کاهش حدوداً ۴ هزار نفری جمعیت این شهرستان در طول ۵ سال میباشیم نرخ رشد جمعیت بین دو سرشماری ۱۳۷۵ و ۱۳۸۵ برای این شهرستان ۶/۱- درصد میباشد که رقمی بسیار قابل توجه و نگران کننده است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در بررسی عوامل باروری و مرگ و میر این شهرستان مشاهده میشود که مثل سایر نقاط کشور در حال گذار می باشد و مرگ میر آن گذار خود راطی کرده و باروری هم در مراحل پایانی گذار قرار دارد و در این زمینه تفاوت چشمگیری با سایر نقاط کشور ندارد. لذا عاملی که باقی میماند بحث مهاجرت است . به لحاظ تقسیمات کشوری هم دچار تغییرات محسوس و تأثیرگذاری در مدت چند سال اخیر نشده است. این اتفاق در حالی رخ می دهد که این شهرستان دارای پتانسیلهای بالا در زمینهی کشاورزی و معادن میباشد.
مهاجران بیجاری غالبا به شهرهای زنجان همدان ،اسلامشهر ،مشکین اباد وشهرقدس مهاجرت می کنند. لذا مهاجرت ها در این شهرستان بیشتر به صورت شهر به شهر وبه خارج از استان کردستان صورت می گیرد.ما سعی داریم تا علل و عوامل مهاجرت را در این شهرستان بیابیم و تمایلات و انگیزه های مهاجرت را در بین ساکنین آن بررسی کنیم.اما تاکنون در این خصوص هیچ کار پژوهشی برای بررسی علل مهاجرت از این شهرستان استراتژیک صورت نگرفته است
بنابراین، شدت مهاجرفرستی و درنتیجه کاهش جمعیت شهرستان بیجار موضوع جمعیتشناختی بسیار مهم و نگران کننده است که به دنبال خود پیامدهای منفی جمعیتی (به ویژه ازلحاظ ترکیب سنی وجنسی) و توسعهای را برای شهرستان بیجار به همراه داشته است.نرخ رشد جمعیت کل کشور و استان کردستان و حتی سایر شهرستان های استان کردستان مثبت است اما شهرستان بیجار چند دهه است که نرخ رشد منفی را تجربه می کند.باتوجه به این امر مهم جمعیتشناختی،محقق که خود بومی و ساکن شهرستان بیجار است را بر آن داشت تا موضوع مهاجرت از شهرستان بیجار با تأکید خاص بر علل و عوامل مهاجرت مهاجران از این شهرستان و نیز انگیزههای مهاجرتی بومیان این شهرستان را مورد تحقیق و بررسی قرار دهد.
۱-۳سئولات تحقیق:
۱-علل مهاجرت ساکنین شهرستان بیجار چیست؟
۲-ساکنین شهرستان بیجار چه انگیزه هایی برای مهاجرت دارند؟
۱-۴ضرورت و اهمیت تحقیق:
مهاجرت به عنوان مولفه ی سوم تغیرات جمعیتی بعد از باروری و مرگ ومیر از اهمیت بالایی برخوردار است با توجه به رویکرد رسمی جمعیت شناسی،هر گونه تغیری در وضعیت یک جامعه ناشی از سه عامل فوق می باشد باروری که اثر جمعی یا فزاینده و مرگ ومیرکه اثر تفریقی یا کاهنده بر جمعیت دارند در حالی که مهاجرت هر دو اثر را باهم دارد. بنابراین حرکات مهاجرتی یا جابجایی جغرافیایی خود دستاورد شرایط اجتماعی و اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و محیطی است. د(کارولین[۱]، ۲۰۰۰: ۴۳).
مهاجرت نقش اساسی در فعل وانفعالات مختلف اجتماعی و جمعیتی دارد ،علاوه بر این مهاجرت با تاثیر پذیری مهاجرین از جنبه های مختلف اجتماعی،فرهنگی و اقتصادی از محیط جدید تاثیر مهمی بر سیمای ظاهری و همچنین زندگی روزمره افراد دارد که در قالب تغیرات و دگرگونی های فرهنگی،اجتماعی و اقتصادی نمود می یابد(زنجانی، ۱۳۸۰ :۱۲)
در واقع مهاجرت های داخلی در کشورهای جهان سوم از جمله ایران به معنی حرکت جمعیت از مناطق محروم به سمت مناطق توسعه یافته تر می باشد. بنابراین مهاجرت یک رفتار تصادفی نیست بلکه پاسخی برای رفع محرومیت در شرایط مساوی است. محرومیت ازهدف هایی که با اررزش ترند بیش از محرومیت از هدف هایی که کم ارزش ترند در تصمیم گیری به مهاجرت موثرند. مهاجرت پاسخ نهایی به محرومیت نسبی و آخرین راه چاره ی آن است (همان ،ص۱۲۹ – ۱۲۸).
شناخت علل مهاجرت از شهرهای کوچک به درک فرایند مکانیسم حاکم بر چگونگی رشد و توسعه ی شهرها کمک می کند و به این واقعیت تأکید دارد که توزیع نامتوازن امکانات در سطح نظام شهری و منطقه ای چه تأثیرات متفاوتی بر جذب و نگهداشت جمعیت خواهد داشت.
اگر چه شهرهای متوسط ایران عموماًًً با پدیده ی مهاجرفرستی و موازنه منفی مهاجرتی مواجه هستند، لیکن در کل این شهرها دارای رشد مثبت هستند وجمعیت آنها رو به افزایش است. اما وضعیت در شهرستان بیجار واقع در استان کردستان کاملا متفاوت است . ، شهرستان بیجار دارای میزان رشد جمعیت منفی بوده و این درحالی است که کل استان و سایر شهرستانهای آن دارای میزان رشد جمعیت مثبت هستند.شهرستان بیجار از بالاترین میزان های رشد جمعیت منفی را در سرشماری سال۱۳۸۵در سطح کشور داشته ودر سرشماری سال ۱۳۹۰ هم این روند ادامه داشته است .این در حالی است که شاخص های مربوط به باروری ومرگ ومیر آن در سطح کشوری است و در این شاخص ها با سایر شهرهای استان همگرایی دارد.
شهرستان بیجار با داشتن شرایط مساعد طبیعی که می تواند به عنوان یک قطب کشاورزی موجب رونق اقتصادی و رشد صنایع وابسته ی کشاورزی شود می تواند مهاجرانی را به خود جذب کند اما با توجه به نتایج بدست آمده در سرشماری ها این شهرستان به شدت مهاجر فرصت می باشد. که شناخت و بررسی علل این مهاجر فرستی مسئله ای ضروری می باشد ،تا بتوان هر چه سریع تر با رفع عوامل دافعه مانع از مهاجرت های بی رویه در این شهرستان شد و رشد منفی این شهرستان را متوقف و به سوی رشد مثبت حرکت کند. مهاجران این شهرستان را غالباً جوانان و مردان که اکثراً از تحصیلات بالا برخوردارند تشکیل می دهند. این مسئله پیامدهایی همچون بر هم خوردن ساختار سنی و جنسی جمعیت را در بر دارد. با مهاجرت جوانان از منطقه و خالی از سکنه شدن تعداد زیادی از روستاها شاهد کمبود نیروی کار فعال در بخش کشاورزی هستیم.
بنابراین، مهاجرت تنها علت اصلی کاهش جمعیت این شهرستان درچند دهه ی اخیر است. طی سال های اخیر چندین روستای این شهرستان خالی از سکنه شده وساکنان آن غالبا به شهرهای سایر استان ها مهاجرت کرده اند.
از لحاظ سطح توسعه نیز تفاوت عمده ای بین شهرستانهای استان وجود ندارد.همچنین، این تفاوت شدید شهرستان بیجار از نظر کاهش جمعیت و شدت مهاجرفرستی نسبت به سایر شهر های استان در حالی رخ می دهد که به لحاظ موقعیت جغرافیایی و وسعت،این شهرستان برتری محسوسی نسبت به سایر شهرستان های استاندارد و بیجار بزرگترین شهرستان استان کردستان است. شهرستان بیجار در سال۱۳۴۵ ،۴۶/۱۵درصد از جمعیت استان کردستان را به خود اختصاص داده بود،اما در سال ۱۳۹۰تنها ۳/۶ درصد از کل جمعیت استان در این شهرستان زندگی می کنند.لذا موضوع ما بررسی علل و عوامل مهاجر فرستی شدید این شهرستان می باشد
بنابراین با توجه به پیامدهای سوء مهاجر فرستی، شناخت دقیق و هر چه بیشتر آن و مسائل ناشی از آن در شهرستان بیجار از اهمیت ویژه ای برخوردار است. و با توجه به این که تاکنون مطالعه و بررسی علمی و کاملی در زمینه ی علل مهاجر فرستی این شهرستان صورت نگرفته نگارنده در صدد است تا با مطالعه در این زمینه از یک سو موجب بنیان نهادن نگرش هر چه دقیق تر و علمی تر به این مسئله شود و از سوی دیگر ابزار کار مفیدی برای برنامه ریزان جهت آگاهی از روند مهاجرت ،علل و عوامل مهاجرت وتعداد مهاجران در بیجار را فراهم کند. که نتیجه ی آن منجر به توسعه ی همه جانبه ی این منطقه ی محروم شود. شدت مهاجرت در این شهرستان به حدی بالاست که مقام معظم رهبری در سفرشان به شهرستان بیجار در سال ۱۳۸۸به این موضوع در سخنرانی خویش اشاره فرمودند وخواهان کاهش مهاجرت بی رویه در این شهرستان شدند وفرمودند« بعضا شنیده می شود که مردم از این شهرستان به نقاط دور دست مهاجرت می کنند ، این برخلاف حضور است ، باشید ، بمانید و اینجا را آباد کنید». خواستار توجه به علل مهاجرت ساکنین این شهرستان شدند.
۱-۵ اهداف تحقیق:
به منظور دستیابی به این تحقیق علمی و یافتن پاسخی مناسب برای شناسایی معضل و حل آن مهمترین اهداف پژوهش حاضر را به صورت زیر یادآور میشویم:
بررسی عوامل مهاجرت از شهرستان بیجار
بررسی علل و انگیزه های ساکنین شهرستان بیجار برای مهاجرت
فصل دوم
مبانی نظری و تجربی تحقیق
۲-۱مقدمه
یکی از ملزومات هر تحقیق مطالعه و مراجعه به متون تولید شده در زمینه آن موضوع است. حال این متون چه در بعد نظری و چه در بعد عملیاتی باشند میتوانند راهگشای محقق در پردازش به موضوع باشند. ابعاد نظری تحقیق چهارچوب تحقیق را شکل میدهد و ابعاد عملیاتی محقق را به روند کار آشنا کرده و مانع از دوباره کاری میشود.
لذا در این فصل پیشینه ی نظری و پیشینه ی تجربی مربوط به موضوع تحقیق خود را که علل و عوامل مهاجرت است را خواهیم آورد و چارچوب نظری را ترسیم می کنیم و در پایان فرضیات تحقیق را خواهیم آورد.
۲-۲پیشینه ی نظری
مهاجرت پدیده ی جدیدی نیست. حال این حرکت انسان ها از چه ساز و کارهایی تبعیت می کند یا این که انگیزه های افراد مهاجر چه هستند واین که آیا می توان برای حرکت مهاجران قانون مندی خاصی را در نظر گرفت موضوعی است که در حوضه ی علوم اجتماعی منجر به ارائه دید گاه ها و نظریه های مختلف و گاه متضاد و منتقد نسبت به یکدیگر شده است.
ناپایداری پدیده ی مهاجرت و وابستگی آن به مجموعه ای از عوامل اقتصادی ،اجتماعی فرهنگی و سیاسی که در رابطه با اوضاع و احوال کلی شکل می گیرد ارائه ی یک نظریه ی جامع و مانع را برای تحلیل مهاجرت مشکل ساخته است.به بیان دیگر ماهیت بین رشته ای مهاجرت ،انواع نظریه های اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی و…. را در جهت تبیین مهاجرت پدید آورده اند(حاج حسینی۱۳۸۵). به عبارت دیگر الگو ها و روند ها در مهاجرت اظهار می دارند که تنها با تاکید بر یک رشته یا یک سطح تحلیل نمی توان جریان های مداوم مهاجرتی را تبیین کرد بلکه ماهیت چندوجهی آن نیازمند نظریه ی پیچیده ایست که دور نماها ،فرضیه ها و سطوح گوناگون را در بر می گیرد(مسی و دیگران،۱۹۹۳به نقل از تاج ،۱۳۹۰)
بیان دو نکته مهم در مورد نظریه های مهاجرت ضرورت دارد .نخست غالب این نظریه پردازی ها ،به عنوان نظریه های مهاجرت روستا-شهری مطرح شده اند. دلیل این امر آن است که در اندیشه بسیاری از نظریه پردازان مهاجرت روستا شهری به لحاظ اهمیت وپیامد های تاثیر گذار آن در سطح جامعه انواع دیگر مهاجرت را تحت شعاع قرار می دهد به همین دلیل عمده نظریه پردازی ها در جهت تبیین این نوع از مهاجرت های داخلی بوده و با همین عنوان در متون فارسی و لاتین مطرح شده اند.دوم آن که بسیاری از این نظریه ها گاه با عنوان نظریه مهاجرتی بیان شده اند و گاه مدل مهاجرتی.باید توجه داشت که میان نظریه مهاجرتی و مدل مهاجرتی تفاوت وجود دارد نظریه های مهاجرتی عموما در پی کشف و بیان علل مهاجرت ها،ایجاد رابطه میان جابه جای های افراد با عوامل اقتصادی اجتماعی سیاسی فرهنگی ودر نهایت ترسیم پیامد های ناشی از این جابه جایی هستند در صورتی که مدل های مهاجرتی به دنبال ترسیم چگونه گی انجام حرکات مکانی جمعیت و مسائل وموانع مبدا مقصد و بین راه هستند به بیان دیگر نظریه های مهاجرتی به چرایی پدیده جابه جای جمعیت نظر دارند و مدل های مهاجرتی به دنبال چگونه گی انجام آنها(تقوی۱۳۷۴:۸۲).در این پژوهش با استناد به این برداشت از تفاوت میان مدل و نظریه و این که مدل از درون نظریه استخراج می شود به جای کاربرد عنوان مدل نظریه استفاده می شود.
۲-۳نظریه ها
۲-۳-۱نظریه اقتصادی مهاجرت
از دیدگاه اقتصادی مهاجرت ها اعم از داخلی و بین المللی ،سازوکاری برای برای باز توزیع نیروی کار هستند .این دیدگاه از نظرات ادام اسمیت متاثر است اسمیت مهاجرت را نیز متاثر از تابع قانون عرضه و تقاضا می داند و آن را نه تنها باعث رشد اقتصادی دو منطقه مهاجر پذیر ومهاجر فرست،بلکه حتی وسیله ای برای بهبود وضع کار و اشتغال به شمار می آورد (زنجانی ۱۳۸۰،:۱۲۰).
نظریه اقتصادی مهاجرت را در دو سطح خرد وکلان مورد بررسی قرار می دهد .رویکرد کلان به تاثیر ساخت های کلان در فرایند مهاجرت توجه دارد و مهاجرت را حاصل نیروهایی می داند که برتر از فرد بوده ودر تضاد با خواست وتمایل وی قرار دارد «دیدگاه های ساختی مارکسیستی»و«نظریه ی بازار کار دو وجهی از نظریه های اقتصادی سطح کلان هستند.
دیدگاه ساختی مارکسیستی که با اندیشه های کارل مارکس شکل گرفت پدیده مهاجرت را بر اساس طبقه بندی وی از جوامع طبقات و عملکرد نظم سرمایه داری تبیین می کند (لوکاس و میر،۱۳۸۷) .
بر اساس این رویکرد مهاجرت بیشتر به خاطر الزامات توزیع فضایی نیروی کار در بخش های مختلف اقتصاد ملی و بین المللی صورت می پذیرد .در مدل تضاد مارکسیستی ،مهاجرت نیروی کار از پیرامون به مرکز ، به عنوان پدیده ی استعمار و بهره کشی مورد توجه قرار می گیرد در جامعه ی مقصد تبعیض در کار و بازار مسکن ،مهاجران را از غیر مهاجران بیگانه می کند (زارع ، ۱۳۸۶).روند انتقال نیروی کار از پیرامون به مرکز و اشتغال آنها در در فعالیت های غیر متشکل اقتصادی،باعث نفوذ سرمایه از پیرامون به مرکز و نابرابری هر چه بیشتر مناطق می شود (زنجانی ،۱۳۸۰).
در نظریه بازار کار دو وجهی مهاجرت ، ناشی از ساختارهای اقتصادی جوامع در حال توسعه است .به بیان دیگر دو گانه گی منطقه ای موجود در ساختارهای اقتصادی این جوامع، منجر به مهاجرت می شود مفهوم رشد نامتعادل بیانگر این وضعیت است که یکی از بخشها یا زیر بخش های اقتصادی به عنوان بخش پیشتاز یا پیشرو در جلوی سایر بخشه قرار گرفته وسایر بخشها را به جلو می کشاند در واقع این بخش مرکز رشد است که شعاع آن سایر بخش ها را هم در بر می گیرد بر اساس این دید گاه افراد برای دستیابی به منابع و امکانات تصمیم به مهاجرت به بخش مرکز رشد می گیرند و پس از ارزیابی شرایط اقدام به مهاجرت می کنند.
نظریه اقتصادی سطع خرد با لحاظ کردن سطوح خرد و عوامل انسانی ،مهاجرت را جریانی می داند که توسط افراد بر اساس ارزیابی آنهااز شرایط صورت می گیرد «نظریه ی اقتصاد جدید مهاجرت »از نظریه های سطح خرد است.
بر اساس نظریه ی اقتصاد جدید خانوار،مهاجرت افراد به طور وسیعی در رابطه با عملکردی است که در جامعه دارند . این امر نه تنها با هدف به حداکثر رساندن درآمد خانوار هاست، بلکه در جهت به حداقل رساند ن مخاطرات ناشی از بازار کار مهاجر فرست نیز هست . مخاطراتی مانند فقدان امنیت ،بیمه،کاستی های بازار کار و… که یا در مبداء وجود ندارند ویا از دسترسی اکثریت جامعه به دور است .بر پایه این نظریه خانوار ها تلاش می کنند با تنوع بخشیدن به منابع درآمدی خود ،وضع اقتصادی خود را بهبود بخشند .بر همین اساس مهاجرت افراد از خانواربه مکانی دیگر که در آن ،دستمزد ها و شرایط اشتغال مستقل از نوسانات اقتصادی محلی است ،نوعی امنیت اقتصادی (در مقایسه با مبداء)برای آنها تلقی می شود (زنجانی،۱۳۸۰ به نقل از تاج،۱۳۹۰ :۵۸)
تایلور و استارک معتقدند پول ارسالی مهاجران به خانوار ، نه تنها منجر به بهبود وضع اقتصادی خانوار می شود درآمد خانوار های دارای مهاجر را نسبت به خانوار های همتراز فاقد مهاجر افزایش داده و نوعی منزلت اجتماعی بالاتری برای آنها به دنبال دارد (زنجانی، ۱۳۸۰).
این نظریه فقط به عامل اقتصادی توجه کرده و از سایر عوامل به راحتی عبور کرده در حالی که عوامل اجتماعی و فرهنگی تاثیر به سزایی در مهاجرت دارند.در شهرستان بیجار عامل اقتصاد یکی از دلایل مهاجرت است و به نظر می رسد نقش عامل فرهنگی و مذهب در مهاجرت از این شهرستان پر رنگ تر است.
۲-۳-۲نظریه محرومیت نسبی استارک:
بر طبق این نظریه مهاجرت یک رفتار تصادفی نیست بلکه پاسخی است در جهت رفع محرومیت ها در واقع نارضایتی از سطح پایین دستمزدهاست که احساس محرومیت از اهداف را در فرد مهاجر به وجود می آورد .لذا شناخت ملاک محرومیت های موجود در جامعه و فرایند های تاثیر گذار محرومیت بر تصمیم گیری به مهاجرت ضروری است.
بر اساس این نظریه زمانی که فرد یا جمع نتواند در داخل سازمان اجتماعی خود (جامعه ی مبداء)،به اهداف با ارزش دست پیدا کند و احساس کند که منابع لازم برا ی رفع محرومیت هایش در خارج از سازمان اجتماعی وجود دارد به مهاجرت اقدام می کند. در این فرایند فرد با دو سازمان اجتماعی روبروست نخست سازمانی که در آن پرورش یافته امااحساس می کند که در آن از فرصت های لازم برای رسیدن به اهداف با ارزش خود محروم است ودوم سازمانی که شاید به گونه ای مبهم آن را می شناسد اما احساس می کند که در آن می تواند به منابع لازم برای رفع محرومیت های خود دست یابد .در این حالت مهاجرت در عین این که نتیجه ی برخی نارسایی هایی است که در کارکرد یک سازمان اجتماعی وجود دارد سلسله ای از تغیرات را در کل سازمان اجتماعی نیز بر می انگیزاند .در صورت برابر بودن شرایط ،محرومیت از دستیابی به اهدافی که ارزش بیشتری دارند نسبت به محرومیت از از دستیابی به اهدافی که ارزش کمتری دارند در تصمیم به مهاجرت موثر ترند در واقع در این رویکرد،مهاجرت پاسخ نهایی به محرومیت های نسبی است(حاج حسینی،۱۳۸۵).
به بیان دیگر فرد مهاجر یا فردی که تصمییم به مهاجرت می گیرد دو موقعیت را ارزیابی می کند. از یک سو وضعیت اقتصادی و اجتماعی خود را با دیگران و از سویی وضعیت محل مبدا را با مقصد مقایسه می کند . در صورتی که افراد در جامعه مبداء از شرایط یکسانی در دستیابی به اهداف برخوردار باشند عامل موثر در ترغیب افراد به مهاجرت ،مقایسه وضع خود نسبت با دیگر است .اگر درآمد فرد یا جمع ،پایین باشد و یا در مقایسه ی وضع خود با دیگران ،درامد پایین تری داشته باشد اقدام به مهاجرت می کند اما اگر سطح درآمد همه ی افراد در مبداء پایین باشد به دلیل همسانی وضع درآمد ، انگیزه ی مهاجرت کاهش می یابد(مسی۱۹۹۰به نقل از تاج ، ۱۳۹۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...