کتابدار

Library Staff, Librarian, Library Employee, Information Professional, Information Staff, Library Professional,

در هر صورت، عباراتی که فراوانی بیشتری برای بیان هر کدام از مفاهیم را داشته اند در جدول فوق با قلم ضخیم نشان داده شده ­اند. یکی از نمونه­های جستجویی که انجام شد، به صورت زیر بوده ­است:

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

("Quality of Work Life” OR QWL OR “Quality of Working Life” OR “Quality of Work-Life") AND ("Job Satisfaction” OR “Word Satisfaction” OR “Job-Related Satisfaction” OR “Work-Related Satisfaction") AND “in partial fulfillment of” AND site:edu AND filetype:pdf
در دستور جستجویی که در موتور جستجوی گوگل به شکل فوق انجام شد، هدف بازیابی پایان نامه­ هایی بوده است که به بررسی ارتباط میان کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی در دانشگاه­ های ایالات متحده پرداخته­اند.

۲-۵-۲٫ نتایج حاصل از جستجوی پیشینه‌ها

منابع و نیروی انسانی یک سازمان، سرمایه مهمی برای آن سازمان محسوب می­ شود؛ از این رو، محققان بسیاری تا کنون تلاش کرده ­اند که متغیر کیفیت زندگی کاری –هم به صورت منفرد و هم به صورت ترکیبی با متغیرهای دیگر- را مورد بررسی قرار دهند. به طور کلی، تا کنون ارتباط کیفیت زندگی کاری با متغیرهایی از قبیل، رضایت شغلی، استرس شغلی، عملکرد سازمانی، تعهد سازمانی، و …
مهم­ترین حوزه­ای که تا کنون بیشتر به بررسی کیفیت زندگی کاری پرداخته است، حوزه مدیریت و سازمان است. اما، حوزه ­های دیگری نیز وجود دارند که به اهمیت این مسئله پی برده و اقدام به مطالعه کیفیت زندگی کاری در زمینه تخصصی خود کرده ­اند؛ برای مثال، حوزه­ هایی مانند روانشناسی، علوم تربیتی، مدیریت آموزشی، تربیت بدنی، پزشکی- مخصوصاً پرستاری، و … به این موضوع علاقه نشان داده­اند.
با وجود اهمیت بالای کیفیت زندگی کاری، تا کنون تحقیقات بسیار اندکی در حوزه­ کتابداری و اطلاع­رسانی به بررسی این موضوع در میان کتابداران و متخصصان کتابداری و اطلاع­رسانی پرداخته­اند؛ در حالی که این موضوع سال­هاست که در حوزه ­های دیگر به عنوان یک مسئله­ پژوهشی مورد مطالعه قرار گرفته است. به طور کلی، می­توان نتایج جستجو را در دو دسته طبقه ­بندی کرد: ۱) دسته­ی اول تحقیقاتی است که در رشته کتابداری و اطلاع­رسانی به بررسی کیفیت زندگی کاری یا مسائل مرتبط با آن (از قبیل رضایت شغلی و استرس شغلی) پرداخته­اند؛ ۲) و دسته­ی دوم تحقیقاتی هستند که به بررسی ارتباط میان کیفیت زندگی کاری با دیگر متغیرهای مورد مطالعه در این پژوهش- رضایت و استرس شغلی- در رشته­ های دیگر (غیر از حوزه کتابداری) پرداخته­اند در هر صورت، نتایج جستجوهای انجام­شده در قالب دو بخش- پیشینه در داخل و پیشینه در خارج- در ادامه خواهد آمد

۲-۵-۳٫ پیشینه در داخل

همان­طور که ذکر شد، تا کنون محققان بسیار کمی نسبت به بررسی ارتباط میان کیفیت زندگی کاری و دیگر متغیرهای سازمانی توجه نشان داده­اند. مهم­ترین و جدیدترین پژوهش در این زمینه در سال ۱۳۹۰ توسط اسلامی (اسلامی، چاکلی، و زارعی، ۱۳۹۱) به انجام رسید. اسلامی (اسلامی، چاکلی، و زارعی، ۱۳۹۱) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود به بررسی رابطه میان کیفیت زندگی کاری با عملکرد مدیران کتابخانه­ های عمومی استان مازندران پرداخت. یافته­های حاصل از این پژوهش، که با بهره گرفتن از روش تحقیق پیمایشی به انجام رسیده بود، نشان داد که از دیدگاه مدیران کتابخانه­ های عمومی استان مازندران، سطح میانگین عوامل کیفیت زندگی کاری به ترتیب برای عامل وابستگی اجتماعی زندگی کاری، ۳٫۰۳۸۵؛ یکپارچگی و انسجام اجتماعی، ۲٫۲۹۸۱؛ محیط ایمن و بهداشتی، ۲٫۱۹۲۳؛ توسعه قابلیت ­های انسانی، ۲٫۱۱۹۲؛ قانون­گرایی در سازمان، ۱٫۹۲۹۵؛ تأمین فرصت رشد و امنیت، ۱٫۸۷۰۲؛ و پرداخت منصفانه و کافی، ۱٫۴۹۳۶ است و تنها عاملی که در سطح متوسط قرار دارد عامل وابستگی اجتماعی زندگی کاری است. همچنین، تمامی عوامل شناخته شده کیفیت زندگی کاری بر عملکرد این مدیران مؤثر هستند که عامل محیط ایمن و بهداشتی بیشترین تأثیر و عامل وابستگی اجتماعی زندگی کاری کمترین تأثیر را بر عملکرد آن‌ها دارد.
اما در یک نگاه گسترده­تر، تا کنون پژوهشگران فراوانی مسئله رضایت شغلی (از قبیل: پایی و دیگران، ۱۳۸۳؛ عباسی، ۱۳۷۹؛ حریری و اشرفی­ریزی، ۱۳۸۸ الف؛ حریری و اشرفی­ریزی، ۱۳۸۸ ب؛ باقری، ۱۳۷۸؛ سلیمانی، ۱۳۷۹؛ کهن، ۱۳۸۴؛ اشرفی­ریزی و کاظم­پور، ۱۳۸۸؛ اشرفی­ریزی، ۱۳۸۲؛ دری­منش، ۱۳۷۹؛ حریری، ۱۳۸۱؛ ترکیان­تبار، ۱۳۸۳؛ کیل‌قاسمی‌پور، ۱۳۷۶؛ محمدزاده، ۱۳۷۸، محمودی، ۱۳۸۸) و همچنین استرس شغلی (از قبیل: باب­الحوائجی و پاشازاده، ۱۳۸۹؛ شعاری، ۱۳۷۳؛ اشرفی­ریزی و کاظم­پور، ۱۳۹۰؛ کاظم­پور، ۱۳۸۸؛ خسروی، ۱۳۸۲) در کتابداران و کارمندان و مدیران کتابخانه ­ها را مورد بررسی و کنکاش قرار داده­اند. لازم به ذکر است که اکثر تحقیقات مذکور به صورت پایان نامه کارشناسی ارشد به انجام رسیده است.
باقری (۱۳۷۸) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود میزان رضایت کتابداران کتابخانه­ های تخصصی و دانشگاهی را مورد بررسی قرار داد و در نهایت به این نتیجه رسید که کلاً ۵۰ درصد از کتابداران از شغل خود رضایت دارند، این در حالی است که رضایت آنان از امکانات رفاهی و بهداشتی، امکانات آموزشی، ارتقاء شغلی، و نیز امنیت شغلی پایین­تر از حد متوسط قرار دارد. عباسی (۱۳۷۹) نیز در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان “بررسی میزان رضایت شغلی کتابداران دانشگاه فردوسی مشهد و عوامل موثر بر آن” به این نتیجه رسید که میزان رضایت شغلی کتابدارانی که با امکانات رایانه­ای کار می­ کنند با آن‌هایی که از این امکانات استفاده نمی­کنند تفاوت معنی­داری وجود دارد. همچنین، این تفاوت در مورد کتابدارانی که تحت نظر مدیران متخصص کتابداری کار می­ کنند با آن‌هایی که از این امکان بهره­مند نیستند معنی­دار است. همچنین، پژوهش محمودی (۱۳۸۸) بر روی کتابداران کتابخانه­ های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری شهر تهران نشان داد که میزان رضایت کتابداران از امکانات آموزشی، پژوهشی و ارتقا شغلی کمتر از حد متوسط (بر اساس طیف لیکرت) در حالی که بقیه مؤلفه­ ها (امکانات رفاهی و مادی، روابط انسانی، امنیت شغلی، پایگاه اجتماعی، سیاست­ها و خط­مشی مدیریت، ماهیت کاری) بیشتر از حد متوسط بوده است. بنابراین فرضیه پژوهش او، مبنی بر رضایت شغلی بیش از ۵۰ درصد کتابداران کتابخانه­ های مورد مطالعه، مورد تایید قرار گرفت.
به علاوه، در پژوهش اخیر که توسط اشرفی­ریزی و کاظم­پور (۱۳۸۸) انجام شد؛ محققان ضمن مطرح کردن رضایت شغلی به عنوان مسئله­ای مهم و فراموش­شده در ادبیات حوزه­ کتابداری و اطلاع­رسانی، پژوهشی با هدف بررسی مفهوم رضایت شغلی و اهمیت آن و همچنین عوامل مؤثر بر رضایت شغلی و در نهایت اثرات این متغیر در محیط کتابخانه را به انجام رساندند. محققان با اشاره به اهمیت روزافزون کتابخانه ­ها، و به خصوص کتابخانه­ های دانشگاهی، در دنیای امروز، شناخت و توجه به نیازهای کتابداران شاغل در این کتابخانه ­ها و تلاش در تأمین رضایت شغلی آن‌ها تأثیر بسیاری بر کیفیت خدمات کتابخانه­ای خواهد داشت.
از طرف دیگر، بررسی موضوع استرس شغلی در کتابداران و کارمندان کتابخانه از موفقیت کمتری نسبت به رضایت شغلی برخوردار بوده و تحقیقات کم­تری در این زمینه به انجام رسیده است. باب­الحوائجی و کاظم­پور (۱۳۸۸)، با هدف بررسی میزان استرس شغلی کتابداران و مدیران کتابخانه­ های عمومی وابسته به نهاد کتابخانه­ های عمومی کشور در شهر تهران در سال ۱۳۸۸، پژوهشی در این زمینه با بهره گرفتن از روش تحقیق پیمایشی و ابزار پرسشنامه بر روی ۱۰۳ نفر از کتابداران و مدیران کتابخانه­ های عمومی انجام دادند. آن‌ها به این نتیجه رسیدند که تنیدگی کلی استرس شغلی نمونه مورد بررسی در حد تنیدگی طبیعی بوده ­است، لذا استرس شغلی در نمونه مورد بررسی مشاهده نشده است و بیشترین میانگین ابعاد استرس شغلی مربوط به بعد بار کاری نقش، و کمترین میانگین ابعاد استرس مربوط به بعد محیط فیزیکی می­باشد. همچنین، بین استرس شغلی و ویژگی­های جمعیت­شناختی رابطه معناداری شناسایی نکردند.
در پژوهش دیگری در زمینه استرس شغلی، اشرفی­ریزی و کاظم­پور (۱۳۹۰) به بررسی عوامل استرس­زای شغلی کتابداران شاغل در کتابخانه­ های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان پرداختند. در این مقاله، که از یک طرح پژوهشی با همین عنوان استخراج شده است، پژوهشگران به این نتیجه می­رسند که اثرگذارترین عامل استرس ­زا، عدم حمایت سرپرستان، و کمترین تأثیر مربوط به مشخص نبودن گروه مخاطبین می­باشد. سپس، آن‌ها اظهار می­ کنند که رتبه ­بندی عوامل استرس ­زا در ابعاد چهارگانه لوتانس[۹۴] نشانگر آن است که بعد ساخت­های سازمانی، بیشتری میانگین و بعد شرایط فیزیکی سازمان، کمترین میانگین را به خود اختصاص داده است. اما، وجود رابطه معنادار میان ویژگی­های جمعیت­شناختی و استرس شغلی، یکی دیگر از نتایج مهم این تحقیق بوده ­است.
صیامیان و همکارانش (۲۰۰۶) نیز در مقاله­ای به بررسی استرس و فرسودگی شغلی در کتابداران کتابخانه ­ها و مراکز اطلاع­رسانی دانشگاهی مازندران پرداختند. نتایج این تحقیق، که بر روی نمونه ­ای ۳۰ نفره از کتابداران انجام شد، نشان داد که فرسودگی شغلی در میان کتابداران مناسب نیست و نیاز به تحقیقات و اقدامات جدی در این زمینه وجود دارد.
همان­طور که در سطور فوق ذکر آن رفت، موضوع کیفیت کاری و ارتباط آن با دیگر متغیرهای سازمانی در حوزه ­های دیگر سال­های متمادی مورد بررسی قرار گرفته است. رضایت شغلی، استرس شغلی، عملکرد سازمانی، تعهد سازمانی، هوش هیجانی، مدیریت رضایت مشتری، بهره­وری کارکنان، سرمایه اجتماعی، سلامت سازمانی، میزان تمایل به ماندگاری در سازمان، فرسودگی شغلی، تاب­آوری، کمال­گرایی، ویژگی­های جمعیتی، فساد اداری، توانمندسازی روان‌شناختی، اثربخشی کارکنان، جو سازمانی، و … متغیرهای مهمی هستند که رابطه آن‌ها با کیفیت زندگی کاری در پژوهش­های مختلف مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته­اند. اما، در میان این متغیرها، عملکرد سازمانی کارکنان و مدیران متغیری است که موفقیت بیشتری برای بررسی کسب کرده است و اکثر محققان در حوزه ­های متفاوت به این مسئله توجه نشان داده­اند. اما به دلیل آنکه موضوع مورد بررسی پژوهش حاضر ارتباط کیفیت زندگی کاری با رضایت و استرس شغلی است، بنابراین به نتایج تعدادی از پژوهش­های مرتبط با این متغیرها، که خارج از حوزه کتابداری و اطلاع­رسانی، به انجام رسیده است در ادامه اشاره خواهد شد.
ضابطیان (۱۳۹۰) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود به بررسی ارتباط میان کیفیت زندگی کاری، استرس شغلی، و رضایت شغلی در داوران لیگ برتر پرداخت. در این پژوهش متغیرهای استرس شغلی و رضایت شغلی به عنوان متغیر مستقل و کیفیت زندگی کاری به عنوان متغیر وابسته مورد مطالعه قرار گرفتند. او پس از بررسی داده ­های گردآوری­ لشده مربوط به ۷۱ داور به این نتیجه رسید که رابطه خطی معکوس معنی­داری بین استرس شغلی با رضایت شغلی (P= 0.032 و t= -2.19)، استرس شغلی با کیفیت زندگی کاری (P=0.001 و t=-6.12)، استرس شغلی با هرکدام از مؤلفه­ های کیفیت زندگی کاری (رابطه منفی)، و رضایت شغلی با تمام مؤلفه­ های کیفیت زندگی کاری (رابطه مثبت) وجود دارد. در نهایت او به این نتیجه می­رسد که با کاهش استرس شغلی و افزایش سطح رضایت شغلی می­توانیم سطح کیفیت زندگی کاری را در داوران فوتبال افزایش دهیم.
فلاحی و همکاران (۱۳۸۹) در پژوهشی با عنوان “بررسی رابطه میان کیفیت زندگی کاری و کنترل شغلی و استرس شغلی با تعداد، شدت، و فراوانی بیماری­های جسمی در کارکنان” رابطه میان این متغیرها را مورد بررسی قرار دادند. نتایج این پژوهش نشان داد که رابطه معناداری میان کیفیت زندگی کاری و کنترل شغلی و استرس شغلی با تعداد، شدت، و فراوانی بیماری­های جسمی وجود دارد. همچنین، طبق این تحقیق میان کیفیت زندگی کاری و استرس شغلی و میان کنترل شغلی و استرس شغلی رابطه منفی معناداری مشخص شد.
کوه­پیما (۱۳۹۰) موضوع پایان نامه کارشناسی ارشد خود را به بررسی رابطه میان کیفیت زندگی کاری و استرس شغلی در کارکنان شرکت سایپا (۳۴۰ کارمند) اختصاص می­دهد و نتایج حاصل از پژوهش او- که از نوع کاربردی و توصیفی-پیمایشی بوده ­است- نشان داد که بین کیفیت زندگی کاری و استرس شغلی در کارکنان شرکت سایپا رابطه معکوس و معناداری (r=-0.56 و p<0.01) وجود دارد. همچنین تحلیل رگرسیون گام به گام این تحقیق نشان داد که از میان مؤلفه­ های کیفیت زندگی کاری، به ترتیب مؤلفه­ های یکپارچگی و انسجام اجتماعی، توسعه قابلیت ­های انسانی، فرصت­های مداوم رشد و امنیت مداوم، و قانون­گرایی در سازمان از بیشترین توان برای پیش ­بینی استرس شغلی در سازمان برخوردارند.
نارنجی ثانی (۱۳۸۷) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان “بررسی مقایسه­ ای رابطه بین کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی بین اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران و دانشگاه صنعتی شریف” به این نتیجه رسید که میان کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نشان داد که به ترتیب اولویت­های قانون­گرایی در سازمان، تأمین فرصت رشد و امنیت مداوم، و توسعه قابلیت ­های انسانی به عنوان ابعاد کیفیت زندگی کاری با رضایت شغلی همبستگی چندگانه دارد.
داوودی (۱۳۷۷) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود، که در رابطه با بررسی تأثیر کیفیت زندگی کاری بر رضایت شغلی در بین کارکنان عملیاتی شاغل در فولاد مبارکه بود، به این نتیجه رسید که مشارکت در تصمیم ­گیری­های مربوط به شرایط کاری و خود کار با رضایت شغلی رابطه مستقیم و متوسطی دارد و همچنین میان مشارکت در تصمیم ­گیری­های مربوط به شرایط کاری و خود کار با حوادث ناشی از شغل در بین کارکنان عملیاتی شاغل در فولاد مبارکه رابطه معنی­داری حاصل نشده است.
در پژوهشی مشابه، عباسی گراوند (۱۳۸۹) به بررسی سهم کیفیت زندگی کاری و رضایت­مندی شغلی کارکنان شرکت توزیع نیروی برق نواحی استان تهران در شادکامی آنان پرداخت. نتیجه این پایان نامه نشان داد که میان کیفیت زندگی کاری و رضایتمندی شغلی کارکنان با شادکامی آنان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. در تحقیقی دیگر، تدینی (۱۳۸۸) با هدف بررسی رابطه رضایت شغلی و سلامت روان با کیفیت زندگی کاری در کلیه پرسنل بهداشت خانواده مرکز بهداشت کرج، و با بهره گرفتن از روش توصیفی به بررسی موضوع کیفیت زندگی کاری پرداخته است. نتایج این تحقیق نشان می‌دهند که میان کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی و سلامت روان رابطه مثبت وجود دارد. یافته‌ها وابستگی سلامت روان و رضایت شغلی و همچنین عدم وابستگی میان کیفیت زندگی کاری و سن افراد را نشان می­دهد. عدم وابستگی بین کیفیت زندگی کاری، رضایت شغلی، سلامت روان به وضعیت تأهل و وضعیت استخدام، مدرک تحصیلی و سابقه خدمت، از دیگر نتایج این تحقیق بود. همچنین میان رضایت شغلی، سلامت روان، و کیفیت زندگی کاری رابطه مثبت وجود دارد.
خاقانی­زاده و همکاران (۱۳۸۷) در پژوهشی در رابطه با بررسی رابطه میان استرس شغلی و کیفیت زندگی کاری پرستاران شاغل در بیمارستان­های منتخب نیروهای مسلح، به این نتیجه رسیدند که بین استرس شغلی و کیفیت زندگی کاری رابطه معنادار و همبستگی معکوس وجود دارد. همچنین، در این تحقیق اکثر ابعاد کیفیت زندگی کاری با یکدیگر دارای همبستگی بوده ­اند و اکثر ابعاد استرس شغلی نیز با یکدیگر همبستگی مثبت دارند و تمامی ابعاد استرس شغلی دارای همبستگی منفی با کیفیت زندگی کاری می­باشند. وجود همبستگی منفی میان سن و استرس شغلی، یکی دیگر از نتایج قابل ملاحظه این تحقیق بوده ­است. علاوه بر آن، ساعدی و همکاران (۱۳۸۹) در مطالعه­ ای در رابطه با ارتباط میان کیفیت زندگی کاری و سلامت سازمانی با خشنودی شغلی، به این نتیجه رسیدند که میان کیفیت زندگی کاری و خشنودی شغلی کارکنان زن و مرد دانشگاه آزاد اسلامی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. به علاوه، این معناداری در کلیه­ مؤلفه­ های خشنودی شغلی معنادار است.
در پژوهش اخیر که توسط قاسمی­زاد، امیریان­زاده، و باقری (۲۰۱۲) در رابطه با ارتباط میان کیفیت زندگی کاری مدیران و معلمان مدارس با رضایت شغلی و بهره­وری آن‌ها انجام شد، پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که رابطه معناداری میان رضایت شغلی و کارآمدی وجود دارد (r= 0.34)، همچنین آن‌ها به این نتیجه رسیدند که ارتباط میان کیفیت زندگی کاری با رضایت شغلی (r=0.54) و همچنین کارآمدی (r=0.68) معنادار است.

۲-۵-۴٫ پیشینه در خارج

با کاوش در پیشینه­ های خارجی (انگلیسی زبان) نتایج قابل توجهی برای ترکیب کلیدواژه­های مورد مطالعه پیدا نشد. در هر صورت، در زمینه کیفیت زندگی کاری کتابداران، تنها دو پژوهش یافت شد که اختصاصاً به این موضوع پرداخته بودند؛ در مقاله­ای، عبدالعزیز[۹۵] و همکاران (۲۰۱۱) پس از اشاره به اهمیت منابع انسانی و مسائل انگیزشی آن‌ها در محل کار، به الزام توجه بیشتر سازمان­ها به بهبود شرایط کارکنانشان اشاره می­ کنند و کیفیت زندگی کاری را به عنوان ابزاری در خور توجه در این زمینه مطرح می­ کنند. در این تحقیق، که به بررسی رابطه میان متغیرهای کاری و غیر کاری با کیفیت زندگی کاری پرداخته شده بود، کتابداران کتابخانه­ های دانشگاهی دولتی در شهر کلانگ والی کشور مالزی به عنوان نمونه مورد بررسی انتخاب شده بودند. نتایج این پژوهش نشان داد که هم متغیرهای کاری (مانند بار کاری، شرایط محیطی کار) و هم متغیرهای غیر کاری (کیفیت زندگی خانوادگی، تعداد فرزندان، جنس، سن، و …) در تعیین کیفیت کاری کارمندان دخیل هستند و ارتباط میان آن‌ها معنی­دار است.
رینا[۹۶] (۲۰۰۹) در رساله­ خود برای اخذ درجه دکتری در رشته کتابداری و اطلاع­رسانی از دانشگاه کالیکوت هند، به مطالعه موضوع میان متغیرهای جمعیت­شناختی با کیفیت زندگی کاری و استرس شغلی در ۳۰۰ متخصص کتابداری و اطلاع­رسانی در ایالت کرالا در هند می ­پردازد. نتایج پژوهش رینا نشان داد که ۱) کیفیت زندگی کاری میان کتابداران و اطلاع­رسانان زیاد نیست؛ ۲) در نمونه­ مورد بررسی استرس شغلی وجود ندارد؛ ۳) در تجزیه و تحلیل داده ­ها مشخص شد که اختلاف معنی­داری میان امتیاز کیفیت زندگی کاری سرپرستان و غیر سرپرستان وجود دارد. در حالی که اختلاف معناداری میان گروه­هایی که از لحاظ سن، جنسیت، وضعیت تأهل، تعداد فرزندان، زمینه تحصیلی، تجارب حرفه­ای، طیف حقوقی، تعداد سرپرستان، درگیری با ابزارهای فناوری اطلاعات، برنامه کاری، نوع کتابخانه، اندازه کتابخانه، و نوع مدیریت طبقه ­بندی شده بودند، مشاهده نشد؛ ۴) ارتباط معناداری میان کیفیت زندگی کاری و سه متغیر مستقل، از قبیل اندازه کتابخانه از لحاظ تعداد کتاب‌ها، تجارب حرفه­­ای، و سمت شغلی کشف شد؛ ۵) ارتباط معناداری میان کیفیت زندگی کاری و سه متغیر مستقل، از قبیل اندازه کتابخانه از لحاظ تعداد کارمندان، سن، و درگیری با ابزارهای فناوری اطلاعات، وجود دارد؛ ۶) ارتباط میان کیفیت زندگی کاری و استرس شغلی با بهره گرفتن از آزمون خی ۲ و و همبستگی پیرسون بررسی شد و مشخص شد که میان این دو متغیر رابطه­ معناداری وجود دارد.
در مقابل، با گسترده کردن دامنه جستجو به رضایت شغلی و کتابداران یا استرس شغلی و کتابداران تعداد زیادی پیشینه در این زمینه بازیابی شد؛ به عنوان مثال تنها در پایگاه اطلاعاتی اریک، برای ترکیب کلیدواژه­های رضایت شغلی ("Job Satisfaction") و کتابداران ("Librarians")، تعداد ۹۵ رکورد بازیابی شده است، که نتایج تعدادی از این تحقیقات در ادامه خواهد آمد.
لینچ و وردین (۱۹۸۳) به مطالعه تفاوت­های رضایت شغلی در میان واحدهای کتابخانه­ای و گروه ­های شاغل در کتابخانه ­ها پرداختند. در این تحقیق، ارتباط میان جنسیت، سن، و برخی از ویژگی­های جمعیت­شناختی نیز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که کتابداران خدمات مرجع از کتابداران فهرست­نویس از شغلشان رضایت بیشتری دارند، در حالی که تفاوت معناداری میان سن و رضایت شغلی دیده نشد. همچنین میزان رضایت با میزان تجربه، پست شغلی، و سطوح مدیریتی بیشتر می­ شود.
نزوتی[۹۷] (۱۹۸۷) در پژوهشی به بررسی تطبیقی رضایت شغلی کتابداران در کشور نیجریه پرداخت. نتایج تحقیق او، که بر روی ۲۱۴ کتابدار (از ۳۴۲ پرسشنامه­ ارسال­شده) در سطح ملی انجام شد، نشان داد که کتابداران از حقوق و مزایای دریافتی، محیط فیزیکی کار، و امکانات و فرصت­های پیشرفت رضایت اندکی دارند و بیشترین رضایت آن‌ها مربوط به متغیرهای استقلال، فعلیت و امنیت شغلی است. در پژوهش دیگری در کشور نیجریه، اتوک[۹۸] (۱۹۸۹) رضایت شغلی کارمندان کتابخانه­ی دانشگاه کالابار را مورد بررسی قرار داد. هدف این مطالعه شناسایی عواملی بود که بر روی نگرش­های کتابداران تازه ­کار تأثیرگذار هستند. داده ­های این پژوهش از تعداد ۳۰ نمونه مورد بررسی گردآوری و تجزیه و تحلیل شد. نتایج این بررسی نشان داد که عواملی مانند میزان پرداخت­ها، امنیت شغلی، میزان عدالت مدیران، شرایط کاری، و مشارکت در تصمیم ­گیری از مهم­ترین عوامل تأثیرگذار بر رضایت شغلی این کتابداران هستند. با تجزیه و تحلیل داده ­ها مشخص شد که بسیاری از کتابداران از میزان حقوق دریافتی خود، شرایط کار، و فرصت استفاده از استعدادهای خود راضی نیستند.
ناوالانی[۹۹] (۱۹۹۰) تحقیقی در رابطه با اندازه سطح رضایت شغلی نیروی کار حرفه­ای و نیمه­حرفه­ای شاغل در کتابخانه­ های دانشگاهی کشور هند انجام داد. ۲۱۶ مرد و ۱۳۷ زن از ۲۳ کتابخانه­ی دانشگاهی در این پژوهش شرکت کرده بودند که تجزیه و تحلیل داده ­های گردآوری شده نشان داد که اکثر کارمندان حرفه­ای با غالب نگرش­های شغلی خود راضی هستند، در حالی که اختلاف معناداری میان نگرش­های مردان و زنان وجود دارد. هارنستین[۱۰۰] (۱۹۹۳) نیز جهت تعیین اینکه آیا وضعیت دانشگاه و رتبه کتابداران بر رضایت شغلی آن‌ها تأثیرگذار است یا نه، مطالعه­ ای بر روی ۶۰۰ کتابدار کتابخانه­ های دانشگاهی در ایالات متحده انجام داد. او به این نتیجه رسید که بزرگ‌ترین منبع رضایت شغلی در کتابداران ارتباط با کاربران، تعامل با همکاران، وظائف محوله، و تنوع شغلی است. فرصت رشد و ارتقاء، قدردانی از انجام کارها، و حقوق مزایا نیز از عوامل نارضایتی در میان این کتابداران تشخیص داده شد. پالمینی[۱۰۱] (۱۹۹۴) تأثیراتی که کامپیوتری شدن کتابخانه ­ها بر رضایت شغلی ۲۰۰ کارمند کتابخانه­ های دانشگاهی در ایالت ویسکانسین می­گذارند را مورد بررسی و مطالعه قرار داد. پاسخ­های داده­ شده به پرسشنامه نشان داد که بسیاری از کتابداران نه­تنها با ویژگی­های شغلشان، بلکه همچنین با سؤالات بیشتری در مورد کتابخانه­ های دانشگاهی مواجه هستند.
کایا[۱۰۲] (۱۹۹۵) در مقاله­ خود در شصت و یکمین کنفرانس سالانه ایفلا، به موضوع رضایت شغلی کتابداران در کشورهای در حال توسعه پرداخت. او پس از مطرح کردن رضایت شغلی به عنوان یک معیار برای پایه­گذاری یک ساختار سالم سازمانی در سازمان­ها، کتابخانه ­ها را به عنوان سنگ بنای جدانشدنی جوامع نشان می­دهد و منابع انسانی کتابخانه ­ها را لازمه ارائه خدمات کارآمد در این نهادها می­داند. از این رو، به عقیده او این سؤال که عناصر مادی و اخلاقی تا چه اندازه بر رضایت شغلی کتابداران تأثیرگذار هستند، مسئله مهمی است. او نهایتاً به این نتیجه می­رسد که میزان رضایت شغلی کتابداران در کشورهای در حال توسعه پایین­تر از کشورهای توسعه ­یافته است، و دلیل اصلی آن را عدم نیاز به اطلاعات در این کشورها و همچنین عدم توجه به کتابداران و متخصصان اطلاع­رسانی می­داند. همچنین، در کشورهای در حال توسعه نیاز مبرمی به اطلاعات وجود دارد و بنابراین به کتابدار هم نیاز هست، اما در کشورهای در حال توسعه وجود کتابداران الزامی به نظر نمی­رسد و بنابراین دستیابی به رضایت شغلی تا حدی دشوار است.
کوئینیگ[۱۰۳] و همکارانش (۱۹۹۶) به بررسی ارتباط میان فرسودگی شغلی و رضایت شغلی در مدیران کتابخانه­ های دانشگاهی پرداختند. نتایج این پژوهش آن بود که در حقیقت ارتباط مثبتی میان رضایت شغلی و وضعیت دانشکده وجود دارد. لیکی و بارت[۱۰۴] (۱۹۹۷) در پژوهشی با عنوان “رضایت شغلی کتابداران کتابخانه­ های دانشگاهی کانادا: پیمایش ملی"، رضایت شغلی نمونه ­ای ۷۳۸ کارمند کتابخانه را مورد ارزیابی قرار دادند. آن‌ها به این نتیجه رسیدند که کتابداران کتابخانه­ های دانشکده­ای به نسبت سایر کتابداران رضایت بیشتری از شغل خود دارند، هر چند در برخی از ابعاد رضایت شغلی این مسئله صادق نیست. از طرف دیگر کتابدارانی که در سمت­های مدیریتی قرار دارند در اکثر ابعاد رضایت شغلی رضایت مناسبی دارند. رینن[۱۰۵] (۱۹۹۸) مطالعه­ ای در ارتباط با مقایسه میزان رضایت شغلی کتابداران شاغل در کتابخانه­ های ایالات متحده و دیگر کارمندان این کشور انجام داد. به طور کلی، نتایج پژوهش او عبارت بود از اینکه ۱) کارمندان جوان­تر ناراضی­تر از کارمندان سنین بالاتر هستند؛ ۲) کتابداران حرفه­ای بسیار راضی­تر از کتابداران غیر-حرفه­ای به نظر می­رسند؛ ۳) کارمندان با تجربه رضایت بیشتری از شغلشان دارند؛ و ۴) آن‌هایی که فاقد مسئولیت­های سرپرستی هستند رضایت کم­تری از شغلشان دارند.
اِدم و لووال[۱۰۶] (۱۹۹۹) مطالعه­ ای بر روی ارتباط میان رضایت شغلی و تولیدات علمی کتابداران کتابخانه­ های دانشگاهی در دانشگاه­ های نیجریه انجام دادند. در این پژوهش تعداد ۲۰۲ کتابدار به طور تصادفی از ۲۲ کتابخانه­ی دانشگاهی نیجریه انتخاب شدند. نتیجه رگرسیون چندگانه برای بررسی تأثیر رضایت شغلی بر میزان تولیدات علمی نمونه مورد بررسی نشان داد که از شش بعد مورد بررسی رضایت شغلی، تنها ۳ بعد بر تولیدات علمی کتابداران تأثیرگذار است. همچنین، نتایج این پژوهش نشان داد که بعد رضایت ذاتی شغلی این کتابداران تأثیر بسیاری بر کیفیت تولیدات علمی آن‌ها دارد. بی و وانیاما[۱۰۷] (۲۰۰۱)، با ورود تکنولوژی­های جدید به کتابخانه ­ها، تحقیقی را طراحی کردند که در آن به بررسی تأثیر خودکارسازی بر میزان رضایت شغلی کتابداران پرداختند. نتایج این تحقیق نشان داد که در کتابخانه مشکلات متعددی در ارتباط با آموزش و دسترسی به نظام­های خودکار وجود دارد. این در حالی است که نمونه مورد مطالعه به خودکارسازی به عنوان منبعی جهت بالا بردن رضایت شغلی در کارشان نگاه می­کرده ­اند.
توگیا[۱۰۸] و همکارانش (۲۰۰۵) در تحقیق خود میزان رضایت شغلی کتابداران کتابخانه­ های دانشگاهی یونان را مورد بررسی قرار داده­اند. آن‌ها در این پژوهش شش بعد رضایت شغلی نمونه مورد بررسی را ارزیابی کردند و در نهایت به این نتیجه رسیدند که کتابداران بیشترین میزان رضایت را از ابعاد “خود شغل” و “شرایط کاری” دارند و کم­ترین رضایت آن‌ها مربوط به ابعاد “میزان پرداخت” و “فرصت ارتقاء” می­ شود. توپر[۱۰۹] (۲۰۰۸) در پژوهشی که در رابطه با بررسی میزان رضایت شغلی کتابداران و متخصصان اطلاع­رسانی انجام داد، به این نتیجه رسید که کارمندان کتابخانه رضایت شغلی بسیار بالایی در مورد کارشان دارند. او همچنین خاطرنشان می­ کند که رضایت شغلی باید عامل کلیدی در استخدام نسل بعدی کتابداران به شمار آید. در پژوهشی که توسط کوزیک[۱۱۰] (۲۰۰۸) صورت گرفت، ۷۰ درصد از کتابداران کتابخانه­ های عمومی اظهار کرده بودند که آن‌ها از شغلشان خیلی رضایت دارند یا رضایت دارند، و در مقابل تنها ۳۱ درصد گفته بودند که تا حدودی راضی هستند یا اصلاً از شغلشان رضایت ندارند. همچنین یکی دیگر از نتایج مهم این تحقیق آن بود که کتابداران با سابقه­ کاری بیشتر رضایت و تعهد بیشتری نسبت به شغل خود دارند، و ۸۷ درصد از آن‌ها، این شغل را به عنوان شغلی مناسب برای انتخاب حین ورود به دانشگاه پیشنهاد کرده بودند. در سال ۲۰۰۸، نشریه کتابخانه­ های مدارس[۱۱۱] پیمایشی برخط در مورد رضایت شغلی کتابداران کتابخانه­ های مدارس و عمومی اجرا کرد و نظر این گروه را در مورد پرداخت­ها، افزایش حقوق، فرصت ارتقاء، سطح رضایت شغلی، عوامل نارضایتی شغلی، چالش­های شغلی، و … جویا شد. نتایج این مقاله نشان داد که علیرغم وجود برخی مشکلات (مانند بارِ کاری و حقوق­ها) کتابداران رضایت مناسبی در مورد شغلشان داشتند و اکثر آنان اذعان کرده بودند که از اینکه این شغل را انتخاب کرده ­اند خوشحال هستند (کِنی[۱۱۲]، ۲۰۰۹).
بانگ در سال ۱۹۸۹، به مطالعه استرس شغلی در کتابخانه ­ها پرداخت و توانست نوشته­ای نسبتاً جامع در این زمینه به رشته نگارش درآورد. او پس از اشاره به مفهوم استرس و ریشه ­های روان‌شناختی آن و همچنین ضرورت توجه به این مسئله در کتابخانه ­ها، به ذکر منابع استرس ­زا در کتابخانه ­ها می ­پردازد. این مقاله­ مورد استناد اکثر نوشته ­هایی قرار گرفته است که در رابطه با استرس در محیط کتابخانه ­ها تألیف شده ­اند. ناوی (۱۹۹۵) بر اساس مقاله فوق­الذکر، موضوع استرس در کتابخانه ­ها را مطرح کرده و علاوه بر تعبیر جدید از منابع استرس ­زا، خود منابعی را نیز به فهرست بانگ اضافه می­ کند. لیم و تئو[۱۱۳] (۱۹۹۶) تفاوت­های جنسیتی استرس شغلی و استراتژی­ های مقابله با آن را در میان متخصصان فناوری اطلاعات در سنگاپور را مورد بررسی قرار داد. در این پژوهش مشخص شد که زنان درجه­ بیشتری از میزان استرس شغلی را به نسبت مردان گزارش کرده ­اند. البته تفاوت جنسیتی معناداری برای استرس ناشی از کار در خانه مشاهده نشد. با توجه به استراتژی­ های مقابله با استرس، مشخص شد که زنان گرایش بیشتری به سرکوب احساسات خود دارند.
پول و دِنی[۱۱۴] (۲۰۰۱) به بررسی جنبه­ های تکنو-استرس کتابداران، با توجه به ورود تکنولوژی­های جدید به کتابخانه ­ها، پرداختند. تکنو-استرس به عنوان یک بیماری مدرن قلمداد می­ شود که به علت عدم توانایی افراد در استفاده کارآمد از فناوری­های نوین به وجود می ­آید. نتایج این پژوهش، که در ایالت فلوریدای ایالات متحده به انجام رسید، نشان داد که کارمندان به طور مثبت به تغییرات تکنولوژیکی پاسخ می­ دهند و استرس ناچیزی در این زمینه تجربه می­ کنند. هاریداسان و سلطان[۱۱۵] (۲۰۰۲)، در پژوهش خود میزان استرس شغلی تجربه­ شده توسط کارمندان کتابخانه­ی دانشگاه گوراخپور را مورد بررسی قرار دادند. تجزیه و تحلیل داده ­های گردآوری­ لشده از ۶۲ کتابدار در کتابخانه­ی فوق نشان داد که زمانی که کتابداران با بار کاری، تضاد نقش، کاربران غیرمنطقی، و فشارهای سیاسی مواجه می­شوند استرس زیادی را تجربه می­ کنند.
روترای و ستپاثی[۱۱۶] (۲۰۰۷) تلاشی در جهت ارزیابی استرس تجربه­ شده توسط متخصصان کتابداری و اطلاع­رسانی در یک محیط کتابخانه­ی دیجیتالی انجام دادند. طبق پژوهش آن‌ها استرس می ­تواند احساسات منفی/مثبتی در کتابداران خلق کند. تأثیر مثبت استرس منجر به آگاهی­ های جدید و القاء دیدگاه­ های نو می­ شود. در حالی که تأثیرات منفی ممکن است منجر به بی ­اعتمادی، ترک شغل، خشم، و افسردگی شود. استرس در محیط دیجیتالی می ­تواند شامل استرس­های تکنولوژیکی، استرس امنیت شغلی، و استرس مسائل فیزیکی شود. آجالا[۱۱۷] (۲۰۱۱) در پژوهشی با عنوان استرس شغلی در کتابداران و متخصصان اطلاع­رسانی در یک کتابخانه­ی دانشگاهی در نیجریه، به بررسی و شناسایی محیط­ها و عوامل استرس ­زا در کتابخانه­ی دانشگاه ایبادان و چگونگی مقابله و مدیریت استرس در این گروه پرداخت. نتایج حاصل از پژوهش او نشان داد که با وجود توسعه روزافزون فناوری­های اطلاعاتی در حرفه کتابداری و اطلاع­رسانی، خطر استرس شغلی در میان این گروه بیشتر شده است. او خاطرنشان می­ کند که نمی­­توان به سادگی منابع و عوامل استرس ­زا را از محیط کتابخانه حذف کرد اما می­توان به شیوه­ای کارآمد آن را مدیریت کرد. از اقداماتی که می­توان در این راه انجام داد، ایجاد نظام مدیریت منابع انسانی مؤثر، داشتن یک درک درست از استرس شغلی و ایجاد یک فرهنگ حمایتی صحیح برای کارکنان است.
اما، در مقاله­ اخیر، فارلر و برودی پرستون[۱۱۸] (۲۰۱۲) به بررسی موضوع استرس ناشی از محیط کار در کتابخانه ­ها پرداختند. در این مطالعه موردی، که با کمک ابزار پرسشنامه و همچنین کاربرد روش مصاحبه میان کتابداران به انجام رسید، کتابداران اظهار کردند که تعامل با دانشجویان هم می ­تواند استرس ­زا و هم می ­تواند خوشایند باشد، که این امر وابسته به بافتی است که هر دو طرف در آن قرار می­گیرند. همچنین، نتایج این مطالعه نشان داد که نیاز به کنترل سر و صدا، اصلاح رفتار دانشجویان، و ایجاد تعادل بین نیازهای گروه ­های مختلف کاربران از منابع استرس ­زا در محیط کتابخانه به شمار می­آیند. سرانجام، محققان به این نتیجه می­رسند که استرس مثبت در کتابداران و کارمندان کتابخانه می ­تواند باعث تعامل بیشتر کتابداران با دانشجویان باشد و رضایت شغلی را افزایش دهد.
اما در حوزه ­های دیگر موضوع کیفیت زندگی کاری و رضایت یا استرس شغلی، تا حدود زیادی مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته است؛ برای مثال، حسین و اسلام[۱۱۹] (۱۹۹۹)، با نگاهی به بررسی کیفیت کلی زندگی کاری، رضایت شغلی، و عملکرد پرستاران بیمارستان­های دولتی بنگلادش، مطالعه­ ای انجام دادند. در این تحقیق، میان کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی ارتباط معناداری یافت شد. همچنین، نتایج تحقیق نشان داد که کیفیت زندگی کاری بیشترین تأثیر را بر عملکرد شغلی این پرستاران دارد، و البته پرستاران شیفت صبح از کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی بالاتری نسبت به پرستاران شیفت شب دارند. فوری[۱۲۰] (۲۰۰۴) در مطالعه­ ای که با هدف تعیین پیش ­بینی کننده­ های مؤثر بر رضایت شغلی انجام داد به این نتیجه رسید که میان رضایت شغلی و ابعاد کیفیت زندگی کاری رابطه مثبت و معنی­داری وجود دارد. همچنین، فقدان تفاوت معنی­دار میان رضایت کلی و میانگین رضایت در هر کدام از جنبه­ های کیفیت زندگی کاری یکی دیگر از نتایج این تحقیق بود. به نظر فوری (۲۰۰۴) جو سازمانی بیشترین تأثیر را بر میزان رضایت افراد دارند. طبق تحقیق او تفاوت معنی­داری میان میزان رضایت افراد و کیفیت زندگی کاری افراد با ویژگی­های جعیت­شناختی متفاوت وجود دارد. لاوری کی[۱۲۱] (۲۰۰۵) در پایان نامه خود، که با هدف بررسی رابطه بین متغیرهای رضایت شغلی، کیفیت زندگی کاری و علاقه به ترک شغل انجام داد، با تجزیه و تحلیل داده ­های گردآوری شده از ۹۶۷ کارمند به این نتیجه رسید که میان رضایت شغلی و کیفیت زندگی کاری رابطه مثبتی وجود دارد. ریکوانا[۱۲۲] (۲۰۰۴) نیز به در مقاله­ای تحت عنوان “سرمایه اجتماعی، رضایت و کیفیت زندگی کاری در محل کار” انجام داد، که نتایج حاصل از داده ­های تجربی او نشان داد که میان سرمایه اجتماعی، رضایت شغلی، و کیفیت زندگی کاری رابطه معنی­داری وجود دارد. همچنین او به این نتیجه رسید که سرمایه اجتماعی بهترین پیش ­بینی کننده رضایت شغلی و کیفیت زندگی کاری در محل کار است. همچنین کشف رابطه معنی­دار میان رضایت شغلی و کیفیت زندگی کاری، یکی دیگر از نتایج مهم این تحقیق بود.
هو[۱۲۳] (۲۰۰۶) در پژوهش خود با عنوان “رابطه کیفیت زندگی کاری، فشار شغلی، و رضایت شغلی بین مأموران تحقیق اداری” به بررسی متغیرهای مورد مطالعه پرداخت و در نهایت به این نتیجه رسید که، ۱) میان کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد؛ ۲) مأموران در باره کیفیت زندگی کاری خود عقاید مثبتی دارند؛ ۳) مأموران از شغل خود ناراضی­اند، اما در میزان رضایت شغلیشان از نظر ویژگی­های جمعیت­شناختی تفاوت­هایی وجود دارد؛ ۴) کیفیت زندگی کاری و فشار شغلی با هم رابطه معکوس دارند؛ ۵) بین فشار شغلی و رضایت شغلی نیز رابطه معناداری وجود دارد؛ و ۶) کیفیت زندگی کاری مأموران بر روی فشار و رضایت شغلی آنان مؤثر است. در پژوهش دیگری که در سال ۱۹۸۹ توسط بروس به انجام رسید، محقق پس از تجزیه و تحلیل داده ­های مربوط به ۶۴۶ پاسخ­دهنده به پرسشنامه به این نتیجه می­رسد که توانایی کارکنان در برقراری توازن میان خانه و محیط کار بیشترین تأثیر را بر جوانب مختلف کیفیت زندگی کاری دارند. بروس (۱۹۸۹) چنین نتیجه می­گیرد که بین حقوق منصفانه و کافی به عنوان یکی از جنبه­ های مهم کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی رابطه مثبت و معنی­داری وجود دارد. چی­روز[۱۲۴] و همکاران (۲۰۰۶) در مطالعه خود در رابطه با ارتباط میان کیفیت زندگی کاری با متغیرهای مربوط به شغل در مدیران صنعت برق مناطق آزاد تجاری مالزی به این نتیجه رسیدند که سه متغیر رضایت شغلی، موفقیت شغلی و تعادل شغلی بر کیفیت زندگی کاری بیشترین تأثیر را دارند. همچنین، سطح رضایت نمونه مورد بررسی محققان از کیفیت زندگی کاری ۴۹٫۵۰% بوده ­است. به علاوه، هانیتا سارا سد و همکارانش (۲۰۰۸) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که درک کارکنان از کیفیت زندگی کاری مستقیماً به رضایت شغلی بستگی دارد.

۲-۶٫ جمع‌بندی فصل

هر پژوهشی بر مبنای نظریه ­ها و تئوری­هایی استوار است که مبانی نظری آن پژوهش را تشکیل می­ دهند. یکی از مهم­ترین بخش­های هر پژوهش، بخش مبانی نظری و آن به شمار می ­آید. در این بخش ابتدا با ترسیم چارچوب نظری پژوهش حاضر، سعی بر توضیح و تبیین اجزای موضوع شد. کیفیت زندگی کاری و مسائل مربوط به آن، رضایت شغلی و دامنه آن، و استرس شغلی و انواع و ساختار آن، مورد بحث قرار گرفتند. با تشریح استراتژی­ های جستجو و نتایج حاصل از آن‌ها، به توضیح ادامه بخش پرداخته، و در نهایت، محقق برخی از ادبیات و نوشتجات مرتبطی را که به نوعی به بررسی موضوع مشابه این پژوهش پیوند داشته اند- چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور- را ذکر کرده و نتایج بدست آمده از این تحقیقات را در این فصل آورده است.

فصل سوم: روش پژوهش

این فصل به ارائه اطلاعاتی در رابطه با روش بکار گرفته‌شده در این پژوهش و همچنین دلایل انتخاب این روش­شناسی می ­پردازد. جامعه مورد بررسی و منابع گردآوری داده ­ها نیز ارائه شده است. ابزار گردآوری داده ­ها، شامل تصمیمات اتخاذ شده در رابطه با طراحی پرسشنامه و همچنین توزیع پرسشنامه نیز مورد بررسی قرار گرفته است. جزئیات پرسشنامه ­های مورد استفاده، دلایل انتخاب آن‌ها، و روایی و پایایی این ابزارها از دیگر اطلاعات ارائه شده در این فصل است. از آنجایی که برای گردآوری داده ­های پژوهش از ابزار پرسشنامه برخط استفاده شده است، بحث چگونگی انتخاب ابزار مناسب برای این کار و همچنین برخی از مزایا و معایب گردآوری داده از این طریق پیش کشیده شده است. درصد پاسخگویی به پرسشنامه ­ها، روش­های تجزیه و تحلیل اطلاعات، و همچنین مسائل اخلاقی مرتبط با پژوهش از دیگر مسائلی هستند که این فصل به آن‌ها پرداخته است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...