معبد به معنای مشخص که خاص عبادت های فردی و فردی – جمعی ساخته می شده و به ادیانی سازمان یافته تعلق داشته و بر سرزمینی معین تسلط داشته، نمی توانسته است شکلی یکسان، مدلی یکنواخت و قانون بندی شده داشته باشد. جدا از شکل های فرعی و میانی، در زمینه ی مکان یابی معبد ها از پنج روش اصلی پیروی می نمودند:
۱-معابدی که در دل کوه و صخره ها ایجاد شده اند که بیشتر در هند دیده می شوند.
۲-معابدی که روی سطح زمین و روی تلی کم و بیش بزرگ بنا شده و دارای حجمی بسته اند (معابد بسته).
۳-معابدی که روی سطح طبیعی زمین و معمولا در ارتفاعی اندک نسبت به اطراف بنا شده اند و فاقد دیوارند.
۴-معابدی که در زیر سطح زمین ساخته شده اند.
۵-فضای تصور شده ی نمادی به مثابه ی معبد.
پرستش و تقدس از دیر باز در بین اقوام مختلف وجود داشته است و عبادت جایگاه ویژه ای در بین ادیان و مذاهب دارد. دین اسلام نیز در این خصوص مستثنی نبوده است و در این بین، زیارت قبور، توسل نمودن و شفاعت خواستن از اهم امور دینی تلقی می شود و با توجه به خرده فرهنگ های موجود در بین اقوام و مذاهب، اشکال مختلفی از مراسم و مناسک را در بحث اعتقادات دینی می توان مشاهده کرد. مزار ها و زیارتگاه ها با پذیرفتن خیل عظیمی از علاقه مندان و مریدان، تاثیرات بسیاری را در زندگی مردم مسلمان گذاشته است و تحول سیاسی، اجتماعی و به ویژه اقتصادی را سبب شده اند.
محل دفن یک شخصیت مذهبی - تاریخی، توسعه عمرانی را به همراه داشته و با جذب زایر و توریست، منبع درآمد زایی برای اهالی آن دیار به شمار می رود که خود از مصادیق مولفه های فرهنگی در توسعه و رفاه یک شهر و یا روستا شمرده می شود (شرفی،۱۸:۱۳۸۸).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۳۰-۲- مسجد
مردم مسلمان به مساجد عشق می‌ورزند و خیرین متمکن و هر زن و مرد مسلمان با توجه به وسع مالی خود در جهت احداث، مرمت و نگهداری آن و در جهت تزیین و تأمین مخارج جاری و مراسم ایام خاص در آنها هزینه می‌کنند. مساجد به دلیل اهمیت و نقش ویژه در جهت رشد و تعالی جامعه اسلامی و آحاد مسلمانان، همواره مورد توجه علمای اسلام بوده و ائمه جماعات ضمن ادای نماز جماعت در آنجا، نسبت به آموزش دینی و ارتقای سطح فکر و بینش مسلمانان تلاش می‌کنند. نظر به اهمیت مساجد از جنبه‌های مختلف دینی از جنبه معنوی و ارتباط با خدا، از جنبه عقیدتی و کسب معارف و احکام دینی، از جنبه اجتماعی و ضرورت پیوند بین مسلمانان، از جنبه مادی و کمک به مستمندان از جنبه علمی و ارتقاء ایدئولوژی و کسب دانش‌های ضروری در طول تاریخ مورد توجه مردم مسلمان پیشوایان دینی صنوف و کسبه و هنرمندان رشته‌های مختلف معماری نقاشی خطاطی و… بوده و هست.
خاطره لذت‌بخش و شیرین مساجد نسل اندر نسل در بین مردم مسلمان سرزمین ما و از طفولیت، نوجوانی، جوانی و پیری در اذهان مردم ما نقش بسته است؛ خصوصاً در جریان شکل‌گیری انقلاب اسلامی ایران و مبارزات مردم با رژیم ستم شاهی و نیز پس از پیروزی انقلاب استقرار نهادهای مردمی مانند کمیته انقلاب اسلامی و در جریان جنگ تحمیلی، مساجد ایران پایگاه اصلی مردم و پایگاه سازندگی جوانان برومند این مرز و بوم و آماده شدن برای دفاع مقدس بود.
در طول تاریخ تمدن اسلامی، رابطه‌ای عمیق و معنی‌دار بین مساجد، سایر کاربری‌های شهری و شهروندان مسلمان برقرار بود و همچنان برقرار می‌باشد. اگر نقشه پراکندگی مساجد را در کلیه شهرهای ما تهیه کنیم ملاحظه می‌شود که مساجد به صورت نظمی طبیعی و ارگانیک (نظمی پیچیده‌تر، انعطاف‌پذیرتر و منطقی‌تر از نظم خشک و هندسی)در سر تا سر هر شهر مستقر شده‌اند، بگونه‌ای که پاسخگوی نیاز شهروندان می‌باشند و اگر در محدوده‌ای کمبود وجود مسجد از طرف مردم ساکن حس شود اقدام به برنامه‌ریزی و ساخت خودجوش آن می‌کنند. حتی اگر پول کافی نداشته باشند و از طرف دولت‌ها و نهادهای حکومتی هم کمکی نشود آن را به صورت مرحله‌ای به اجرا درمی‌آورند. ساخت مساجد معمولاً در مرکز محلات شکل می‌گیرد و در جاهایی که محلات دارای مرکزیت نباشند با ساخت مسجد و در مراحل بعد با احداث مغازه‌ها و سایر خدمات محله‌ای، شاهد سازماندهی مرکز محله‌ای با فضایی در خور و شأن همان محله خواهیم بود.
مسجد یک نشانه شهری قوی تلقی می‌شود، نشانه‌ای فیزیکی و کالبدی، نشانه‌ای ذهنی، ‌نشانه ایمان و معنویت نشانه پیوند و وحدت مسلمانان و نشانه‌ای که جهت آن، رو به سوی قبله مسلمانان و توحید است. پس در آن رمزی و گنجی نهفته است، یک ارزش والاست و مظهر رشد، سازندگی و تعالی شهروندان می‌باشد.
سیمای کلی مساجد بگونه‌ای است که با مشاهده آنها از دور بخصوص مناره‌ها و گنبد و مشاهده تغییرات کاملاً محسوس آنها از نظر ارتفاع فرم و حجم رنگ و جنس مصالح به‌کار ‌رفته نسبت به سایر کاربری‌های اطراف آن، دارای جاذبه بسیار قوی می‌باشند و انسان‌ها را به سمت خود جذب می‌کنند. فرم به‌کار ‌رفته در سر در ورودی مساجد میل به دعوت و فراخوان عمومی به داخل آن را در اذهان مردم تداعی می‌کند. صوت دلنشین موذن و پیام عمیق و رسای اذان، دعوت کننده مسلمانان به نماز جماعت است که در هر شبانه روز ۳ یا ۵ بار در اوقات صبحگاهان، نیمروز و شامگاهان به گوش مردم کاملاً ‌آشنا می‌باشد. این وقت‌شناسی و دعوت، جزیی از فرهنگ جامعه اسلامی تلقی می‌شود.
مسجد به عنوان نخستین پدیده ای جغرافیایی برخاسته از اندیشه اسلامی ساخت و بافت تازه ی به شهرهای اسلامی بخشیده است، به نحوی که مجموعه های شهرسازی اسلامی همه وابسته مساجد به طور عام و مسجد جامع به طور خاص بوده است. باتوجه به آنکه در دین اسلام مساجد در قلب اجتماع بنا می شدند و از سوی دیگر همراه با افزایش جمعیت شهرها و تغییرات ویژگی های اجتماعی آنان افزایش می یافت.
مسجد در اسلام قلب تپنده ی حیات اسلام است. مجموعه های شهرسازی اسلامی همه وابسته به مسجد جامع بوده و مسجد که قلب جامعه است، روزی پنج نوبت مسلمانان را از مجموعه ها و اجزای شهر گرد می آورد و ایمان آنان را تازه تر می سازد و به جای خود باز می گرداند(خسروی،بی تا:۱). با ورود اسلام به ایران، شهرسازی و شهرنشینی وارد مرحله ای تازه شد. در این دوره زندگی شهری شکل گرفته از دوره ی پیش از اسلام تغییر یافت. در دوره ی پس از ورود اسلام به ایران، قوانین اسلامی وارد زندگی شهرنشینان شد.این قوانین در شکل گیری اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جوامع اسلامی موثر بوده است؛ چنانکه تا قرن ها بیشتر فعالیت های شهرهای اسلامی بر مدار یک مسجد با موقعیت مرکزی انجام می گرفت و مساجد، به ویژه مسجد جامع به شهرهای اسلامی چهره ای کاملأ مشخص می بخشید. این نقش کانونی مسجد جامع و بازار با محله هایش همواره منشأ تحرک های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در اسلام و نیز روابط نزدیک دانشمندان با طبقات متوسط شهری بوده است.
استقرار مسجد در بافت جوامع شهرهای اسلامی، به تغییر شکل کالبدی آن ها منجر شد و سازمان های دینی نوین در شالوده ی زندگی جوامع نفوذ کرد. بنابراین مسجد جای خود را در اجزای نظام اجتماعی باز و همبستگی مذهبی، شکل تازه به روابط موجود میان افراد ساکن در کحلات داد. مسجد در قالب سمبل دین اسلام که در همه یجنبه های زندگی مسلمین نفوذ کرده است، شناخته می شود. همچنین به لحاظ نقشی که مسجد در جامعه ی اسلامی در تجمع افراد و تصمیم گیری های سیاسی و مذهبی ایفا می کند، امروزه اهمیت فراوانی یافته است.
۲-۳۰-۳- زیارتگاه
زیارتگاه ها یکی از عناصر اجتماعی، فرهنگی یک قوم و یا یک ملت محسوب می شوند. عناصری که نه تنها دارای کارکرد های اجتماعی هستند بلکه جایگاه ویژه ای برای بروز رفتار های فرهنگی خاص و همچنین تبادل های فرهنگی نیز به حساب می آیند. علت و انگیزه هایی برای پیدایی و به وجود آمدن این اماکن مقدس هست که ساختن یک مزار را علاوه بر تمایل های مذهبی، دارای انگیزه های سیاسی، اقتصادی و روانی نیز می سازد. از آن جا که اماکن مقدس در ارتباط مستقیم با فرهنگ یک قوم قرار دارند و فرهنگ نیز زاییده پدیده های اجتماعی و اقتصادی، مذهبی، تاریخی و سیاسی همان قوم است؛ بنابر این می توان زیارتگاه ها را در ارتباط با تمامی این پدیده ها دانست. پیشرفت و توسعه حاصل یک نگرش خاص به عالم است؛ بدون ایجاد یک نگرش خاص پیشرفت و ترقی ممکن نیست و این نگرش خاص بیان گر لزوم وجود یک فرهنگ مناسب برای توسعه است. عامل فرهنگ از جایگاه ویژه ای در توسعه برخودار است و بی توجهی و کم توجهی به آن تمام برنامه های توسعه را با ناکامی مواجه خواهد ساخت؛ بنابراین، باید به صورت خاص رابطه فرهنگ و توسعه را شناخت و در برنامه های توسعه بدان توجه کافی مبذول داشت (شرفی،۱۸:۱۳۸۸).
۲-۳۰-۴- بقعه متبرکه
بقعه در زبان عربی به معنای پاره‌ای از زمین است که از نظر رنگ و ویژگی‌های دیگر از پیرامونش قابل تمیز باشد. در متن‌های تاریخی به معنای جا و سرزمین و شهر نیز به کار رفته است و نیز به معنی خانه و سرا و خانقاه و عمارت نیز به کار رفته است. در زبان فارسی به طور معمول مراد از واژه بقعه عبارت است از مقبره و آرامگاهی که جسد یک شخصیت مذهبی و یا یکی از عرفا و دانشمندان یا حکمرانان یا شخص معتبری را در بر گرفته باشد. و به طور عمده مقبره امامزادگان را بقعه می‌نامند و در طول تاریخ مسلمانان و به ویژه شیعیان به امر حفظ خاطره گذشتگان علی‌الخصوص ائمه اطهار علیهم‌السلام و امامزادگان و بزرگداشت آنان با برپاکردن بقعه و آرامگاه ابراز علاقه کرده‌اند. از بقاع موجود در کشور مزار امام رضا علیه‌السلام، آستانه حضرت معصومه، شاه‌چراغ، حضرت عبدالعظیم و… معروف هستند. در سراسر ایران شاهد بقعه‌های فراوانی هستیم که هرکدام به یکی از امامزادگان نسبت داده شده است. برخی از آتشگاه‌ها نیایشگاه‌های زردشتیان و آرامگاه‌های پادشاهان محلی به تدریج برای دفن سادات و بزرگان علوی مورد استفاده قرار گرفته و تغییر نام داده‌اند و با استقرار حکومت علویان، کار بنای بقعه بر مزار سادات و امامزادگان در منطقه و سیر نفوذ آنها و برخی مناطق دیگر آغاز گردید. ساختن بقعه‌های جدید بر مزار امامزادگان و چهره‌های معتبر تاریخی و شاهزادگان از قرن چهارم هجری به بعد رواج بسیاری می‌یابد و بسیاری از نیایشگاه‌های کهن چون پیر، مقام خضر، قدمگاه، بابا، شاه، سلطان و… با تغییرات و یا الحاقات جنبه اسلامی و شیعی می‌یابند. با استقرار سلسله صفویان حرکتی گسترده در زمینه ایجاد بقعه، امامزاده در سراسر کشور صورت می‌پذیرد. در این زمان است که به گونه‌ای بی‌سابقه بر تعداد امامزاده‌ها افزوده می‌گردد به نحوی که صحت نسب تعدادی از آنها محل تردید قرار می‌گیرد.
بقعه امامزاده‌ها و بقعه آرامگاه‌ها بیشتر در پیوند با گورستان‌ها بوده‌اند. به این اعتبار که یا بقعه در وسط و یا کنار گورستان برپا شده یا بدلیل ایجاد بقعه و حرمتی که برای آن قائل بوده‌اند پیرامون آن به گورستان تبدیل می‌شده است. بقعه‌ها حرمت و اعتباری خاص نزد مردم داشته و بسیاری از ‌آنها به یاری موقوفات و نذورات مردم نگهداری و مرمت شده‌اند. گیلان و مازندران بیشترین تعداد بقعه، امامزاده‌ها را در بر دارند که تعدادی از آنها به نام آستانه معروف می‌باشند. بر خلاف امروزه که گورستان را فضایی منفی دانسته و آن را به بیرون شهر می‌برند در گذشته قبرستان‌ها جزئی از شهر و محلات و در جوار بقاع و مراقد بزرگان دین قرار داشتند. مرگ پایان همه چیز نبود بلکه جزئی از زندگی روزانه مردم شهرها بود و مردگان را تا قبرستان با پای پیاده تشییع (مشایعت) می‌کردند و دلتنگی‌شان را با حضور در قبرستان و نثار فاتحه برطرف می‌کردند.
۲-۳۰-۵- تکمله‌ای بر اماکن مذهبی
یکی از نکاتی که سازندگان بناهای مذهبی به آن توجه داشتند موضوع مدیریت و نگهداری این گونه بناها در طول زمان بود. بنابراین با ساخت فضاهایی مانند حمام و تعدادی دکان و وقف درآمد آنها برای هزینه‌های جاری و مرمت آن بناها باعث تداوم و پویایی فعالیت‌های عمومی و مردمی می‌شدند. با این حال عمده مخارج مربوط به برگزاری مراسم بر عهده اهل محل و خیرین صاحب ثروت و مکنت بوده و هست. معمولاً بناهای مذهبی دارای حریمی و حرمتی نزد مردم و جامعه اسلامی هستند. هر کسی با هر شرایطی وارد آنها نمی‌شود. مردم عادی هم با قصد و نیت «قربه الی الله»با آمادگی و با وضو و با ذکر وارد صحن آنجا می‌شوند. معمولاً حتی از نظر کالبدی نیز این حریم کاملاً مشهود است. جلوخان اماکن مذهبی غالباً با سکو و پله‌هایی از فضاهای شهری، گذر و خیابان جدا می‌شوند. فضای داخل به وسیله هشتی، دالان و راهروها و در قسمت ورودی با فضای مکث با فضای بیرون ارتباط برقرار می‌کنند این سلسله مراتب دسترسی، عاملی در جهت سازندگی و آمادگی بیشتر مردم برای اجابت دعوت پروردگار، برای تقویت ایمان و نیت، بریدن از زندگی روزمره و مسائل جاری و توجه به معنویت می‌باشد.
در اطراف بعضی از مکان های مذهبی مانند امامزاده‌ها و بقاع متبرکه، ‌زائرسرا،‌ مهمانسرا، مسافرخانه و یا هتل ساخته شدند تا زائران و مسافرینی که از راه‌های دور به آنجا می‌روند، بتوانند در آنجا مستقر شده و شب‌ها را در محلی امن و در آسایش و آرامش سپری کنند.
می‌دانیم که یکی از اهداف معماری و شهرسازی اسلامی، خلق و آفرینش آثار کالبدی زیبا و مطلوب برای شهروندان است. ترکیب واژه‌های «زیبا»و «مطلوب»برای آن انتخاب شده است که حریم‌ها رعایت شوند و محرمات محفوظ بمانند. صرف زیبا بودن، اگر در تعارض با محرمات شرعی قرار گیرند،‌ مطلوب تشخیص داده نمی‌شوند. ممکن است پدیده‌ای زیبا بصورت اختصاصی مورد استفاده شخص خاص قرار گیرد ولی برای دیگران و نامحرمان مستور باقی بماند. داخل خانه مسلمانان برای استفاده اختصاصی خودشان طراحی می‌شود، نه به مثابه تابلویی آزاد در معرض دید همگان. و این اصل اساسی است که زیبایی را با مطلوبیت در هم می‌آمیزد و سیمای کالبدی شهرها و جامعه اسلامی را از سایر جوامع ممتاز می‌سازد و لذا ساختمان‌های مساجد، مراقد و بقاع متبرکه در نهایت زیبایی و مطلوبیت قرار می‌گیرند. این چنین است که اگر غریبه‌ای و جهانگردی در دیداری از شهرهای سنتی ما، از کوچه‌ها و گذرگاه‌های قدیمی عبور کند، مفهوم دلنشینی و مطلوبیت را درک می‌کند و در مواجهه با فضاهای شهری چون «تکیه»احساس خاصی (غیر از محل عبور و گذر بودن)را در خود لمس و درک می‌کند. حتی اگر عملکرد آن را در ماه محرم و نحوه برگزاری مراسم عزاداری و یا تعزیه‌خوانی را مشاهده نکرده باشد که در و دیوار گواهی بدهند، این رنگ و بوی مذهبی تأثیر خود را هر چند غیر مستقیم و غیر رسمی بر رفتار ظاهری مردم مسلمان می‌گذارند. در حالی که در معماری و شهرسازی معاصر (متاثر از مدرنیسم یکنواختی، صرفاً‌ عملکرد)شاهد هیچ پیامی و ارزشی نمی‌باشیم و یکنواختی به تعبیری یعنی مرگ و نابودی.
از دیگر ویژگی‌های مطلوبیت می‌توان به اصولی از قبیل پیوستگی فضایی، وجود فضاهای آشنا و قابل دفاع (با احساس تعلق و مالکیت عمومی)، مقیاس انسانی و مردم‌وار‌ (ارتفاع محدود، بدون تجملات کاذب و فخرفروشی)، متعادل و متناسب با اقلیم و شرایط زمانی - مکانی و … که همه آنها واژه‌هایی آشنا برای مردم و خودمانی هستند و برای پیوند بیشتر مردم و رشد و تکامل آنها به کار می‌رود. به تعبیر فارابی، شهر اسلامی، مدینه فاضله‌ای است برای رشد آحاد مردم آن. به تعبیر یکی از اساتید شهرسازی (دکتر بحرینی)، اصول و قواعد خودی و متکی بر فرهنگ و خصوصیات خودی (ایرانی- اسلامی)شامل موضوعاتی از قبیل مرکزیت، وحدت در عین کثرت، هویت، قابلیت انعطاف، محرمیت، سلسله مراتب و… می‌باشند و عناوینی همچون تضاد همجواری‌ها، بی‌هویتی، مقیاس‌های غیرانسانی دید و اشراف مزاحم، عدم سلسله مراتب دسترسی (شبکه شطرنجی یکنواخت و منظم)، منطقه‌بندی خشک و بی‌روح و… از اصول شهرسازی بیگانه و غیرخودی محسوب می‌شوند. ویژگی‌های خودی در شهرهای ما عامل هویت‌بخشی و کمکی در جهت شناخت و بازشناسی بیشتر محیط زندگی می‌باشد. هویت یعنی حقیقت هر موضوع، پدیده، شخص و یا اجتماع به عبارت دیگر ویژگی مخصوص هر پدیده که در ذاتش نهفته است. با این تعریف هویت هر شهر و یا فضای شهری یعنی ویژگی خاص که بتوان آن را از سایر شهرها و فضاهای شهری بازشناخت و برای ناظر و بیننده قابل تشخیص باشد. همان گونه که برای ساکنین یک محله، فضاهای شهری از قبیل گذرها، میدانچه‌ها، میدان، تکایا و حسینیه‌ها که ظرف فعالیت‌های عمومی و روزانه آنها می‌باشند، عامل هویت‌بخشی هر یک از محلات شهری تلقی می‌شوند. ثبت خاطرات در اذهان شهروندان به هویت بخشی فضاهای شهری کمک می‌کند و از آن به بعد هر فضای شهری به مکانی قابل درک و بازشناسی در بین شهروندان تبدیل می‌شود. یک مکان مطلوب به جایی گفته می‌شود که تا حدود زیادی با اجتماع شهروندان و فرهنگ عمومی آنها تناسب و سازگاری داشته باشد و در بردارنده تاریخ گذشته و حال، پاسخگوی نیازهای روزمره و یا موردی (مراسم خاص)، قابل آدرس دادن، آموزنده، قابل معرفی به دیگران با وجه تمایز خاص و هویت‌بخش باشد. بنابراین می‌توان مطرح کرد که فضاهای مذهبی شهرهای ما عموماً به عنوان نمودها و مظاهری با هویت خاص از مفاهیم جامعه اسلامی شناخته می‌شوند و تأثیر مثبت و سازنده بر زندگی شهروندان دارند.
استقرار کاربری های مذهبی به عنوان یکی از عناصر اصلی اسکلت شهری، نتیجه تغییراتی کند و درازمدت است. تصویری که ما امروزه از نحوه پراکندگی کاربری های مذهبی در شهرهای اسلامی داریم نتیجه یک دسته تغییراتی است که چندین قرن به طول انجامیده و در چند دوره متمایز نمایان شده است.
اماکن مذهبی در شهرهای اسلامی از آغاز فاقد سازماندهی در فضای شهری بوده است. این اماکن مختص تأمین نیازهای روحی ساکنین محله خاصی بنا نگردیده بودند، بلکه با توجه به گرایش های عقیدتی گروه های مختلف مذهبی ساخته شده و در هر یک از آنها افرادی با عقاید نسبتأ یکسان، بدون محدودیت محله ای رفت آمد می کردند. نکته ای که حایز اهمیت این است که کلیه اماکن مذهبی برای جذب جمعیت بیشتر با یکدیگر در رقابت بوده اند.
وجود اماکن مقدس مذهبی، منجر به جابجایی زائران و انجام سفرهای زیارتی و گسترش صنعت توریسم در شهرهای اسلامی گردیده است. شهرهای مقدس مکه و مدینه در عربستان سعودی، شهر لودرز در فرانسه، شهر واراناس در کرانه رود مقدس گنگ و شهر ایز در ژاپن به ترتیب در نزد مسلمین، کاتولیک های رومی، هندوها و شینتوها از قداست خاصی برخوردارند.
۲-۳۱- مکاتب جغرافیایی مذاهب
۲-۳۱-۱- مکتب اکولوژی مذهبی
از اکولوژی مذهبی، با عناوین مختلف، مثل «الهیات محیطی» و «اخلاقیات محیطی» نام می برند. در این مکتب، سه شاخه مستقل، تاکنون مورد توجه بوده است:
الف-تفکرات بحث انگیز وایت: در سال ۱۹۶۷ «لین وایت» درمقاله ای تحت عنوان «ریشه های تاریخی بحران های اکولوژیک ما» چنین اظهار نظر کرد: تخریب محیطی، نتیجه تفکر و بینش مسیحیت می باشد که در آنف خداوند به انسان، حاکمیت زمین را بخشیده است. وایت در جهت جلوگیری از تخریب بیشتر محیط زیست انسان، دو پیشنهاد مطرح می کند (pp1203-1207،۱۹۵۷،White).
اول: بیایید همگی دین مسیحیت را رها کنیم و یک مذهب غیر غربی را جانشین دین مسیح کنیم زیرا، مذاهب غیر غربی، بیشتر با طبیعت هماهنگی دارد.
دوم: مسیحیت باید حافظ و حامل مقدس شرایط اکولوژیک باشد.
ب-تفکرات مذهبی و اکولوژی: اکولوژی به عنوان یک شاخه علمی و یک روش شناسی، در بیشتر رشته های علوم طبیعی و علوم انسانی به کار گرفته می شود. در اکولوژی مذهبی به دوره هایی اشاره می شود که پدیده های طبیعی به وسیله انسان، مورد پرستش قرار می گیرد و شاید، «اسطوره شناسی طبیعی» از این جا منشأ گرفته است. گاهی، از این دوره ها به عنوان، دوره بت پرستی نام می برند. در اغلب آثار و نوشته های اکولوژی مذهبی، ارتباط میان فعالیت های اقتصادی، طبیعت و شکل های مذهبی مورد بررسی واقع می شود که ارزنده ترین تحقیقات، در این باره، در قاره آفریقا صورت گرفته است.
ج-اکولوژی فرهنگی: مفاهیم اساسی روش «مذهبی-اکولوژیک» از اکولوژی فرهنگی تأثیر می پذیرد و از فرهنگ جامعه و مذهب شکل می گیرد. در این جا، مفهوم فرهنگ به ساخت و ارزش ها اطلاق می شود.
اکولوژی فرهنگی، از دهه ۱۹۵۰ مورد عنایت قرار گرفت و شاید بهترین نظریه پرداز این مکتب «جولین استوارد» باشد. اکولوژی فرهنگی، بررسی نقش فرهنگ را به عنوان اجزای پویای ترکیب دهنده هر اکوسیستمی که انسان نیز بخشی از آن می باشد به عهده درد. در نظام فکری - علمی جولین استوارد «صافی فرهنگی» دارای یک نقش فعال می باشد که تأثیرات محیط را روی فرهنگ روشن می سازد(pp136-141،۱۹۷۷،Hultkrantz).
با توجه به مفهوم اکولوژی، نه بیولوژی انسانی و نه فرهنگ او، نه محیط طبیعی و نه محیط زیست انسان، بدون تأثیر و ارتباط بر یکدیگر، نمی توانند بطور جدا از هم وجود داشته باشند.
۲-۳۱-۲- مکتب جغرافیای فرهنگی برکلی
مکتب جغرافیای فرهنگی برکلی، مذهب را به صورت یک فرا ارگانیک که در چشم اندزه فرهنگی تأثیر م یگذارد، و در این باره به بررسی موارد زیر می پردزد:
الف-جغرافیدانان، الگوهای فضایی را که از تأثیرات مذهبی منشأ می گیرد، مطالعه می کنند. در جغرافیای فرهنگی، پخش فضایی مذاهب و گسترش آنها، از میان رفتن سرزمین های گروه های مذهبی در تاریخ، رابطه مذهب با واقعیات جغرافیایی و تاریخی، تأثیر عوامل مذهبی در شرایط سیاسی و اقتصادی، جدایی گزینی گروه های مذهبی در شهرها مورد مطالعه قرار می گیرد.
ب- در جغرافیای فرهنگی مکتب برکلی، تأثیر مذهب در شکل های فیزیکی چشم اندازها مورد بررسی واقع می شود که اکولوژی گورستان ها نمونه ای از آن است.
اگر از یک جغرافیدان سوال شود که حداکثر زمین در چه منطقه شهری دیده می شود، بلافاصله بخش مرکز تجارت شهر را معرفی می کند، در حالی که مطالعات انجام شده نشان می دهد که قیمت زمین در بارگاه های مهم مذهبی و یا بخشی از گورستان ها، بیشتر از بخش مرکز تجارت شهر می باشد.
در گورستان ها، به هنگام انتخاب آخرین مسکن، موضوع شخصیت و پایگاه اجتماعی – اقتصادی صاحبان قبور، قیمت زمین را در بخشی از گورستان بسرعت بالا می برد. مثلأ در بخش های نظامی برخی از گورستان های آمریکا، حداکثر قیمت زمین در مجاورت پرچم اصلی یافت می شود. در مقابل، پاره ای از گورستان ها، وجود قبر سیاهان، سبب می شود که از قیمت زمین، در آن گورستان بشدت کاسته شود (،Hardwich Claus،Rothwell). مثل اینکه در بالا رفتن قیمت زمین در گورستان ها، مجاورت و نزدیکی با مقبره شخصیتهای مذهبی، سیاسی و اجتماعی بسیار موثر می افتد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...