(رجعت سرخ ستاره معلم، ۱۳۸۷: ۱۷۳)

 

۴-۶-جانوران اساطیری:
جانوران در اسطوره‌های ایرانی با چهره‌های نمادین در بردارنده‌ی راز و رمزهای اساطیری هستند. به نقل از واحددوست آمده است: «در پهنه‌ی آفرینش و هستی حیوانات پس از انسان دارای ارزش فراوانی هستند با نگاهی به دوره‌های نخست در می‌یابیم که انسان ابتدایی از طبیعت و جهان دریافتی عجیب اما مشخص دارد و در بینش اساطیری او پدیده‌های طبیعت دارای شعور و اراده‌اند و از این رو در سرنوشت بشر سهیم و دخیل‌اند.»(واحد دوست،۱۳۷۹: ۲۹۶)
۴-۶-۱-سیمرغ:
«در زبان پهلوی «مرو» و در فارسی به صورت «مرغ» آمده است. این پرنده‌ی نمادین در بر دارنده‌ی رمزها و رازهای بنیادین حماسه‌ی ایرانی است. نه تنها در پهنه‌ی اسطوره‌های حماسی، بلکه در اسطوره‌های عرفانی نیز جایگاهی بس گسترده و والا دارد. کلمه‌ی سیمرغ در اوستا به صورت مرغوسئن آمده است. جز دوم آن با اندک دگرگونی به شکل «سین» و در فارسی دری با حذف «نون» به «سی» خوانده شده است؛ بنابراین سه به هیچ رو نماینده‌ی عددی نیست بلکه در اوستا به معنای شاهین به کار رفته است.» (واحد دوست،۱۳۷۹: ۲۹۹)

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

سیمرغ در شاهنامه نخستین بار در دوره‌ی شهریار منوچهر پدیدار می‌شود زال را در کنام خویش پرورش می‌دهد و چنان که یاد شده بارها به یاری دودمان نریم می‌شتابد. در زادن رودابه به دستور سیمرغ در نقش پزشک و یا شکافتن شکم رستم با روش سزارین بیرون می‌کشند. سیمرغ پس از آن در نبرد رستم با اسفندیار به یاری زال می‌شتابد و هنگامی که زال پر او را آتش می‌زند، بی‌درنگ حاضر و نخست از رستم می‌خواهد به دلیل شوم بودن کشتن اسفندیار از در صلح درآید و وقتی اسفندیار سرسختی می‌کند و به ناچار رستم را با خود به کرانه دریایی دور می‌برد و رستم به دستور او تیری از شاخه‌ی گز می‌سازد و با آن تیر جادویی اسفندیار به فرجام خود می‌رسد.
«سیمرغ اساطیری همان است که در اوستا و دیگر کتب مذهبی زرشتی از آن سخن رفته است و در شاهنامه پروراننده‌ی زال و حامی اوست. این پرنده‌ی شگفت که هر یک از صفات آن نشان دهنده‌ی حقیقت و رمزی در جهان اساطیر است. همان است که تا بالاترین قله‌ی ملکوت اوج می‌گیرد و مشبه به خدایان می‌گرد و حقیقت وجود آن را به هیج وجه در زمین نمی‌توان یافت.»
(واحد دوست،۱۳۷۹: ۲۰۵)
نمودگاری سیمرغ:
معلم دامغانی در تصویر زیر سیمرغ را رزمندگان فرض کرده است.

 

ماییم و کیمیایی کز صنع خاکیان نیست

 

تن را به من چه نسبت سیمرغ ماکیان نیست
ج

 
 
 
 

(شرحه شرحه، صدا در باد، ۱۳۸۹: ۱۰۵)

 

معلم در تصویری دیگر برای شهادت علامه طباطبایی.

 

سفر به قارعه ماند به قاف حکمت قرآن

 

چنان که قصه‌ی سیمرغ در فسانه‌ی دستان
جج

 
 
 
 

( رجعت سرخ ستاره معلم،۱۳۸۷: ۹۸)

 

گرمارودی در تصویر زیر وطن ایران را سیمرغ فرض کرده است .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...