پایان نامه در رابطه با : راهکارهای مبارزه با فقر اقتصادی بر اساس کلام و ... |
الْمَسْکَنَهُ مِفْتَاحُ الْبُؤْس (مجلسی، ۱۴۰۳ ق، ج ۷۸، ص ۳۵۳)
«ناداری کلید بدبختی است.»
فقیر همواره دغدغهمند رفع نیازهای اساسی خود است؛ در پی لقمه نانی است تا سیر شود، دنبال سرپناهی است تا به آرامش و امنیت برسد و پوشاک و لباسی میخواهد که خود را بپوشاند. گاهی موفق میشود اما غالب اوقات ناکام میماند و همین امر باعث اندوه و نگرانی او میشود؛ کما این که امام صادق (ع) نیز در حدیثی فرمودهاند:
ثُمَ مَنْ قَدْ عَلِمْتُمْ فِی فَضْلِهِ وَ زُهْدِهِ سَلْمَانُ وَ أَبُوذَرٍّ رَحِمَهُمَا اللَّهُ فَأَمَّا سَلْمَانُ فَکَانَ إِذَا أَخَذَ عَطَاءَهُ رَفَعَ مِنْهُ قُوتَهُ لِسَنَتِهِ حَتَّی یَحْضُرَ عَطَاؤُهُ مِنْ قَابِلٍ فَقِیلَ لَهُ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَنْتَ فِی زُهْدِک تَصْنَعُ هَذَا وَ أَنْتَ لَا تَدْرِی لَعَلَّک تَمُوتُ الْیَوْمَ أَوْ غَداً فَکَانَ جَوَابَهُ أَنْ قَالَ مَا لَکُمْ لَا تَرْجُونَ لِی الْبَقَاءَ کَمَا خِفْتُمْ عَلَی الْفَنَاءَ أَمَا عَلِمْتُمْ یَا جَهَلَهُ أَنَّ النَّفْسَ قَدْ تَلْتَاثُ عَلَی صاحِبُها إِذَا لَمْ یَکُنْ لَهَا مِنَ الْعَیْشِ مَا تَعْتَمِدُ عَلَیْهِ فَإِذَا هِی أَحْرَزَتْ معیشتها اطْمَأَنَّتْ (حر عاملی، ج ۱۲، ص ۳۲۰؛ کلینی، ۱۴۰۷ ق، ج ۵، ص ۶۸)
«سلمان و ابوذر- رحمهما اللّه- از کسانی بودند که شما از فضیلت و زهد آنان آگاهید؛ همین سلمان چون سهم خود را از بیتالمال میگرفت، به اندازه قوت سال خود از آن برمیداشت و تا رسیدن سهم سال بعد آن را نگاه میداشت. به او گفتند: ای ابا عبد اللّه[۳۷]! تو با زهدی که داری چنین میکنی، و حال آنکه نمیدانی امروز خواهی مرد یا فردا؟ و او در جواب میگفت: چرا همان گونه که میترسید بمیرم، امید ندارید (فکر نمیکنید) زنده بمانم؟ مگر شما نادانان[۳۸] نمیدانید که نفس انسان اگر به داشتن وسیله معیشت خود مطمئن نباشد گرفتار پریشانی و اضطراب میشود، و چون وسیله معیشت داشت اطمینان خاطر پیدا میکند …»
۳-۲-۳- ذلت و خواری
حضرت علی (ع) میفرمایند:
اللَّهُمَّ صُنْ وَجْهِی بِالْیَسَارِ وَ لَا تَبْذُلْ جَاهِی بِالْإِقْتَارِ فَأَسْتَرْزِقَ طَالِبِی رِزْقِک وَ أَسْتَعْطِفَ شِرَارَ خَلْقِک وَ أُبْتَلَی بِحمدِ مَنْ أَعْطَانِی وَ أُفْتَتَنَ بِذمِّ مَنْ مَنَعَنِی وَ أَنْتَ مِنْ وَرَاءِ ذَلِکَ کُلِّهِ وَلِی الْإِعْطَاءِ وَ الْمَنْعِ- إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیر (صبحی صالح، ۱۴۱۴ ق، ص ۳۴۷)
«خدایا به توانگری، آبرویم را نگاه دار و به تنگدستی حرمتم را ضایع مکن تا از خلق محتاج تو، روزی خواهم و از خلق بدکردار تو عطوفت و مهربانی طلب کنم و به ستودن و مدح کسی که به من عطائی ارزانی داشته مبتلا شوم و به نکوهیدن کسی که بخشش خود را از من باز داشته فریفته گردم. در حالی که تو فوق اینها، صاحب بخشیدن و باز داشتن هستی.»
و باز میفرمایند:
مَنِ اسْتَغْنَی کَرُمَ عَلَی أَهْلِهِ وَ مَنِ افْتَقَرَ هَانَ عَلَیْهِم (تمیمی، ۱۳۶۶، ص ۶۹۱)
«هر که توانگر شود، نزد کسانش گرامی گردد و هر که نادار باشد، نزد آنان خوار است.»
مَن أظهَرَ فَقرَهُ أذَلَ قَدرَه (تمیمی، ۱۳۶۶، ص ۶۴۴)
«هر که فقر و ناداری خود را آشکار کند، آبروی خود را میریزد و خود را ذلیل می کند.»
الفَقیرُ فِی الوَطَنِ مُمتَهنٌ (تمیمی، ۱۳۶۶، ص ۳۳)
«فقیر در میهن خود حقیر است.»
الفَقیرُ حَقِیرٌ لا َسمَعُ کَلامَهُ وَ لایَعرِفُ مَقامَهُ لَو کانَ الفَقیرُ صادِقاً یَسمَونَه کَاذِباً وَ لَو کَانَ زَاهِداً یَسمَونَه جَاهِلاً (مجلسی، ۱۴۰۳ ق، ج ۷۲، ص ۴۷)
«فقیر حقیر است، به سخن او کسی گوش نمیدهد، و قدر او را هیچ کس نمیشناسد. اگر فقیر راستگو باشد او را دروغگو میخوانند، و اگر زاهد باشد نادان مینامند.»
انسانهای فقیر و نیازمند تحت تأثیر فشارهای فردی و خانوادگی و اجتماعی مجبور به انجام رفتارها و تمسک به هنجارهایی میگردند که با روح آزادگی و ارزشهای انسانی منافات دارد و موجب ذلت میگردد.
حضرت علی (ع) میفرمایند:
الْفَقْرُ یُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِه (عبده، ۱۳۹۱، ج ۳، ص ۱۵۲)
«فقر انسان زیرک را به هنگام بیان دلیل خویش لال میکند.»
اَلْفَقِیرُ حَقِیرٌ لَا یُسْمَعُ کَلَامُهُ (مجلسی، ۱۴۰۹ ق، ج ۷۲، ص ۴۷)
«انسان فقیر حقیر است، و کسی به سخن او گوش نمیدهد.»
متأسفانه بر خلاف سیره بزرگان دینیمان که همیشه رفتار نیکویی با فقرا داشتند و با روی باز با ایشان برخورد میکردند، بسیاری از مردم نگاهشان به ظواهر است و با کسی که سر و وضع مناسب و وضع مالی خوبی نداشته باشد برخورد خوبی ندارند. او را فراموش میکنند (الْفَقْرُ یُنسِی) (تمیمی، ۱۳۶۶، ص ۱۲) و در نظرشان خوار میگردد اگر چه از نزدیکان ایشان باشد. (مَنِ اسْتَغْنَی کَرُمَ عَلَی أَهْلِهِ وَ مَنِ افْتَقَرَ هَانَ عَلَی أَهْلِه) (تمیمی، ۱۳۶۶، ص ۲۹۰) وقتی هم فردی در چشم مردم حقیر و خوار شمرده شود در مقابل آنها احساس ضعف کرده و نمیتواند از حق خود در برابر آنها دفاع کند. کلامش شنیده نمیشود پس مقام او هم ناشناخته خواهد بود. (الفَقیرُ حَقِیرٌ لا َیُسمَعُ کَلامُهُ وَ لایُعرَفُ مَقامُه) (مجلسی، ۱۴۰۳ ق، ج ۷۲، ص ۴۷)
انسان فقیر حقیر است، و کسی به سخن او گوش نمیدهد. این کشته شدن برای آدمی سختتر از کشته شدن جسدی است، زیرا که پایگاه اصلی برای هر کس شخصیّت اجتماعی و مقام انسانی او است. و احساس عقده حقارت ناشی از فقر، این پایگاه و مقام را ویران میکند و از میان میبرد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۳-۲-۴- بلا و گرفتاری
یکی دیگر از پیامدهای فقر بلا و گرفتاری است. امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند:
الْفَقْرُ مَعَ الدَّیْنِ الشَّقَاءُ الْأَکْبَر (تمیمی، ۱۳۶۶، ص ۲۸)
«فقر با بدهکاری، بزرگترین بدبختی است.»
إِنَّ مِنَ الْبَلَاءِ الْفَاقَهَ (عبده، ۱۳۹۱، ج ۳، ص ۲۴۷)
«آگاه باشید! که فقر و فاقه از جمله بلاهاست.»
پس از این سخن چنین آمده است:
إِنَّ مِنَ النِّعَمِ سَعَهَ الْمَال (عبده، ۱۳۹۱، ج ۳، ص ۲۴۷)
«فراوانی مال از جمله نعمتهاست.»
و پیداست که این «فراوانی»، که امام (ع) آن را از جمله نعمتها میشمرد، رابطهای با فزونی تکاثری ندارد، چرا که آن فراوانی مالی که علاوه بر عقل و تجربه، تعالیم اسلامی نیز از آن نهی کرده است، فزونی همراه با تکاثر است. امام علی (ع) میفرمایند:
کَثرَهُ الماَلِ یُفسِدُ القُلُوبَ، وَ یُنسِی الذُّنُوبَ (تمیمی، ۱۳۶۶، ص ۲۴۴)
«فزونی مال دلها را تباه میکند و گناهان را از یاد میبرد.»
و در روایت دیگری میفرمایند:
ثَرْوَهُ الْمَالِ تُرْدِی وَ تُطْغِی وَ تَفْنَی (تمیمی، ۱۳۶۶، ص ۱۶۲)
«بسیاری مال انسان را به سقوط میکشاند، و سرکشی میآورد، و نابود میسازد».
پس بهتر است که این احادیث را پیوسته به یک دیگر (و به صورت یک منظومه مرتبط) فراگیریم، و درد فزونی مال را با انفاق آن در راه خدا درمان کنیم.
امام سجّاد (ع) در مناجاتشان اینگونه میفرمایند:
اللَّهُمَ إِنِّی أَسْأَلُکَ خَیْرَ الْمَعِیشَهِ مَعِیشَهً أَقْوَی بِهَا عَلَی جَمِیعِ حَاجَاتِی… مِنْ غَیْرِ أَنْ تُتْرِفَنِی فِیهَا فَأَطْغَی أَوْ تُقَتِّرَهَا عَلَی فَأَشْقَی (مجلسی، ج ۹۰، ص ۱۲)
«خدایا! از تو خواستار نیکوترین معیشتم: معیشتی که با آن توانایی بر طاعت تو پیدا کنم، و با آن به همه نیازمندیهایم برسم … بی آنکه سبب اتراف (رفاهزدگی) من شود و سر به طغیان بردارم، یا آن اندازه آن را اندک بدهی که گرفتار بدبختی شوم …»
امام باقر (ع) نیز در دعایشان به درگاه خداوند متعال عرضه میدارند:
أَسْأَلُکَ اللَّهُمَ الرَّفَاهِیَهَ فِی مَعِیشَتِی مَا أَبْقَیْتَنِی، مَعِیشَهً أَقْوی بِهَا عَلی طَاعَتِکَ، وَ أَبْلُغُ بِهَا رِضْوَانَکَ، … وَ لَاتَرْزُقْنِی رِزْقاً یُطْغِینِی، وَ لَا تَبْتَلِیَنِّی بِفقرٍ أَشْقی بِه (مجلسی، ۱۴۰۳ ق، ج ۹۷، ص ۳۷۹)
«خدایا! تا در دنیا هستم از تو معیشتی با آسایش مسألت میکنم: معیشتی که با آن قدرت بر طاعت تو پیدا کنم، و رضایت کامل تو را به دست آورم … و مرا چنان روزی مده که به طغیانم وادارد، و به فقر گرفتار مساز که بدبختم سازد.»
همانطور که در روایات بالا مشاهده میشود اصل فراوانی مال در کلام اهلبیت (ع) مذمت نشده بلکه رفاه طلبی، اتراف و مالی که انسان را از اطاعت الهی و بندگی خارج کند منظور است. لذا اگر فردی مال فراوانی به دست آورد ولی به حد کفاف زندگی کند و از مالش برای کارهای خیر مثل انفاق استفاده کند، بهرهمند از ثواب و خشنودی الهی نیز گشته و به نظر میآید آن فزونی مال که در روایت آمده «إنّ مِنَ النِّعَمِ سَعَهُ المالِ» همین مال است.
۳-۲-۵- ایجاد دشمنی و پرخاشگری در جامعه
امیرالمؤمنین (ع) در این زمینه میفرمایند:
فَإنَّ الفَقرَ… دَاعیِهٌ لِلمَقتِ (صبحی صالح، ۱۴۱۴ ق، ص ۱۶)
«به درستی که فقر باعث دشمنی و خصومت است.»
عَجِبتُ لِمَن لایَجِدُ قُوتَ فِی بیتِهِ کَیفَ لایَخرِجُ عَلی النّاسِ شَاهِراً سَیفِهِ (جرداق، ۱۹۳۷ م، ج ۴، ص ۶۲۸)
«در تعجبم از کسی که در خانهاش غذایی نیست و با شمشیر برهنه بر مردم خروج نمیکند.»
دارایی به عنوان یک تکیه گاه اجتماعی در برابر نیازها و مشکلات تلقی میگردد و طبعاً کسی که از این تکیه گاه بیبهره باشد، سعی میکند این خلأ را با تکیه بر دیگران جبران کند. اما این مسأله امر سادهای نیست و کمتر پیش میآید که افرادی پیدا شوند که کفالت این افراد را به طور تمام و کمال بر عهده بگیرند؛ به این علت تعامل فقرا با دیگران دچار مشکل میشود و ممکن است منجر به خصومت و دشمنی بین آنان هم بشود.
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1400-09-11] [ 01:50:00 ب.ظ ]
|