ب: پورنو گرافی خشونت آمیز

پورنو گرافی یا هرزه‌نگاری به تجسم و ارائه تصویر یا فیلم یا هر چیزی اشاره دارد که به شکل واضح مسائل جنسی و عمل جنسی را به نمایش می‌گذارد و هدف آن تحریک یا ارضای جنسی است و در قالب‌های مختلف ازجمله کتاب، مجله، مجسمه، نقاشی، فیلم و کارتون ارائه می‌شود. [۱۹۵]
شیطان‌صفتان برنامه ریزان این نظام شیطانی به خوبی می‌دانند که برای پیشبرد اهداف خود و به انحراف کشیدن کودکان و نوجوانان و جوانان و در نهایت از بین بردن نظام خانواده ابزارهای مختلفی را پیش‌بینی کرده‌اند و با تمام قوای مالی، فکری و ایده پردازی سیاسی، اجتماعی و روانی خود، جنگ عظیمی را علیه کانون خانواده به راه انداخته‌اند که از جبهه‌هایی همچون، تحرکات ضداجتماعی تبلیغ انزوا و زندگی مجردانه، تبلیغ همجنس بازی، عادی نشان دادن عدم پابندی به موازین اخلاقی، تبلیغ بی‌بندوباری و نیز هرزه‌نگاری هدایت می‌شود. هرزه پردازی یکی از ابزارهای قدرتمند جنگ علیه خانواده است که قلب، روح و وجدان زنان و مردان جوامع مختلف از غرب گرفته تا شرق را هدف قرار داده است.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در دنیای ارتباطات دست یابی به محتواهای جنسی به راحتی از طریق اینترنت، تلویزیون، فیلم‌ها، کانال‌ها مقدور شده است. به بیان دیگر با ظهور اینترنت و تلویزیون‌های ماهواره‌ای تمامی جوامع جهان هدف یک تهاجم هرزه پردازانه قرار گرفته که نتایج این هجمه روان‌شناختی و جامعه‌شناختی با توجه به آمارهای مربوط به خانواده در کشورهای مختلف با گذر زمان بیش از پیش آشکار می‌شود. اصرار بر غنیمت شماری خودخواهانه برای لذت‌جویی به هر قیمتی، شاکله درونی و ذات پورنو گرافی را تشکیل می‌دهد.
هرزه پردازی افکار معتقدین به نجات و عفت و پاکی و مسئولیت اخلاقی در برابر خداوند را به مسخره می‌گیرند و زنان و مردان و کودکان را استثمار کرده، و جایگاه انسانی آن‌ها را فروکاهیده و شرافت و حقوق آن‌ها را چپاول می‌کند. هرزه پردازی، تحقیر و تنزل احساسات و کنش‌های طبیعی جنسی انسان به یک پدیده شدیداً اعتیادآور، مخرب، اخلاق زدا، فساد آور و مهلک است که به فرصت‌طلبی عوامل فعال در پیاده‌سازی بخش اجتماعی نظم نوین شیطانی سامان داده شده، تا راه زندگی اخلاقی و نجیبانه بر انسان عصر ارتباطات و رسانه بسته شود.
هرزه پردازی نگاه و تصور طبیعی فرد نسبت به واقعیت و هدف روابط جنسی را تغییر داده و بذر گرایش‌های انحرافی جنسی را در روان بیننده می‌پراکند. بر اساس مطالعات محققین بنیاد ملی تحقیقات خانواده کانادا، تصورات غیرواقعی خطرناکی در ذهن فرد استفاده‌کننده از آثار هرزه پردازانه شکل می‌گیرد که موجب دست زدن به برخی رفتارهای زننده و ضد اخلاقی از جانب او می‌شود. برای مثال نتایج مطالعات نشان می‌دهد که در میان معتاد به هرزه پردازی که اقدام به تجاوز به عنف به زنان کرده‌اند، باوری شایع بوده مبنی بر اینکه زنان خود باعث و بانی مورد تجاوز قرار گرفتن می‌شوند، زیرا که آن‌ها از رابطه ای که شکل تجاوز داشته باشد لذت می‌برند و فرد متجاوز یک انسان عادی بوده و بدون مشکل است! ریشه این تصور خطرناک که از دروازه ورود به حریم جسمی افراد دیگر و ارتکاب کثیف‌ترین جنایات است. در تصور غیرواقعی ارائه شده از روابط جنسی در هرزه پردازی است که ذهن فرد را به‌صورت حق به جانبی برای ارتکاب جرائم جنسی قانع می‌سازد. [۱۹۶]
اعتیاد به پورنو گرافی خطرناک تر از اعتیاد به مواد مخدر است. طبق یافته‌های روان‌شناختی، هرزه پردازی زمینه‌ساز تجاوز به عنف و اقدامات ضد اخلاقی فراوانی است. به عقیده برخی محققین پورنو گرافی بر تکوین طبیعی مغز کودکان تأثیر منفی دارد، آمارهای جهانی نشان می‌دهد که پسر بچه‌های ۱۲ تا ۱۷ ساله از گروه‌های عمده مراجعه کننده به محصولات پورنو گرافی هستند. در واقع برای اکثر آن‌ها این محصولات اولین و ساده‌ترین مسیر برای کنجکاوی‌ها و آموزش‌های جنسی محسوب می‌شود و در حالی که این سایت‌ها و فیلم‌ها از هرگونه آموزش و بیان واقعیت‌ها و مسائل بهداشتی خالی بوده و نوجوانان را در معرض بیماری‌های جنسی و روانی مختلف قرار می‌دهند.
تصویری که پورنو گرافی در ذهن نوجوانان مذکر از جنس مؤنث آفریند بسیار تحقیر آمیز است به‌طوری‌که تمامی وجود انسانی و تن دختران و زنان را در اذهان نوجوانان پسر در حد یک شیء که نسبتی با احترام و عواطف ندارد، پایین می‌آورد. درنتیجه امکان ایجاد رابطه طبیعی حاوی نگاه انسانی و محقرانه بین دو جنس از بین می‌رود و زمینه ارتکاب به تجاوز و تعدی جنسی فراهم می‌شود.
دکتر «جودیت رایسمن» مدیر انستیتو آموزش رسانه‌ای و یکی از مخالفان هرزه پردازی می‌گوید: «مشاهدات عصب‌شناسی در مورد پاسخ غریزی مغز به تصاویر و صداهای مستهجن نشان می‌دهد که تماشای این تولیدات یک رویداد بیولوژیک مهم است که آگاهی فردی برای تصمیم‌گیری را مختل می‌کند که این اتفاق برای مغز منعطف و تحت تأثیر قرار گیرنده کودکان و نوجوانان مضر است، زیرا قدرت دریافت واقعیت از سوی آن‌ها را از بین می‌برد و درنتیجه تأثیر نامناسبی بر سلامتی جسمی و روحی و آسایش و شادی آن‌ها می‌گذارد.
بیش از ۷۵ درصد محصولات پورنو گرافی اینترنتی در آمریکا تولید شده و نزدیک به ۱۵ درصد در اروپا و مابقی در سایر مناطق تولید می‌شود. بیش از ۷۰ میلیون نفر در طول هفته به سایت‌های غیراخلاقی و مستهجن سر می‌زنند، حدود ۷۰ درصد از ترافیک سایت‌های مستهجن در طول روز روی می‌دهد و در میان محتویات حدود ۱۰۰ هزار سایت تصاویر و فیلم‌های مستهجن در مورد کودکان مشاهده می‌شود.
بزرگ‌ترین تولیدکننده پورنو گرافی آمریکا و صهیونیزم است. پس از جنگ جهانی دوم، «روبی استورس» یهودی در دهه ۷۰ میلادی کنترل بازار پورنو گرافی را در دست داشته است. اکنون یهودی دیگری به نام «استیون هیرچ» جای استورس را گرفته، به‌گونه‌ای که او شرکت مایکروسافت هرزه پردازی جهان نامیده می‌شود که تولید بیشترین فیلم‌های هرزه در آمریکا محسوب می‌شود. [۱۹۷]
در بسیاری از کشورها قوانین برای کنترل و سانسور پورنو گرافی وجود دارد و البته میزان محدودیت‌های اعمال شده بهتر بسته به معیارهای دینی، فرهنگی، تاریخی، اجتماعی و عرفی متفاوت است. با این حال و به‌ خصوص در دهه‌ های پایانی قرن بیستم تعریف از پورنو گرافی و مصادیق و محدودیت‌های اعمال شده بر شاهد تغییرات بسیاری بوده و در اغلب کشورها تابوی پورنو گرافی شکسته شده است. در حال حاضر در بسیاری از کشورها نسبت به «پورنو گرافی نرم» (که در بسیاری از تبلیغات دیده می‌شود) محدودیتی اعمال نمی‌شود.
پورنو گرافی کودکان تقریباً در همه کشورها ممنوع است. همچنین پورنو گرافی کودکان به موجب پروتکل کنوانسیون حقوق کودک منع شد و بسیاری از کشورها ازجمله ایران به این پروتکل پیوسته‌اند.[۱۹۸]

ج: تبلیغ مصرف‌گرایی

وسایل ارتباط‌جمعی با به‌کارگیری شیوه‌های گوناگون دو نوع تبلیغات و اطلاع‌رسانی به قصد تأثیر بر افکار مخاطبین و دادن سمت و سوی مورد نظر خود سعی در پرورانیدن و هدایت آن‌ها در جهت خواسته‌های خود را دارند. درج و پخش انواع آگهی‌ها، اخبار و گزارش‌ها در روزنامه‌ها، رادیو، تلویزیون، ماهواره و… استفاده از کانال‌های خاص، حضور در اماکن مشخص را به مخاطبین القاء می کند و با تکرار آن‌ها حس نیاز و مصرف‌گرایی کاذب را ایجاد می کند و آن‌ها را به‌صورت نیاز واقعی در افکار عمومی جلوه می‌بخشد. این وسایل الگوی مصرف جامعه را تغییر و دچار دگرگونی می‌کند و به سمت و سوی دلخواه خود سوق می‌دهد.
البته نیاز کاذبی که توسط رسانه‌های جمعی در مخاطبین آن‌ها ایجاد می‌گردد و صرفاً شامل نیاز به استفاده از اقلام مصرفی نیست. بسیاری از نیازهای کاذب دیگر توسط رسانه‌های جمعی در میان افراد جامعه ایجاد می‌گردد که می‌تواند زمامداران حکومت و دولت‌مردان را دچار مشکل و اضطرار نماید. در دوره‌هایی از زمان به دلیل بروز برخی حوادث مثل جنگ و زلزله و…
این رسانه‌ها هستند که با دادن گزارش‌ها و اخبار غیرواقعی عموم جامعه را به فکر رفع نیازهای احتمالی که همگی کاذب است، بیندازد.
در بسیاری از کشورها که دارای جمعیت جوان هستند و میزان نوجوانان درصد زیادی از جمعیت را به خود اختصاص می‌دهد. ایجاد نیازهای جنسی، استفاده از لوازم‌آرایشی، انواع لباس‌ها، و زیورآلات و… در جوانان و نوجوانان و کودکان که مخاطب بسیاری از برنامه‌های تلویزیون و ماهواره‌ای هستند از همین ایجاد نیازهای کاذب نشأت می‌گیرد و پدیده بلوغ جنسی زودرس را به همراه دارد. در هر حال رسانه‌ها در بهبود شرایط جامعه و زندگی مؤثر می‌باشند، با ایجاد نیازهای کاذب و تبلیغ مصرف‌گرایی با شیوه‌های جذاب می‌تواند در همان اندازه و شاید بیشتر از آن مخرب باشد و جامعه را به انزوا بکشاند.
تهاجم الکترونیکی، تهدیدی است برای از میان بردن سنت‌های محلی و فروبردن میراث فرهنگی کشورهای کمتر توسعه‌یافته به زیر سیل به نام‌های تلویزیون و سایر محصولات رسانه‌ای، که از اندک مراکز قدرت در غرب سرچشمه می‌گیرند. این برنامه‌ها با ارزش‌های مصرف‌گرایی، درون گداز شده است، چرا که بیش از هر چیز بسته به نیازهای تولیدکنندگان کالاها، یعنی کسانی است که از طریق آگهی‌های تجاری تلویزیون عهده‌دار تأمین مالی آن می‌شوند. ازاین‌رو هنگامی که کشورهای در حال توسعه به نظام تجاری بخش رادیو تلویزیون رو می‌آورند، در یک فرایند دگرگونی و وابستگی فرهنگی نیز وارد می‌شوند که در آن ارزش‌های مصرف‌گرایی به انگیزه‌ها و موجبات سنتی و الگوهای دیگر شکل‌گیری ارزش غلبه یافته، آن‌ها را خنثی می‌کند. [۱۹۹]
در حقوق ایران بندت ماده ۸۲ آیین‌نامه تأسیس و نظارت بر نحوه کار فعالیت کانون‌های تبلیغاتی بیان داشته است: در آگهی‌های تبلیغاتی ادعاهای غیر قابل اثبات و مطالب گمراه کنند. نباید گنجانده شود.
همچنین ماده ۵۰ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲ در یک حکم کلی می‌گوید: «تأمین‌کنندگان در تبلیغ کالا و خدمات نباید مرتکب فعل و یا ترک فعلی شوند که سبب مشتبه شدن و یا فریب مخاطب از حیث کمیت یا کیفیت می‌شوند.»
مصوبه اتحادیه اروپا، تبلیغات گمراه‌کننده را تبلیغاتی می‌داند که به‌طور بالقوه یا بالفعل، مصرف‌کننده را گمراه می‌کند یا بر قضاوت و تصمیم او تأثیر می‌گذارد و به این دلایل به ورود زیان به یک رقیب منجر می‌شود.
تبلیغات برای غذا، اسباب‌بازی، لباس، و سایر محصولات از برنامه‌هایی است که در رسانه‌ها عمدتاً مخاطب آن‌ها کودکان و نوجوانان هستند. کودکان به‌ خصوص تحت تأثیر آگهی‌های تبلیغاتی قرار می‌گیرند زیرا فاقد مهارت‌های شناختی لازم برای تشخیص مقصود اصلی آن هستند. تا پنج سالگی کودکان به دشواری می‌توانند بین آگهی و برنامه‌های دیگر فرق بگذارد. حتی در شش سالگی از علائم ادراکی عینی استفاده می‌کند.
توانایی کودکان در درک مقاصد آگاهی‌های تجارتی به کمک نظریه «پیاژه» مورد مطالعه قرارگرفته است.
محققان عنوان کردند که تفکر عملیاتی انتزاعی و مهارت‌های ادراکی پیشرفته کودکان را قادر می‌سازد تا بفهمند که آگهی‌های تبلیغاتی را کسی ساخته و از ساختن آن هدفی داشته است. (مثلاً فروش محصولاتش) و ممکن است در این کار صداقت داشته باشد و در ضمن افراد خاصی را مخاطب خود قرار می‌دهد، یافته‌های آنان نشان داد که کودکان به تدریج بین سنین شش تا یازده سالگی این مفاهیم را کسب می‌کنند. کودکان غالباً صورت ظاهری تبلیغات را می‌فهمند. آنان از طریق آگهی آن چیزی را که دیده‌اند، می‌خواهند.
وسایل ارتباط‌جمعی به‌طور مستقیم و غیرمستقیم به افکار افراد تأثیر گذاشتند، گاه نیازهای کاذبی را در ذهن‌ها به وجود آورد و انسان‌ها را تحت عناوین نوگرایی و تجددخواهی چنان بار می‌آورد که هر لحظه به دنبال چیزی باشند. انسان امروزی اسیر تکنولوژی و صنعت خود شده، مصرف‌گرایی و اسراف که بر پایه نیازهای کاذب بنا می‌شود، اراده و اختیار او را سلب می‌کند. [۲۰۰]

بند دوم: تبلیغات مذهبی

دنیای رسانه جهانی، امروزه با خلأ اطلاع‌رسانی، افکار عمومی جهانیان را در چارچوب نیل به اهداف خاصی، هدایت می‌کند و با بهره‌گیری از امکانات «تکرار»، «گسترده» و «یک‌سویه» نظام اطلاع‌رسانی نوین را شکل می‌دهند. امروزه باید بپذیریم که بدون تردید اطلاعات و اطلاع‌رسانی یکی از عناصر مهم و اساسی تشکیل‌دهنده قدرت است. این واقعیت را مردم غرب زمین دریافته‌اند، که «غول‌های رسانه‌ای»، وسیله‌ای مناسب برای اقناع افکار عمومی در راستای اجرای قدرت سیاسی، می‌باشند.
هجمه تبلیغات و انحرافات مذهبی رسانه‌ای از دو سو به شالوده فکری توده مردم وارد شده است. یکی کرانه بی انتهای رسانه غربی و دیگری فاصله آرمانی رسانه‌های داخلی؛ اما باید توجه نمود که معمولاً تبلیغات مذهبی موجب تعارض و برخورد فرهنگ‌ها و مذهب‌های جامعه می‌شود.[۲۰۱]
به نظر می‌رسد که در سال‌های اخیر به دلیل، «ریزش دیوارها» مرزهای کشور و خانواده‌ها به‌وسیله امواج، شبکه‌های تلویزیونی و ماهواره‌ای و اینترنت، شکسته شده است. از سوی دیگر وسایل مزبور پیامدهایی به‌ویژه برای کودکان و نوجوانان دارد که در گسترش بی‌دینی و انحراف آنان تأثیرگذار خواهد بود.
فقدان عوامل خودکنترلی چون مذهب و دین باعث سست شدن عقاید و ارزش‌ها می‌شود که به تدریج باعث گسترش فساد و مهیا شدن زمینه برای افزایش بی‌بندوباری و … خواهد شد.
استمرار و بقای هر جامعه مستلزم آن است که مجموعه ارزش‌ها، دانش‌ها، فنون و مذهب و … به نسل‌های جدید و آتی منتقل گردد. این امر از طریق تعلیم و تربیت میسر خواهد شد.
در سال‌های اخیر به دلیل گسترش رسانه‌های گروهی، مذاهب و اندیشه‌های مختلف مذهبی و غیرمذهبی درصدد خوراندن افکار و عقاید خود به دیگران هستند و هر یک به نحوی درصدد این امر هستند که مذهب و عقاید خود را غالب بر دیگر مذاهب نشان دهند و یا افراد را به بیراهه و گمراهی بکشانند. مذاهبی چون شیطان‌پرستی با عقاید خرافه انگیز و باطل خود سعی دارد تا با تبلیغ انحراف آمیز خود جامعه و به‌ویژه نسل جوان را به سیاهی ظلمت و تباهی بکشاند. پس‌ازاین رو دست به دامن رسانه‌هایی می‌شود که در یک‌لحظه پیام و محتوای دلخواه او را در سرتاسر جهان می‌گستراند. هرچند در کشورهای مختلف سعی بر این شده است تا با آموزش احکام دینی و مذهبی از انحراف جوانان جلوگیری شود، ولی به دلیل عدم رشد صحیح عقلی و عدم آموزش و کنترل خانواده‌ها و از همه مهم‌تر نداشتن فهم صحیح اطفال و نوجوانان از مباحث دینی و مذهبی ممکن است در سیاه‌چال نابودی گرفتار آیند.
گسترش فیلم‌ها و داستان‌های ضد دینی و غیراخلاقی در ناخودآگاه افراد نوعی تنش ایجاد می‌کند که باعث گمراهی و بی‌ثباتی افراد می‌شود.
خودباختگی جوانان در مقابل فرهنگ و تکنولوژی غرب این تداعی را در افکار آنان ایجاد می‌کند که علت عقب‌ماندگی کشورهای اسلامی در رعایت حجاب و مسائل دینی و مذهبی است و پیشرفت را در غربی شدن و داشتن فرهنگ غربی و در واقع نوعی بی‌دینی می‌دانند. در واقع هدف اصلی در ایجاد چنین برنامه‌هایی نشانه گرفتن نسل جوان جامعه می‌باشد.[۲۰۲]
کشورهای استعمارگر با ایجاد فرهنگ‌های مبتذل و غیرمذهبی و فاسد از راه‌هایی مثل سینما، اینترنت، ماهواره، بازی‌های رایانه‌ای و … با مضامین غیراخلاقی و ضد دینی موجب گسترش فساد و ابتذال می‌شوند. آنچه برای جوامع غربی و استعمارگر مهم است، خود بیگانگی نوجوانان و جوانان است که مذهب و فرهنگ خود را عقب‌افتاده و سنتی ببینند و فرهنگ غربی و بی‌بندوباری را نوعی ارزش بدانند.

بند سوم: تبلیغات سیاسی

کارکرد وسایل ارتباط‌جمعی در جوانب متفاوت گوناگون است، اما یکی از بااهمیت‌ترین کارکردهای رسانه‌های جمعی به‌کارگیری آن‌ها در راستای محقق ساختن سیاست داخلی و خارجی دولت‌هاست. چرا که رسانه‌ها به عنوان ابزاری در اختیار دولت‌ها می‌باشند. هرچند در برخی از کشورها رسانه‌ها فقط در ید حکومت نمی‌باشند ولی با این حال دولت را در تحقق اهدافشان یاری می‌دهد. دولت ها در عرصه بین‌المللی و سیاست خارجی با بهره‌گیری از وسایل ارتباط‌جمعی با تکنولوژی پیشرفته از قبیل رادیو، تلویزیون، خبرگزاری‌ها و شبکه‌های ماهواره‌ای، اینترنت و… تلاش می‌کنند، اطلاعات را در حوزه‌های مختلف فرهنگی، عقیدتی، سیاسی ضمن تأثیر بر سایر دول و تغییر الگوها، نسبت به هم سو نمودن افراد مختلف با خواسته‌های خود اقدام نمایند.
«جهان به مثابه میدان کارزار تبلیغاتی است که رسانه‌ها از نقش و اهمیت چشم‌گیری در آن برخوردارند.»[۲۰۳]
رسانه‌ها در بعد سیاست داخلی کشورها نیز حائز اهمیت هستند و همان‌طور که به عنوان ابزاری کارآمد در عرصه سیاست خارجی در اختیار دولت‌ها مؤثر عمل می‌کنند، در عرصه سیاست داخلی نیز با بهره‌گیری از رسانه‌ها جهت تحقق اهداف خود استفاده می‌کنند. با توجه به اینکه روحیه و شخصیت ملی یکی از عناصر قدرت ملی و امتیاز دولت‌ها محسوب می‌شود، رسانه‌های جمعی در به وجود آوردن ویژگی یکپارچگی ملی و ایجاد روحیه تلاش، استقامت، فداکاری، تعاون و غیره مؤثر است و همین عوامل می‌توانند باعث پیشرفت کشور و تحقق سیاست داخلی و خارجی دولت‌ها گردد.
تأثیر و ترغیب هم در زمان صلح و ثبات با به وجود آوردن روحیه سازندگی، کوشش همگانی و هم در زمان جنگ با ایجاد روحیه استقامت و پایداری، برنامه‌های تبلیغی علیه دشمن و له خود، موجب پیشبرد اهداف دولت‌ها می‌شود.
با بهره گرفتن از رسانه‌ها این امکان که رهبران سیاسی و سردمداران حکومتی و مملکتی بتوانند در شرایط حساس و خاص به‌طور مستقیم و قابل دسترسی یا ملت سخن بگویند، محقق می‌شود و پیام خود را با آن‌ها منتقل می‌نمایند. برنامه‌های تبلیغاتی یک کشور در شرایط بحران همچون جنگ و یا مواضعی که دولت قصد دارد تصمیمات بزرگ را به منصه ظهور برساند و نیاز به مشارکت مردمی است می‌تواند با تهییج روحیه و احساسات مذهبی و ملی، وسیله‌ای برای جذب مشارکت جوانان و حمایت آن‌ها باشد. در شرایط جنگ یکی از حربه‌های بسیار کارآمدی که کشورهای دو طرف جنگ در مقابل یکدیگر به کار می‌بندند، جنگ روانی علیه یکدیگر است که اگر درست به کار گرفته شود، می‌تواند بسیار قدرتمندتر از سلاح‌های جنگی باشد که این امر جز با بهره گرفتن از رسانه‌های جمعی متصور نیست.
«گراهام مورداک» و «پیتر گولدینگ»، دو تن از تئوری پردازان برجسته اقتصاد سیاسی، بر این باورند که مهم‌ترین جنبه گردش کار در رسانه‌ها، ایجاد سود است. پس نقطه آغاز اقتصاد سیاسی، ساختاربندی اقتصادی و صنعتی رسانه‌هاست. [۲۰۴]
واژه «پروپاگاندا» یا تبلیغ سیاسی از عبارت لاتین «congragatio de propaganda fild» به معنی «مجمع مروجین ایمان» گرفته شده است. این مجمع در سال ۱۶۲۲ از طرف کلیسای کاتولیک رم در اقدامی مبارزه‌جویانه علیه نهضت اصلاح دین تأسیس گردید. اهمیت پدیده پروپاگاندا در فاصله دو جنگ جهانی موجب شد تا نخستین ایده‌های تئوریک درباره تأثیرات رسانه‌های همگانی به وجود آید. لذا می‌توان ریشه‌های نظریه‌پردازی در دو حوزه مهم از ارتباطات را در همین اندیشه‌های اولیه درباره پروپاگاندا جستجو کرد. این دو حوزه عبارت‌اند از:

    1. تغییر نگرش و یافتن مؤثرترین فن برای ایجاد تغییر نگرش در مردم
    1. نظریه‌پردازی درباره تأثیرات عمومی رسانه‌های همگانی

کتاب کلاسیک لاسول که در سال ۱۹۲۷ تحت عنوان «تکنیک پروپاگاندا (تبلیغ سیاسی) جنگ جهانی اول» منتشر شد، نخستین کوششی است که به‌طور جدی از پروپاگاندا تعریف به عمل آورد. از نظر «لاسول» پروپاگاندا کوششی است که به منظور کنترل نظرها با بهره گرفتن از نمادهای مهم و یا از طریق بهره‌برداری از داستان‌ها، شایعات، گزارش‌ها و تصویرها و اشکال دیگر ارتباط‌جمعی صورت می‌گیرد. در سال ۱۹۳۷ لاسول تقریباً تعریف متفاوتی از پروپاگاندا ارائه داد. در این تعریف پروپاگاندا به معنی وسیع خود، عبارت است تکنیک اثرگذاری بر رفتار انسان از طریق سازمان‌دهی و یا دست‌کاری در واقعیت‌ها ممکن است در قالب‌های گفتاری، نوشتاری، تصویری و یا موسیقی باشد. تعریف‌هایی که لاسول پیشنهاد کرده است شامل بسیاری از آگهی‌های تجاری و همچنین مسائلی که تحت عنوان «ترغیب» مطرح‌شده است می‌گردد.
هرچند لاسول تصریح کرده است که هم آگهی‌های تجاری و هم روابط عمومی‌ها بخشی از رشته پروپاگاندا محسوب می‌شوند. پروپاگاندا گونه‌ای ارتباط است که در آن، اطلاعات هماهنگ و جهت‌دار برای بسیج افکار عمومی از طریق تبلیغات سیاسی پخش و فرستاده می‌شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...