حافظه فعال عبارت از اطلاعات فعلی موجود در حافظه است که برای حل مساله به کار برده می‌شود. حافظه فعال اطلاعات موجود حایل حسی، مدارهای مرور ذهنی و نیز آن چیزهایی را شامل می‌شود که در حافظه دایمی وجود دارد. در واقع حافظه فعال شامل اطلاعات ثبت شده در حافظه دایمی است که در حال حاضر در وضعیت به طور کامل فعال قرار گرفته‌اند؛ نمی‌توان گفت که کدام اطلاعات جزو حافظه فعال هستند زیرا هر گونه اطلاعاتی که برای تحلیل بیشتر فعال گردد در همان لحظه جزء حافظه فعال محسوب می‌گردد؛ پس می‌توان گفت که حافظه فعال بر تمامی اطلاعات موقتی دلالت دارد که فرد در هر لحظه مورد نظر به آنها دسترسی دارد (آندرسون[۹]، ۱۹۹۵). بدلی و هیچ[۱۰] (۱۹۷۴) حافظه فعال را روشی معرفی کردند که اطلاعات در حال کار و توجه روی آنها ذخیره می‌گردند (کالات ۲۰۰۷). حافظه فعال یکی از فرایندهای شناختی مهم است که زیربنای تفکر و یادگیری می‌باشد. این حافظه نقشی حساس در یادگیری خواندن و حساب‌کردن کودکان دارد، بدین ترتیب حافظه فعال نقش عمده‌ای را در ناتوانایی‌های یادگیری کودک ایفا می‌کند (دن[۱۱]، ۲۰۰۸).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

همان طور که در تعاریف ناتوانایی‌های یادگیری آمده است، این داﻧﺶآﻣﻮزان دارای ﺗﻮزﻳﻊ ﻫﻮش ﺑﻬﻨﺠﺎر ﻣﻲﺑﺎﺷﻨﺪ و در ﻫﺠﻲ ﻛﺮدن، ﺣﺴﺎب و ﺧﻮاﻧﺪن دارای ﻣﺸﻜﻼﺗﻲ هستند (هیمیان و برگر[۱۲] ۲۰۰۷). ﻧﺎﺗﻮاﻧﻲﻫﺎی ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺸﻜﻞ ﻋﺼﺐ‌ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻣﺸﻜﻼت ﺟﺪید در ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﺧﻮاﻧﺪن، رﻳﺎﺿﻴﺎت و ﻧﻮﺷﺘﻦ ﻫﻤﺮاه ﺑﻮده و ﺑﺎ ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ذﻫﻨﻲ ﻣﻮرد اﻧﺘﻈﺎر از ﻓﺮد ﻫﻤﺨﻮاﻧﻲ ﻧﺪارد (سیلور و همکاران، ۱۹۹۱). اختلال در زمینه‌های شناختی، پردازش اطلاعات و فکر کردن از ویژگی‌های عام کودکان ناتوان در یادگیری است. این ناتوانایی‌های شناختی شامل اختلال در حافظه، توجه و تفکر راهبردی است. تحقیقات انجام شده (هالاهان و کافمن[۱۳]، ۱۹۸۵) نشان می‌دهند که بیشتر کودکان ناتوان یادگیری با اختلال جدی در حافظه مواجه هستند اما علت اصلی اختلال حافظه در دانش آموزان با ناتوانی یادگیری به ناتوانی آنان در چگونگی به خاطر سپردن اطلاعات است نه ضعف در توان هوشی ایشان (به نقل از افروز، ۱۳۸۵).
در مورد هوش این کودکان می‌توان گفت که بیشتر پژوهش‌های روانشناختی و آموزشی و تعاریف ناتوانایی‌های یادگیری بر دیدگاه سنتی تاکید دارند و تفاوت بین هوشبهر و پیشرفت تحصیلی را به عنوان ملاک تشخیص مطرح می‌کنند که در این تعاریف وجود متوسط تا بالای متوسط ذکر شده است (مرسر[۱۴]، ۱۹۷۷). به طور معمول دانش آموزان با ناتوانی یادگیری از هوش متوسط یا بالاتر برخوردارند ولی در شرایط به تقریب یکسان آموزشی نسبت به دانش آموزان دیگر عملکرد تحصیلی ضعیف‌تری نشان می‌دهند و علی‌رغم قرار داشتن در محیط آموزشی مناسب و نیز فقدان ضایعات بیولوژیکی بارز و عدم مشکلات اجتماعی و روانی حاد، با داشتن هوش متوسط قادر به یادگیری در زمینه‌های خاصی (خواندن، نوشتن و محاسبه) نمی‌باشند (کاراند، ماهاجان و کالکارنی[۱۵]، ۲۰۰۹). ﺗﻮﺟﻪ ﻳﻜﻲ از ﻣﻬﻢﺗﺮﻳﻦ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎی ﻋﺎﻟﻲ ذﻫﻦ اﺳﺖ و ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ ﻳﻜﻲ از ﺟﻨﺒﻪﻫﺎی اﺻﻠﻲ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ در ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻫﻮش، ﺣﺎﻓﻈﻪ و ادراک ﻧﻴﺰ ﻧﻘﺶ ﻣﻬﻤﻲ دارد. ﻧﺎرﺳﺎﻳﻲ ﺗﻮﺟﻪ ﻳﻜﻲ از ﻫﺴﺘﻪﻫﺎی اﺻﻠﻲ ﻧﺎﺗﻮاﻧﻲﻫﺎی یادگیری اﺳﺖ (سوانسون و ژرمن[۱۶] ۲۰۰۶).
ﺣﺎﻓﻈﻪ ﺑﻪ وﻳﮋه حافظه فعال نیز به عنوان یکی از عوامل مهم در امر یادگیری اﺳﺖ (ماسورا[۱۷]، ۲۰۰۶). به طوری که اختلال در کارکردهای حافظه، (برای مثال نقص در حافظه کوتاه‌مدت، حافظه کاری و نقص خفیف در رمزگردانی و راهبردهای شناختی و فراشناختی) از دیگر ویژگی‌های مهم دیگر کودکان دارای ناتوانی یادگیری است (تارویان، نیکلسن و فاوست[۱۸]، ۲۰۰۷). دو حوزه حافظه کاری به این صورت تعریف می‌شوند: اندوزش توانایی نگهداری اطلاعات در ذهن حین انجام تکالف پیچیده و پردازش توانایی نظارت بر عملکرد و ارزیابی پردازش‌های شناختی (علیزاده، ۱۳۸۵). معلمان و والدین به خوبی آگاه هستند که دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری مشکلاتی را در به خاطرآوری تکالیف دارند. مشکلات واقعی در حافظه در این دانش آموزان در یافته‌های پژوهشی متعدد نیز تایید شده است. این دانش آموزان حداقل در دو نوع حافظه یعنی حافظه کوتاه مدت و حافظه کاری با مشکلاتی مواجه هستند (سوانسون و ساچز-‌لی[۱۹]، ۲۰۰۱). مشکلات در حافظه کوتاه مدت شامل مشکلات در به خاطرآوری اطلاعات در مدت کوتاه بعد از دیدن یا شنیدن نمی‌باشد. به عنوان مثال افراد مبتلا به ناتوانی یادگیری در تکرار فهرستی از کلماتی که به صورت دیداری یا شفاهی ارائه می‌گردد، با مشکلاتی مواجه هستند. مشکلات در حافظه کاری بر توانایی شخص برای حفظ یا نگهداری اطلاعات در ذهن در حین انجام خودانگیخته یک تکلیف شناختی دیگر تاثیر می‌گذارد. تلاش برای به خاطر آوردن یک آدرس در حین گوش دادن به دستورات در زمینه چگونگی رسیدن به آن یک نمونه از حافظه کاری است (حسین‌خانزاده، ۱۳۹۲). مشکلات ادراکی و شناختی از دستگاه‌های بینایی، شنوایی و لامسه ناشی می‌شود. وجود مشکل در ادراک بینایی رابطه نزدیکی با ناتوانی یادگیری دارند. این افراد در حوزه ادراک شنیداری، ترکیب شنیداری، حافظه شنیداری و تداعی شنیداری مشکل دارند (مرسر، ۱۹۷۷).
از جمله عوامل بیان شده در سبب‌شناسی اختلال خواندن این است که کودکانی که مشکلات خواندن دارند، دارای نقایصی در مهارت‌های پردازش نظا‌م‌آوایی هستند. نقص اصلی کودکان دچار اختلالات خواندن در حوزه کاربرد زبان است. ویژگی‌های تشخیصی این اختلال عبارتند از: مشکلاتی در فراخوانی و به خاطر آوردن و ردیف کردن حروف و کلمات چاپی، پردازش ترکیب‌های پیچیده دستوری و استنباط (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۷). ﺣﺎﻓﻈﻪ و ﺧﻮاﻧﺪن در ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻧﺰدﻳﻚ با ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻇﺮﻓﻴﺖ ﻧﺎﻛﺎﻓﻲ ﺣﺎﻓﻈﻪ ﻓﻌﺎل ﻳﺎ ﺳﺎزﻣﺎﻧﺪﻫﻲ ﺿﻌﻴﻒ ﺣﺎﻓﻈﻪ ﺑﻠﻨﺪﻣﺪت ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﻣﺸﻜﻼت ﺧﻮاﻧﺪن ﻳﺎ درک ﻣﻄﻠﺐ خواندن را اﻳﺠﺎد کند. ﺣﺎﻓﻈﻪ ﻓﻌﺎل ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﺣﻔﻆ اﻃﻼﻋﺎت در ذﻫﻦ در ﻳﻚ ﻟﺤﻈﻪ ﻣﻌﻴﻦ را ﺗﺤﺖ ﺗاﺛﻴﺮ ﻗﺮار می‌دﻫﺪ و ﺣﺎﻓﻈﻪ ﺑﻠﻨﺪﻣﺪت را در ﻃﻮل ﺧﻮاﻧﺪن ﻓﻌﺎل ﻣﻲﻛﻨﺪ. ﻣﺸﻜﻼت ﺣﺎﻓﻈﻪ ﻓﻌﺎل ﺑﻪوﻳﮋه ﻣﺎﻧﻊ ﭘﺮدازش ﺳﺎﺧﺖ ﺟﻤﻠﻪ ﻃﻮﻻﻧﻲ و درک آن می‌شود (نومینن[۲۰]، ۲۰۰۲).
امروزه پذیرفته‌ترین دیدگاه این است که نارساخوانی می‌تواند بخشی از پیوستار اختلالات زبان بشمار آید. در واقع شواهد همگرا در حمایت از نظریه‌های خاص‌تر وجود دارد مبنی بر این که نارساخوانان نقص پردازش گفتاری دارند (هلم و اسنولینگ، ۱۹۹۲). با توجه به مشکلات و ویژگی‌های کودکان و دانش آموزان نارساخوان که در بالا آمده است، این طور به نظر می‌رسد که این کودکان در کارکردهای اجرایی و حافظه فعال خویش مشکل دارند. وجود حافظه فعال برای فرایندهای زبانی نظیر درک گفتگو و خواندن متن ضروری است. وقتی متنی برای درک کردن خوانده می‌شود، بیشتر بایستی مطالب تازه به برخی مطالب پیشین در آن به طور آگاهانه مرتبط گردد. به نظر می‌رسد این ربط دادن مطالب تازه به مطالب پیشین در حافظه فعال صورت می‌گیرد زیرا کسانی که گنجایش حافظه فعال آنها بیشتر است در آزمون‌های خواندن برای درک مطلب، نمرات بهتری کسب می‌کنند (دانمن و کارپنتر، ۱۹۸۰، جاست و کارپنتر، ۱۹۹۲، به نقل از اتکینسون، ترجمه براهنی، ۱۳۸۴).
بحث و بررسی جایگاه و نقش حافظه در اندوزش و پردازش اطلاعات و رابطه آن با راهبردهای یادگیری، به ویژه خواندن مورد توجه جدی متخصصان یادگیری قرار دارد، زیرا تمام یادگیری‌ها مستلزم وجود حافظه است. نورمن در نوشته‌های خود بر روابط بین یادگیری، حافظه و عملکرد تاکید می‌ورزد و معتقد است یادگیری و یادآوری بسیار به هم نزدیک هستند (هرگنهان و السون، ترجمه سیف، ۱۳۸۵)؛ بنابراین توجه به کیفیت و کارایی حافظه، به ویژه حافظه فعال افراد نارساخوان، بی‌گمان می‌تواند از جنبه‌هایی بر کیفیت و کارایی آموزشی و نحوه طراحی و ارائه مواد آموزشی که هدف نهایی همه آنها تسهیل یادگیری و کاهش مشکلات تحصیلی و خواندن است، اثرات مثبت به جای بگذارد. بدین ترتیب پژوهش حاضر در واقع در صدد پاسخ‌دهی به این مساله اساسی است که آیا نرم‌افزار ان‌بک بر بهبود عملکرد حافظه فعال کودکان نارساخوان موثر است یا خیر؟

اهمیت و ضرورت پژوهش

ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﻓﻌﺎﻟیت‌های ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻫﻮﺷﻤﻨﺪﺍﻧﻪﺍﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻳﺎﺩ ﻣﻲﮔﻴﺮﺩ. ﻣﻬﺎﺭﺗﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﭘﻴﺶ‌ﻧﻴﺎﺯﻫﺎﻱ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﻲ ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻣﺎﻫﺮ ﺷﺪﻥ ﺩﺭ ﻫﻤه ﺍﺑﻌﺎﺩ ﺁﻥ ﻣﺴﺘﻠﺰﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻃﻮﻻﻧﻲ ﺍﺳﺖ. ﻛﻨﺶهای ﭘﻴﭽﻴﺪه ﺫﻫﻨﻲ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺯﺑﺎﻥ ﻭ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﺍﺯ ﺯﻭﺍﻳﺎﻱ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﻲ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪﺍﻧﺪ. ﻫﺮ ﮔﺎﻩ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻃﺒﻴﻌﻲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻳﻚ ﺭﻭﻱ ﺳﻜﻪ ﺑﻨﮕﺮﻳﻢ ﺍﺧﺘﻼﻝ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﺭﻭﻱ ﺩﻳﮕﺮ ﺁﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ. ﺩﺭ ﺳﺎل‌هاﻱ ﺍﺧﻴﺮ ﺗﺤﻮﻝ ﭼﺸﻤﮕﻴﺮﻱ ﺩﺭ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺕ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻭ ﻧﺎﺭﺳﺎﺧﻮﺍﻧﻲ ﺻﻮﺭﺕ ﮔرﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﭘﮋﻭهش‌ها ﺍﺑﻌﺎﺩ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻧﺎﺭﺳﺎﺧﻮﺍﻧﻲ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺟﻨﺒﻪﻫﺎﻱ ﺯﻳﺴﺘﻲ-عصبی، ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﻭ آﻣﻮﺯﺷﻲ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻮﺩﻩﺍﻧﺪ ﺗﺎ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﻨﺎﺳﺒﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﺒﻴﻴﻦ ﻭ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎﺕ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺍﺧﺘﻼﻝ به وﻳﮋﻩ ﺩﺭ ﺣﻮﺯﻩﻫﺎﻱ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺍﻳﻦ ﺍﺧﺘﻼﻝ ﻭ ﻣﺒﺎﻧﻲ ﺯﻳﺴﺘﻲ ﻭ ﻋـﺼﺒﻲ ﺁﻥ، ﺭﻭش‌های ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﺯﻭﺩ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻭ ﺭﺷﺪ ﺑﺮﻧﺎمهﻫﺎﻱ ﺩﺭﻣﺎﻧﻲ ﻭ ﺗﺮﻣﻴﻤﻲ ﻣـوﺛﺮﺗﺮ ﺑﻴﺎﺑﻨﺪ (احمدئناه و پاکادانایا، ۱۳۸۶).
در مدارس، خواندن ساعات زیادی را به خود اختصاص می‌دهد و چنانچه دانش آموزان در خواندن دشواری داشته باشند برای موفقیت در سایر دروس با مشکلات فزاینده‌ای روبرو خواهند شد (شایان، ۱۳۸۶). نارساخوانی یکی از مسایل حاد آموزشگاهی و یکی از علل عمده سازش نایافتگی‌های دوره تحصیل است و عواقبی جدی از نظر آموزشگاهی به دنبال دارد، زیرا دانش‌آموز علیرغم داشتن بهره هوشی بهنجار، خواندن را درست یاد نمی‌گیرد و به طور عملی نمی‌تواند با کلاس همراه گردد. در بسیاری از موارد به این دانش آموزان برچسب عقب‌ماندگی ذهنی یا سازش نایافتگی می‌زنند و آنها را به مدارس ویژه کودکان عقب‌مانده ذهنی می‌فرستند و این امر باعث تثبیت این دانش آموزان در این مدارس می‌شود و انگیزه توانا بودن در این دانش آموزان تقلیل می‌شود (پاشاپور و یاوریان، ۱۳۷۹).
خواندن دریچه‌ای به سوی یادگیری است. سهولت در درک و استفاده از زبان نوشتاری همیشه پیش‌نیاز و برای اکتساب دانش موثر بوده و آن به گونه فراوانی در اطلاعات اجتماعی امروزه اهمیت می‌یابد. خواندن در زندگی روزمره نیز نقش مهمی را ایفا می‌کند و نداشتن مهارت کافی در خواندن، در توانایی استقلال، وضعیت اقتصادی افراد، درک مطلب و اطلاعات عمومی آنها از دنیای پیرامون تداخل ایجاد می‌کند. در جهان معقول و تنوع پذیر کنونی، اگر کسی حتی صرفا برای مدت زمان کوتاهی شرایط خواندن را از دست بدهد و نتواند این دگرگونی‌ها را پیگیری نماید، دچار ضرر و زیان جبران‌ناپذیری می‌شود به همین دلیل توجه به توان خواندن و یادگیری حایز اهمیت است (شایان، ۱۳۸۶). اختلال خواندن مهمترین دلیل عدم موفقیت دانش آموزان در مدرسه است. خواندن پایه مشترک موفقیت در تمامی زمینه‌های تحصیلی است و لذا لازم است که بیش از پیش برای فراگیری آن اهمیت قایل شویم و پژوهش در مورد دانش آموزانی که دارای نارسایی یادگیری ویژه هستند از اهمیت خاصی برخوردار است (ریاحی، ۱۳۸۷).
ﻓﺮض ﺑﺮ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ اﻓﺮاد ﻧﺎرﺳﺎﺧﻮان در اﺳﺘﻔﺎده از رﻣﺰﻫﺎی واج‌ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﻧﺎﻛﺎرآﻣﺪ ﺑﻮده و اﺣﺘﻤﺎﻻ ﻇﺮﻓﻴﺖ ﺣﺎﻓﻈﻪ ﻓﻌﺎل واج‌ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ آنها ﻣﺤﺪود اﺳﺖ. به نظر ﻣﻲرﺳﺪ این اﻓﺮاد ﻓﺎﻗﺪ راﻫﻜﺎرﻫﺎی ﺑﺴﻨﺪه ﺑﺮای ﺗﻜﺮار و رﻣﺰﮔﺮداﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ اﻳﻦ اﻣﺮ ﺑﻪ ﻛﺎﺳﺘﻲ در رﻣﺰﮔﺮداﻧﻲ اﻃﻼﻋﺎت ﺟﺪﻳﺪ در ﺗﻤﺎم زﻣﻴﻨﻪﻫﺎ از ﺟﻤﻠﻪ ﺧﻮاﻧﺪن ﻣﻨﺠﺮ ﻣﻲﺷﻮد (کرامر، نی و دلیس[۲۱]، ۲۰۰۰). ﻋﻼوهﺑﺮاﻳﻦ، ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻣﺘﻌﺪد ﻧﺸﺎن ﻣﻲدﻫﺪ ﻛﻪ ﻧﻘﺺ ﺑﺨﺶ اﺟﺮاﻳﻲ در ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﺎ اﺧﺘﻼل در ﭘﺮدازش واج‌ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ، ﻣﻤﻜﻦ است ﻧﻘﺶ ﺑﻴﺸﺘﺮی در ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺿﻌﻴﻒ ﺣﺎﻓﻈﻪ ﻓﻌﺎل در اﻓﺮاد نارساخوان داشته باشد.
اختلال نارساخوانی می‌تواند با نشانگان مختلف همراه باشد، چرا که زبان نقش اساسی در مهار رفتار ایفا می‌کند. نتایج آزمایش‌های روگل[۲۲] (۱۹۷۴) در زمینه بهره هوشی کودکان نارساخوان نشان می‌دهد که گروه کودکان نارساخوان در خرده آزمون‌های حساب، رمزگردانی پیام‌ها، دانش عمومی و حافظه کوتاه‌مدت برای حفظ نشانه‌ها (نیمرخ ACID[23]) معمولا امتیاز کمتری به دست می‌آورند. درون‌داد، حافظه، یکپارچه‌سازی، برون‌داد، چهار مرحله تبیین فرایند یادگیری بر مبنای نظام پردازش‌گری اطلاعات هستند که ناتوانی در انجام این مراحل فرایند اختلال یادگیری را تبیین می‌کند. افراد مبتلا به اختلال یادگیری، به طور معمول حافظه درازمدت مناسب و اختلال در حافظه کوتاه‌مدت دارند (افروز، ۱۳۸۵).
همان طور که گفته شد اختلال در حافظه از عوامل همراه با ناتوانی یادگیری به ویژه نارساخوانی می‌باشد. ارائه راه‌کارهای موثر یادگیری از طرف روانشناسان معاصر، بیانگر نقش و اهمیت حافظه فعال و راهبردهای یادگیری در تسهیل فرایند یادگیری است. روانشناسان تربیتی بر این باورند، پی‌بردن به نقش تعیین کننده حافظه فعال در یادگیری و دیگر تکالیف پیچیده شناختی و نیز استفاده درست از راهبردهای یادگیری در کتاب‌های درسی در طول مطالعه، به دانش آموزان کمک خواهد کرد که بیشتر و بهتر یاد بگیرند. به واسطه استفاده کردن از محتویات دستگاه‌های اندوزش حافظه متعدد، حافظه فعال ما را قادر به یادگیری می‌کند (اسد زاده، ۱۳۸۸).
پژوهش‌های انجام شده نشان می‌دهند حافظه فعال نقش کلیدی در فعالیت‌های یادگیری دانش آموزان در طول سال‌های مدرسه به عهده دارد و این حمایت تا بزرگسالی نیز ادامه می‌یابد، زیرا حافظه فعال با وجود داشتن یک ظرفیت یا گنجایش محدود، هم وظیفه ذخیرهسازی اطلاعات و هم وظیفه پردازش اطلاعات را به عهده دارد (گترکول[۲۴] و همکاران، ۲۰۰۶). پژوهش‌های پیکرینگ[۲۵] و گترکول (۲۰۰۱)، گترکول (۲۰۰۴)، آلووی[۲۶]، گترکول و لامنت[۲۷] (۲۰۰۶)، و گترکول (۲۰۰۸) نشان می‌دهند حافظه فعال با یادگیری و پیشرفت تحصیلی رابطه دارد و ضعف حافظه فعال می‌تواند در ایجاد مشکلات یادگیری موثر باشد؛ همچنین، پژوهش توازنی[۲۸] و همکاران (۲۰۰۶) حاکی از آن است که بهبود و پیشرفت در عملکرد حافظه فعال از اثر تمرین، با راهبردهای یادگیری ارتباط مستقیم دارد و می‌تواند عملکرد حافظه را به سطح مطلوب برساند. دویل[۲۹](۱۹۷۹) نشان داده که وقتی از آزمون‌های هنجارگزینی شده هوش در ارزیابی کودکان بهنجار و نارساخوان استفاده می‌شود به طور معمول نارساخوان‌ها در آزمون‌های ارزشیابی حافظه کوتاه‌مدت به خوبی موفق نمی‌شوند (دادستان، ۱۳۷۹). در تحقیقات بسیاری ضعف حافظه فعال دانش آموزان ناتوان یادگیری به خصوص نارساخوان مورد تایید قرار گرفته است (نظام‌آبادی و همکاران؛ ۱۳۸۱؛ شیران و برزنیس، ۲۰۱۱). بر اساس تحقیقات اسپیرونلی و همکاران (۲۰۰۸)، در مطالعه‌ای با تصویر برداری از مغز نارساخوانان در هنگام خواندن، نقایصی را در حافظه فعال کلامی و بد عملکردی‌هایی در لوب پیشانی-گیجگاهی و پیشانی-آهیانه‌ای نشان دادند. بال و اسکریرف (۲۰۰۱) نشان داده‌اند که کودکانی که ریاضیات آنها ضعیف است، در کارکردهای اجرایی از جمله بازداری پاسخ و حفظ اطلاعات در حافظه فعال دچار مشکلات زیادی هستند. عملکرد ﻛﻮدﻛﺎن ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ نارساخوانی، از ﻧﻈﺮ ﺣﺎﻓﻈﻪ ﻓﻌﺎل بسیار ﺿﻌﻴﻒتر از کودکان عادی اﺳﺖ (میرمهدی و همکاران، ۱۳۸۸). همچنین پژوهش‌های بسیاری نشان می‌دهد ﻛﻪ ﻣﻲﺗﻮان ﺑﺎ آﻣﻮزش، ﻇﺮﻓﻴﺖ اﻳﻦ ﺣﺎﻓﻈﻪ را اﻓﺰاﻳﺶ داد. ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻣﻐﺰی ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﺣﺎﻓﻈﻪ ﻓﻌﺎل ﺑﻌﺪ از آﻣﻮزش در اﻳﻦ ﺣﺎﻓﻈﻪ اﻓﺰاﻳﺶ ﻣﻲﻳﺎﺑﺪ. ﻣﺪاﺧﻼت ﺑﺮای ﺣﺎﻓﻈﻪ ﻓﻌﺎل ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ آﻣﻮزش راﻫﺒﺮدﻫﺎی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ اﻳﻦ ﺣﺎﻓﻈﻪ اﺳﺖ (آقابابایی و عابدی، ۱۳۸۹).
ﺑﺮﺧﻲ ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎ ﻧﺸﺎن ﻣﻲدﻫﻨﺪ ﻛﻪ اﻓﺮاد نارساﺧﻮان، ﻣﻬﺎرتﻫﺎی ﺿﻌﻴﻒ‌ﺗﺮ در ﺣﺎﻓﻈﻪ ﻓﻌﺎل ﻛﻼﻣﻲ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺣﺎﻓﻈﻪ ﻓﻌﺎل دﻳﺪاری-ﻓﻀﺎﻳﻲ ﻧﺸﺎن ﻣﻲدﻫﻨﺪ (ﭼﻴﺎﭘﻪ، ﻫﺎﺷﺮ و سیگل[۳۰]، ۲۰۰۰؛ برونسان و همکاران، ۲۰۰۲؛ جفریز و اورات[۳۱]، ۲۰۰۴؛ سوانسون، هووارد و سائز، ۲۰۰۶). حافظه، به خصوص حافظه فعال یکی از فرایندهای شناختی اصلی برای تفکر و یادگیری است. اگر چه با استناد به متون علمی و دانشگاهی دانش آموزان ناتوان یادگیری دارای مشکلات معنادار در حافظه فعال هستند، اما بیشتر پژوهش‌های صورت گرفته در این زمینه روی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی بوده و در مورد حافظه فعال دانش آموزان نارساخوان مطالعات کمی صورت گرفته است. آموزش نرم‌افزار ان‌بک با توجه به تمرکزی که بر تقویت توجه، سرعت، دقت و اندوزش دارد، در امر غنی‌سازی و بهبود حافظه فعال بسیار موثر است. در این پژوهش سعی شده است که تاثیر آموزش نرم‌افزار ان‌بک بر بهبود حافظه فعال دانش آموزان نارساخوان بررسی گردد. در صورت کارآیی این نرم‌افزار، می‌توان از آن به عنوان راهکاری برای افزایش حافظه فعال بهره برد که به نوبه خود می‌تواند برای شخص نارساخوان و خانواده‌اش و همین طور مربیان و معلمان مفید باشد. همچنین انجام این پژوهش می‌تواند راهگشایی برای انجام تحقیقات وسیع‌تر در حوزه دانش آموزان نارساخوان باشد.

هدف‌های پژوهش

هدف کلی

هدف کلی از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش نرم‌افزار ان‌بک بر بهبود حافظه فعال دانش آموزان نارساخوان است.

هدف‌های جزیی

۱- بررسی اثربخشی آموزش نرم‌افزار ان‌بک بر بهبود حافظه فعال دانش آموزان نارساخوان
۲- بررسی اثربخشی آموزش نرم‌افزار ان‌بک بر بهبود توانایی خواندن دانش آموزان نارساخوان

فرضیه‌ها

۱- آموزش نرم‌افزار ان‌بک موجب بهبود حافظه فعال دانش آموزان نارساخوان می‌گردد.
۲- آموزش نرم‌افزار ان‌بک موجب بهبود توانایی خواندن دانش آموزان نارساخوان می‌گردد.

معرفی متغیرهای پژوهش

متغیر مستقل: آموزش نرم‌افزار ان‌بک
متغیرهای وابسته: حافظه فعال، توانایی خواندن
متغیرهای کنترل: هوش، جنسیت، سن، مقطع تحصیلی

تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

تعریف مفهومی نرم‌افزار ان‌بکیک ابزار تقویت حافظه فعال اجرایی استاندارد در علوم عصب‌شناختی است که محرک‌های دیداری و شنیداری گوناگون را به طور همزمان به آزمودنی ارائه می‌دهد (جگی[۳۲] و همکاران، ۲۰۱۰).
تعریف عملیاتی نرم‌افزار ان‌بکدر تکلیف ان‌بک، آزمودنی با موجی از محرک‌ها روبرو می‌شود و آزمودنی باید تصمیم بگیرد که آیا محرک ارائه شده با آن محرکی که در n (از ۰ تا ۱۲) دفعه قبل ارائه شده بود، یکسان است یا خیر؟ تمرکز این نرم‌افزار بر دو بعد اندوزش و پردازش حافظه فعال می‌باشد.
تعریف مفهومی حافظه فعالحافظه فعال را می‌توان سیستمی برای ذخیره‌سازی موقت و دستکاری اطلاعات در خلال حواس‌پرتی یا پردازش همزمان اطلاعات تعریف کرد که برای فرایندهای شناختی پیچیده همچون خواندن و حل مساله ضروری است و نیز می‌توان به عنوان یک فضای کاری ذهنی با ظرفیت محدود درک شود (کانوی و گتز[۳۳]، ۲۰۱۰). حافظه فعال چهار مولفه را در بر دارد: الف) حلقه آوایی/گویشی که کار نگهداری موقت اطلاعات کلامی یا اطلاعات وابسته به گفتار را انجام می‌دهد؛ ب) صفحه ثبت اطلاعات دیداری-فضایی که این امکان را می‌دهد تا اطلاعات دیداری و فضایی را نگهداری و دستکاری شود؛ ج) عامل هماهنگ‌ساز مرکزی که یک نظام توجهی و هشیار است که وظیفه کنترل، نظارت و هماهنگی ورود و خروج اطلاعات از دو زیر نظام دیگر یعنی، حلقه آوایی و صفحه ثبت اطلاعات دیداری-فضایی را بر عهده دارد و د) انباره رویدادی که یک خرده نظام با ظرفیت محدود است که اطلاعات چند وجهی را ذخیره و به صورت یک میانجی‌گر بین حافظه فعال و حافظه بلندمدت عمل می‌کند (مدین و هکماران، ۲۰۰۴؛ رایدینگ[۳۴] و همکاران، ۲۰۰۳؛ بدلی، ۲۰۰۰).
تعریف عملیاتی حافظه فعالبرای اندازه‌گیری حافظه فعال در این پژوهش از نرم‌افزار سنجش حافظه کاری دانیمن و کارپنتر (۱۹۸۱) استفاده شده است که شامل دو خرده آزمون اندوزش و پردازش می‌باشد.
تعریف مفهومی نارساخوانیاختلال خواندن یا نارساخوانی با کم‌توانی فرد برای شناخت واژه‌ها، خواندن کند و نادرست و فهم ضعیف، علی‌رغم داشتن هوش بهنجار یا نقص حسی قابل ملاحظه مشخص می‌شود. خصوصیت عمده اختلال خواندن، عملکرد آشکارا ضعیف در مهارت خواندن است که پایین‌تر از هوش فرد است (کاپلان وسادوک، ۲۰۰۷، ترجمه پورافکاری، ۱۳۸۸).
تعریف عملیاتی نارساخوانیبرای اطمینان از تشخیص اختلال نارساخوانی از آزمون توانایی خواندن و نارساخوانی کرمی نوری و مرادی (۱۳۸۴) استفاده شد که شامل ۱۰ خرده آزمون است: خواندن کلمات، زنجیره کلمات، آزمون قافیه، نامیدن تصاویر، درک متن، درک کلمات، حذف آواها، خواندن ناکلمات و شبه کلمات، آزمون نشانه‌های حرف و آزمون نشانه‌های مقوله.

متغیرهای کنترل

هوشضریب هوشی آزمودنی‌های پژوهش بین ۸۵ تا ۱۱۵ بوده است.
جنسیتجامعه آماری پژوهش را آزمودنی‌های پسر تشکیل می‌دادند.
سنآزمودنی‌های پژوهش در محدوده سنی ۸-۱۱ سال انتخاب شدند.
مقطع تحصیلیآزمودنی‌های پژوهش کلاس دوم تا پنجم بودند.

فصل دوم

پیشینه پژوهش

پیش‌درآمد

در این فصل به پیشینه پژوهش پرداخته می‌شود. بدین ترتیب، ابتدا به گستره نظری متغیرهای پژوهش شامل ناتوانایی‌های یادگیری، نارساخوانی و حافظه فعال پرداخته شده و سپس پیشینه تحقیقات در دو بخش خارجی و داخلی ارائه شده و در نهایت جمع‌بندی لازم صورت می‌گیرد.

بخش اول: گستره نظری ناتوانایی‌های یادگیری

در ۶ آوریل، ۱۹۶۳ اصطلاح ناتوانایی‌های یادگیری توسط پروفسور ساموئل کرک و همکاران در جلسه‌ای با حضور والدین و متخصصین در شیکاگو مطرح شد (گیولینی و پیرنالو[۳۵]، ۲۰۰۸)؛ در واقع یکی از مشهورترین افراد در ناتوانایی‌های یادگیری ساموئل کرک است. کِرک[۳۶] (۱۹۶۳) این اختلال را به عنوان ناتوانی یادگیری نامگذاری می‌کند و ضمن توصیف مشکلات کودکان، بین کودکان عقب‌مانده ذهنی و کودکان عقب‌مانده در یادگیری تمایز قایل می‌شود (کلب، ۱۹۹۶؛ به نقل از خداپناهی، ۱۳۹۲)، وی بعدها در فعالیت کاری خود به ناتوانایی‌های زبانی کودکان علاقمند شد و اصطلاح ناتوانی را در طول سخنرانی خود برای گروهی از والدین در اولین کنفرانس انجمن کودکان با ناتوانایی‌های یادگیری در سال ۱۹۶۳ به کار برد. کرک در این سخنرانی پیشنهاد کرد که ناتوانی یادگیری اصطلاحی است برای اشاره به کودکانی که دارای مشکلاتی در مدرسه هستند، اما نمی‌توان آنها را به عنوان افراد دارای اختلال هیجانی یا کم‌توان ذهنی در نظر گرفت؛ کرک (۱۹۶۳) بیان کرد: «اصطلاح (ناتوانی یادگیری) را برای توصیف گروهی از کودکانی که اختلال‌هایی در رشد زبان، گفتار و خواندن دارند، به کار برده‌ام. در این گروه، کودکانی با معلولیت‌های حسی همچون نابینایی یا ناشنوایی را نگنجانده‌ام، زیرا ما روش‌های مدیریت و آموزش ناشنوا و نابینا را داریم، همچنین کودکانی که عقب‌ماندگی ذهنی دارند را در این گروه قرار نداده‌ام» (به نقل از هالاهان و همکاران، ۲۰۰۵، ترجمه علیزاده و همکاران، ۱۳۹۰).
مفهوم ناتوانی یادگیری از حیطه‌های مختلفی چون پزشکی، روانشناسی و آموزش و پرورش تاثیر گرفته است. بر این اساس تعریف و تبیین علل آن نیز از مبانی نظری مختلف متاثر شده است، در نتیجه تا کنون تعاریف متفاوتی ارائه شده‌اند. علی‌رغم تفاوت‌هایی که میان تعاریف جاری وجود دارد اغلب آنها در مواردی که در پی می‌آیند مشترک هستند:
۱- وجود تفاوت معنادار بین سطح پیشرفت واقعی و مورد انتظار

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...