۴-۱-۳- تعداد خوشه در مترمربع
نتایج حاصل از تجزیه واریانس (جدول ۴-۱) نشان داد تفاوت بین ارقام برای این صفت در سطح احتمال پنج درصد معنیدار بود . رقم چمران بیشترین تعداد خوشه را در واحد سطح تولید نمود. ولی ارقام الوند و زرین در درجه دوم اهمیت قرار داشتند. ژنوتیپ توس کمترین میانگین تعداد خوشه را به خود اختصاص داد (جدول ۴-۳). یکی از صفاتی که توانست تعداد خوشه را تحت تأثیر قرار دهد تعداد پنجههای موجود در مرحله گردهافشانی بود. وجود همبستگی مثبت تعداد خوشه با تعداد پنجه در واحد سطح (*۳۸۸r=./) مؤید این رابطه است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

به نظر می رسد زودرسی و یا دیررسی ارقام از طریق فراهم نمودن شرایط زمانی لازم برای تولید پنجههای بیشتر تا مرحله گردهافشانی ممکن است به طور غیرمستقیم و احتمالاً از طریق تجمع مواد فتوسنتزی بیشتر باعث افزایش تعداد خوشه در واحد سطح گردد و در این آزمایش تعداد خوشه در واحد سطح در ژنوتیپهای چمران بیش از ژنوتیپهای دیگر بود(جدول۴-۳).
اثر باکتری بر صفت تعداد خوشه در متر مربع معنیدار نبود، لیکن بیشترین تعداد خوشه در متر مربع از کاربرد باکتری به خصوص سویههای پوتیدا و ترکیب دو گانه باکتری بدست آمد (جدول۴-۳). در اثر متقابل کاربرد باکتری بر ارقام گندم نیز بالاترین مقادیر از کاربرد باکتری تکسویه پوتیدا و دوسویه فلورسنت × پوتیدا بدست آمد. (جدول۴-۵) نشان میدهد که رقم چمران با کاربرد دوسویه باکتری فلورسنت × پوتیدا، بیشترین مقدار تعداد خوشه در واحد سطح (۵۳۵ عدد) را حاصل کرده است.
۴-۱-۴- تعداد سنبلچه در خوشه
نتایج حاصل از تجزیه واریانس (جدول ۴-۱) نشان داد تفاوت بین ارقام برای این صفت در سطح احتمال۱% درصد معنیدار بود. رقم الوند و چمران به ترتیب بالاترین و پائینترین تعداد سنبلچه را در سنبله دارا بودند. بین تعداد سنبلچه در سنبله سایر ارقام تفاوت معنیداری وجود نداشت (جدول ۴-۳).
به طور کلی تعداد سنبلچه طی دوران کوتاهی پس از انتقال از فاز رویشی به زایشی تعیین میگردد. در این آزمایش شرایط محیطی مشابهی برای کلیه ژنوتیپها وجود داشته است. به نظر میرسد به واسطه همبستگی مثبت و معنی دار ارتفاع بوته و تعداد سنبلچه در سنبله گیاه (*۳۴۰r=./) (جدول ۴-۷) و برتری صفت ارتفاع در رقم الوند، دلیل افزایش صفت مزبور در این رقم دور از انتظار نباشد.
از طرفی، ویلسون(۱۹۸۲) اظهار داشت که علیرغم وجود همبستگی مثبت بین طول دوره رشد (به خصوص رشد زایشی) و تعداد سنبلچه در سنبله، طول دوره رویش به تنهایی نمیتواند عامل تعیینکننده و یا حتی علت اصلی تفاوت بین ژنوتیپها باشد، بلکه عوامل دیگری ممکن است بر این صفت تأثیر بگذارد.
در واکنش متقابل رقم و کاربرد سویههای باکتری، رقم الوند بدون تلقیح با باکتری، بالاترین تعداد را نسبت به سایر ارقام، به خود اختصاص داد و در سایر ارقام تفاوت معنی داری در سطح احتمال آماری ۵% بر اساس آزمون دانکن مشاهده نشد. به نظر میرسد تعداد سنبلچه در خوشه تحت عوامل ژنتیکی بوده و با آغاز رشد سریع ساقه و سنبله منطبق است و در نهایت تعداد نهایی گلچه ها را مشخص می کند (کیربای،۱۹۸۸).
۴-۱-۵- تعداد دانه در سنبله
نتایج حاصل از تجزیه واریانس (جدول ۴-۱) نشان داد تفاوت بین ارقام برای تعداد دانه در سنبله در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود. بیشترین تعداد دانه در سنبله را رقم الوند و توس به ترتیب با ۵۴/۶۴ و ۳۰/۴۲ دانه به خود اختصاص دادند و ارقام زرین و چمران کمترین تعداد دانه را در سنبله دارا بودند (جدول ۴-۳). بنابراین رقم الوند و توس در گروه آماری a و رقم زرین و چمران با درصد کاهشی به میزان ۴۵ و ۵۷ درصدی نسبت به رقم الوند (برترین رقم) به ترتیب در گروه های آماری b و c قرار گرفتند.
با بررسی جدول مقایسه میانگین اثرات متقابل (جدول۴-۵) مشخص گردید اثر سویههای باکتری بر تعداد دانه در سنبله از تأثیر مشابهی به مانند تأثیر بر صفت تعداد سنبلچه در سنبله برخوردار بود. به طوری که بین اثر تکسویهها و شاهد تفاوت معنیداری دیده نشد، اما با کاربرد دوگانه تلقیح با باکتری، این صفت روند کاهشی ۱۰ و ۱۳ درصدی را نسبت به حالت تکسویه نشان میدهد.که به نظر می رسد یکی از علل این امر ممکن است مربوط به توان استفاده یا عدم استفاده گیاه از یونوفورهای تولید شده توسط باکتری باشد.همچنین به نظر میرسد با توجه به همبستگی مثبت و معنی دار تعداد سنبلچه در سنبله و تعداد دانه در سنبله**).۷۶۹/۰ r=) و برتری این صفات در ارقام الوند و توس، بدین جهت ارقام یاد شده از برتری قابل توجهی برخوردار هستند.
۴-۱-۶- وزن هزاردانه
نتایج حاصل از تجزیه واریانس (جدول ۴-۱) نشان داد تفاوت بین ارقام برای وزن هزاردانه در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود. ارقام چمران و زرین درشتترین و ژنوتیپهای توس و الوند ریزترین دانه ها را دارا بودند (جدول ۴-۳). تلقیح گیاه با باکتری برای وزن هزاردانه در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود، به طوری که تیمار شاهد با ۵/۳۴ و سویه پوتیدا با ۱۹/۳۳ بیشترین و کاربرد دو سویه باکتری با ۷۲/۲۸ کمترین میزان رانشان داد که این با نتایج تحقیقات ریحانی تبار و همکاران (۱۳۸۱) مطابقت داشت. اثر متقابل رقم و کاربرد سویههای باکتری، بر وزن هزاردانه تفاوت معنیداری در سطح احتمال پنج درصد را نشان داد (جدول ۴-۵)واکنش ارقام بسته به طول دوره رشدی خود نسبت به کاربرد سویههای باکتری متفاوت بوده است. جدول (۴-۵) نشان میدهد که در کاربرد باکتری تکسویه در ارقام با وزن هزاردانه بالا، رقم زرین با باکتری پوتیدا بیشترین وزن هزاردانه را با ۸۳/۴۰ گرم به خود اختصاص داده است. همچنین رقم چمران در کاربرد تکسویههای باکتری فلورسنت و پوتیدا به ترتیب ۹۷/۴۳ و ۰۷/۴۲ گرم بیشترین وزن هزاردانه را داشته است.
بین وزن هزاردانه و تعداد دانه در سنبله همبستگی منفی و معنیداری (**۴۶۰/۰r=-) وجود دارد (جدول۴ -۷). بنابراین ارقامی مثل الوند و توس که دارای تعداد دانه در سنبله بیشتری هستند، ریزترین دانه ها را به خود اختصاص دادند. این نتیجه که همبستگی منفی بین تعداد دانه در سنبله و وزن هزاردانه با یافته های (نورمحمدی وهمکاران،۱۳۷۶؛ امام،۱۳۸۶) مطابقت دارد. از طرفی به واسطه برخورد طولانیتر دوران دانهبندی با هوای خنک نشانگر مطلوب بودن زودرسی برای افزایش وزن دانه است و این مهم در ارقام زودرس دیده شده است. بنابراین دلیل همبستگی منفی بن دو صفت یاد شده، وجود مخازن متعدد در سنبله و محدودیت منبع و تأمین مواد فتوسنتزی ممکن است از دلایل کاهش وزن هزاردانه باشد. این نتیجه با یافته های (اسلافر و همکاران ،۱۹۹۳) و (ساتور و اسلافر،۲۰۰۰) مطابقت دارد اما با یافته های نادری(۱۳۸۷) در تضاد میباشد.
۴-۱-۷- عملکرد دانه
نتایج حاصل از تجزیه واریانس (جدول ۴-۱) نشان داد تفاوت بین ارقام برای عملکرد دانه در سطح احتمال پنج درصد معنیدار بود. بالاترین عملکرد دانه به رقم زرین با ۵۳۶۱ و پس از آن به الوند با ۴۸۱۱ و چمران با ۴۳۴۶ اختصاص داشت. پائینترین عملکرد دانه به رقم توس با ۳۴۰۸ کیلو گرم در هکتار ،تعلق گرفت (جدول ۴-۳).از کاربرد باکتری بر عملکرد دانه ارقام تفاوت معنیداری دیده نشد. اما با این وجود بالاترین عملکرد دانه به تیمار شاهد با ۵۰۶۶ کیلوگرم در هکتار دیده شد و کمترین مقدار به سویه فلورسنت تعلق داشت. در کاربرد اثر متقابل باکتری بر ارقام در سطح ۵% اختلاف معنی داری داشت (جدول ۴-۵)، نتایج نشان داد که رقمی مانند زرین که بیشترین عملکرد دانه را به خود اختصاص داده بود از کاربرد تکسویه باکتری پوتیدا نیز عملکرد دانه بالاتری حاصل شد؛ چرا که رقم زرین در کاربرد تکسویه باکتری پوتیدا، بالاترین وزن دانه را داشته است و از آنجایی که همبستگی مثبت و معنیداری بین این دو صفت دیده شده است، (جدول ۴-۷)، لذا عملکرد دانه نیز افزایش یافته است.
آنالیز همبستگی صفات برای عملکرد به عنوان متغیر وابسته روی سایر صفات به عنوان متغیرهای مستقل نشان داد که وزن بذور در واحد سطح مهمترین جزء عملکرد میباشد (جدول۴-۷). البته بایستی توجه داشت با توجه به اینکه عملکرد دانه حاصل اثر تجمعی اجزاء تشکیلدهنده عملکرد است، لذا افزایش در هر یک از اجزایی که شامل تعداد خوشه در متر مربع، تعداد دانه در سنبله و وزن دانه است، باعث افزایش عملکرد دانه میشود (فتحی و همکاران، ۱۳۷۹؛ کایا و هگز،۲۰۰۲). با توجه به نتایج اجزاء عملکرد، میتوان نتیجه گرفت ارقامی مانند زرین، به علت دارا بودن حداکثر تعداد خوشه در متر مربع، تعداد دانه سنبله و وزن هزاردانه و حتی وزن خشک بذور، بیشترین عملکرد را به خود اختصاص میدهند. در مقابل رقمی مانند توس به واسطه داشتن اجزای عملکرد دارای حداقل عملکرد در میان دیگر ارقام میباشد (جدول ۴-۳). بر این اساس رقم زرین با دارا بودن ماکزیمم میانگین عملکرد دانه و وزن هزاردانه بالا را داشت . چرا که همبستگی مثبت و معنیدار بین عملکرد دانه و وزن بذور (هزاردانه) وجود دارد (**۴۰۹r=./) (جدول ۴-۷).
نتایج نشان داد (جدول ۲-۴) ارقامی مانند چمران با تعداد خوشه در واحد سطح (۵۰۱ عدد در متر مربع) و بعد از آن ارقامی مانند زرین و الوند به ترتیب با تعداد ۴۱۷ و ۴۳۰ عدد در متر مربع بیشترین عملکرد را به خود اختصاص دادند. در حالی که ژنوتیپی مثل توس با حداقل میانگین عملکرد تقریباً کمترین تعداد (۳۷۹ عدد در متر مربع) را در واحد سطح دارا بود. این نتایج با یافته های مدحج(۱۳۸۸) و همچنین نتایج ساتو و جیانگ (۱۹۹۴) و هافت و همکاران (۱۹۹۱) که به بررسی تاثیر باکتری های سودوموناس فلورسنت روی رشد گیاه گندم پرداختند، مطابقت داشت.
۴-۱-۸- شاخص برداشت
نتایج حاصل از تجزیه واریانس (جدول ۴-۱) نشان داد، اختلاف بین ارقام مورد مطالعه برای شاخص برداشت در سطح احتمال پنج درصد معنیدار شد. رقم زرین دارای بالاترین شاخص برداشت و پس از آن ژنوتیپهای چمران و الوند قرار داشتند و پائینترین میانگین شاخص برداشت به رقم توس تعلق داشت (جدول ۴-۳). پایین بودن شاخص برداشت ارقام مورد مطالعه را میتوان به افزایش بیشتر کاه و کلش در مقایسه با عملکرد دانه گندم، مقدار سنبله و وزن بذور کمتر آنها نسبت داد. به نظر می رسد کاربرد سویه های مختلف باکتری و کود نیتروژنه به صورت سرک، اندامهای رویشی را بیشتر افزایش داده است و وزن خشک اندام هوایی و عملکرد دانه در اثر تلقیح با کود بیولوژیک را بالا برده است. نتایج مشابهی در این زمینه گزارش شده است(بکی و برندت،۱۹۹۶ّ ؛ باشان و هولگویین،۱۹۹۷).
هرچند اثر متقابل کاربرد باکتری و ارقام گندم بر صفت شاخص برداشت معنیدار نشد(جدول۴-۵)، نتایج نشان داد که بالاترین شاخص برداشت به ارقام الوند و زرین همراه با سویه باکتری سودوموناس پوتیدا به ترتیب (۶۱/۴۲و۸۹/۴۰) تعلق داشت و کمترین میزان مربوط به رقم توس با باکتری سودوموناس پوتیدا به میزان ۰۵/۲۴ درصد شد..
باید اشاره کرد که محققینی مانند لین (۱۹۹۰) و روی و کار (۱۹۹۲) در مطالعه تأثیر شاخص برداشت و دیگر صفات زراعی جهت بدست آوردن بهترین شاخص برداشت، گزارش نمودند که شاخص برداشت همبستگی مثبتی با عملکرد دانه و کل وزن خشک دارد، در حالی که با صفات رویشی همبستگی منفی داشته است که با نتایج تحقیق حاضر مطابقت دارد (جدول۴-۷).
۴-۲- صفات فیزیولوژیکی وبیوشیمیایی
۴-۲-۱ - شاخص سطح برگ ([۹]LAI)
نتایج تجزیه واریانس در( جدول ۴-۲) نشان داد که میزان شاخص سطح برگ در ارقام مورد مطالعه در سطح آماری ۵% معنیدار بود. رقم چمران با ۳۵/۶ بیشترین سطح برگ و رقم توس با ۲۷/۵کمترین سطح برگ را نشان داد (جدول۴-۴ ).
جدول (جدول ۴-۲ ) نشان داد که شاخص سطح برگ در سویههای مختلف باکتری مورد مطالعه در سطح آماری ۱% معنی دار بود. با بررسی نتایج بدست آمده از جدول اثرات ساده نشان می دهد بیشترین شاخص سطح برگ مربوط به تیمار شاهد و کمترین آن مربوط به سویه پوتیدا بوده است(جدول۴-۴).
بررسی اثرات متقابل رقم × سویههای مختلف باکتری طبق( جدول ۴-۲ ) در سطح ۱% معنیدار بود. بررسی (جدول ۴-۶) نشان داد که رقم الوند با تیمار شاهد به میزان ۶۶/۷ دارای بالاترین شاخص سطح برگ و رقم توس با تیمار سویه پوتیدا با مقدار ۴۳/۳ دارای کمترین شاخص برگ بود.
اندازه و پویایی LAI به عوامل گیاهی مثل اختلاف ارقام، نوع پنجه زنی و ارتفاع بوته بستگی دارد ( کاظمی و کاکالاریمی،۱۳۸۷). به نظرمی رسد با توجه به اینکه در اکثر تیمارها تلقیح باکتری موجب افزایش این صفت گردیده است می تواند این تلقیح باعث افزایش جذب املاح گردیده و نسبت ریشه به ساقه افزایش پیدا کند که این امر موجب می شود گیاه بهتر در خاک رشد کند و افزایش جذب گیاه در اثر تلقیح گیاه می تواند نقش مهمی در افزایش رشد برگها داشته باشد. نتایج حاصل با نتایج مطالعه یوشیدا(۱۹۸۳)و جین و پارتیکوین (۱۹۸۵)مطابقت دارد.
۴-۲-۲- سرعت رشد محصول([۱۰]CGR)
نتایج حاصل از تجزیه واریانس (جدول ۴-۲) نشان داد در بین فاکتورهای مورد بررسی تنها اثر متقابل رقم × سویههای باکتری در سطح ۵% معنیدار بود. بررسی جدول مقایسه میانگین اثرات ساده ( جدول ۴-۴ ) نشان داد که در بین ارقام، رقم الوند با میانگین ۴۵/۳۶ گرم در متر مربع در روز دارای بیشترین سرعت رشد محصول است و رقم توس با۶۴/۲۶ گرم در متر مربع در روز دارای کمترین سرعت رشد محصول است. بررسی اثرات ساده سویههای باکتری نیز نشان داد که کلیه سویهها به لحاظ آماری در یک گروه قرار دارند و تیمار ترکیب دو سویه باکتری فلورسنت و پوتیدا با میانگین ۸۳/۳۱ گرم در متر مربع دارای بیشترین سرعت رشد محصول بود (جدول۴-۴).
بررسی اثرات متقابل رقم × سویههای باکتری نشان داد که رقم چمران با در تیمار ترکیب دو سویه باکتری فلورسنت و پوتیدا با میانگین ۸۳/۳۱ گرم در متر مربع دارای بیشترین سرعت رشد محصول را داشت ورقم زرین با تیمار فلورسنت با میانگین ۲۲/۱۱ گرم در متر مربع دارای کمترین CGR است (جدول۴-۶) .
به نظر می رسد رشد گیاه وقتی با باکتریهای محرک رشد تلقیح می شود به دلیل تاثیر در افزایش جذب مواد معدنی بهبود می یابد. با توجه به شاخص سطح برگ می توان دریافت زمانی که شاخص سطح برگ به حداکثر خود می رسد مقدار سرعت رشد گیاه نیز به حداکثر خود خواهد رسید. در واقع حداکثر سرعت رشد محصول زمانی بدست می آید که گیاه به اندازه کافی بلند و متراکم شده باشد که بتواند از تمام عوامل محیطی حداکثر استفاده را بنماید. نتایج مشابهی مبنی بر افزایش CGR توسط سویه هایی از باکتریهای خانواده سودوموناس ارائه شده است(زهیر وهمکاران،۲۰۰۴؛ریحانی تبار،۱۳۷۹؛حامدی،۱۳۸۲).
۴-۲-۳- سرعت جذب خالص(NAR[11] )
نتایج حاصل از تجزیه واریانس (جدول ۴-۲) نشان داد تفاوت بین ارقام و همچنین باکتری برای صفت سرعت جذب خالص در هیچ یک از سطوح آماری معنیدار نبود اما اثر متقابل رقم × باکتری در سطح ۵% معنیدار شد. بررسی مقایسه میانگین اثرات ساده (جدول۴-۴) نشان داد که در بین ارقام، رقم الوند با۳۴/۴ گرم بر متر مربع در روز بیشترین سرعت جذب خالص را دارا بود. در بین سویه های باکتری نیز سویه پوتیدا با ۱۱/۴ دارای بیشترین NAR بود.
بررسی جدول اثرات متقابل (جدول۴-۶) نشان داد که کلیه تیمارهای آزمایشی در یک گروه آماری قرار داشته اما به لحاظ مقادیر رقم توس همراه با کاربرد سویه پوتیدا با میانگین ۸۶/۵ بیشترین NAR را داشته است و رقم زرین با میانگین ۴۸/۱ کمترین مقدار را داشته است .
به نظر می رسد با توجه به مقدار NAR در مراحل اولیه رشد در حداکثر مقدار خود است و برگها سایه اندازی کمی روی همدیگر دارند با ادامه رشد و به علت افزایش قرار گرفتن برگها ی پائینی در سایه مقدار NAR به تدریج کاهش می یابد و در اواخر دوره رشد به علت افزایش بیش از حد سایه اندازی و کاهش سطح برگ فتوسنتز کننده و متعاقب آن انتقال مواد معدنی این برگ ها به دانه، مقدار ماده فتوسنتزی خالص به حداقل مقدار خود و در نهایت به صفر می رسد و با توجه به اینکه رقمی توس همراه با کاربرد سویه پوتیدا در این مرحله هنوز به حداکثر سطح برگ خود نرسیده است انتظار میرود که دارای حداکثر NAR نیز باشد.
۴-۲-۴- سرعت رشد نسبی(RGR[12])
نتایج حاصل از تجزیه واریانس (جدول ۴-۲) نشان داد تفاوت بین ارقام و همچنین باکتری برای صفت سرعت رشد نسبی در هیچ یک از سطوح آماری معنیدار نبود اما اثر متقابل رقم × باکتری در سطح ۵% معنیدار شد. جدول (جدول۴-۴) نشان داد که کلیه ارقام به لحاظ آماری در یک گروه قرار دارند، اما رقم الوند با میانگین ۰۳۸/۰ گرم بر گرم در روز به لحاظ مقدار عددی دارای بیشترین سرعت رشد نسبی است. در بین سویه های مختلف باکتری نیز کلیه تیمارها در یک گروه قرار داشته اما سویه پوتیدا با میانگین ۰۳۷/۰ گرم بر گرم در روز دارای بیشترین سرعت رشد نسبی بوده است. در بررسی اثرات متقابل باکتری × رقم نیز مشاهده شد که کلیه تیمارهای آزمایشی به لحاظ آماری در یک گروه قرار داشته اند؛ اما رقم توس به همراه کاربرد پوتیدا با مقدار۰۵۳/۰ گرم بر گرم در روز دارای بیشترین سرعت رشد نسبی بوده است ورقم زرین با کاربرد سویه فلورسنت به مقدار ۰۱۳/۰ گرم بر گرم در روز دارای کمترین سرعت رشد نسبی بوده است.
به نظر می رسد باکتریهای محرک رشد با تولید هورمونهای کیاهی و افزایش رشد و توسعه سیستم ریشه ای و جذب آسانتر و سریعتر عناصر غذایی وآب از حاک به عنوان عامل اصلی افزایش رشد و دوام اندام هوایی گیاه میزبان گردیده است. نتایج مشابهی نیز در این زمینه حاصل شده است (پاشاپور و همکاران،۱۳۸۸؛ ایگامبردیاواوو همکاران ،۲۰۰۲؛ هافیش و همکاران،۱۹۹۶).
۴-۲-۵- میزان ازت
بین ارقام مورد آزمایش از نظر میزان ازت دانه در سطح آماری پنج درصد تفاوت معنیدار وجود داشت. همچنین کاربرد باکتری و اثر متقابل رقم × باکتری نیز اختلاف معنیدار را به ترتیب در سطح آماری پنج و یک درصد نشان دادند (جدول ۴-۲). بالاترین میـزان ازت دانه از رقم چمـران با میانگین ۶۰/۲% به دست آمد و ارقـام دیگر در رتبه های بعدی قـرار گرفتند. اثـر دوسویه فلـورسنت و پوتیدا نیز توانست بالاترین میـزان ازت دانه را به میزان ۶۳/۲% نشان دهد(جدول ۴-۴).
واکنش ارقام به کاربرد باکتری در بررسی اثر متقابل رقم × باکتری متفاوت بود. در (جدول۴-۶) دیده میشود که رقم توس با کاربرد باکتری پوتیدا بالاترین میزان ازت دانه به مقدار ۸۱/۲% را دارا بوده است و رقم توس با کاربرد دو سویه باکتری توانسته است به میزان ۷۲/۲% پس از آن قرار گیرد همچنین کمترین درصد ازت دانه هم مربوط به رقم توس با کاربرد فلورسنت به مقدار ۷۷/۱% داشته است .
همسویی این نتایج با نتایج بدست آمده از شاخصهای رشد و عملکرد، نشان میدهد که احتمالاً قدرت تثبیت زیستی ازت به وسیله این باکتری (پوتیدا)، جریان رشد، میزان عملکرد و سرانجام میزان ازت دانه را افزایش میدهد. البته بعضی از پژوهشگران معتقدند که افزایش محتوی ازت دانه با گسترش ریشه و افزایش عمومی سطح جذب یونها مرتبط است)بهاشان و همکاران، ۱۹۸۹؛ جین و پاتری کوئین،۱۹۸۴؛ پهاکووسکی،۱۹۹۰(.
۴-۲-۶-میزان پروتئین
ارقام گندم از نظر میزان پروتئین در سطح آماری پنج درصد تفاوت معنی دار داشتند. بین سویه های باکتری و اثر متقابل رقم در باکتری نیز در سطح آماری یک درصد تفاوت معنی داری وجود داشت (جدول ۴-۲). بالاترین میزان پروتئین دانه به ترتیب مربوط به ارقام چمران با میانگین ۱۱/۱۵% و توس با ۳۲/۱۴% و کمترین میانگین میزان پروتئین از ارقام زرین با میانگین ۲۳/۱۳% و الوند با ۶۳/۱۳% حاصل شد (جدول ۴-۴). همچنین بالاترین میزان پروتئین از کاربرد دوگانه باکتری فلورسنت پوتیدا به میزان ۳۴/۱۵% حاصل شد که در گروه آماری a قرار گرفت.
واکنش ارقام به کاربرد باکتری در بررسی اثر متقابل رقم × باکتری در خصوص صفت میزان پروتئین متفاوت بود. در (جدول۴-۶) دیده میشود که رقم توس با کاربرد دو سویه باکتری پوتیدا بالاترین میزان پروتئین دانه به مقدار ۰۲/۱۶% را دارا بوده است و رقم توس با کاربرد سویه پوتیدا توانسته است به میزان ۵۱/۱۵% پس از آن قرار گیرد همچنین کمترین درصد پروتئین دانه هم مربوط به رقم توس با کاربرد فلورسنت به مقدار ۸۶/۹% داشته است .
به نظر می رسد با توجه به همبستگی مثبت و معنی دار میزان ازت دانه و درصد پروتئین (**۹۷۱/۰r=) ، دلیل افزایش درصد پروتئین در رقمی مانند توس به واسطه بالا بودن میزان ازت دانه باشد (جدول ۴-۷). سابید و همکاران (۲۰۰۲) مشاهده کردند که مقدار پروتئین و نیتروژن ناشی از تلقیح باکتری سودوموناس افزایش یافت. آنها جذب نیتروژن را مکانیسم اصلی این افزایش عملکرد گزارش کردند(لوسی و همکاران ،۲۰۰۴).
۴-۲-۷- میزان فسفر
بین ارقام مورد آزمایش از نظر میزان فسفر دانه تفاوت معنیداری وجود نداشت. اما از کاربرد باکتری و اثر متقابل رقم و باکتری در سطح معنیداری به ترتیب پنج و یک درصد تفاوت دیده شد (جدول ۴-۲). بالاترین میزان فسفر دانه به ترتیب از ارقام زرین و توس با ۸/۲۸۹و۶/۲۸۵ میلی گرم در کیلوگرم بدست آمد و کمترین میانگین میزان فسفر از ارقام توس و الوند به میزان ۴/۲۵۷ و ۶/۲۶۷ میلی گرم در کیلوگرم حاصل شد (جدول۴-۴). همچنین بالاترین میزان فسفر از کاربرد دوگانه باکتری فلورسنت و پوتیدا با میانگین ۹/۳۰۰ میلی گرم در کیلوگرم وسویه فلورسنت با ۸/۳۰۳ میلی گرم در کیلوگرم حاصل شد که در گروه آماری a قرار گرفتند.
واکنش ارقام به کاربرد باکتری در بررسی اثر متقابل رقم × باکتری در خصوص صفت میزان فسفر متفاوت بود. در (جدول۴-۶) دیده میشود که رقم زرین با کاربرد باکتری پوتیدا بالاترین میزان فسفر دانه به مقدار ۷/۳۶۸ میلی گرم در کیلوگرم بالاترین میزان فسفررا دارا بوده است همچنین کمترین درصد فسفر دانه هم مربوط به رقم چمران با کاربرد دوگانه باکتری فلورسنت و پوتیدا با میانگین ۱۸۲ میلی گرم در کیلوگرم بوده است. با توجه به توانایی سویه های سودوموناس پوتیدا در تولید آنزیم فسفاتاز قلیایی با سایر سویه های این اثر چندان دور از انتظار نبود. همچنین به نظر می رسد که سویه های مورد مطالعه به دلیل ترشح کتوگلونیک و دیگر ترکیبات حل کننده فسفات کلسیم (فرم نامحلول فسفات کلسیم در خاکهای کشور) موجب افزایش جذب فسفر توسط گیاه شدند. توانایی باکتریهای مورد مطالعه در توسعه سیستم ریشه ای گیاه میزبان و تاثیر مثبت حاصلخیزی خاک بر رشد باکتری و توسعه سیستم ریشه ای از دیگر عوامل بر افزایش جذب فسفر شناخته شد. در دیگر مطالعات ایگامبردیاوا و هافت (۲۰۰۴) و دفریتاس و جرمیدا (۱۹۹۲) به ترتیب در گیاه پنبه و گندم تلقیح شده با سویه های مختلف سودوموناس و همچنین بیسواس و همکاران (۲۰۰۰) در گیاه برنج تلقیح شده با سویه های ریزوبیوم و حافظ و همکاران (۱۹۹۴) در گیاه پنبه تلقیح شده با سویه های مختلف PGPR مشاهده کرده بودند آنها نیز تولید هورمون های گیاهی و تاثیر باکتری بر رشد و توسعه سیستم ریشه ای را عامل موثر در افزایش جذب عناصر غذایی دانستند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...