کند. عمق آن از شمال به جنوب افزایش می‌یابد. میانگین ژرفای این دریاچه در ناحیه شمالی کم‌تر از ۱۰ متر، در بخش میانی بین ۱۸۰ تا ۷۸۸ متر و در بخش جنوبی که آب‌های کناره ایران را تشکیل می‌دهد به ۹۶۰ تا ژرفای ۱۰۲۵ متری نیز در ناحیه جنوبی این دریاچه گزارش شده‌است. جهت جریان آب این دریاچه از سمت شمال غربی به جنوب شرقی است. دریای کاسپین از ۵۷۵ نوع گیاه، ۱۳۳۲ گونه جانور و ۸۵۰ نمونه ماهی برخوردار است. و ۹۰ درصد خاویار جهان از این دریای صید می‏شود. مهم ترین ویژگی اقتصادی کاسپین، نفت و گاز است نفت در کاسپین سال ۱۳۰۲ / ۱۹۲۳ در باکو کشف شد. ذخایر اثبات شده نفت در این دریای ۳۲ میلیارد بشکه می‌باشد و این یعنی حدود ۴ درصد از کل ذخایر نفت خاورمیانه. ذخایر احتمالی نفت این حوزه نیز در حدود ۱۶۳ میلیارد بشکه دیگر برآورد شده‌است. . عمق آن از شمال به جنوب افزایش می‌یابد. میانگین ژرفای این دریاچه در ناحیه شمالی کم‌تر از ۱۰ متر، در بخش میانی بین ۱۸۰ تا ۷۸۸ متر و در بخش جنوبی که آب‌های کناره ایران را تشکیل می‌دهد به ۹۶۰ تا ۱۰۰۰ متر می‌رسد. تا ژرفای ۱۰۲۵ متری نیز در ناحیه جنوبی این دریاچه گزارش شده‌است.
۳-۵-۱- ویژگی سواحل
مهم­ترین پدیده­ زمین‌ساختی ساحل ایران وجود رشته کوه البرز است که سواحل ایران را محاصره کرده و به واسطه چند گسل بزرگ با اختلاف ارتفاع زیاد از ساحل متمایز است . بستر دریا در سوی ساحل ایران نیز ساختاری ناهمگن دارد به‌طوری که در بخش مرکزی آن حوضه پر ژرفای کاسپین قرار می‏گیرد. در این بخش ژرفای ۱۰۰ متر در فاصله ۱۵-۷ کیلومتری از ساحل واقع است. در بخش‌های خاوری و باختری ساحل ایران، بستر دریا کم‌شیب است چنان که ژرفای ۱۰۰ متر در بخش باختری در فاصله ۴۰-۲۰ کیلومتری از ساحل و در بخش خاوری در فاصله ۷۰-۶۰ کیلومتری آن قرار می‌گیرد.
۱- منطقه آستارا-رضوانشهر؛ ۲- منطقه انزلی رودسر؛ ۳- منطقه رامسر-نور؛ ۴- منطقه نور-نکا؛ ۵ - منطقه گلستان (جنوب خاوری)
شکل شماره ۳-۱- طبقه بندی سواحل ایرانی دریای کاسپین و نیمرخ های فلاتقاره آن (www.inio.ac.ir).
ساحل ایران در جنوب دریای کاسپین به طول حدود ۸۰۰ کیلومتر دارای شکل نسبتاً ساده‌ای است که تنها در باختر، توسط مرداب انزلی و در خاور توسط خلیج گرگان قطع می‌شود. عرض ساحل از حدود یک کیلومتر در بخش میانی تا حدود ۶۰ کیلومتر در بخش دلتاهای بزرگ (سفیدرود و گرگانرود) تغییر می‌کند. در ساحل ایران پدیده‌های بازر (از بستر کم‌ژرفا به سوی کوه‌های حاشیه ساحل) عبارتند از: تپه های ماسه‌ای روی بستر، پشته های ماسه‌ای روی ساحل، تپه های ماسه‌ای بادی، مرداب ها، پستی‌ها و پیش‌تپه‌ها (ساحل پرشیب پیش از تپه‌ها و کوه‌ها) که همه‌ آنها در یک منطقه ساحلی کمتر با هم دیده می‌شوند. بر اساس اندازه ذرات رسوب، سواحل ایران را می‌توان به سه نوع ماسه‌ای (سواحل گیلان و خاور مازندران)، قلوه‌سنگی (باختر مازندران) و گِلی (گلستان) تقسیم بندی کرد (www.inio.ac.ir).
متناسب با رسوبات ساحل، با افزایش ژرفا، رسوبات بستر نیز ریزدانه‌تر می‌شوند که این امر به شیب بستر، انرژی امواج و آورد رسوب رودخانه‌ای بستگی دارد. بخش کم‌ژرفای بستر (تا ژرفای ۱۰ متر) نیز تا حدودی به تبعیت از وضعیت عمومی بستر دریا در بخش مرکزی از انزلی تا ساری دارای پهنه کمی است (حدود ۲ کیلومتر)و در ناحیه باختری عرض بخش کم‌ژرفا ۱۰-۱۵ کیلومتر و در بخش خاوری حدود ۳۰ کیلومتر است. اما در بسیاری نقاط برخلاف شکل بستر کم‌ژرفای دریا، شیب و گستره ساحل در خشکی متفاوت است (www.inio.ac.ir).
در بخش مرکزی گیلان و بخش خاوری مازندران، رسوبات رودخانه‌ای و دلتایی (سفیدرود، پل‌رود،‌ هراز، تجن، تالار و بابل) پهنه ی کم‌شیب و گسترده‌ای تشکیل داده‌اند. در بخش باختری گیلان برخلاف بستر دریا، ساحل خشکی باریک و پرشیب است. در بخش باختری مازندران همانند بستر کم‌ژرفا، ساحل خشکی نیز باریک و پرشیب است. در منطقه گلستان، ساحل نیز همانند بستر کم‌ژرفا،‌ گسترده و کم‌شیب است (جدول زیر).
جدول شماره ۳-۲- مشخصات بخش های مختلف ساحل ایران در دریای کاسپین (www.inio.ac.ir).
پراکندگی رسوبات ریزدانه در بخش خاوری از خط آب و در بخش باختری از ژرفای ۵/۲ متر آغاز می‌شود. در ناحیه دلتای سفیدرود از ژرفای ۵ متر و در نقاط دیگر ساحل ایران، وجود رسوبات رسی از ژرفای ۸ متر آغاز می‌شود. به این ترتیب در بخش عمده بستر کم‌ژرفای ساحل ایران، رسوبات ماسه‌ای غالب است (جدول بالا). حدود ۶۰ رودخانه از ساحل ایران به دریای کاسپین می‌ریزند که رسوبات آنها عمده‌ترین منبع تأمین رسوبات ساحلی‌اند. این رودخانه‌ها اکنون حدود ۴۰ میلیون تن رسوب در سال، وارد دریا می‌کنند که دو سوم آن، تنها توسط سفیدرود تأمین می‌شود. بررسی‌ها نشان می‌دهند که منطقه باختر مازندران و گلستان در طول خط ساحلی فاقد پشته‌های ساحلی‌اند که این امر علت‌های متفاوتی دارد. در ناحیه باختر مازندران ساحل و بستر پرشیب است و در نتیجه عمل امواج، رسوبات به سوی پایین‌دست دریا حرکت کرده و بارهای زیرآبی را تشکیل می‌دهند. در این منطقه، بلافاصله پس از خط آب، گستره پیش‌تپه‌ها آغاز می‌شود (www.inio.ac.ir).
در منطقه گلستان، ساحل و بستر بسیار کم‌شیب است، در نتیجه، ژرفای کم آب مجال ورود امواج به ساحل و تشکیل پشته‌های ساحلی را نمی‌دهد. در این منطقه، در نواحی ورود رودخانه‌ها به دریا، مرداب تشکیل شده است،‌ نمونه ‌بارز آن در ناحیه گرگانرود است. این مرداب در برابر نوسان تراز آب دریای کاسپین به سرعت واکنش نشان می‌دهد، به‌طوری که در سال ۱۳۷۶ خورشیدی با کاهش تراز آب دریای کاسپین در دو سال پیش از آن به سرعت در حال خشک شدن بود. در دیگر نواحی خط ساحلی ایران در نتیجه عملکرد امواج بر ساحل، پشته‌هـای ماسه‌ای ساحلی به ارتفاع حدود ۲ متر تشکیل شده است. برحسب این که شیب ساحل خشکی چگونه باشد، در برخی نواحی به خصوص در ناحیه مرکزی گیلان و خاوری مازندران، مرداب در پشت تپه‌های ماسه‌ای تشکیل شده است (www.inio.ac.ir).
نمونه بارز آن را در محدوده انزلی تا رودسر می‌توان مشاهده کرد. در این مناطق پهنه ی ساحلی وسیع و کم‌شیب است. بارندگی زیاد و سطح آب زیرزمینی بالا در این مناطق سبب تشکیل مرداب در پشت تپه‌های ماسه‌ای ساحلی می‌شود. مرداب‌ها به شکل منفرد در نواحی مختلف ظاهر می‌شوند که در برخی نواحی عرض آنها به حدود ۳۰۰ متر می‌رسد (www.inio.ac.ir).
۳-۵-۲- ویژگی بنادر
با توجه به اینکه در حال حاضر بندرانزلی به عنوان تنها بندر فعال این استان می باشد، به بیان ویژگی های این بندر بسنده خواهیم کرد:
- بزرگترین بندر حاشیه دریای کاسپین و مجهز به امکانات مدرن تخلیه و بارگیری
- دارای رتبه سوم بین بنادر کشور بعد از امام خمینی و بندر شهید رجایی
- نزدیکی با بندر آستراخان و لاگان در روسیه ،کراسنودسک در ترکمنستان ،اکتائو در قزاقستان و باکو در آذربایجان
- ارتباط با بازارهای منطقه ای و دسترسی به بازار مصرف بالای ۳۰۰میلیونی کشورهای تازه استقلال یافتـه شوروی سابق
- قرار گرفتن در مسیر کریدور بین المللی شمال - جنوب که این مسیـر سه برابـر از مسیر فعلی کـوتاه و ارزانتر می باشد.
- واقع شدن بندر در محدوده منطقه آزاد، و فراهم نمودن تسهیلات و امکانات ویژه برای صاحبان کالا، تجار و سرمایه گذاران
- نزدیکی به بزرگترین ذخایر نفت و گاز دریای کاسپین
- نزدیکی به فرودگاه بین المللی (۳۵ )کیلومتر
- برخورداری از معافیت مالیاتی
- دسترسی به معادن سرب ،روی و آهن و مراکز صنعتی
- برخورداری از شرایط آب و هوایی معتدل استان گیلان
- نزدیکی به استانهای صنعتی همجوار
سایر بنادر این استان پس از آماده سازی و راه اندازی بطور کم و بیش دارای ویژگی های فوق خواهند بود.
فصل چهارم
یافته های تحقیق
۴-۱- نقش بنادر گیلان در توسعه روابط ایران با کشورهای همسایه
استان گیلان با وجود داشتن شهرهای بندری همچون آستارا ، کیاشهر و چمخاله، تنها بندرانزلی را می توان بعنوان بندر تجاری بین المللی دانست که در حال حاضر میزبان کشتی های کشورهای حاشیه دریای کاسپین است. البته لازم بذکر است که بندر آستارا و همچنین بندر چمخاله در حال توسعه زیرساخت و تبدیل به بندر تجاری می باشند.
بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و باز شدن اقتصاد بسته آن منطقه، بندرانزلی میزبان خوبی برای ارتباط دریایی با کشورهای همسایه شد. تا جایی که این بندر به سومین بندر فعال بعد از بنادر شهید رجایی و امام خمینی در جنوب کشور و بزرگترین بندر شمالی جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است.
جدول شماره ۴-۱- تعداد کشتی های وارده به تفکیک بنادر طی سالهای ۷۵ الی ۸۸
نمودار شماره۴-۱- نمودار مقایسه ای کشتی های وارده به بندرانزلی و کل کشور طی سالهای ۷۵ الی ۸۸
۴-۲- نقش بنادر گیلان در ژئواکونومی کشور
استان گیلان به لحاظ ژئوپلیتیکی در نقطه ای حساس به لحاظ نظامی، سیاسی و اقتصادی قرار گرفته است. این استان به دلیل نقش ارتباطی خود مورد توجه دولتهای ایرانی و خارجی و همچنین رقابت برای تصاحب آن همواره وجود داشته است و در طول ادوار گذشته بارها مورد دست درازی توسط اتحاد جماهیر شوروی قرار گرفته است. بندرانزلی به علت موقعیت خاص جغرافیایی خود که سابقه ی تأسیس آن به حدود یک قرن و نیم پیش می رسد و از دوران قاجار به عنوان یک بندر مورد توجه دولت مرکزی و دو ابر قدرت آن زمان یعنی انگلیسی و روسیه ی تزاری بوده است. موقعیت بندرانزلی با تمام شرایط خاص خود در طول حکومت قاجاریه این زمینه را فراهم ساخته بود که نخستین دریچه ی آشنایی ما با جهان غرب از این بندر کوچک باشد. تا جایی که پادشاهان و یا صدراعظم های قاجار که عازم اروپا بودند از مسیر انزلی به باکو و سپس از طریق راه آهن قفقاز به اروپا سفر نمودند. بعد از فروپاشی و باز شدن اقتصاد بسته و کمونیستی شوروی سابق و تمایل کشورهای تازه استقلال یافته به جمهوری اسلامی ایران و از این طریق دسترسی به بازارهای جهانی ، استان گیلان و در آن میان بندرانزلی بعنوان دروازه ورودی ایران بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. نیاز متقابل ایران و کشورهای حاشیه دریای کاسپین به استفاده از فضای ترانزیتی یکدیگر جهت صدور کالاهای یکدیگر به کشورهای منطقه و سایر نقاط جهان را می توان از دلایل پیوستگی این کشورها با جمهوری اسلامی ایران دانست. وجود بندرانزلی به عنوان بزرگترین و استراتژیک ترین بندر شمال کشور با دسترسی آسان به شاهراه های مهم اقتصادی کشور، همجواری با بنادر آستاراخان و لاگان در روسیه، کراسنودسک در ترکمنستان، آکتائو در قزاقستان و باکو در آذربایجان، ارتباط با بازارهای منطقه ای و دسترسی به بازار مصرف ۳۰۰میلیونی کشورهای تازه استقلال یافته شوروی سابق، قرارگرفتن در کریدور بین المللی شمال-جنوب و همچنین برخورداری از شرایط آب و هوایی معتدل و مستعد منطقه، استان گیلان و بندر بین المللی انزلی را مورد توجه و اهمیت جمهوری اسلامی ایران قرار داده است. بطوریکه طبق آمار می توان این بندر را بعنوان شاخص ترین بندر شمالی و بعداز بنادر امام خمینی(ره) و شهید رجایی در جنوب، سومین بندر مهم کشور دانست.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...