بین درصد مالکیت نهادی با ساختار سرمایه ارتباط معناداری وجود دارد.
بین سودآوری با ساختار سرمایه ارتباط معناداری وجود دارد.
بین ریسک تجاری با ساختار سرمایه ارتباط معناداری وجود دارد.
بین مالکیت مدیریتی با ساختار سرمایه ارتباط معناداری وجود دارد.
بین اندازه هیئت مدیره با ساختار سرمایه ارتباط معناداری وجود دارد.
دوره زمانی تحقیق ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۹ بوده است.نتایج تحقیق نشان داد که بین فرصت رشد و اندازه شرکت و داراییهای مشهود و درصد مالکیت نهادی با ساختار سرمایه ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین بین سودآوری، ریسک تجاری، مالکیت مدیریتی و اندازه هیئت مدیره با ساختار سرمایه ارتباط معناداری وجود ندارد.
موسوی و کشاورز مطالعه ای با موضوع بررسی رابطه عوامل ساختار سرمایه و طبقات ریسک سیستماتیک در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال ۱۳۹۱ انجام داد. در این تحقیق به این سوال که چگونه شرکت ها استراتژی های تامین مالی را هنگامی که موضوع، طبقات ریسک سیستماتیک است تغییر می دهند، پاسخ داده می شود. بدین منظور داده های مورد نیاز این پژوهش از ۹۹ شرکت فعال از میان تمامی شرکت های فعال در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی ۱۳۷۶-۱۳۷۸ با بهره گرفتن از نرم افزار ره آورد نوین و تدبیر پردازا جمع اوری گردیده است. تکنیک آماری مورد استفاده جهت آزمون فرضیات، ضریب رگرسیون می باشد. در این تحقیق شرکت ها بر اساس متوسط تغییرات ریسک سیستماتیک به سه طبقه بالا، متوسط و پایین تقسیم شده و عوامل ساختار سرمایه موثر بر تامین مالی از طریق بدهی های بلند مدت و کوتاه مدت بر اساس سه تئوری توازی ایستا، ترتیب هرمی و جریان نقد آزاد انتخاب شده اند. نتایج این تحقیق نشان داد شرکت های با ریسک متوسط و پایین به نوبت از بدهی های کوتاه مدت و بلند مدت بیشتر استفاده می کنند. از این رو شرکت های با ریسک بالا تمایلی به بالا بردن تامین مالی از طریق سهام عادی ندارند (کشاورز, ۱۳۹۱).
سینایی و دیگران (۱۳۹۱) در تحقیق خود به بررسی تأثیر فرصتهای رشد بر رابطه بین ساختار سرمایه، سود تقسیمی و ساختار مالکیت با ارزش شرکت پرداختند. فرضیه ها با مدل رگرسیون داده های تابلویی و اثرات ثابت مورد آزمون قرار گرفتند.
فرضیات تحقیق به شرح زیر می باشند:
بین ساختار سرمایه و سود تقسیمی (با فرصتهای رشد و بدون فرصتهای رشد) رابطه معناداری وجود دارد.
بین ساختار سرمایه و ارزش شرکت (با فرصتهای رشد و بدون فرصتهای رشد) رابطه معناداری وجود دارد.
نتایج تحقیق نشان داد بین ساختار سرمایه با سود تقسیمی و ارزش شرکت رابطه معناداری وجود دارد و در حالت وجود فرصتهای رشد این رابطه منفی و معنادار است و بدون فرصتهای رشد این رابطه مثبت و معنادار است.
نیکبخت و مقیمی (۱۳۹۱) به بررسی رابطه بین ارزش افزوده اقتصادی و ساختار سرمایه در صنعت کانی غیرفلزی و صنعت ماشین آلات بورس تهران پرداختند. دوره زمانی تحقیق بین سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۷ بوده است. روش تحلیل داده ها از طریق رگرسیون داده های ترکیبی بوده است. فرضیات این تحقیق به شرح زیر بوده است:
بین اهرم مالی و ارزش افزوده اقتصادی در سطح شرکتها رابطه معناداری وجود دارد.
بین اهرم مالی و ارزش افزوده اقتصادی در سطح صنعت رابطه معناداری وجود دارد.
بین اهرم مالی و ارزش افزوده اقتصادی در سطح شرکتها و صنعت رابطه معناداری وجود دارد.
نتایج نشان داد در صنعت کانی و صنعت ماشین آلات رابطه معناداری بین ارزش افزوده اقتصادی و ساختار سرمایه در سطح صنعت و سطح مجموع هر دو وجود دارد.
کرمی و عمرانی در سال ۱۳۸۹ مطالعه ای با عنوان بررسی تأثیر چرخه عمر شرکت بر میزان مربوط بودن معیارهای ریسک و عملکرد انجام دادند. دراین تحقیق، بازده سهام به عنوان متغیر وابسته و معیارهای ریسک و عملکرد به عنوان متغیرهای توضیحی در نظرگرفته شده تا میزان مربوط بودن معیارهای مزبور با در نظرگرفتن متغیر تعدیل کننده چرخه عمر شرکت بررسی گردد. نخست نمونه آماری با بهره گرفتن از متغیرهای رشد فروش، نسبت سود تقسیمی و مخارج سرمایه ای به شرکت های در مرحله رشد، بلوغ و افول تفکیک شده، سپس با بهره گرفتن از معادلات رگرسیونی چند متغیره و آزمون آماری وونگ فرضیات تحقیق بررسی شده اند. نتایج حاصل از بررسی ۵۱۸ سال- شرکت طی سال های ۱۳۸۰ الی ۱۳۸۶ نشان می دهد که میزان مربوط بودن معیارهای ریسک و عملکرد و نیز توان توضیحی افزاینده معیارهای ریسک در مراحل مختلف چرخه عمر(رشد، بلوغ، افول) تفاوت معناداری با یکدیگر دارند. نتایج حاصل از آزمون آماری وونگ نشان می دهد که توان توضیحی افزاینده معیارهای ریسک در مرحله رشد، دارای بیشترین مقدار و در مرحله بلوغ دارای کمترین مقدار است (کرمی , ۱۳۸۹).
در مطالعه ای که توسط کرمی و عمرانی تحت عنوان بررسی تأثیر چرخه ی عمر شرکت و محافظه کاری بر ارزش شرکت صورت گرفت با بهره گرفتن از مدل فلتهام و اوهلسون ( ۱۹۹۵ )، تأثیر محافظه کاری بر واکنش سرمایه گذاران به خالص داراییهای عملیاتی و سود عملیاتی غیرعادی در مراحل مختلف چرخه ی عمر شرکت مورد بررسی قرار گرفته است. تحلیل داده های گردآوری شده در این پژوهش در سه مرحله انجام شده است. نخست، شرکت های پذیرفته شده در نمونه ی آماری به مراحل رشد، بلوغ و افول طبقه بندی شده اند. سپس هر یک از شرکتهای مراحل رشد، بلوغ و افول با بهره گرفتن از مدل فلتهام و اوهلسون به شرکتهای محافظه کار و شرکتهایی که از رویه های حسابداری متهورانه استفاده می کنند، تفکیک شده و در مرحله ی آخر با بهره گرفتن از روش های آماری تحلیل همبستگی و رگرسیون مقطعی فرضیه های پژوهش مورد آزمون قرار گرفته اند. نتایج حاصل از بررسی ۴۵۰ سال- شرکت طی دوره ی زمانی ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۷ نشان می دهد که سرمایه گذاران اهمیت بیشتری به خالص داراییهای عملیاتی و سود عملیاتی غیرعادی شرکتهای در مرحله ی رشد نسبت به شرکتهای مراحل بلوغ و افول می دهند. همچنین نتایج نشان می دهد که در مراحل رشدو بلوغ، سرمایه گذاران اهمیت بیشتری به خالص داراییهای عملیاتی و سود عملیاتی غیرعادی شرکتهای محافظه کار(نسبت به شرکتهایی که از رویه های حسابداری متهورانه استفاده میکنند) می دهند و در مرحله ی افول عکس این موضوع صادق است(کرمی , ۱۳۸۸).
اسلامی بیدگلی و جعفرجولا در سال ۱۳۸۸ تحقیقی با عنوان بررسی رابطه ساختار سرمایه با ریسک سیستماتیک شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با هدف بررسی این سوال که آیا تغییرات اهرم مالی که ناشی از تغیر مالی از طریق بدهی می باشد، بر روی ریسک سیستماتیک اثر می گذارد یا خیر، انجام داد. شاخص های استفاده شده به عنوان اهرم مالی، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام، نسبت کل بدهی ها به حقوق صاحبان سهام، نسبت بدهی های بلندمدت به کل دارایی ها، نسبت کل بدهی ها به کل دارایی ها، نسبت درصد تغییرات سود هر سهم به درصد تغییرات سود عملیاتی و نسبت سود عملیاتی به سود قبل از کسر مالیات است که رابطه هر کدام به طور مجزا با ریسک سیستماتیک بررسی شدند و نتایج بدست آمده حاکی از تایید وجود رابطه مثبت بین نسبت کل بدهی ها به حقوق صاحبان سهام با ریسک سیستماتیک و رد فرضیه های فرعی مربوط به رابطه نسبت بدهی بلندمدت به حقوق صاحبان سهام، نسبت بدهی های بلندمدت به کل دارایی ها، نسبت کل بدهی ها به کل دارایی ها، نسبت درصد تغییرات سود هر سهم به درصد تغییرات سود عملیاتی و نسبت سود عملیاتی به سود قبل از کسر مالیات با ریسک سیستماتیک است. روش انجام این تحقیق از نوع تحلیل همبستگی می باشد. ضمنا اعضای نمونه عبارت اند از تعداد ۵۳ شرکت از صنایع مختلف که سهامشان بیشتر از ۱۲۰ روز در سال معامله شده بودند؛ که داده های این شرکت ها از سال ۱۳۸۰ الی ۱۳۸۶ از نرم افزار ره اورد نوین و تدبیر پرادازان استخراج گردیده است (جولا, ۱۳۸۸).
ایزدینیا و دستجردی تحقیقی تحت عنوان “تأثیر ساختار سرمایه بر نرخ بازدهی سهام و درآمد هر سهم” در سال ۱۳۸۸، انجام دادند. روش تحقیق توصیفی- پس رویدادی و روش آزمون فرضیات از روش همبستگی و رگرسیون چندمتغیره میباشد. در این تحقیق نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام به عنوان متغیر مستقل و نرخ بازدهی سهام و درآمد هر سهم به عنوان متغیرهای وابسته میباشد. نتایج تحقیق نشان داد که یک رابطهی مستقیم بین نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (متغیر مستقل) با نرخ بازدهی سهام و درآمد هر سهم (متغیرهای وابسته) وجود دارد.
حسن قالیباف اصل (۱۳۷۲) در پایان نامه ای با عنوان “بررسی ساختار سرمایه بر ریسک سیستماتیک شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران “، تعداد ۲۶ شرکت را در فاصله زمانی ۱۳۷۲ تا ۱۳۶۸بررسی کرده است . در این تحقیق که تغییرات بازده سهام عادی شرکت های اهرمی و شرکت های غیر اهرمی نسبت به پرتفوی بازار و با بهره گرفتن از مدل قیمتگذاری دارایی های سرمایه ای به منظور محاسبه ریسک سیستماتیک انجام گرفته، نشان می دهد که میانگین بتاهای شرکتهای غیراهرمی کوچکتر از میانگین بتاهای شرکت های اهرمی می باشد یعنی با استفاده بیشتر از اهرم ریسک سیستماتیک سهام شرکت در بازار بالاتر می رود. همچنین آزمون های انجام شده به این نتیجه نایل گردیده اند که پراکندگی بتاهای شرکت های غیر اهرمی در داخل صنعت، کوچک تر از پراکندگی بتاهای شرکت های اهرمی در داخل صنعت می باشد. بنابراین با توجه به آزمون های انجام شده اعتبار تئوری میلر و مودیلیانی در بازار بورس تهران به اثبات رسیده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
فصل سوم
متدولوژی تحقیق
۱-۳- مقدمه
هدف از پژوهش علمی شناسایی پدیده ها، مشخص نمودن روابط بین پدیدههاست و به دنبال آن در پی دستیابی به قواعد و قوانینی است که به وسیلهی آن بتوان تغییرات این پدیده ها را پیشبینی نمود. پژوهش علمی امری است نظامدار، منطقی، تجربی، تکرارپذیر و انتقالپذیر که از طریق ساختار علمی، داده ها را خلاصه نموده و به وسیلهی شیوه های تحلیل، توانایی شناسایی روابط کلی را افزایش میدهد. این پژوهش با نوعی مسأله یا مشکل آغاز میشود که با بهره گرفتن از روش علمی به دنبال یافتن جواب آن هستیم(سرمد، ۱۳۸۳).
در این فصل، ابتدا در مورد روش پژوهش و نوع آن و اینکه پژوهش حاضر در زمرهی کدام نوع قرار میگیرد، مطالبی بیان خواهد شد. پس از آن جامعهی آماری، حجم نمونه و روش
نمونهگیری مورد بررسی قرار میگیرد. در مرحلهی بعد سؤال اصلی پژوهش و هر یک از فرضیه ها که در فصل اول نیز به آن اشاره شد، مطرح میگردد. متغیرهای مستقل، وابسته و تعدیلکنندهی تحقیق که در فصل اول به طور کامل تعریف شدهاند، در این فصل به تفکیک و همراه با معیارهای
اندازه گیری آنها ارائه میگردند و در نهایت نیز در مهمترین بخش در این قسمت، روش آماری مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل داده ها در قالب یافته های توصیفی و استنباطی توضیح داده میشود.
۲-۳- روش و نوع پژوهش
براساس هدف پژوهشهای علمی را میتوان به سه گروه بنیادی، کاربردی و علمی تقسیم کرد.
این پژوهش از نظر طبقهبندی به لحاظ هدف، پژوهشی کاربردی[۱۱۳] است و از نظر روش، شبه آزمایشی و از نوع پسرویدادی میباشد. این نوع پژوهشهای بیشتر بر مؤثرترین اقدام تأکید دارند و علتها را کمتر مورد توجه قرار میدهند.
پژوهشهای کاربردی، با بهره گرفتن از زمینه و بستر شناختی و معلوماتی که از طریق پژوهشهای بنیادی فراهم شده برای رفع نیازمندیهای بشر و بهبود و بهینه سازی ابزارها، روشها، اشیاء و الگوها در جهت توسعهی رفاه و آسایش و ارتقای سطح زندگی انسان مورد استفاده قرار میگیرند(حافظنیا، ۱۳۸۲).
همچنین از نظر طبقهبندی پژوهش برحسب روش و نحوهی گردآوری داده ها، این پژوهش
توصیفی– همبستگی است و از روششناسی مبتنی بر بازار استفاده شده است. پژوهشهای توصیفی به بررسی شرایط موجود جهت شناخت بیشتر به منظور کمک به فرایند تصمیمگیری مورد استفاده قرار
میگیرند(سکاران، ۱۹۹۲).
۳-۳- جامعهی آماری
جامعهی آماری عبارت است از افراد یا واحدهایی که دارای حداقل یک صفت مشترک باشند. معمولاً در هر پژوهش، جامعهی مورد بررسی، یک جامعهی آماری است که پژوهشگر مایل است دربارهی صفت (صفتها) متغیر واحدهای آن به مطالعه بپردازد(سرمد و سایرین، ۱۳۸۳).
جامعهی مورد نظر این پژوهش، کلیهی شرکتهای تولیدی پذیرفتهشدهی قبل از سال ۱۳۸۶ در بورس اوراق بهادار تهران در طی سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۱ است که این جامعهی آماری کلیهی شرکتها، طی این دورهی ۶ ساله و در صنعتها و گروه های مختلف را شامل میشود و فرضیه های موردنظر در رابطه با این جامعهی آماری مورد مطالعه و آزمون قرار خواهد گرفت .
۴-۳- تعیین حجم نمونه و نمونهگیری
در پژوهش حاضر روش نمونهبرداری از نوع حذف سیستماتیک میباشد.
در مورد نمونه، محدودیتهای ذیل در نظر گرفته شده است. به عبارت دیگر از جامعهی آماری مورد نظر، شرکتها، با توجه به شرایط زیر انتخاب میشوند:
سال مالی آن منتهی به پایان اسفندماه باشد.
شرکتها نبایستی سال مالی خود را در طی دوره های مورد نظر تغییر داده باشند.
اطلاعات مالی مورد نیاز برای انجام این پژوهش را در دورهی زمانی ۱۳۸۶ الی ۱۳۹۱ به طور کامل ارائه کرده باشد.
جزء بانکها، مؤسسات مالی (شرکتهای سرمایهگذاری، واسطهگری مالی، لیزینگها) نباشند یعنی شرکتها تولیدی باشند؛ چرا که افشای اطلاعات مالی و ساختار حاکمیت شرکتی در آنها متفاوت است.
شرکتها نبایستی قبل از سال ۱۳۹۱ از بورس خارج شده باشند.
شرکتها نبایستی جزء شرکتهایی باشند که از سال ۱۳۸۶ به بعد، در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شدهاند.
با توجه به اعمال شرطهای بالا، نمونهگیری مورد نظر صورت گرفته و از بین کلیهی
شرکتهای تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دورهی ۶ ساله از ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۱، تعداد ۸۱ شرکت با بهره گرفتن از روش حذف سیستماتیک به عنوان نمونهی مورد آزمایش انتخاب گردیدند. بنابراین با اعمال شرایط فوق بر جامعهی آماری، در تعمیم آن به کل جامعه در سایر شرایط بایستی احتیاط لازم اعمال گردد. از این تعداد باتوجه به اعمال شرایط تفکیک و طبقه بندی شرکتها به روش چرخه ی عمر پارک و چن (۲۰۰۶) بر اساس چهار متغیر: رشد فروش، مخارج سرمایه ای، نسبت سود تقسیمی و سن شرکت ، ۲۸ شرکت در مرحله بلوغ و ۳۰ شرکت در مرحله رشد و ۲۳ شرکت در مرحله افول می باشند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت