تقسیم ­بندی می کنند.
این قابلیت‌ها را می توان در شکل زیر مشاهده نمود.

 

 

 

شکل ۲-۲: سطوح قابلیت ­های تکنولوژی در صنعت

 

برای بهره ­برداری ، به حداقل توان تکنولوژیکی و مهارت نیروی انسانی نیاز است. اداره فعالیتهای بهره ­برداری نیز به سطح کمتری از توان مدیریتی نیاز دارد. اما هر چه به سمت قابلیت‌های سطوح بالاتر حرکت شود ، برپیچیدگی فعالیتها افزوده شده و مستلزم توان تکنولوژیکی و مهارت انسانی بیشتری است . نکته مهم آن است که همزمان با حرکت به سمت بالای هرم­،‌ فعالیتها مستلزم مشارکت نهادهای بیشتری است و لذا مدیریت مناسب بر اینگونه فعالیتها، مستلزم دیدگاهی نظام­مند است که تمام اجزای درگیر و روابط آنها را ملاحظه کند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
با توجه به رویکرد فوق می­توان تفاوت میان الگوی مبتنی بر ” دانایی و دانش­پایه” و الگوی مبتنی بر ” منابع­پایه ” را به نحوه بهتری به نمایش گذاشت. در هرم شکل ۲-۱، صنایعی که برآیند توان تکنولوژیکی آنها در زیر خط ترسیم شده باشد در زمره استفاده­کنندگان یا بهره­برداران از تکنولوژی دیگران تلقی شده و صنایعی که برآیند توان تکنولوژی آنها در بالای خط قرار گیرد، خالقان یا توسعه­دهندگان تکنولوژی به شمار می­روند.
سطوح قابلیت‌های تکنولوژی با سطح درآمد و تولید ارزش­افزوده از آن نسبت مستقیمی دارد. هر چه سطوح تکنولوژی در صنعتی ارتقاء پیدا می­ کند ارزش افزوده تولیدی هم بالاتر می­رود. از این رو فعالیت­های طراحی و امور تحقیقاتی نقش مهمی در ارزش­زائی تکنولوژی و خلق ثروت دارند.
کشورهای توسعه یافته غالبا سطوح عالی تکنولوژی را مورد توجه خاصی قرار می­ دهند. این کشورها از محل فعالیت­های سطوح عالی تکنولوژی درآمد زیادی کسب می­ کنند و در بسیاری از مواقع فعالیت­های سطوح پایین را با اخذ قیمت-های گزاف به کشورهای دیگری انتقال می‌دهند.
توسعه تکنولوژی هنگامی در یک صنعت شکل می­گیرد که ساخت هماهنگی از این سطوح در آن نهادینه شود. زیرا این سطوح با یکدیگر ارتباط ارگانیکی دارند و شکل­ گیری ناقص آنها ساخت صنعتی وابسته­ای را رقم می­زند که برای ادامه حیات خود محتاج بنگاه­های توسعه یافته است.
نگاهی به وضعیت تکنولوژی صنعت نفت ایران بخوبی نشان می­دهد که علیرغم پیشرفتهای بعد از انقلاب اسلامی و خصوصا سالهای اخیر و ورود به عرصه تعمیر و نگهداری ، ساخت و تولید و حتی در سطح محدود تری به عرصه طراحی و مهندسی ،‌ کماکان سهم عمده توانمندی تکنولوژیکی صنعت نفت ایران در حوزه بهره ­برداری است.
نمودار ۲-۱: مقایسه درآمدهای نفتی ایران، بی­پی[۴] و شل[۵]
مقایسه درآمد شرکت توسعه یافته­ای مانند بی­پی که عمدتا ناشی از مزیت تکنولوژیکی است با کل درآمدهای نفتی ایران اهمیت الگوی توسعه تکنولوژی و دانش پایه را می­رساند. (نمودار۲-۱) این نمودار دلالت بر نقش ارزش آفرینی و خلق ثروت توسط تکنولوژی دارد و تاکیدی بر تغییر رویکرد از الگوی منابع پایه در صنعت نفت به الگوی دانش­پایه و تکنولوژی است.
روند رشد فزاینده تکنولوژی و کوتاه شدن دوره خلق ایده و تولید تکنولوژی و تجاری­سازی آن موجب شده است کشورها و شرکت­هایی که شایستگی ابتکار، خلاقیت و تولید محصولات جدید یا نظام نوآوری مطلوبی دارند توانایی رقابتی روزافزونی پیدا کنند. این امر در آینده امکان رقابت و حضور در بازارهای جهانی را برای کشورهای مصرف ­کننده تکنولوژی و شرکتهای نفتی آنها محدود می­ کند. این شکاف تکنولوژی می ­تواند تهدیدی برای بقاء، توسعه، پیشرفت و کسب درآمد این کشورها و بنگاه­های آنها باشد.
حرکت به سمت تقویت قابلیت‌های تکنوژیک و دستیابی به توانمندی طراحی و مهندسی و تحقیقات ، مستلزم وجود و عملکرد مناسب یک نظام توسعه تکنولوژی و نوآوری در سطح صنعت است. عملکرد منسجم چنین نظامی ، باعث هم­افزایی بیشتر بنگاهها و سازمانها در عرصه صنعت نفت شده و دستیابی به اهداف توسعه تکنولوژی را امکان پذیر می­سازد. ناکارآمدی و عملکرد گسسته و غیر منسجم نظام توسعه فناوری صنعت نفت کشور، مهمترین دلیل سطح پایین قابلیت‌های تکنولوژی و در نتیجه عملکرد غیر نوآورانه آن و بعبارت دقیق­تر، علت باقی ماندن در سطح الگوی منابع پایه است.
۲-۴- چشم­انداز توسعه تکنولوژی در صنایع بالادستی نفت و گاز
صنعت نفت و گاز را در یک تقسیم ­بندی ساده می­توان به صنایع بالادستی و پایین­دستی تقسیم کرد. منظور از صنایع بالادستی مجموعه ای از فعالیت­های مرتبط با مخازن، حفاری، بهره ­برداری و علوم زمین است که به صادرات یا تحویل نفت و گاز به پالایشگاه ختم می­ شود. مجموعه دانش، صنعت و فناوری که این فرایند را شکل می­ دهند مهمترین قسمت صنعت نفت محسوب می­شوند.
مطابق یک سنت جاافتاده، توانمندی تکنولوژیک در حوزه بالادستی در انحصار شرکت­های بین ­المللی نفتی و کشورهای توسعه ­یافته دنیا قرار دارد. اکثر کشورهای نفت­خیز جهان هم تحت قراردادهای خاصی توان تکنولوژیک این کشورها را استخدام می­ کنند و با کمک بنگاههای چند ملیتی نفتی یا کشورهای توسعه ­یافته، ذخایر انرژی خود را استحصال می­نمایند.
کشور ما نیز تا حدود زیادی از این سنت پیروی می­ کند. همکاری ما با شرکتهای نفتی نخست شکل امتیازی داشت و پس از آن به قراردادهای مشارکتی و امروز به بیع متقابل تغییر شکل داده است. که در قسمت­ های بعدی به طور مفصل بدان پرداخته می­ شود. درست است که این تغییرات از اهمیت خاصی برخوردارند و قابلیت‌های فنی امروز صنعت نفت را نمی توان با گذشته مقایسه کرد، اما در طی این دوره­ها ماهیت وابستگی تکنولوژیک ما در این حوزه استراتژیک با تغییراتی تکرار شده است.
مسئله مهم چشم انداز بیست ساله صنعت نفت و برنامه ­های استراتژیک متعاقب آن جستجوی راهی برای تغییر این سنت یا پارادایمی است که ما در آن بهره­بردار تکنولوژی­ها و توانمندی های علمی و فنی وارداتی و تنها فروشنده انرژی هستیم. این الگوی توسعه و ارزش­آفرینی بر اساس ثروت­های طبیعی تنظیم شده و به خلق ثروت از طریق دانش و تکنولوژی در آن توجه نشده است.
عامل اصلی وابستگی ایران در این حوزه، تکنولوژی است. یعنی کشور ایران فاقد دانش و فن لازم برای مطالعه، اکتشاف، حفاری و توسعه میادین نفتی و گازی خود می­باشد. البته این توانمندی­ها به طور نسبی در کشور وجود دارد اما هنوز کامل نشده و در حد رقابت جهانی قرار نگرفته است. علاوه بر این محیط مناسب رشد و توسعه و بهره ­برداری از توانمندی­های فنی داخلی هم به درستی فراهم نیامده است.
۲-۵- بازیگران تکنولوژی در عرصه بالادستی
شرکتهای بین ­المللی نفتی بازیگران قدیمی بازار نفت و گاز هستند. این شرکتها در گذشته انحصار تجارت نفت جهانی را در اختیار داشتند و به وسیله قدرت انحصاری و درآمدهای سرشار اقتصادی خود بر جهان حکومت می­کردند. امروز با تغییر شرایط سیاسی، رشد شرکتهای نفتی رقیب و افزایش توان شرکتهای نفتی در کشورهای نفت­خیز جهان این انحصارات شکسته شده است اما هنوز بخش اصلی تجارت نفت و گاز جهان در اختیار این شرکتها است.
شرکتهای بین ­المللی نفتی بنگاههای تجاری معظمی هستند که از طریق فعالیتهای بهره ­برداری، خرید و فروش نفت، پالایش و پخش فرآورده ­های نفتی، تولید محصولات پتروشیمی و امور صنعتی مختلفی که غالبا به انرژی مربوط می­ شود کسب و کار می­ کنند. تجربه، تکنولوژی، توان مدیریت بالا و منابع مالی مزیت رقابتی این بنگاهها محسوب می شود.
روند کلی حرکت این شرکتها در سالهای اخیر افزایش قدرت در بازار و کاهش هزینه­ های عملیاتی به وسیله ادغام و یکپارچه­سازی ساختاری و تنوع­بخشی به سبد دارایی خود بوده است. در راستای این استراتژی شرکتهای بزرگ نفتی جهان در دهه اخیر ادغامهای بزرگی را تجربه کرده ­اند. بنگاههای بزرگی که از این ادغامها ساخته شده ­اند بزرگترین بنگاههای تجاری جهان را تشکیل می­ دهند. جدول ۲-۱ میزان ذخایر، معاملات نفتی و درآمد چند شرکت بزرگ را نشان می دهد.
جدول ۲-۱ : شا خص­های مالی شرکت­های برتر انرژی جهان

نام شرکت درآمد
( میلیارد ریال )
درآمد خالص
( میلیارد دلار )
عایدی بخش بالادستی
( دلار/ بشکه )
عایدی بخش پائین دستی
( دلار/ بشکه )
XOR ۲۱۳ ۶/۱۵ ۷۱/۶ ۴۵/۱
Shell ۱۸۰
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...