یکی از وظایف اصلی مدیران پس از جذب و بهسازی نیروی حفظ و نگهداشت منابع انسانی است . به همین منظور صاحب نظران از سه فرایند برنامه ریزی نیروی انسانی متشکل از : جذب،بهسازی،(آموزش) و حفظ نگهداشت منابع انسانی مهمترین آن را که فرایند حفظ و نگهداشت است ،ذکر نموده اند .در صورتی که سازمانی در صورت جذب و بهسازی نیروی کار موفق شود ، ولی در حفظ و نگهداشت آن کوتاهی نماید و بنا به دلایلی زمینه های افت نیروی انسانی موجودش را فراهم نمایددر نیل به اهداف خود دچار شکست خواهد شد .به عبارتی، حتی اگر کارمند یابی ، انتخاب آموزش و سایر اقدامات پرسنلی به نحو شایسته انجام شود ، ولی توجه کافی به فرایند نگهداشت نگردد ،نتایج حاصل از اعمال مدیریت چندان چشمگیر نخواهد بود .
. نظام نگهداری منابع انسانی ابعاد متعددی را شامل می‌شود که می‌توان آنها را به دو دسته تقسیم نمود: دسته اول در رابطه با حفظ و تقویت جسم کارکنان است مانند برقراری بهداشت و ایمنی در محیط کار، اجرای برنامه‌های ورزش و تندرستی و بعضی خدمات مشابه. دسته دوم شامل مواردی است که تقویت‌کننده روحیه علاقمندی کارکنان به کار و محیط کار می‌باشد مانند خدمات بیمه و بازنشستگی و خدمات پرسنلی. در صورت داشتن توجه و بکارگیری این موارد امنیت شغلی در کارکنان ایجاد شده و به رضایت شغلی آنها منتهی می‌شود که این امر خود از اهمیت بسزایی برخوردار است
۲-۱-۱مدیریت چیست؟
سازمان برای نیل به مقاصد خود و جهت دادن به فعالیتهای کارکنان در راستای هدفهایش به سرپرستی، نظارت، هماهنگی و هدایت نیاز دارد. مجموعۀ وظایفی که رفتار و فعالیت سازمان را در مسیر هدف تنظیم، تصحیح،تقویت و راهنمایی می کند مدیریت نامیده می شود. همۀ سازمانهای رسمی برای استمرار و تداوم فعالیت خود به مدیریت نیاز دارند. فقدان مدیریت موجب ناهماهنگی،انحراف از هدف، اتلاف وقت و انرژی می شود و سازمانها را به نابسامانی و از هم پاشیدگی می کشاند.( عشاقی،۲۵:۱۳۹۱)

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

سازمان و مدیریت لازم و ملزوم یکدیگرند ، وجود یکی بدون دیگری بی معناست . مدیر در سازمان فعالیت می کند و هیچ سازمانی از مدیریت بی نیاز نیست. (فیصی ، ۱۳۸۷ :۸)
۲-۱-۲ تعریف مدیریت
برای مدیریت تعریفهای گوناگونی از ابعاد مختلف ارائه شده است . اگر مدیریت فرایندی باشد که مدیر برای تحقق هدفهای سازمان آن را پی می گیرد،تعریف فرآیندی ارائه می گردد. فرایند به معنای شیوۀ نظام یافتۀ اجرای فعالیتهاست.
مدیریت عبارت است از فرایند برنامه ریزی،سازماندهی ، هدایت و نظارت بر کار اعضای سازمان و کاربرد کلیۀ منابع قابل دسترسی به هدفهای تعیین شدۀ سازمان .
مدیریت به عنوان «هنر انجام دادن کارها به وسیلۀ دیگران» نیز تعریف شده است. زیرا مدیران با اتخاذ تدابیری برای انجام کارها توسط دیگران و نه شخص مدیر به اهداف سازمان نایل می شوند. ( فیصی ، ۹:۱۳۸۷)
۲-۱-۳ ابعاد مدیریت منابع انسانی
شکل شماره (۱-۲) ابعاد مختلف مدیریت منابع انسانی را در چار چوب یک سیستم تنظیم شده ارائه کرده است :
در این سیستم درون داد ، شامل ارزش های منابع و تسهیلات ، اطلاعات و تکنولوژ ی می باشد که برای تمام سازمانها بنا به نحوه ی فعالیت آنها متفاوت هستند . همچنین در یک سیستم منابع انسانی برون داد ، شامل تامین نیروی انسانی ، رضایتمندی کارکنان و اهداف اجتماعی می شود . این اهداف با فعالیتهایی چون جذب ، بهسازی ، نگهداری و کاربرد نیروی انسانی است در کوتاه مدت و بلند مدت به ثمر خواهند رسید . در این راستا ، عوامل محیطی چون قوانین و مقررات دولتی ، واکنش های محیطی ، قوانین شورای مرکزی مربوط به سازمان و … نیز در سیستم مذکور دخیل هستند. (میر سپاسی ،۲۵:۱۳۷۴)
با توجه به ابعاد فوق ، می توان مدیریت منابع انسانی را به سه فرایند جذب ، بهسازی و نگهداری تفکیک کرد . لذا بعد از توضیح سیر تحول و تکامل مدیریت منابع انسانی ، این سه فرایند تشریح میشوند .
برون داد مدیرت منابع انسانی درون داد
اهداف: کاربرد نیروی انسانی ارزشها
تأمین نیروی انسانی سیستم حقوق و دستمزد اطلاعات
تأمین ر ضایت کارکنان مدیریت ارتباطات و اطلاعات تکنولوژی
جذب،نگهداری ،بهسازی
تجزیه و تحلیل و طراحی شغل
نتایج کارکردی
واکنش های محیطی
قوانین و مقرات دولتی
واکنش های شوراهای مربوطه(شوراهای عالی)
سایر واکنش ها
۲-۱-۴سیر تکامل مدیریت منابع انسانی
مدیریت منابع انسانی از اواخر قرن ۱۹ با پیدایش جنبس های مدیریت علمی و روانشناسی به صورت حرفه ای و تخصصی شکل گرفت، و همچنان از آن زمان به بعد زمینه های مرتبط و وابسته به آن گسترش یافته و متنوع شده اند.با تعمق بر سیر گسترش فعالیتهای مدیریت منابع انسانی تا زمان حاضر شش مرحله را می توان برای این علم در نظر گرفت:
مرحله رفاه (قبل از جنگ اول جهانی):در این مرحله مدیریت منابع انسانی صرفاً به مسائل رفاهی پرسنل توجه می کند.
۲- مرحله اداره پرسنل (بین جنگ اول و دوم جهانی): مدیریت منابع انسانی در امر جذب، نگهداری سوابق،آموزش پرسنل بعنوان دستیار،مدیریت عالی سازمان عمل می کند و هیچگونه نقش و قدرت رسمی ندارد.
۳-مرحله مدیریت پرسنلی(تا سال۱۹۵۰): در این دوره موضوعاتی نظیر روابط صنعتی، روابط کاری،مسائل انگیزشی کارکنان به مدیریت منابع انسانی واگذار می شود.
۴- مدیریت منابع انسانی درحال پیشرفت(۱۹۶۰):در این مرحله مدیران منابع انسانی در مباحث مربوط به تحقیق و تفحص بیشتری کرده و سعی در روشن نمودن جزئیات مباحث مربوط دارند.
۵- مدیریت منابع انسانی در مرحله کارآفرینی(دهه۱۹۸۰):در این مرحله مباحثی نظیر کارائی،کارگروهی ،رشد و توسعه نیروی انسانی،غنای شغلی،رضایتمندی شغلی در ادبیات وارد شده و مدیران منابع انسانی در مسائل استراتژیک سازمان دخالت می کردند.
۶- مدیریت منابع انسانی در مرحله ما بعدکارآفرینی(دهه۱۹۹۰):در این دهه موضوعاتی نظیر فردگرایی، گروه های کاری،ساختارهای منعتف تیمهای خودگردان،نوآوری،خلاقیت و غیره به صورت جدی در سازمان توجه شد. (خلافت کار،۱۳۹۲،۳۶)
توجه به سیرتکامل نظام مدیریت منابع انسانی نشانگر تطبیق و سازگاری این نظام در هر دوره از زمان با عوامل و چالشهای محیطی است.چرا که، نظام مدیریت منابع انسانی نیز،بعنوان یک سیستم در محیطی فعالیت می کند که متاثر و مؤثر از عوامل و شرایط آن می باشد.آنچنان که در شکل شماره ۲-۲ نشان داده شده است، چالشهای محیطی مختلفی که سازمانها با آن مواجه هستند مدیران منابع انسانی را بر آن می دارد به جای آنکه بر بخش محدودی ار عملیات متمرکز شوند با یک دید کلی و کلان نسبت به عوامل درون و برون سازمانی برنامه ریزی و اقدام نمایند.( خلافت کار،۲۶:۱۳۹۲)
۲-۱-۵-اهداف سیستم مدیریت منابع انسانی
اهداف سیستم مدیریت منابع انسانی(برون داد)
هدفهای سیستم مدیریت منابع انسانی متأثر از هدفهای استراتژیک هر موسسه می باشد و متناسب با این هدفها تامین منابع انسانی اولین انتظار سازمان از این سیستم است که در واقع این اقدام عمدتاً در جهت تامین منافع سازمان صورت می گیرد.
افرادی که در سازمانها استخدام می شوند عمدتاً در جهت تحقق هدفها و تامین منافع شخصی خود مبادرت به کاریابی و انتخاب کار می نمایند.بنابراین از هر سیستم مدیریت منابع انسانی انتظار می رود که در عین توجه به منافع سازمان ،منافع کارکنان سازمان را در فرایند تصمیم گیریهای استراتژیک ملحوظ دارد.
بالاخره سازمان ها و کارکنان آنها جزئی از یک سیستم اجتماعی هستند که اگر منافع آن سیستم اجتماعی تأمین نگردد در بلند مدت نه سازمانی باقی می ماند و نه کارکنانی در سازمانها که منافعی را دنبال کنند.
فرایند یا میان داد سیستم مدیریت منابع انسانی
یکی از تعاریف متداول فرایند، جریان قابل تشخیصی از رویدادهای بهم وابسته در راه رسیدن به هدف، می باشد.آنچه که لازم است به عنوان فرایند عملیات و اقدامات لازم در میان سیستم مدیریت منابع انسانی، طراحی و اجرا گردد در چهار زیر مجموعه کلی قابل تقسیم بندی هستند:
الف- نظام جذب،تأمین و تعدیل منابع انسانی
ب- نظام پرورش و آموزش و یا به تعبیرکلی بهسازی منابع انسانی
ج- نظام حفظ و نگهداری منابع انسانی
د- نظام بکارگیری و استفاده موثر از منابع انسانی
۳- درون دادسیستم مدیریت منابع انسانی
انجام فعالیتهای چهارگانه در فرایند سیستم مدیریت منابع انسانی به منابع و اطلاعات کافی نیاز دارد که عمدتاً این منابع عبارت اند از:منابع مالی،منابع انسانی،تکنولوژی (سخت افزار و نرم افزار)،اطلاعات و از همه مهمتر که رفتار این سیستم و اولویت اهداف آن را تعیین می کند، ارزشها می باشد. آنجا که عملکرد و اثربخشی هر سیستم از جمله سیستم مدیریت منابع انسانی با شاخص هائی اندازه گیری می شود که ارزشها و فرهنگ جامعه آن را انتخاب و دیکته می کند.بنابراین در طراحی استراتژیک عملیات درسیستم مدیریت منابع انسانی و تعیین اولویت ها در منافع جامعه، منافع سازمان و منافع کارکنان سازمانها،تنها تفاوت ارزشهای اجتماعی است که ماهیت مدیریت منابع انسانی را متفاوت می سازد.
۴- محیط سازمان
هر سازمان و تشکیلاتی مواجه با دو نوع فعل و انفعالات محیطی است که می توان آن را به محیط برون سازمانی و محیط درون سازمانی تقسیم نمود.
الف- محیط برون سازمانی
طرح ریزی منابع انسانی در راستای اهداف و استراتژی های کلان سازمان ها انجام می شود و طبعاً اهداف و استراتژیهای منابع انسانی به همان اندازه تحت عنوان تأثیر عوامل برون سازمانی است که اهداف و استراتژیهای سازمان ها.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...