کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آخرین مطالب


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



  • بین مؤلفه‌های هوش استراتژیک مدیران و رفتار کارآفرینانه در سازمان رابطه معنی داری وجود دارد.
  • بین رابطه هوش استراتژیک مدیران با توسعه سازمانی و رفتار کارآفرینانه در سازمان به تفکیک ویژگی‌های جمعیت شناختی( سن، جنسیت، سطح تحصیلات، سابقه خدمت و عنوان شغلی) تفاوت وجود دارد.

۱-۶. قلمرو مکانی و محدوده زمانی تحقیق
قلمرو مکانی این تحقیق اداره کل امور تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان مازندران بوده است.
محدوده زمانی این تحقیق سه ماهه اول سال ۱۳۹۴ بوده است.
۱-۷. تعاریف واژه‌ها و اصطلاحات
۱-۷-۱. تعاریف نظری

  • هوش استراتژیک[۱۰]هوش استراتژیک به عنوان جمع آوری، پردازش، تجزیه و تحلیل و انتشار اطلاعات که ارتباط زیادی با تصمیم‌های استراتژیک دارد بیان شده است( کواسا، ۲۰۱۱).
  • هوش هیجانی[۱۱]توانایی بررسی احساسات و هیجانات فردی و تشخیص تمایز بین آن‌ها و استفاده ازنتایج اطلاعات حاصله در تفکر وعملکرد فردی است (خلعتبری وهمکاران،۲۰۱۱).
      • هوش عملی۳هوش عملی به طور کلی به عنوان توانایی یک فرد برای مقابله با مشکلات و موقعیت‌های زندگی روزمره مورد بررسی قرار می‌گیرد و به عنوان بصیرت و درک مستقیم و تقابل بین هوش خیابانی و هوش کتابی بیان می‌شود، و عنصر مرکزی آن دانش ضمنی است( لییونز و چان[۱۲]، ۲۰۰۹).

    ( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

  • خلاقیت: جرج سیدل[۱۳] بیان می‌دارد که “خلاقیت توانایی ربط دادن و وصل کردن موضوع‌ها، صرف نظر از این که در چه حوزه یا زمینه ای انجام گیرد، از مبانی بهره گیری خلاق از ذهن است” (رضائیان، ۱۳۸۸).
  • دانایی[۱۴]: دانایی، توانایی درک کردن و فهمیدن ماهیت و خاصیت انسانی است که بتواند تناقض‌ها و موضوعاتی که به طور مدام درحال تغییر هستند را بفهمد( گوایچارد، ۲۰۱۱).
  • توسعه سازمانی[۱۵]کامینگز و ورلی[۱۶] (۲۰۰۵) اظهار داشتند که توسعه سازمانی یک استفاده سیستماتیک از دانش علوم رفتاری برای برنامه ریزی توسعه و تقویت استراتژی‌های سازمان، ساختارها و فرایندها برای بهبود اثربخشی سازمان است) گهیل و دشپاند[۱۷]، ۲۰۱۴(.
  • رفتارکارآفرینانه[۱۸]: مایر[۱۹] (۲۰۰۰) بیان می‌دارد که رفتارکارآفرینانه مجموعه ای از فعالیت‌ها و شیوه‌هایی است که توسط افراد در سطوح مختلف سازمان برای تولید مستقل و استفاده از ترکیبات منابع نوآورانه به منظور شناسایی و دنبال کردن فرصت ها است( لئونیداس[۲۰]،۲۰۱۰).

۱-۷-۲. تعاریف عملیاتی:

  • هوش استراتژیکنمره ای که با بهره گرفتن از پرسشنامه هوش استراتژیک که بر اساس مؤلفه‌های هوش هیجانی، خلاقیت و نوآوری، هوش عملی و دانش و دانایی است، به دست آمده است.
  • هوش هیجانینمره ای که با بهره گرفتن از پرسشنامه هوش استراتژیک که بر اساس شاخص های نیک خواهی و خود تقلیل یافتگی است، با بهره گرفتن از سؤالات یک تا شش پرسشنامه به دست آمده است.
  • هوش عملینمره ای که با بهره گرفتن از پرسشنامه هوش استراتژیک که بر اساس شاخص های حل مسئله و دانش ضمنی است، با بهره گرفتن از سؤالات بیست تا بیست و یک پرسشنامه به دست آمده است.
  • خلاقیت: نمره ای که با بهره گرفتن از پرسشنامه هوش استراتژیک که بر اساس شاخص های یکپارچه سازی و تامل و اندیشه است، با بهره گرفتن از سؤالات هفت تا سیزده پرسشنامه به دست آمده است.
  • دانایینمره ای که با بهره گرفتن از پرسشنامه هوش استراتژیک که بر اساس شاخص های هوشمندی و فراست و دیدگاه باز نسبت به تجربه ها است، با بهره گرفتن از سؤالات چهارده تا نوزده پرسشنامه به دست آمده است.
  • توسعه سازمانی: نمره ای است که با بهره گرفتن از سؤالات ۲،۴،۶و ۲۳مربوط به مؤلفه هدف، سؤالات ۸، ۲۵،۵،۱۲،۱۳ مربوط به مؤلفه رهبری، سؤالات ۱۵،۱۶،۱۷،۳۰و۱۸ مربوط به مؤلفه نگرش نسبت به تغییر، سؤالات ۲۴،۲۶،۲۷،۲۸و ۲۱ مربوط به مؤلفه پاداش، سؤالات ۹،۱۱،۳۳،۳۵ و ۱۹ مربوط به مؤلفه روابط، سؤالات ۱۴،۳،۳۲،۳۴ و ۷ مربوط به مؤلفه ساختار و سؤالات ۱۰،۳۱،۲۰،۲۹،۲۲ مربوط به مؤلفه مکانیزم های سودمند از پرسشنامه توسعه سازمانی به دست آمده است.

رفتارکارآفرینانه: نمره ای است که با بهره گرفتن از سؤالات ۲ تا ۶ مربوط به مؤلفه تغییر در رفتارکارکنان، سؤالات ۷و۸ مربوط به مؤلفه بینش استراتژیک، سؤالات ۹ و۱۰ مربوط به مؤلفه ایجاد یک محیط کار پرانرژی و سؤالات ۱۱ تا ۱۲ مربوط به مؤلفه محیط حمایتی از پرسشنامه رفتار کارآفرینانه به دست آمده است.
فصل دوم:
ادبیات تحقیق
مقدمه
در این فصل به مطالعه و بررسی منابع و ماخذ مربوط به موضوع تحقیق که یکی از جنبه‌های اساسی و ضروری هر پژوهشی است، پرداخته می‌شود. تا دانش و بینش بیشتری درباره موضوع مورد تحقیق حاصل شود. لذا مطلب این فصل در دو بخش ارائه شده است. بخش اول مربوط به مفاهیم نظری تحقیق است و بخش دوم به پیشینه تحقیقات انجام شده در داخل و خارج از کشور اشاره می‌کند.
۲-۱. مبانی ومفاهیم نظری تحقیق
۲-۱-۱. مبانی و مفاهیم هوش استراتژیک
لییبوویتس[۲۱] بیان می‌دارد، که تغییر همیشه و به طور مستمر وجود دارد، شاید تنها در مدت زمان بسیار کوتاهی همه چیز به ظاهر بدون تغییر و ثابت به نظر برسد اما اگر کاوش عمیق تر درباره موضوع به ظاهر ثابت انجام شود به نشانه‌هایی از تغییر پی می‌بریم. اگر هدف بقاء سازمان در طولانی مدت باشد باید رشد و دگرگونی فردی و سازمانی حاصل شود. بهبود تدریجی از طریق یادگیری فردی می‌تواند به تغییر و تحول سازمانی منجر شود. لیبوویتس اظهار می‌دارد که تداوم دگرگونی فردی یکی از اجزاء مهم برای دگرگونی و رشد سازمانی و افزایش هوش سازمان است( کروگر[۲۲]، ۲۰۱۰).
مفهوم هوش برای اولین بار در سال ۱۹۶۷ توسط پروفسور آمریکایی به نام ویلنسکی[۲۳] پیشنهاد شد. او اظهار داشت که هوش به جمع آوری داده و پردازش اطلاعات به منظور تعیین کردن یک سازمان صحیح و درست دلالت می‌کند و نتیجه گرفت که هوش تأثیر زیادی بر بهره وری و اثر بخشی سازمان دارد و پشتیبانی برای تسهیل استفاده از اطلاعات سازمانی و شرکت‌ها مانند تحلیل پردازش آنلاین، داده کاوی، تجزیه و تحلیل کسب و کار، پیاده سازی شبکه‌های سازمانی و شبکه مدیریت دانش و سایر فعالیت‌های سازمان است. ویلنسکی بیان می‌دارد که هوش سازمانی و اثرات متقابل آن به پنج بخش تقسیم می‌شوند: ۱. حافظه ۲. یادگیری سازمانی ۳. شرکت در ارتباطات ۴. استدلال ۵. محصول هوش(آزما و مصطفی پور، ۲۰۱۱).
هوش سازمانی اجتماع سودآوری‌های ارزش افزوده از محل اموال غیر منقول سازمانی است (دانش استخدام شدگان، مدیران، ذینفعان و مشتریان). برای افزایش هوش سازمان، در ابتدا باید یک سلسله مراتب از اجزایی که برای هوشمندی سازمان توزیع شده‌اند، بسازیم. این سلسله مراتب مرسوم به شکل زیر است( لیبوویتس، ۱۳۸۹).
داده، به عناصر تشخیص داده شده مربوط می‌شود. هرگاه داده به طریقی دارای شکل و الگو شود به اطلاعات تبدیل می‌شود. اطلاعات به همراه بینش و تجربه به دانش تبدیل می‌شود. دانش در حوزه‌های تخصصی به خبرگی می‌ انجامد. لغت خبرگی نیز پس از کسب سال‌ها تجربه و فراگیری نکات به خرد تبدیل می‌شود.
شکل ۲-۱. سلسله مراتب هوش
داده[۲۴]:

  • به مجموعه ای از رویدادها، مشاهدات، سنجش‌ها و اندازه گیری‌های مجزا و جدا از هم که می‌توانند در فرم اعداد، کلمات، تصاویر و صداها قرار گیرند( بالی و همکاران[۲۵]،۲۰۰۹).
  • جریانی از حوادث و حقایق خامی که در سازمان و یا محیط فیزیکی، قبل از آن که سازمان دهی و مرتب شوند به طوری که برای افراد قابل درک باشند را داده می گویند( لااودن[۲۶]، ۲۰۰۳).

اطلاعات[۲۷]:

  • داده‌هایی که پردازش و سازمان دهی شده و به صورت یکپارچه درآمدند که باعث افزایش بینش می‌شوند )پاست و اندرسون[۲۸]، ۲۰۰۳).
  • داده‌هایی که در قالبی مشخص برای آن که برای انسان قابل استفاده و مفید باشند شکل گرفته‌اند )لااودن، ۲۰۰۳).

دانش[۲۹]:

  • نشان دهنده سطح بالاتری از درک و فهم است که شامل قوانین، الگوه ها و تصمیم‌ها است (پاست و اندرسون، ۲۰۰۳).
  • اطلاعاتی مفهومی، مربوط و کاربردی هستند. انسان‌ها دارای خرد و فرزانگی هستند، جایی که دانش، تجربه و مهارت‌های تحلیلی خود را برای ایجاد دانش جدید و سازگاری با موقعیت‌های متغییر به کار می‌گیرند( سرلک و فراتی، ۱۳۸۷).

خرد[۳۰]:

  • خرد فرایندی است که ما را قادر به تشخیص و تمییز بین خوب و بد، درست و غلط می‌کند. در اصل بیشتر برای آشکار کردن و درک اصول اساسی موجود در دانش است( بالی و همکاران، ۲۰۰۹).
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-09-11] [ 02:16:00 ب.ظ ]




طبق این ماده مجازات حبس که به تسامح در قانون و از زندان استعمال شده است و مجازات شلاق برای مرتکب پیش‌بینی شده است مجازات مقرر در این ماده به واسطه وجود حرف (یا) انتخابی می‌باشد. به عبارت دیگر تنها یک مجازات نسبت به مرتکب قابل اعمال می‌باشد یا حبس یا شلاق. در واقع قاضی مخیر به انتخاب یکی از ۲ مجازات مذکور در ماده ۶۶۹ ق.م.ا. می‌باشد و مجاز به اعمال و انتخاب هر دو مجازات نیست.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

نکته‌ای که در خصوص اعمال مجازات قابل توجه است این مطلب است که اگر تهدیدکننده تهدید خود را عملی سازد عنوان مجرمانه تغییر پیدا می‌کند. بنابراین اگر تهدیدکننده فردی را تهدید به قتل نماید و پس از آن فرد را به قتل رساند، عنوان مجرمانه از تهدید به قتل به جرم قتل عمد تغییر پیدا می‌کند و فقط به مجازات قتل عمد محکوم می‌شود. البته چنان‌چه اقدام مرتکب در خصوص تهدید ارتکابی به نتایج مجرمانه دیگری منتهی شود مجازات مرتکب حبس مورد تابع قواعد تعدد خواهد بود.
جرم تهدید ارتکابی در ماده ۶۶۹ ق.م.ا. با توجه به نص صریح ماده ۷۲۷ ق.م.ا. قابل گذشت می‌باشد، در واقع تعقیب امر جزایی فقط با شکایت شاکی خصوصی شروع می‌شود و در صورت گذشت شاکی خصوصی دادگاه می‌تواند مجازات مرتکب را تخفیف دهد و یا با رعایت موازین شرعی از تعقیب مجرم صرف‌نظر نماید.

ب) مجازات تکمیلی

گاهی قانونگذار علاوه بر مجازاتی که برای عمل مجرمانه پیش بینی کرده است با توجه به نوع جرم ارتکابی و درجه اهمیت آن مجازات دیگری هم تعیین می‌کند که این مجازات اضافی گاهی مجازات تبعی و یا گاهی مجازات تکمیلی و یا تتمیی است. آن‌چه در این گفتار مورد بررسی قرار می‌گیرد مجازات تکمیلی یا تتمیعی می‌باشد. مجازات تکمیلی به مجازاتی اطلاق می‌شود که با مجازات اصلی جمع می‌گردد و باید در حکم دادگاه قید شود تا قابل اجرا باشد و هیچ‌گاه به تنهایی مورد حکم قرار نمی‌گیرد و برای مجازات‌های مذکور باید مجازات اصلی را تکمیل نماید. مجازات تکمیلی مانند مجازات‌های اصلی تابع اصل قانونی بودن مجازات‌ها می‌باشد. بنابراین در مواردی که اختیار تعیین مجازات تکمیلی با دادگاه است قاضی مکلف است حکم خود را در این خصوص مستدل نماید.
قانونگذار در مواد ۲۰-۱۹ قانون مجازات اسلامی مجازات تکمیلی را مورد توجه قرار داده و آن را پیش‌بینی نموده است. ماده ۱۹ ق.م.ا. مقرر می‌دارد: «دادگاه می‌تواند کسی را که به علت ارتکاب جرم عمدی به تعزیر یا بازدارنده محکوم کرده است به عنوان تتمیم حکم تعزیری یا بازدارنده مدتی از حقوق اجتماعی محروم و نیز از اقامت در نقطه یا نقاط معین ممنوع و یا به اقامت در محل مجبور نماید». و قانونگذار در ماده ۲۰ ق.م.ا. نظام مجازات تکمیلی را با توجه به اوضاع و احوال جرم و شخصیت مجرم برای مدت معین موردنظر قرار داده است. مجازات تکمیلی مندرج در ماده ۱۹ ق.م.ا. عبارتند از: «محرومیت از حقوق اجتماعی ممنوعیت از اقامت در نقطه یا نقاط معین و اقامت اجباری در محل معین».
حکم محکومیت به مجازات‌های تکمیلی با توجه به نص صریح ماده ۱۹ ق.م.ا. امری اختیاری بوده و به صلاحدید دادگاه واگذار شده که در صورت مصلحت و با توجه به اوضاع و احوال حاکم بر قضیه مرتکب را به چنین مجازات‌هایی محکوم نمایند.
در خصوص جرم تهدید ارتکابی، با توجه به اینکه جرم موردنظر جرم عمدی است و از طرفی از جمله جرایم تمایل تعزیر می‌باشد دادگاه می‌تواند مرتکب را علاوه بر مجازات اصلی جرم تهدید به عنوان تعمیم و تکمیل مجازات اصلی مدتی از حقوق اجتماعی محروم و یا از اقامت در نقطه یا نقاط معین منع و یا به اقامت در محل معینی مجبور نماید. بنابراین دادگاه می‌تواند بر اساس ماده ۱۹ و ۲۰ و ۷۲۸ ق.م.ا. با توجه به خصوصیات مجرم و اوضاع و احوال حاکم در زمان وقوع جرم و نحوه جرم ارتکابی، تهدید کننده را به مجازات تکمیلی علاوه بر مجازات اصلی محکوم نماید.

ج) اقدامات تأمینی

در کنار مجازات‌ها عکس‌العمل اجتماعی از نوع دیگری هم وجود دارد که اقدامات تأمینی می‌نامند. عکس‌العمل اجتماعی علیه کسی که آگاهانه و آزادانه مرتکب جرم گردیده است مجازات می‌‌باشد و اگر چنین مرتکبی در مکان ارتکابی جرم در آینده باشد مستوجب اقدامات تأمینی است.
اقدامات تأمینی اقدامات فردی الزام‌آور و بدون رنگ اخلاقی هستند که بر افراد خطرناک مخل نظم اجتماعی به منظور جلوگیری از جرایمی که با توجه به حالات آن‌ها احتمال ارتکاب آن داده می‌شود تحمیل می‌شود. معمولاً هدف از اعمال وضع اقدامات تأمینی پیشگیری است که برحسب وضع و حالت خطرناک بزهکار تدابیر خاصی را اقتضا می کند.[۹۲]
تهدید به ارتکاب جرم در مواد مربوطه از جمله ماده ۶۶۹ ق.م.ا. و دیگر مواد خاص مرتبط با تهدید جرم‌انگاری شده است و قانونگذار برای آن ضمانت اجرا پیش‌بیین نموده است. در واقع قانونگذار صرف تهدید ارتکابی را صرف نظر از تحقق موضوع تهدید یا به عبارتی حصول نتیجه، جرم و برای آن مجازات مقرر نموده است اما در برخی از موارد احتمال تحقق موضوع مورد تهدید بسیار است یعنی اینکه با توجه به نوع موضوعی که مورد تهدید قرار گرفته است و سایر اوضاع و احوال حاکم به این قضیه امکان عملی ساختن جرمی که وعده ارتکاب آن داده شده است و از سوی مرتکب قابل اغماض نبوده و باید مورد توجه قرار بگیرد در واقع در این مورد مرتکب با آشکار ساختن و نشان دادن حالات روحی و روانی خود دائر به تمایل واقعی به اجرای جرم مورد تهدید دارای حالت خطرناک بوده و برای پیشگیری و جلوگیری از جرایمی که ممکن است احتمالاً از خود نشان دهد مشمول اقدامات تأمینی قرار می‌گیرد.[۹۳]
قانونگذار به منظور جلوگیری تهدیدکننده از اجرای واقعی جرم مورد تهدید و به عبارتی به منظور مقابله و دفع حالت خطرناک شخص تهدیدکننده در قانون اقدامات تأمینی و تربیتی ۱۳۳۹ یک ضمانت احتیاطی برای شخص تهدیدکننده درنظر گرفته است. ضمانت احتیاطی که از جمله اقدامات تأمینی و تربیتی مالی است به منظور جلوگیری از ارتکاب جرم مورد تهدید توسط مرتکب پیش‌بینی شده است. در واقع مبنای تأسیس ضمانت احتیاطی فقط تعهد و خودداری از ابراز امیال تعدی‌جویانه و یا حالت خطرناک مرتکب جرم تهدید می‌باشد.[۹۴]
ماده ۱۴ قانون اقدامات تأمینی مقرر می‌دارد: «هرگاه شخصی که دیگری را تهدید به ارتکاب جرمی کرده است و بیم آن رود که واقعاً مرتکب آن جرم می‌گردد هرگاه شخصی که محکوم به مجازات جنایی یا حنجه گردیده است صریحاً نظرش را به تکرار جرم اظهار نماید دادگاه بنابر تقاضای شخص تهدید شده یا متضرر از جرم می‌تواند از او بخواهد که تعهد کند که مرتکب جرم نگردیده و وجه‌الضمان متناسب برای این امر بدهد.
هرگاه مشارالیه از این تعهد خودداری کرده و وجه‌الضمان مقرر را نسپارد دادگاه می‌تواند دستور توقیف موقت او را صادر نماید. مدت این توقیف بیش از ۲ ماه نخواهد بود. اگر تعهد ظرف ۳ سال از تاریخ که وجه‌الضمان سپرده مرتکب جرم گردیده و وجه‌الضمان به نفع دولت ضبط می‌شود والا به او یا قائم مقام قانونی او مسترد خواهد گشت. طبق ماده فوق‌الذکر تهدید باید در خصوص ارتکاب جرمی صورت گیرد یعنی اینکه موضوع مورد تهدید لزوماً باید ارتکاب عمل مجرمانه‌ای باشد تا مشمول اقدامات تأمینی قرار گیرد و از طرفی اگر تهدید به ارتکاب جرم را فی‌نفسه بدانیم با منطق ماده یک قانون اقدامات تأمینی که مقرر می‌دارد (صدور حکم به اقدامات تأمینی از طرف دادگاه وقتی جایز است که شخصی مرتکب جرم گردد) مغایرت داشته و قابل توجیه نخواهد بود.
اعمال ماده ۱۴ قانون اقدامات تأمینی در صورتی میسر است که این تهدید واقعی باشد و احتمال ارتکاب جرم مورد تهدید توسط مرتکب به طور متعارف وجود داشته باشد. یعنی اینکه با توجه به نوع جرم مورد تهدید توانایی تهدیدکننده در اجرای موضوع تهدید و شرایط و اوضاع و احوال حاکم در حین وقوع جرم تهدید امکان ارتکاب جرم مورد تهدید بسیار بوده و قابل چشم پوشی نباشد در واقع با توجه به عبارت بیم آن رود که واقعاً مرتکب آن جرم گردد، در جرم مذکور، احتمال عملی ساختن و ارتکاب جرم مورد تهدید توسط مرتکب غیرممکن نمی باشد و امکان تحقق آن می‌رود.[۹۵]
از طرفی با توجه به شمول اظهار نظر شخص محکوم علیه جرم تهدید در خصوص تکرار جرم ارتکابی‌اش به نظر می‌رسد که نظر مرتکب دائر به تکرار عملش باید به صورت صریح بیان شود و اظهارنظر او چنان باشد که احتمال جرم توسط وی بعید به نظر برسد در غیر این صورت مشمول ماده ۱۴ قرار نمی‌گیرد. بنابر صراحت ماده ۱۴ درخواست شخص تهدید شونده یا متضرر از جرم برای اعمال و اجرای ضمانت احتیاطی مندرج در این ماده علاوه بر مجازات اصلی جرم تهدید شروط می‌باشد در حالی که اگر اعمال این ماده به منزله بروز حالت خطرناک شخص مرتکب و دفع و خنثی نمودن اعمال و جرائم احتمالی آن علیه بزه دیدگان نظم اجتماعی باشد در این صورت اجرای اقدامات تأمینی (ضمانت احتیاطی) درباره چنین فردی نباید منوط به تقاضای شخص تهدید شونده یا متضرر از جرم گردد.
اقدامات تأمینی منصوص در ماده ۱۴ اخذ تعهد و سپردن وجه‌الضمان متناسب عمل ارتکابی در خصوص عدم انجام جرم ممنوعه می‌باشد. به عبارت دیگر پس از احراز شرایط مذکور در این ماده و حسب اعلام دادگاه فرد تهدید کننده دو تکلیف دارد که در صورت ایفای موارد فوق‌الذکر آزاد می‌گردد و یعنی اگر مرتکب متعهد گردیده و وجه‌الضمان متناسب را نیز بسپارد آزاد می‌گردد. و چنان چه امتناع ورزد دادگاه دستور توقیف موقت او را حداکثر تا ۲ ماه صادر خواهد نمود و در هر حال اگر متعهد ظرف دو سال از تاریخی که وجه‌الضمان را سپرده مرتکب جرم موردنظر نگردد وجه‌الضمان به وی یا قائم مقام قانونی او مسترد خواهد والا یعنی در صورت ارتکاب جرم موردنظر و مننوعه وجه‌الضمان سپرده شده به نفع دولت حفظ خواهد گردید.
بنابراین دادگاه علاوه بر محکومیت مرتکب جرم تهدید به مجازات پیش‌بینی شده بر آن جرم در صورت احراز و فراهم نمودن شرایط مقرر در ماده ۱۴ قانون اقدام تأمینی می‌تواند به منظور پیشگیری از امکان ارتکاب جرم مورد تهدید و یا تکرار آن جرم مرتکب را ملزم نماید که متعهد گردیده و وجه‌الضمان متناسب بسپارد که مرتکب جرم نگردد.

گفتار دوم: عوامل موثر در میزان مجازات

الف) کیفیات مخففه

فلسفه تخفیف مجازات چنین است که گاهی شرایط ارتکاب جرم و یا خصوصیات اجتماعی و روانی مرتکب به نحوی است که اقتضا دارد از مسئولیت مرتکب کاسته شود و مجازات کمتری به او تحمیل گردد. در واقع در این صورت مرتکب جرم از مجازات معاف نشده بلکه در تعیین میزان مجازات او اعمال مخففه منظور می‌گردد به عبارت دیگر کیفیات مخففه اوضاع و احوالی است که سبب کاهش مجازات می‌گردد و باید وجود آن برای قاضی رسیدگی‌کننده محرز گردد. از طرفی پس از احراز این موارد نیز قاضی در اعطای این تخفیف مختار است و می تواند در صورت صلاحدید خود مجازات مرتکب را تخفیف دهد و یا تبدیل به مجازات از نوع دیگر که مناسب به حال متهم است بنماید.
ماده ۲۲ ق.م.ا:
۱-گذشت شاکی مدعی خصوصی
۲-اظهارات و راهنمایی های متهم که در شناخت شرکا و معاونان جرم و یا کشف اشیایی که از جرمتحصیل شده است موثر باشد.
۳-اوضاع و احوال خاصی گه متهم تحت تاثیر انها مرتکب جرم شده است از قبیل،رفتار و گفتار نحریک آمیز مجنی علیه یا انگیزه شرافتمندانه درارتکاب جرم.
۴-اعلام متهم قبل از تعقیب و یا اقرار او در مرحله او در مرحله تحقیق که موثر در کشف جرم باشد.
اصولاً گذشت شاکی یا مدعی خصوصی به منظور اعمال تخفیف در جرایم قابل گذشت قابل تصور است زیرا در جرایم قابل گذشت، رضایت و گذشت شاکی سبب موقوف شدن تعقیب می‌گردد، هرچند به نظم عمومی خدشه وارد شده باشد به عبارت دیگر در جرایم قابل گذشت تعقیب از شکایت شاکی شروع می‌شود و در صورت گذشت اوتعقیب یا اجرای حکم موقوف می‌گردد. جرم تهدید موضوع ماده ۶۶۸ و ۶۶۹ و ۶۹۴ بنا به نص صریح ماده ۷۲۷ق.م.ا از جمله جرایم قابل گذشت می‌باشد بنابراین در صورت گذشت شاکی موردی برای اعمال جهات تخفیف و تشدید مجازات وجود ندارد اما در سایر احکام مرتبط با جرم تهدید مانند ۶۱۷ ق.م.ا که از زمره جرایم قابل گذشت نمی‌باشد گذشت شاکی یا مدعی خصوصی می‌تواند از جهات تخفیف و یا تبدیل مجازات محسوب گردد.
علل دیگری که سبب تخفیف مجازات مرتکب می‌گردد تأثیر اوضاع و احوال خاصی است که سبب ارتکاب جرم از سوی مرتکب می‌شود متهم ممکن است تحت تأثیر اوضاع و احوال خاصی مرتکب جرم شود مانند وجود انگیزه شرافتمندانه و یا گفتار و رفتار تحریک‌آمیز مجنی علیه به عبارت دیگر عدل و انصاف حکم می‌کند به نسبتی که مجنی علیه در وقوع جرم سهم داشته از میزان مجازات بزهکار کاسته شود و در واقع در بسیاری از جرایم از جمله قتل و یا منازعه و یا جرایم منافی عفت، تحریک مجنی علیه از عواملی است که متهم را وادار به ارتکاب جرم می نماید، بنابراین اگر علت تهدید ارتکابی به تحریک قبلی مرتکب به وسیله تهدید شوند باشد دادگاه می‌تواند مجازات او را تخفیف دهد.[۹۶]
همچنین اگر مرتکب با انگیزه شرافتمندانه مثلاً برای دفاع از ناموسش چاره‌ای جز تهدید دیگری نداشته باشد دادگاه می‌تواند به علت وجود چنین انگیزه‌ای مجازات مرتکب را تخفیف دهد و یا تبدیل به مجازات دیگری که مناسب به حال او باشد بنماید مورد دیگری که از جهات تخفیف تلقی می‌گردد وضع خاص متهم و یا سابقه اوست در این خصوص دادگاه می‌تواند با توجه به شخصیت، سوابق اجتماعی و کیفری و موقعیت شغلی و هم‌چنین وضع خاص مرتکب خصوصاً کهولت، بیماری، ندامت، پشیمانی و … مجازات مرتکب را تخفیف دهد.
بنابراین دادرس دادگاه می‌تواند با بهره گرفتن از ابزارهای خاص که قانونگذار در اختیار او نهاده است به منظور تأمین هرچه بیشتر اهداف مجازات با درنظر گرفتن خصوصیات خانوادگی و فرهنگی اجتماعی و شغلی متهم مجازاتی متناسب با وضعیت وی را مورد حکم قرار دهد تا هرچه بیشتر در جهت تحقق اصل فردی کردن مجازات گام بردارد. در این راستا ماده ۷۲۸ ق.م.ا. مقرر می‌دارد: «قاضی دادگاه می‌تواند با ملاحظه خصوصیات جرم و مجرم و دفعات ارتکاب جرم در موقع صدور حکم و در صورت لزوم از مقررات مربوط به تخفیف و تعلیق و مجازات‌های تکمیلی و تبدیلی از قبیل قطع موقت خدمات عمومی حسب مورد استفاده نماید».

ب) کیفیات مشدده

گاهی قانونگذار مجازات بزهکار را به لحاظ اهمیت و درجه خطرناک بودن عمل ارتکابی برای جامعه تحت شرایطی تشدید می‌کند. در واقع در این موارد قانونگذار ارتکاب جرم خاص را در شرایطی معین مشمول مجازات شدیدتری قرار می‌دهد. به علاوه ممکن است شخص به دفعات مرتکب جرم شود. در این موارد نیز قانونگذار برای مرتکب جرم به علت تعدد و تکرار در جرم مسئولیت جزایی بیشتر قائل شده است و مرتکب را به مجازات‌های سنگین‌تری محکوم می کند. در هر حال تشدید مجازات مستلزم تجویز قبلی قانونگذار است و دادگاه فقط در موارد مصرح قانونی مکلف به تشدید مجازات می‌باشد و نمی‌تواند صرفاً با میل و اختیار خود و در غیر مواردی که تشدید مجازات از سوی قانونگذار تعیین شده است مجازات مرتکب را تشدید نماید. در یک طبقه بندی کیفیات مشدده عام در مقام کیفیات مشدده خاص و در طبقه‌بندی دیگر کیفیات مشدده عینی در مقابل کیفیات مشدده شخصی قرار می‌گیرد.
از جمله کیفیات مشدده‌ای که در جرم تهدید می‌تواند مورد توجه قرار گیرد اعمال هرگونه تهدید همراه با به کارگیری چاقو یا هر نوع اسلحه‌ای موضوع ماده ۶۱۷ ق.م.ا. می‌باشد. بر اساس ماده مذکور جرم تهدید ارتکابی وسیله چاقو یا هر نوع اسلحه‌ی دیگر در صورتی که از مصادیق محارب نباشد به حبس از ۶ ماه تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد. قانونگذار در این ماده با توجه به بکارگیری نوع وسیله ارتکابی (چاقو یا هر نوع اسلحه‌ای) مجازات جرم را تشدید نموده است، در واقع تهدید ارتکابی با اسلحه یعنی وسیله‌ای که عادتاً کشنده است اعم از سرد و گرم ترس و ارعاب و تأثیر خاص و نسبتاً شدیدی بر تهدید شونده وارد می‌سازد و او را به شدت تحت تأثیر قرار داده است تا در نهایت در برابر خواسته تهدید کننده تسلیم می‌شود.
از دیگر مواردی که در خصوص کیفیات مشدده جرم تهدید باید مورد توجه قرار گیرد موضوع تعدد در جرم می‌باشد تعدد جرم از جهات تشدید مجازات است زیرا عدالت و انصاف حکم می‌کند مجازات کسی که یک بار مرتکب جرم شده است و فردی که چند مرتبه نظم اجتماعی را مختلف ساخته یکسان نباشد، در این خصوص چند حالت متصور است:
۱- گاهی فردی مرتکب چند فقره تهدید به قتل یا ضررهای نفسی، شرفی، مالی یا افشای سر نسبت به شخص دیگری گردد که در این صورت طبق قسمت ۲ ماده ۴۷ ق.م.ا. مشمول تعهد معنوی قرار می‌گیرد و فقط یک مجازات تعیین می‌شود و تعدد جرم از علل مشدده کیفر محسوب می‌شود.
۲- اگر فردی مرتکب تهدید و اخذ سند و نوشته، امضا و مهر گردد وفق قسمت پایانی ماده ۴۷ ق.م.ا. به دلیل اینکه مجمع جرایم ارتکابی در ق.م.ا. (ماده ۶۶۸ ق.م.ا) عنوان خاصی دارد مرتکب فقط به مجازات مقرر در این ماده محکوم می‌شود.
۳- در مواردی تهدید کننده علاوه بر تهدید ارتکابی مرتکب جرم دیگری نیز می‌گردد که این جرم ارتکابی گاهی همان مفهوم مورد تهدید است که در این صورت فقط به جرم تحقق یافته محکوم می‌شود.[۹۷]
و گاهی مرتکب جرمی غیر از موضوع مورد تهدید می‌گردد که در این صورت عمل او تعدد واقعی از نوع جرایم مختلف بوده و طبق قاعده جمع مجازات‌ها به دو مجازات محکوم می‌شود.

ج) اقدامات ارفاقی

۱- آزادی مشروط

سابقه تاریخی آزادی مشروط: ماده واحده قانون راجع به آزادی مشروط زندانیان در ۲۳ اسفند ۱۳۳۷ تصویب شد که مشتمل بر اصل ماده و ۹ تبصره بوده که شرایط و تشریفات اعطای آزادی مشروط را معین و نحوه‌ی اعمال آن را توسط دادگاه مشخص می‌ساخت.
مواد ۳۸، ۳۹ و ۴۰ قانون مجازات اسلامی تقریباً با تغییراتی همان تکرار مواد قانون ۱۲۳۷ و ۱۳۶۱ است که ماده ۳۸ در اجرای «قانون اصلاح دو ماده و الحاق یک تبصره به قانون مجازات اسلامی» در سال ۱۳۷۷ اصلاح شده است.
الف) شرایط مربوط به طبیعت مجازات
همان‌گونه که ماده ۳۸ معلوم می‌سازد کسانی می‌توانند از آزادی مشروط استفاده نمایند که به مجازات حبس محکوم شده باشند.
اولاً در وهله اول آنچه که مورد توجه قرار می‌گیرد کیفر حبس است، لذا چنانچه به هر شکل درخواست مجازات‌های دیگری شده باشد اما دادگاه کیفرحبس را حکم دهد، آزادی مشروط قابل پذیرش است، لذا تبعید یا اقامت اجباری را نمی‌توان در زمره حبس دانست و حکم به
آزادی مشروط داد.
ثانیاً با توجه به ماده ۳۸ که می‌گوید: هر کس برای بار اول به علت ارتکاب جرمی به مجازات حبس محکوم شده باشد می‌توان استنباط کرد که مقصود نه این است که کسی اولین بار مرتکب جرم شود بلکه اولین بار باید به مجازات حبس محکوم شده باشد؛ لذا چنانچه محکوم سابقاً جرم انجام داده ولی به حبس محکوم نشده باشد می‌توان از آزادی شمروط استفاده کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:15:00 ب.ظ ]




HIF-1α Hypoxia inducible factor-1 α فاکتور القایی هایپوکسی آلفا ۱
GPx Clutathione peroxidase گلو تاتیون پر اکسیداز
O2 Super oxide-Anion سوپر اکساید
AMs Alvealar macrophages ماکروفاژهای آلوئولی
SIPE Swimming-induced pulmonary ادم ریوی ناشی از شنا
SWM Spatial Working memory حافظه کار فضایی
CF Cyctic fibrosis فیبروز کیستیک
SIPE Siwmming-induced pulmonary ادم ریوی ناشی از شنا
Pl alv Phospho lipid alveolar فسفو لیپید آلوئولی
Cox-2,IL-6 Proin flammatory cytokines سایتو کانهای پیش التهابی
NSAIDs Non Steroidal Anti-Inflammatory Drugas داروی ضد پیش التهابی غیر استروئیدی
فهرست اشکال و نمودار
شکل ۲-۱: کادمیوم و استرس اکسیداتیو. کادمیوم به عنوان یک رها کننده­ استرس اکسیداتیو موجب توقف سیستم آنتی اکسیدانی سلولی می­ شود. ۱۶
شکل ۲-۲: مسیرهای آپوپتوتیک گیرنده و میتوکندری ۱۷
شکل ۲-۳: تصویر نمادین سیگنال های آپوپتوزیس. ۲۳
شکل ۲-۵: ساختمان شیمیایی سیلیمارین ۲۸
نمودار۴-۱مقدار درصد تغییرات MT بافت ریه کلیه گروه های مختلف نسبت به گروه کنترل ( تنها گروه کادمیوم تغییر معنی دار در آن ایجاد شد.) ۵۳
نمودار۴-۲ میانگین سطوح پروتئین MT ریه نوزادان مادر گروه های مختلف(نانوگرم بر میلی لیتر) ۵۳
نمودار ۴-۳٫ مقدار درصد تغییرات MT بافت ریه کلیه گروه ها ی مختلف نسبت به گروه کادمیوم ۵۷
فصل اول
طرح پژوهش
۱-۱- مقدمه
امروزه، رشد صنعت و گسترش تکنولوژی علاوه بر ایجاد رفاه و آسایش برای نوع بشر موجبات آلودگی هایی را نیز در محیط زندگی آنها فراهم ساخته است. تمام این آلودگی های زیست محیطی در نهایت به بیماری های عفونی، در خطر افتادن سلامت افراد و از بین رفتن محیط زیست منجر می شود. مطالعات آزمایشگاهی، انسانی و حیوانی پیشنهاد می کند که فلزات سنگینی چون کروم، کادمیوم[۱]، نیکل، سرب و آرسنیک از طریق افزایش تولید گونه های اکسیژن واکنشی (ROS)[2] موجب مسمومیت و در نتیجه آسیب به بسیاری از اندام ها را فراهم می کنند.[۱] کادمیوم یکی از مهمترین آلاینده های صنعتی و محیطی و یکی از سمی ترین فلزات سنگین است که در همه جا یافت می شود و بیشترین تاثیرات منفی خود را بر روی اندام هایی از قبیل ریه، استخوان و کلیه تحمیل می کند. [۲; ۳] کادمیوم می تواند هم از طریق استنشاق در کارخانه های ساخت باطرهای شامل کادمیوم و همچنین دود سیگار و هم از طریق مواد خوراکی که با فاضلاب های صنعتی آلوده شده اند مانند برنج، انواع صدف رودخانه­ای و قارچ، وارد بدن انسان شود.[۱] کادمیوم ناشی از زائدات صنعتی یا فضولات معدنی از آلوده کننده های اصلی آب است و در آبکاری فلزات نیز به مصرف می رسد. [۱]بنابراین کشف راهکارهای عملی برای مقابله با تأثیر این آلاینده بر سلامتی انسان یکی از اهداف پژوهشگران علوم زیستی است. کادمیوم، به صورت حاد یا مزمن بر روی دستگاه تنفس تأثیر گذارده و بیماری هایی از قبیل التهاب مزمن بینی، حلق و حنجره. اختلالات بویایی و همچنین بیماری ساختاری مزمن ریه را به دنبال خواهد داشت[۱]. از سوی دیگر در طی تغییرات متابولیکی در دوران بارداری تماس مادر با فلزات سنگین برای عملکرد جفت و سلامت جنین بسیار مهم تلقی شده و گفته شده است که کادمیوم اثرات سمی بر رویان و جنین دارد.[۴] انتقال این عنصر از طریق مادر به جنین و عوارض ناشی از آن بر روی نوزاد [۵]، محققین را بر آن داشته تا در جستجوی راه هایی برای جلوگیری از تأثیرات منفی آن باشند. داستون و همکاران (۱۹۷۹) تاثیر کادمیوم را بر ایجاد هایپرپلازی ریه، سندرم دیستری تنفسی و تأثیر بر سورفاکتنت ریوی در نوزادان نشان دادند. [۶]

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

آلودگی مزمن با کادمیوم انواع فرآیندهای دفاعی و سمیت زدایی مانند آنتی اکسیدانت ها، متالوتیونین (MT)[3] ، گلوتایتون (GSH)[4] و پروتئین شوک گرمایی (HSP)[5] را درگیر می کند[۷] . متالوتیونین ها گروهی از پروتئین های متصل به فلزات و غنی از سیستئین هستند که ROS را پاکسازی می کنند[۸]. نیمه عمر بسیار طولانی کادمیوم در بدن موجود زنده تا اندازه ای به شکل گیری MT نسبت داده می شود[۹]. همچنین بیان و القای MT با حفاظت در برابر آسیب DNA ، استرس اکسایشی و آپوپتوزیس مرتبط دانسته شده است[۱۰].در واقع این پروتئین از جمله عوامل ضد اکسایشی اصلی محسوب می شود و نقش کلیدی در فعالیت های آنتی آپوپتوزی سلول در شرایط پاتولوژیک مختلف مانند پاکسازی و مهار گونه های اکسیژن واکنشی (ROS) ایفا می کنند[۱۲،۱۱]. از سوی دیگر گزارش های همه­گیرشناسی نشان می دهد که آمادگی بدنی با کاهش وقوع انواع بیماری های مرتبط با استرس اکسایشی شامل بیماری های قلبی، دیابت، اختلالات عصبی و انواع سرطان ها در ارتباط است. همچنین گزارش شده است که فعالیت ورزشی منظم موجب القای MT می شود و اثرات مفیدی بر دفاع آنتی اکسید انتی دارد[۱۳] .
به علاوه به منظور مقابله با استرس اکسایشی ناشی از کادمیوم و فعالیت ورزشی، به نظر می رسد که استفاده از مکمل های آنتی اکسیدان می تواند مثمر ثمر باشد. گیاه خار مریم[۶] یکی از مهمترین گیاهان دارویی محسوب می شود که می تواند نقش موثری ایفا کند[۱۴] .گیاه خار مریم دارای تانن، نوعی ماده تلخ یک رزین و دانه آن نیز ماده روغنی، آمیدون و مواد آلبومینوییدی می باشد تحقیقات جدید وجود ماده ای به نام سیلیمارین که خود شامل سه ایزومر اصلی به نام سیلی بین[۷]، سیلی دیانین[۸] و سیلی کریستین[۹] می باشد. استخراج و شناسایی کامل گردیده که بیشترین اثرات گیاه را به این دسته از مواد نسبت داده­اند.[۱۵; ۱۶] پژوهش حاضر در همین راستا در پی این است تا با توجه به اثرات متقابل متغیر محیطی آلاینده­ای چون کادمیوم از یک سو و برخورداری از نقش آنتی اکسیدانی سیلیمارین از سوی دیگر در کنار تمرینات منظم شنا درصدد است تا برهم کنش متغیرهای فوق را بر میزان فعالیت سطوح متالوتیونین ریه نوزادان را پس از تولد و دوران شیر خوارگی مورد مطالعه قرار دهد.
۱-۲- تعریف مسئله تحقیق
کادمیوم یک فلز سمی با عملکرد بیولوژیکی ویژه است که در انسان از طریق آب و غذا وارد بدن شده ابتدا در کبد و کلیه انباشته می شود و موجب اثرات زیان بار بر این دو بافت و سایر بافت های بدن می گردد. این ماده سمی به طور موثر موجب عدم تعادل وضعیت اکسیدانت ـ آنتی اکسیدانت بدن شده و این عدم تعادل از طریق تولید ROS ایجاد می کند [۱۷] جمع کادمیوم در جفت مادران سیگاری در طی سه ماهه اول دوره بارداری شروع می شود. مطالعه بر روی حیوانات آزمایشگاهی نیز نشان داده است که ظرفیت حفاظتی جنین در برابر کادمیوم در طی سه ماهه آخر دوره بارداری قوی­تر از مراحل دیگر است. در دوران بارداری کادمیوم کبدی فراخوانی شده و از طریق پلاسمای خون به کلیه و جفت منتقل می شود و احتمالاً غلظت کادمیوم را در خون افزایش می هد [۴] . برخی از محققان معتقدند که مصرف کادمیوم در طول بارداری ممکن است موجب کاهش وزن هنگام تولد، جفت و نیز نکروز شود [۱۸] .پرینگل[۱۰] و همکاران نشان دادند که در سه ماهه اول بارداری انسان، سلول های سیتوتروفوبلاست اکستراویلوس[۱۱] با ایجاد یک محیط هایپوکسیک باعث انسداد شریان های حلزونی[۱۲] رحمی می گردند که این مسئله به نوبه خود برای موفقیت بارداری بسیار ضروری است [۱۹] . نیمه عمر بسیار طولانی کادمیوم در بدن موجود زنده تا اندازه­ای به شکل­ گیری MT که یک پروتئین حاوی فلز[۱۳] است نسبت داده می شود که در سطوح رونویسی توسط کادمیوم القا می شود. تجمع کادمیوم در کبد و کلیه ممکن است ناشی از توانایی آنها در تولید مقادیر زیادی MT باشد [۹].
به طور معمول شکل­ گیری MT در سلول ها به طور قابل ملاحظه­ای مسمومیت با کادمیوم را کاهش می دهد. با این حال گزارش شده است[۹]. که زمان اقامت طولانی کادمیوم در بدن به دلیل اتصال به MT ممکن است در تشکیل تومور سهیم باشد القای MT در بدن موجود زنده به وسیله انواع استرس های فیزیکی و شیمیایی مرتبط با آسیب اکسایشی سازگار با عملکرد MT به عنوان یک آنتی اکسیدانت می باشد [۲۰]. تورنلی و واساک[۱۴] (۱۹۸۵) نشان داده­اند که MT نسبت به GSH در پاکسازی رادیکال های آزاد به طور قوی تری عمل می کند[۲۰].از سوی دیگر چندین پژوهش نیز دلالت بر این دارند که MT به عنوان یک آنتی اکسیدانت در درون بدن موجود زنده عمل نمی کند پژوهش های اخیر با بهره گرفتن از مدل های تراریخته با مقادیر بسیار بالای بیان MT ، نشان داده­اند که MT از این حیوانات در برابر استرس اکسایشی محافظت نمی کند [۲۰]. گزارش شده است که دویدن روی نوارگردان به مدت ۳۰ دقیقه در روز سطوح بیان MT-1-mRNA . MT-2 ، MT3 را ۱۲ ساعت پس از شروع ورزش به ترتیب تا ۱۹۳% ، ۲۹۸% و ۱۹۶% نسبت به گروه کنترل افزایش داد[۸] از سوی دیگر مطالعات اثرات ضد اکسایشی سیلیمارین موجود در گیاه خار مریم را در غیر فعال کردن رادیکال آزاد گزارش کردند [۱].مطالعات مختلف نشان می دهد که سیلیمارین یک ترکیب بسیار بی­خطر و فاقد هرگونه سمیت و عوارض جانبی بر روی جنین می باشد [۸; ۲۱]. بی تحرکی موجب بیماری های مزمنی مانند بیمار ی قلبی عروقی ،دیابت نوع ۲،پوکی استخوان و سرطان می شود [۲۲].تمرینات ورزشی صرفنظر از نوع، مدت و یا شدت آن نیازمند صرف انرژی بیش از مقادیر حالت استراحت می باشد. عضلات در حال کار برای تبدیل انرژی شیمیایی ذخیره به انرژی مکانیکی موردنیاز حرکت، هزینه انرژی را افزایش می دهند. واکنش های فیزیولوژیکی (مثل واکنش های همزمان قلبی عروقی و تنفسی) در آغاز ورزش اتفاق می افتد تا با هزینه انرژی سازگار شود و در عین حفظ زیست­پذیری دیگر بافت ها، اکسیژن کافی را برای عضلات در حالت کار فراهم کند[۲۳]. در طی بارداری تغییرات هورمونی اتفاق می افتد که تنظیم عملکرد متابولیکی و قلبی عروقی را دگرگون می کند تا واکنش های مادری به ورزش ادامه پیدا کند. فاکتورهایی از قبیل حالت تمرین، اینکه در کدام مرحله از بارداری است و شدت تمرین، اینکه آیا محرک تمرینی حاد یا مزمن است، بر واکنش های فیزیولوژیکی به تمرین اثر می گذارند. بارداری موجب تغییرات فیزیولوژیکی و آناتومیکی عمیقی می شود. به طور قابل توجهی وزن و هزیه انرژی استراحت افزایش می یابد و هموستاز قلبی عروقی و تنفسی دچار اختلال می شود. اکثر این تغییرات به طور پیشرونده اتفاق می افتند اما از ابتدای بارداری تا انتهای آن به میزان متفاوتی تغییر می کند. هر یک از این تغییرات بر واکنش های فیزیولوژیکی به تمرین به گونه ­ای متفاوت اثر می گذارند. بنابراین برای تفسیر کامل واکنش ها، باید طول دوره بارداری همراه با دیگر فاکتورهای مرتبط با ورزش در نظر گرفته شود [۲۳] .و همچنین ورز ش و فعالیت بدنی خطر و عوارض جانبی برا ی مادران هنگام زایمان را افزایش نمی دهد اما مادران باید از فعالیت بدنی با ریسک بالا و کار سخت اجتنا ب کنند. [۲۲].
ویژگی حفاظتی سیلیمارین در جلوگیری از تخلیه GSH ، تخریب و انهدام رادیکال آزاد، حفظ سنتز پروتئین از طریق فعال سازی RNA و محافظت از عملکرد انتقال میتوکندریایی است [۲۴] .با توجه به مطالب بیان شده و نظرات آنتی اکسیدانتی سیلیمارین محقق درصدد است نقش حفاظتی سیلیمارین را بر ضد مسمومیت ناشی از کادمیوم خوراکی و تاثیر آن بر MT ریه نوزادان موش های مادر در طی دوران بارداری و شیردهی هم زمان با تمرینات شنا بررسی نماید و بر این اساس محقق درصدد است تا به این پرسش پاسخ دهد که یک دوره تمرین ورزشی شنا به همراه مکمل سیلیمارین چه تأثیری بر MT ریه نوزادان در طی دوران بارداری و نیز شیرخوارگی در معرض مسمومیت کادمیوم دارد؟
۱-۳- اهمیت و ضرورت پژوهش
یکی از مهمترین جنبه های آلودگی زیست محیطی این است که مردم بسیاری از آلاینده­ها را از طریق مواد غذایی و آشامیدنی دریافت می کنند وجود کادمیوم در مواد غذایی از جمله برنج و همچنین گوشت حیوانات دریایی گزارش شده است. لذا به منظور جلوگیری یا به حداقل رساندن خطرات سلامتی، کاهش نفوذ مواد خارجی به غذا و زنجیره غذایی امری اجتناب ناپذیر است. این بدان معنی است که اطمینان از عدم و یا به حداقل رساندن انتقال مقدار مواد خارجی به بدن انسان به ویژه در مرحله حیاتی دوران بارداری و سلامت جنین و نوزاد امری ضروری است [۲۵] . کادمیوم یک عنصر نسبتاً فرار است که برای گیاهان، حیوانات و انسان ها ضروری نبوده و حضورش در موجودات زنده ناخواسته و مضر است [۲۶] . مطالعه واکنش آن در دوران بارداری بر روی نوزادان از اهمیت زیادی برخوردار است. عدم تعادل بین (ROS) و سیستم آنتی اکسیدانتی، استرس اکسایشی را القا کرده و به صورتی منفی بر فرآیندهای تولید مثل تأثیر می گذارد. سطوح بالای ROS در طی رشد رویان، جنین و جفت مشخصه بارداری است. بنابراین استرس اکسایشی به عنوان ارتقا دهنده احتمالی اختلالات مرتبط به بارداری مانند سقط خود به خودی جنین محدودیت رشد جنین، زایمان زودرس و وزن کم هنگام تولد شناخته شده است [۲۷] .با توجه به پراکندگی بسیار در وزن هنگام تولد نوزادان مادران سیگاری و محتوای بالای کادمیوم و MT جفت مادران سیگاری آگاه کردن زنان از خطرات تماس با مواد سمی در آلاینده ها در دوران بارداری و یا به حداقل رساندن اثرات مضر آنها ضروری است. اثرات مفید تمرین استقامتی شنا و عدم نیاز به تحمل وزن به مکانیسم های دفاع آنتی اکسیدانتی دریافت های مختلف بررسی شده و این اثرات در موش های شناگر، موش های سالم، دونده روی نوارگردان و موش های دیابتی تمرین کرده مشاهده شده است[۲۰].پژوهش ها نشان می دهد ریه بیشتر از بافت های دیگر در معرض تنش بالای اکسیژن قرار دارد. اکسیدان ها و آلاینده ها باعث افزایش متعاقب تولید اکسیدان و ایجاد التهاب سلولی به وسیله ساخت رادیکال های آزاد می شود.
عواملی مانند هایپراکسی، سیگار کشیدن و برخی داروها با واکنش های بینابینی فیبروتیک ریه در ارتباط هستند و چندین گونه­ اکسیژن واکنشی (ROS) مهم در این شرایط به طور درون زاد تولید می شوند[۲۹] تاکنون هیچ تحقیقی در رابطه با تأثیر سیلیمارین بر استرس اکسایشی ناشی از ورزش بر MT به عنوان یک پروتئین حساس به فلز در ریه نوزادان موش مادر مشاهده نشده است و این مسئله لزوم انجام پژوهش حاضر را بیشتر نمایان می سازد. بنابراین محقق بر آن است تا تأثیر یک دوره تمرین ورزشی شنا به همراه مکمل آنتی اکسیدانتی سیلیمارین بر ضد مسمومیت ناشی از کادمیوم را در ریه نوزادان موش های مادر در دوران بارداری و شیردهی بررسی نماید. بنابراین با توجه به واکنش های تمرین اکسایشی ناشی از آلودگی محیط زیست مادران، جنین و نوزاد و انتقال آنها به نوزاد بررسی این واکنش ها در شرایط آزمایشگاهی امری ضروری است.
۱-۴- اهداف این پژوهش
۱-۴-۱- هدف کلی
هدف کلی این پژوهش بررسی اثربخشی یک دوره تمرین ورزشی شنا و مکمل سیلیمارین بر متالوتیونین ریه نوزادان موش های مادر که در معرض مسمومیت کادمیوم در دوران بارداری و شیردهی است.
۱-۴-۲- اهداف ویژه
۱- تعیین تأثیر یک دوره برنامه تمرینی استقامتی شنا بر متالوتیونین ریه موش های نوزاد
۲- تعیین تأثیر مکمل سیلیمارین بر متالوتیونین ریه موش های نوزاد
۳- تعیین تأثیر کادمیوم بر متالوتیونین ریه موش های نوزاد
۴- تعیین تأثیر یک دوره برنامه تمرینی استقامتی شنا و مکمل سیلیمارین بر متالوتیونین ریه موش های نوزاد
۵- تعیین تأثیر یک دوره برنامه استقامتی شنا و کادمیوم بر متالوتیونین ریه موش های نوزاد
۶- تعیین تأثیر یک دوره برنامه استقامتی شنا ـ سیلیمارین ـ کادمیوم بر متالوتیونین ریه موش های نوزاد
۷- تعیین تأثیر مکمل سیلیمارین ـ کادمیوم بر متالوتیونین ریه موش های نوزاد
۱-۵- فرضیه های پژوهش
یک دوره برنامه تمرینی استقامتی شنای زیر بیشینه بر سطوح MT ریه نوزادان تاثیر ندارد..
کادمیوم بر سطوحMT ریه نوزادان مو ش های مادر تاثیر ندارد.
سیلیمارین بر سطوحMT ریه نوزادان موش های مادر تاثیر ندارد
یک دوره برنامه تمرینی استقامتی شنای زیر بیشینه و کادمیوم بر سطوح MT ریه نوزادان موش های مادر تاثیر ندارد.
یک دوره برنامه تمرینی استقامتی شنای زیر بیشینه و سیلیمارین بر سطوح MT ریه نوزادان موش های مادر تاثیر ندارد
مصرف مکمل سیلیمارین و کادمیوم بر سطوح MT ریه نوزادان موش های مادر تاثیر ندارد
یک دوره برنامه تمرینی استقامتی شنای زیر بیشینه و مصرف مکمل سیلیمارین و کادمیوم بر سطوح MT ریه نوزادان موش های مادر تاثیر ندارد
۱-۶- پیش فرض های پژوهش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:15:00 ب.ظ ]




۴۴٫۰۲

۴٫۰۳

۱٫۸۷

۱٫۹۲

۱٫۹۰

۵

۱۳۹۰

۱۰۱۳۶۵۱

۳۲۵۴۸

۱۰۴۶۱۹۹

۴۸٫۵۶

۴۶٫۰۸

۴٫۱۱

۱٫۹۱

۱٫۹۵

۱٫۹۳

۶

۱۳۹۱

۱۲۱۴۰۰۲

۳۳۹۵۶

۱۲۴۷۹۵۸

۶۱٫۲۴

۵۷٫۱۰

۲٫۷۲

۲٫۸۴

۲٫۸۹

۲٫۸۷

منبع: (سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گیلان،۱۳۹۳)
جدول ۲-۳) آمار ظرفیت واحدهای گردشگری تحت پوشش اداره کل طی برنامه چهارم توسعه و سال ۱۳۸۴-۱۳۸۷ استان گیلان
منبع: (سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گیلان،۱۳۹۳)
جدول ۲-۴) آمار ظرفیت واحدهای گردشگری تحت پوشش اداره کل طی برنامه چهارم توسعه و سال ۱۳۸۸-۱۳۹۱ استان گیلان
منبع: (سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گیلان،۱۳۹۳)
۲-۶-۳) جاذبه‌های گردشگری گیلان
این استان دارای امتیازهای قابل توجهی برای جذب گردشگر است که به چند مورد آن اشاره می‌شود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

الف) آب و هوای مناسبآب و هوای استان به دلیل مطبوع بودن، به ویژه برای گذراندن روزهای تعطیل و فراغت مردم نواحی گرمسیری، زبانزد عام و خاص است (استان‌شناسی گیلان،۱۳۹۱،ص۸۹).
ب) تنوع ناهمواری‌ها و پوشش گیاهیاستان گیلان از نظر اشکال ناهمواری‌ها و پوشش گیاهی، با برخورداری از دریا، کوه، جنگل، سواحل شنی، رودخانه‌ها و جلگه‌های سرسبز، متنوع‌ترین چشم‌اندازهای طبیعی را برای گردشگران فراهم می‌سازد (استان‌شناسی گیلان،۱۳۹۱،ص۸۹).
پ) تنوع چشم‌اندازهای انسانیاستان گیلان با داشتن شیوه سکونتگاهی پراکنده همراه با مساکن با سقف شیروانی و گالی پوش سفالی، شالیزارها، مزارع چای، باغ‌های زیتون، لنگرگاه‌ها و بنادر مهمی چون انزلی و آستارا و قومیت‌های زبانی و مذهبی دارای تنوع چشم‌اندازهای انسانی و فرهنگی است که می‌تواند گردشگران بیشتری را به خود جذب کند (استان‌شناسی گیلان،۱۳۹۱،ص۸۹).
ت) موقعیت نسبی مناسباستان گیلان، فاصله مکانی کوتاهتری با مراکز عمده جمعیّتی کشور به ویژه تهران دارد. هم چنین، به دلیل هم مرز بودن با جمهوری‌های تازه استقلال یافته شوروی دارای موقعیت مناسبی برای جذب گردشگران خارجی در آینده است (استان‌شناسی گیلان،۱۳۹۱،ص۸۹).
۲-۶-۳-۱) تنوع جاذبه‌های گردشگری در گیلان
تنوع جاذبه‌های گردشگری در گیلان نوعی طبقه‌بندی آن را برای سهولت در شناخت این جاذبه‌ها ضروری می‌سازد. از این رو برای آشنایی با جاذبه‌های گیلانگردی، می‌توان آنها را بدین ترتیب طبقه‌بندی کرد:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:15:00 ب.ظ ]




«سادهترین و ابتداییترین تعریفِ یونگ این است که (آنیما) عنصر زنانۀ وجود مرد را تجسم میبخشد و (آنیموس) عنصر مردانۀ زن را، و مینویسد: من عنصر مردانه در زن را آنیموس و عنصر زنانه در مرد را آنیما مینامم. ماری – لوئیس فون فرانس با اشاره به تعریف یونگ از آنیما و آنیموس، در کتاب انسان و سمبولهایش مینویسد: آنیما تجسم تمامی تمایلاتِ روانشناختیِ زنانه در روانِ مرد، نظیر احساسات و حالات مبهم است. یونگ همچنین معتقد است که آنیما و آنیموس ژنهای مردانه و زنانۀ در اقلیت واقع شدۀ ما را مجسم میکنند». (جان. ا. سنفورد، ۱۳۸۵: ۲۰ و ۲۱ ).
«آنیما(Anima) تشخصِ طبیعتِ زنانۀ ناخودآگاهِ مرد و آنیموس(Animus) تشخصِ طبیعتِ مردانۀ ناخودآگاه زن است. بدینترتیب میتوان گفت که بخشی از وجود یک مرد، زن و بخشی از وجود یک زن، مرد است. این بخش هر چند ناخودآگاه است و آدمیان به صورتِ معمول بدان مشعر نیستند اما در حقیقت از او فرمان میپذیرند و در بسیاری از اعمالِ خود تحتِ سیطرۀ او هستند(شمیسا، ۱۳۷۶: ۵۴ ).
آنیما و آنیموس در رویاها و تخیلات و آثار هنری و ادبی به صورت معشوق رؤیایی(dream-girl) و عاشق رؤیایی(dream-lover) تجلی میکنند. رد پای این دو را – مخصوصاً وقتی که مردی یا زنی از منطقِ معمول خود خارج میشوند – میتوان در احساساتِ مردان و تفکراتِ زنان باز جست( همان).
یونگ آنیما و آنیموس را از مهمترین و موثرترین آرکیتایپ ها خوانده است. در تکاملِ شخصیت (Thedevelopment of personality) مینویسد: هر مردی در خود تصویر ازلی زنی را دارد، نه تصویر این یا آن زن بخصوص را، بلکه یک تصویر بهخصوص زنانه را. این تصویر اساساً ناخودآگاه است، عاملی است موروثی از اصل ازلی که در جانمایۀ هر مردی مستتر است، صورت مثالییی از همه تجربیاتِ اجدادی جنس مونث، خزانهیی از همه تجربیات و احساساتی که تاکنون در زنان بوده است. از آنجا که این ذهنیت ناخودآگاه است، همیشه ناخودآگاه بر معشوق فرافکنده میشود و عامل عمده در عشق یا نفرت همین آنیماست(همان).
ﯾﻮﻧﮓ ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ: «خودمختاری ﻧﺎﺧﻮدآﮔﺎه ﺟﻤﻌﯽ، ﺧﻮد را در ﻫﯿﺄت آﻧﯿﻤﺎ و آﻧﯿﻤﻮس ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ. آﻧﯿﻤﺎ و آﻧﯿﻤﻮس ﺑﻪ آن ﻣﺤﺘﻮﯾﺎتِ ﻧﺎﺧﻮدآﮔﺎه ﺟﻤﻌﯽ ﮐﻪ وﻗﺘﯽ از ﻓﺮاﻓﮑﻨﯽ ﭘﺲ ﮐﺸﯿﺪﻧﺪ ﻣﯽﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﺎ ﺧﻮدآﮔﺎﻫﯽ ﯾﮑﭙﺎرﭼﻪ ﺷﻮﻧﺪ، ﺷﺨﺼﯿﺖ ﻣﯽﺑﺨﺸﻨﺪ. ﺳﻨﮓ زﯾﺮ ﺑﻨﺎی ﺳﺎﺧﺘﺎر رواﻧﯽاﻧﺪ ﮐﻪ در ﮐﻠﯿﺖ ﺧﻮد ﻓﺮاﺗﺮ از ﻣﺤﺪودۀ خود آگاهی است» ( یونگ، ۱۳۸۳: ۲۹). آنﻫﺎ اﺻﻮﻻً دارای ﮐﯿﻔﯿﺖﻫﺎی اﺣﺴﺎﺳﯽ ﻏﯿﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺻﯿﻒاﻧﺪ و ماورایی و قدسی به نظر میرسند. خویشتنداری، توداری، ظرافت و حساسیت نشانۀ ﺑﺮوز آنﻫﺎﺳﺖ.
ﻫﻤﺰﯾﺴﺘﯽ ﺑﺎ ﯾﮏ اﺻﻞ ﻣﺆﻧﺚ ﯾﺎ ﻣﺬﮐﺮ در ﺟﺴﻢ و ﺟﺎنِ ﻣﺮد و زن از دﯾﺮﺑﺎز ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻮده اﺳﺖ؛ اﮔﺮ ﭼﻪ در ﺑﺮﺧﯽ ﻣﻮارد اﯾﻦ دﯾﺪﮔﺎه ﻣﺴﺘﻮر ﻣﺎﻧﺪه اﺳﺖ. ﯾﻮﻧﮓ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ: ﺣﺘﯽ در فلسفۀ ﻫﺮﻣﻨﻮﺗﯿﮏ ﮐﻪ ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺑﻪ دورانِ ﻣﺎﻗﺒﻞ ﺗﺎرﯾﺦ اﺳﺖ، اﻧﺴﺎن جنبۀ ﻣﺨﻨﺚ دارد و دارای دو ﺻﻔﺖِ زﻧﺎﻧﻪ و ﻣﺮداﻧﻪ اﺳﺖ و ﻫﺮﭼﻨﺪ اﻏﻠﺐ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﻣﺮد ﻇﺎﻫﺮ ﻣﯽﺷﻮد؛ اﻣا ﺣﻮا ﯾﺎ ﻫﻤﺎن نیمۀ زﻧﺎﻧﻪ را در ﺧﻮد ﻧﻬﻔﺘﻪ دارد. وی در ﺗﻮﺿﯿﺢ اﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺑﻪ وﺟﻮد ﻣﻮﺟﻮدی ﺧﻨﺜﯽ در آﺛﺎر اﺑﻦﺳﯿﻨﺎ اﺷﺎره دارد. او اﮐﺴﯿﺮ را ﻣﺎری ﻣﯽداﻧﺪ ﮐﻪ ﻓﺤﻞ اﺳﺖ و ﺑﻪ وسیلۀ ﺧﻮدش ﺑﺎرور میشود و اینگونه به اهمیت عنصر آنیما در علمِ کیمیاگری نیز اشاره میکند (همان، روان شناسی و دین، ۱۳۷۰: ۳۹ – ۵۲).
وﯾﻠﻔﺮد ﮔﺮﯾﻦ ﻣﺎدینۀ روان را ﭘﯿﭽﯿﺪهﺗﺮﯾﻦ ﮐﻬﻦاﻟﮕﻮیِ ﯾﻮﻧﮓ ﺷﻤﺮده و آن را ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ روح ﻣﯽداﻧﺪ و ﺗﻌﺮﯾﻔﯽ ﮐﻪ از روح اراﺋﻪ ﻣﯽدﻫﺪ ﻫﻤﺎن ﻧﯿﺮوی زﻧﺪﮔﯽ ﯾﺎ اﻧﺮژی ﺣﯿﺎﺗﯽ اﻧﺴﺎﻧﯽ اﺳﺖ. ﺳﭙﺲ از زﺑﺎنِ ﯾﻮﻧﮓ ﻧﻘﻞ میکند: « ﭼﯿﺰی زﻧﺪه در اﻧﺴﺎن اﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﻢ ﺧﻮد زﻧﺪه اﺳﺖ و ﻫﻢ ﻣﺎﯾﮥ زﻧﺪﮔﯽ اﺳﺖ… اگر جهشها و تلالوهای روح نبود، انسان در بزرگترین شهوتِ خود یعنی بطالت میگندید»، وی همچنین تاکید میکند که از نظر یونگ « تصویر مادینه روان اغلب بر زنان فرافکنی می شود… بنابر یک ضربالمثل قدیمیِ آلمانی هر مردی حوّای خویش را در درون خود دارد» (گورین، ۱۳۷۶: ۱۸۳). آنیما متعلق به مردان است و ﺑﺎ ﻣﻮاردی ﮐﻪ ﻣﺎدﯾﻨﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ، در ارﺗﺒﺎط اﺳﺖ. ﻣﺜﻼً ﺳﯿﺎﻫﯽ و ﺗﺎرﯾﮑﯽ ﻋﻨﺎﺻﺮی زﻧﺎﻧﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﻣﺎه ﻧﯿﺰ از ﻣﻔﻬﻮم ﺗﺄﻧﯿﺚ ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ و از اﯾﻦ ﺟﻬﺖ ﺑﺎ آﻧﯿﻤﺎ ﭘﯿﻮﻧﺪ ﯾﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﻋﻼوه ﺑﺮ اﯾﻦ، آﺗﺶ ﻧﯿﺰ ﮐﻪ ﻣﺎﯾﮥ ﺗﺤﺮک اﺳﺖ، ﻣﺆﻧﺚ ﺷﻤﺮده ﻣﯽﺷﻮد و در اﻏﻠﺐ ﻣﻮارد ﻧﮕﻬﺒﺎن آﺗﺶ ﯾﮏ ﺧﺪاﺑﺎﻧﻮ ﯾﺎ اﻟﻬﻪ اﺳﺖ؛ از اﯾﻦ رو ﻫﺮﯾﮏ از اﯾﻦ ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ﻧﯿﺰ ﻣﯽﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﺮ وﺟﻮد آﻧﯿﻤﺎ دﻻﻟﺖ ﮐﻨﻨﺪ.
ﻫﺮ اﻧﺪازه ﻣﺮد ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﺳﻠﻄﮥ ﻧﺎﺧﻮدآﮔﺎﻫﯽ ﺟﻤﻌﯽ ﻗﺮار ﺑﮕﯿﺮد، ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﻏﺮاﯾﺰ ﻣﯿﺪان دﺧﺎﻟﺖ ﻟﺠﺎم ﮔﺴﯿﺨﺘﻪﺗﺮی داده ﻣﯽﺷﻮد، ﺑﻠﮑﻪ زﻣﯿﻨﮥ ﻇﻬﻮر آﻧﯿﻤﺎ ﻧﯿﺰ ﻓﺮاﻫﻢ ﻣﯽﮔﺮدد. در زﻧﺎن ﻧﯿﺰ ﺳﻠﻄﮥ ﻧﺎﺧﻮدآﮔﺎﻫﯽ، وﺟﻪ دﯾﮕﺮش ﯾﻌﻨﯽ ﻃﺒﯿﻌﺖ ﻣﺮداﻧﻪ و آﻧﯿﻤﻮس را آﺷﮑﺎر ﻣﯽکند « ﯾﻮﻧﮓ ﻫﻤﯿﺸﻪ از اﯾﻦ ﻋﻘﯿﺪه دﻓﺎع ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺳﺮﻧﻤﻮنﻫﺎ از ﺗﮑﺮار ﺗﺠﺮﺑﯿﺎت ﻧﯿﺎﮐﺎﻧﻤﺎن ﺳﺮﭼﺸﻤﻪ ﻣﯽﮔﯿﺮد. آﻧﯿﻤﺎ ﮔﻨﺠﯿﻨﻪای از ﺗﻤﺎم ﺗﺠﺮﺑﯿﺎتِ اﺟﺪادی ﻣﺮدان ﺑﺎ زﻧﺎن اﺳﺖ، ﭘﺪﯾﺪهای ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ اﻣﺮوزه ﻫﻢ ﺗﺎﺑﻊ راه و رﺳﻢ بشریت ابتدایی است» (مونرو، ۱۳۸۴: ۶۱ ).
ﺗﺼﻮﯾﺮ آﻧﯿﻤﺎ و آﻧﯿﻤﻮس اﮔﺮ ﭼﻪ در ﺣﺎﻟﺖ ﻋﺎدی اﻣﺮی ﻃﺒﯿﻌﯽ است، ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﻇﻬﻮر آن و ﻏﻠﺒﻪ ﺑﺮ روح ﻫﺮ ﯾﮏ از زن و ﻣﺮد ﯾﺎ ﺳﺮﮐﻮﺑﯽ و ﭘﻨﻬﺎن داﺷﺘﻦ آن ﺑﯿﺶ از ﺣﺪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﻧﻮﻋﯽ ﺑﯿﻤﺎری ﻣﯽﮔﺮدد و اﯾﻨﺠﺎ اﺳﺖ ﮐﻪ ﯾﻮﻧﮓ آن را ﺗﺼﺎوﯾﺮ ﺧﻄﺮﻧﺎکِ روح ﻣﺮد و زن ﻣﯽﺷﻤﺎرد. آﻧﯿﻤﺎ «مظهر وفایی است که مرد گاهی ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮِ ﻣﺼﺎﻟﺢ زﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎﯾﺪ از آن ﭼﺸﻢ ﺑﭙﻮﺷﺪ. او ﺟﺒﺮان ﺑﺴﯿﺎر ﺿﺮوری ﻣﺨﺎﻃﺮهﻫﺎ و ﺗﺴﻠﯽﺑﺨﺶ ﻫﻤﻪ تلخیهایِ زندگی است و در عین حال شعبدهباز بزرگ است» (یونگ، ۱۳۸۳: ۲۲). یونگ ظهور بیش از اﻧﺪازۀ اﯾﻦ ﻋﻨﺼﺮ را در روحِ ﻣﺮد ﺧﻄﺮﻧﺎک ﻣﯽداﻧﺪ؛ ﺑﻪ اﯾﻦ دﻟﯿﻞ ﮐﻪ اﻏﻠﺐ ﻣﺮد را ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺑﺰرگﺗﺮﯾﻦ ﺧﻄﺮﻫﺎ رهنمون میگردد و گاه مشکلاتی برای او ایجاد میکند. «ﻋﻨﺼﺮ ﻣﺎدﯾﻨﻪ، ﺗﺠﺴﻢ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﮔﺮاﯾﺶﻫﺎی رواﻧﯽ زﻧﺎﻧﻪ در روح ﻣﺮد اﺳﺖ؛ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ اﺣﺴﺎﺳﺎت، ﺧﻠﻖ وﺧﻮﻫﺎی ﻣﺒﻬﻢ، ﻣﮑﺎﺷﻔﻪﻫﺎی ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﮔﻮﻧﻪ، ﺣﺴﺎﺳﯿﺖﻫﺎی ﻏﯿﺮﻣﻨﻄﻘﯽ، ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﻋﺸﻖ ﺷﺨﺼﯽ، اﺣﺴﺎﺳﺎت ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺳﺮاﻧﺠﺎم رواﺑﻂ ﺑﺎ ﻧﺎﺧﻮدآﮔﺎه ﮐﻪ اﻫﻤﯿﺘﺶ از آنﻫﺎی دیگر کمتر نیست» (یونگ، ۱۳۷۷ : ۲۷۰). این ﻋﻮاﻃﻒ و اﺣﺴﺎﺳﺎت ﺣﺘﯽ ﺑﺮای ﺧﻮد ﺷﺨﺺ ﻧﯿﺰ ﻣﺒﻬﻢ و ﻧﺎﺷﻨﺎﺧﺘﻪاﻧﺪ. در ﻗﺒﺎﯾﻞ ﺑﺪوی، ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺮای ورود ﺑﻪ ﺳﺮزﻣﯿﻦِ ارواح ﮐﻪ در روانﺷﻨﺎﺳﯽ اﻣﺮوزی ﻧﺎﺧﻮدآﮔﺎه ﺧﻮاﻧﺪه ﻣﯽﺷﻮد، ﻣﺮدان ﻟﺒﺎسﻫﺎی زﻧﺎﻧﻪ ﺑﺮ ﺗﻦ ﻣﯽﮐﺮدﻧﺪ و اﯾﻦ اﻣﺮ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﻧﺎﺷﯽ از ﻫﻤﺎن ﻧﮕﺮش ﺑﻪ آﻧﯿﻤﺎ ﺑﺎﺷﺪ؛ ﭼﻮن ﻣﺮدان در ﺣﺎﻟﺖ ﻧﺎﺧﻮدآﮔﺎه اﻏﻠﺐ ﺑﺎ ﺟﺎن ﺑﺎﻧﻮی ﺧﻮد در ارﺗﺒﺎط ﺑﻮدﻧﺪ.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
اﻣا ﻋﻨﺼﺮ ﻧﺮﯾﻨﻪ از ﻧﻈﺮ ﯾﻮﻧﮓ اﻏﻠﺐ ﺑﻪ ﺻﻮرت اﻋﺘﻘﺎدی ﻣﻘﺪس و ﻧﻬﻔﺘﻪ ﺧﻮد را ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ. در ﻟﺤﻈﻪ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ ﺑﺎ آﻧﯿﻤﻮس ﺑﯿﺸﺘﺮ اﻋﺘﻘﺎدات ﺟﻤﻌﯽ اﺑﺮاز ﻣﯽﺷﻮد ﺗﺎ اﻇﻬﺎرات ﺷﺨﺼﯽ. در ﻫﻨﮕﺎم ﻣﻮاﺟﻬﮥ اﯾﻦ دو ﭘﺪﯾﺪه ﻧﯿﺰ اﻏﻠﺐ از ﻗﺪرت آﻧﯿﻤﻮس و وﺳﻮسۀ آﻧﯿﻤﺎ ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﯾﻮﻧﮓ راﺑﻄﻪ آﻧﯿﻤﺎ / آﻧﯿﻤﻮس، را در ﻫﺮ دو ﺟﻨﺒﻪ ﻣﺜﺒﺖ و ﻣﻨﻔﯽ ﺧﻮد آﮐﻨﺪه از دﺷﻤﻨﯽ ﻣﯽداﻧﺪ. اﻟﺒﺘﻪ دﺷﻤﻨﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻋﻼﻗﻪای ﺷﺪﯾﺪ ﻧﯿﺰ ﺧﻮد را ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ.
وی ﺗﺼﻮﯾﺮ ﻣﺎدر و ﭘﺪر را در ﺷﮑﻞﮔﯿریِ آﻧﯿﻤﺎ و آﻧﯿﻤﻮس در ذﻫﻦِ دﺧﺘﺮان و ﭘﺴﺮان ﻣﺆﺛﺮ ﻣﯽداﻧﺪ و ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ آﻧﯿﻤﺎ و آﻧﯿﻤﻮس ﺑﺎ ﻫﻢ زوﺟﯽ اﻟﻬﯽ را ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯽدﻫﻨﺪ و ﻫﺮ ﯾﮏ ﺑﻪ ﺗﺮﺗﯿﺐ، ﻣﻨﻄﺒﻖ ﺑﺮ ﻧﻔﺲ و ﻋﻘﻞ ﻫﺴﺘﻨﺪ. « ﻫﺮ دوی آنﻫﺎ ﻧﯿﺮوی ﻧﺎﺧﻮدآﮔﺎه و در واﻗﻊ ﭼﻨﺎن ﮐﻪ دﻧﯿﺎی ﺑﺎﺳﺘﺎن ﺑﻪ ﺣﻖ ﺑﺎور داﺷﺖ ( خدا ) هستند»( یونگ، ۱۳۸۳: ۳۱ ). ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ دﻟﯿﻞ ﺧﺪا ﻧﺎﻣﯿﺪن اﯾﻦ دو ﭘﺪﯾﺪه از اﯾﻦ اﻣﺮ ﻧﺎﺷﯽ ﺷﻮد ﮐﻪ اﺟﺘﻤﺎعِ ﺑﯿﻦ ذﻫﻦ ﺑﺎ آﻧﯿﻤﺎ ﯾﺎ آﻧﯿﻤﻮس در روح ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﻧﻮﻋﯽ ﺧﻮدﺷﻨﺎﺳﯽ و دﺳﺖﯾﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﮐﻬﻦاﻟﮕﻮیِ ﺧﻮﯾﺸﺘﻦ اﺳﺖ. ﺑﻪ ﻋﻘﯿﺪۀ ﯾﻮﻧﮓ ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ آﻧﯿﻤﺎ و آﻧﯿﻤﻮس ﻧﻤﺎﯾﻨﺪۀ ﺗﻨﺶ ﻣﯿﺎن ﺿﺪﯾﻦ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ، ﺑﻠﮑﻪ دو ﻧﯿﻤﮥ ﺗﻤﺎﻣﯿﺖ، ﻣﺘﺸﮑﻞ از دو زوج ﺑﺮادر- ﺧﻮاﻫﺮِ ﺳﻠﻄﻨﺘﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﮐﻮدکِ ﻣﻘﺪس « وﺣﺪت » از آنﻫﺎ ﻣﺘﻮﻟﺪ ﻣﯽشود و ﺑﻪ ﻧﺤﻮی ﺳﺒﺐ ﺗﻤﺎﻣﯿﺖ در وﺟﻮد ﺷﺨﺺ ﻣﯽﮔﺮدﻧﺪ ﮐﻪ ﻧﻤﺎدﻫﺎی آن ﭼﻬﺎرﺗﺎﯾﯽ و ﻣﺎﻧﺪاﻻﺳﺖ. اﯾﻦ وﺣﺪت و ﺗﻤﺎﻣﯿﺖ از ﺑﺎﻻﺗﺮﯾﻦِ ارزشﻫﺎﺳﺖ و می توان آن را « خدا » نیز نامید( همان ). در اسلام هم گفته شده است که شناختِ کامل خود منجر به شناخت حقیقتِ خداوند میشود؛ «من عرف نفسه فقد عرف ربه».
«مورنو» ﺑﺮ ارﺗﺒﺎط آﻧﯿﻤﺎ ﯾﺎ آﻧﯿﻤﻮس ﺑﺎ دﯾﻦ ﺗﺄﮐﯿﺪ و از ﻗﻮل وﯾﮑﺘﻮر واﯾﺖ ﻧﻘﻞ ﻣﯽﮐﻨﺪ: «آنیما یا اﺻﻞ زنانۀ روان را، دﯾﻦ ﻓﻌﺎل ﻣﯽﮐﻨﺪ. آﻧﭽﻪ را ﮐﻪ آﮔﻮﺳﺘﯿﻦ ﻗﺪﯾﺲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺑﺨﺸﯽ از روح ، ﻧﻮع ﯾﺎ ﺗﺼﻮﯾﺮی از زن ﻣﯽداﻧﺴﺖ، ﻫﻤﺎن ﻋﺎﻣﻠﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻓﺮاﻧﻤﻮدِ ﻧﮕﺮشِ دﯾﻨﯽ اﻧﺴﺎن ﺑﻪ ﺧﺪاﺳﺖ، ﻫﻤﺎن ﻋﺎﻣﻠﯽ ﮐﻪ ﺣﻮا را اﻏﻮا ﮐﺮد و ﺑﻪ ﺻﻮرت داﯾﻪ، ﻣﺎدر و ﻋﺮوس، در ﺣﻀﺮت ﻣﺮﯾﻢ و ﮐﻠﯿﺴﺎ ﭘﺪﯾﺪار ﻧﻤﻮد.ﮔﺮﭼﻪ دﯾﻦ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ارادی ﻣﻦ اﺳﺖ، در اﯾﻦﺟﺎ اراده و ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻣﻦ دﻗﯿﻘﺎً ﺻﺤﻪ ﮔﺬاﺷﺘﻦ ﺑﺮ ﺗﺒﻌﯿﺖِ آﻧﯿﻤﺎ از اﻟﻮﻫﯿﺖ اﺳﺖ» (مورنو، ۱۳۸۴: ۷۱). از اﯾﻦ رو ﻧﻘﺶ آﻧﯿﻤﺎ و اﻫﻤﯿﺖ آن از دﯾﺪﮔﺎه دﯾﻦ ﻣﻮرد ﺗﺄﮐﯿﺪ ﻗﺮار ﻣﯽﮔﯿﺮد. در اﺳﻼم ﻧﯿﺰ از اﺳﻤﺎءِ اﻟﻬﯽ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻣﺆﻧﺚ و ﻫﻢ ﻣﺬﮐﺮ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ. اﺑﻦﻋﺮﺑﯽ دو ﺿﻤﯿﺮ ﻫﻮ و ﻫﯽ را از اﺳﻤﺎءِ اﻟﻬﯽ داﻧﺴﺘﻪ، آن را ﻧﺸﺎنۀ ﻧﺎﻣﺤﺪود ﺑﻮدن ﭘﺮوردﮔﺎر ﻣﯽﺷﻤﺎرد. در ﺗﻔﺴﯿﺮ اﯾﻦ دو ﻧﺎم ﻧﯿﺰ اﺷﺎره ﺑﻪ ﺑﯽﮐﺮاﻧﮕﯽ ذاتِ اﻗﺪس اﻟﻬﯽ ﻣﯽﺷﻮد ﮐﻪ در ﻣﺬﮐﺮ ﯾﺎ ﻣﺆﻧﺚ ﻣﺤﺪود ﻧﺸﺪه اﺳﺖ. همچنین در ﺗﻔﮑﺮ اﺳﺎﻃﯿﺮی ﻗﺪﯾﻢ در اﯾﻦ ﺑﺎب به زﺑﺎن رﻣﺰی آﻣﺪه است که موجود کامل نر - ﻣﺎده اﺳﺖ؛ ﻣﺜﻼً ﻣﻮﺟﻮد ازﻟﯽ اﻟﻬﯽ ﭼﻨﯿﻦ ﺑﻮد ﯾﺎ ﺷﯿﻮا ﮔﺎﻫﯽ ﺧﺪای ﻧﯿﻤﻪﻣﺮد و ﻧﯿﻤﻪزن ﺧﻮاﻧﺪه ﺷﺪه است (شمیسا، ۱۳۸۲ : ۲۵۱). اﻧﺴﺎن ﮐﺎﻣﻞ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺻﻮرت ﻣﻮﺟﻮدی دو ﺟﻨﺴﯽ ﯾﺎ ﺑﻪ ﺗﻌﺒﯿﺮی دوﺑﻨﯽ اﺳﺖ ؛ ﯾﻌﻨﯽ نیمۀ ﭘﻨﻬﺎن ﺧﻮد را ﯾﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ.
در دوران آﻏﺎزﯾﻦ و اﺳﺎﻃﯿﺮِ ﮔﺬﺷﺘﻪ، ﯾﻌﻨﯽ دورانِ زنﺳﺎﻻری اﻫﻤﯿﺖ ﻧﻘﺶ زن در زﻧﺪﮔﯽ اﻧﺴﺎن، ﺑﻪ ﺧﻮﺑﯽ ﻗﺎﺑﻞ ﻣﺸﺎﻫﺪه اﺳﺖ. ﯾﮑﯽ از ﮐﻬﻦﺗﺮﯾﻦ و ﺑﺰرگﺗﺮﯾﻦ ﺻﻮرتﻫﺎیِ ﮐﻬﻦاﻟﮕﻮﯾﯽ ﮐﻪ در ﮔﺬﺷﺘﻪ و اﺳﻄﻮرهﻫﺎ ﺷﺎﻫﺪ آن ﻫﺴﺘﯿﻢ ﺣﻀﻮر ﺑﺰرگ ﻣﺎدر ﯾﺎ ﮐﻬﻦاﻟﮕﻮیِ زن اﺳﺖ. اﯾﻦ ﺧﺪاﺑﺎﻧﻮ ﯾﺎ اﻟﻬﻪ در ﻋﯿﻦِ ﺣﺎل ﮐﻪ ﻧﻤﺎد آﻓﺮﯾﻨﻨﺪﮔﯽ و ﺑﺎروری، رﺷﺪ و ﭘﺮورش اﺳﺖ، ﺑﺎ ﻣﺮگ و ﻧﺎﺑﻮدی ﻧﯿﺰ ﮔﺮه ﺧﻮرده اﺳﺖ. در ادﯾﺎن و ﻣﻠﻞ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﻢ ﮐﻪ ﺑﺮﺗﺮﯾﻦ و ﻣﻬﻢﺗﺮﯾﻦ اﯾﺰدان از ﻧﻮع ﻣﺆﻧﺚ ﺑﻮده و از اﻫﻤﯿﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮی ﺑﺮﺧﻮردار ﺑﻮدهاند. « ﺷﺎﮐتی » ﺧﺪاﺑﺎﻧﻮی ﻫﻨﺪوان ﮐﻪ ﺣﺎﺻﻞ ﻧﯿﺮوی ﺗﻤﺎم ﺧﺪاﯾﺎن اﺳﺖ و ﺑﺮای ﻣﺒﺎرزه ﺑﺎ ﻫﯿﻮﻻ ﺑﻪ وﺟﻮد آﻣﺪه اﺳﺖ؛ ﻫﻢ ﻧﯿﺮویِ ﻓﯿﺾ و ﻋﻨﺎﯾﺖِ ﺷﯿﻮا را داراﺳﺖ و ﻫﻢ ﻗﺪرت ﻧﺎﺑﻮدﮐﻨﻨﺪﮔﯽ وﯾﺸﻨﻮ را دارد و از اﯾﻦ رو ﻫﻢ زﻧﺪﮔﯽﺑﺨﺶ و ﻫﻢ ﻓﺎﻧﯽﮐﻨﻨﺪه است (ذکرگو، ۱۳۷۷ :۷۲). «ایشتار» در اﺳﺎﻃﯿﺮ ﺑﯿﻦاﻟﻨﻬﺮﯾﻦ ﺑﺎﻧﻮی ﻣﺮگ و آﻓﺮﯾﻨﺶ اﺳﺖ. اوﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻤﻮز، ﻧﻤﺎد ﻧﺮﯾﻨﻪ ﻋﺎﻟﻢ را در زﻣﺴﺘﺎن ﺑﻪ درون ﺧﻮد ﻣﯽﮐﺸﺪ و ﺑﺎز در ﺑﻬﺎر آن را ﺑﻪ زﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎز ﻣﯽﮔﺮداﻧﺪ (ﻣﮏ ﮐﺎل، ۱۳۷۳ : ۵۴). «تیامات» ﻣﺎدر آبﻫﺎ در اﺳﻄﻮرهﻫﺎی ﺑﺎﺑﻞ در ﻧﺒﺮد ﺑﺎ ﻣﺮدوک، ﺑﺮﺗﺮ ﭘﻨﺪاﺷﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮد ﭼﻮن ﻗﺪرتِ آﻓﺮﯾﻨﻨﺪﮔﯽ و ﻧﺎﺑﻮدی را ﺗﻮأﻣﺎن دارد، ﻣﺮدوک تنها وﻗﺘﯽ ﺑﺮ او ﻏﻠﺒﻪ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻗﺪرتِ ﮐﻠﻤﻪ ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﻬﻢ دست مییابد. «زروان» ﻧﯿﺰ ﺧﻮد ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻣﺎدر و ﭘﺪر اﺳﺖ و اﻫﻮراﻣﺰدا و اﻫﺮﯾﻤﻦ ﮐﻪ دو ﻧﻤﺎدِ روﺷﻨﯽ و تاریکی هستند، از او به وجود میآیند (یاحقی، ۱۳۷۵ : ۲۲۵). ﺑﺪﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ در ﻣﯽﯾﺎﺑﯿﻢ ﮐﻪ ﻣﻮﺟﻮد ﮐﺎﻣﻞ در ﺗﻤﺎم ادﯾﺎن و اﺳﺎﻃﯿﺮ ﻧﻮﻋﯽ ﻣﻮﺟﻮد دو ﺟﻨﺴﯽ ﺑﻮده؛ اﻣا ﺟﻨﺒﮥ ﺗﺄﻧﯿﺚ آن ﺑﺮ ﺗﺬﮐﯿﺮ ﺑﺮﺗﺮی ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻼﺣﻈﻪای دارد. آﻧﯿﻤﺎ اﻣﺮوزه در ﺣﻘﯿﻘﺖ ﻫﻤﺎن ﻣﺎدر ﯾﺎ الهۀ ﻣﻘﺪﺳﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻇﻬﻮرِ ﯾﻬﻮدﯾﺖ ﮐﻢ ﮐﻢ اﻫﻤﯿﺖ ﺧﻮد را از دﺳﺖ داد و ﻣﻮﺟﻮد ﻣﺬﮐﺮ ﺟﺎﻧﺸﯿﻦ آن ﺷﺪ. اﯾﻦ ﺻﻮرتِ ﻣﺜﺎﻟﯽِ ﻣﺎدر ﺑﻪ ﻃﻮر ﮐﺎﻣﻞ در ذﻫﻦ ﻫﺮ ﮐﻮدﮐﯽ ﺑﺎﻗﯽ اﺳﺖ، در ﻧﺎﺧﻮدآﮔﺎه ﻓﺮو ﻧﺸﺴﺘﻪ و ﺗﺤﺖِ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﺷﺨﺼﯿﺖِ ﻣﺎدر در ﺻﻮرتﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻧﻤﻮد ﻣﯽﯾﺎﺑﺪ.
در اﺳﺎﻃﯿﺮ ﻣﺨﺘﻠﻒ، آﻧﯿﻤﺎ در جنبۀ ﻣﺜﺒﺖ ﺧﻮد ﺑﻪ ﺻﻮرتِ ﻣﻌﺸﻮق، ﭘﺮی زﯾﺒﺎرو ﯾﺎ ﻓﺮﺷﺘﻪای آﺳﻤﺎﻧﯽ ﻧﻤﻮد ﻣﯽﯾﺎﺑﺪ و ﯾﺎ ﺧﺮدﻣﻨﺪی ﮐﻪ ﺑﻪ راﻫﻨﻤﺎﯾﯽ ﻗﻬﺮﻣﺎن ﻣﯽﭘﺮدازد. ﺳﻮﻓﯿﺎ ﯾﺎ ﺑﺮﺗﺮﯾﻦ زن ﮐﻪ ﻣﻮﺟﻮدی اﺛﯿﺮی و ﻣﺎوراﯾﯽ اﺳﺖ و در ﻣﺴﯿﺤﯿﺖ، ﻣﺮﯾﻢِ ﻣﻘﺪس دو ﻧﻤﻮد زﯾﺒﺎی اﯾﻦ ﮐﻬﻦاﻟﮕﻮ ﻫﺴﺘﻨﺪ. آﻧﯿﻤﺎ در جنبۀ ﻣﻨﻔﯽ ﺧﻮد ﻧﻤﻮد ﻫﺮ زنِ وﺣﺸﺘﻨﺎک، روﺳﭙﯽ و ﺧﻮﻧﺨﻮار و ﮔﺎه ﻧﺸﺎنِ اﺧﺘﮕﯽ و ﻧﺎﺑﺎروری ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. آﻧﯿﻤﻮس ﻫﻢ در ﺷﮑﻞ ﻣﻨﻔﯽ خود ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻋﻔﺮﯾﺖ ﻣﺮگ ﯾﺎ دزد و ﺟﺎﻧﯽ ﻧﻤﺎﯾﺎن ﻣﯽﺷﻮد. ﯾﻮﻧﮓ ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ: «ﭼﻬﺮه آﻧﯿﻤﺎ را ﻣﯽﺗﻮان در ﻫﻠﻦ ﻓﺎوﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪه ﯾﮏ ﺟﻨﺒﻪ رﻣﺎﻧﺘﯿﮏ اﺳﺖ و ﻣﺮﯾﻢ ﺑﺎﮐﺮه ﮐﻪ ﺗﺼﻮﯾﺮی از ﻋﺸﻖ ﺑﻪ ﺑﻠﻨﺪیﻫﺎی اﺧﻼص اﺳﺖ، دﯾﺪ. در ﻫﻨﺪ ﻧﯿﺰ ﻧﻤﻮدارﻫﺎی اﯾﻦ ﮐﻬﻦاﻟﮕﻮ ﺷﺎﮐﺘﯽ، ﭘﺎراواﺗﯽ و… ﻫﺴﺘﻨﺪ. در ﻣﯿﺎنِ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎن اﯾﻦ ﺷﺨﺼﯿﺖ، ﺣﻀﺮت ﻓﺎﻃﻤﻪ ( س ) دﺧﺘﺮ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ اﺳﻼم ( ص ) اﺳﺖ» (یونگ، ۱۳۵۹:۲۹۳)؛ ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ از ﻧﻈﺮ او در ﻫﺮ آﯾﯿﻦ و ﻧﮕﺮﺷﯽ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﮐﺎﻣﻞ از زن ﯾﺎ ﻣﺮد اﻋﺘﻘﺎد دارﻧﺪ.
ﮐﺸﻒ آﻧﯿﻤﺎ و آﻧﯿﻤﻮس ﻫﺮ دو در ﻣﺮاﺣﻠﯽ ﭼﻬﺎرﮔﺎﻧﻪ اﺗﻔﺎق ﻣﯽاﻓﺘﺪ و از اﯾﻦ رو ﺑﺎ ﻋﺪد ﭼﻬﺎر ﻧﯿﺰ در ارﺗﺒﺎط ﻫﺴﺘﻨﺪ. آﻧﯿﻤﺎ در اوﻟﯿﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺑﺎ رواﺑﻄﯽ ﮐﺎﻣﻼً ﻏﺮﯾﺰی و زﯾﺴﺘﯽ ﻧﻤﺎﯾﺎن ﻣﯽﺷﻮد و ﯾﻮﻧﮓ، ﺣﻮا را ﻧﻤﺎد ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ از ﻇﻬﻮر آﻧﯿﻤﺎ ﻣﯽداﻧﺪ. در ﻣﺮحلۀ ﺑﻌﺪ ﻋﻼوه ﺑﺮ ﺳﻮﯾﻪﻫﺎی ﺟﻨﺴﯽ، زﯾﺒﺎﯾﯽ ﻧﯿﺰ ﺑﺎ آن ﻧﻤﻮد ﻣﯽﯾﺎﺑﺪ و ﺷﺨﺼﯿﺖ اﺳﻄﻮرهای ﺗﺠﺴﻢ آﻧﯿﻤﺎ در اﯾﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﻫﻠﻦ ﻓﺎوﺳﺖ اﺳﺖ. در ﺳﻮﻣﯿﻦ ﮐﺸﻒ ﻣﺮﯾﻢ ﻣﻘﺪس ﻧﻤﺎد آﻧﯿﻤﺎ ﻗﺮار ﻣﯽﮔﯿﺮد ﮐﻪ در ﺟﻬﺖ اﻋﺘﻼی روح و رﺳﯿﺪن ﺑﻪ ﻣﻘﺎم ﭘﺎرﺳﺎﯾﯽ اﻟﮕﻮ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﭼﻬﺎرﻣﯿﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ از ﻇﻬﻮر آﻧﯿﻤﺎ ﺑﺎ ﺧﺮد ﻫﻤﺮاه اﺳﺖ. ﺧﺮدی ﻣﻠﮑﻮﺗﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻧﻬﺎﯾﺖِ ﭘﯿﺮاﺳﺘﮕﯽ دﺳﺖ ﻣﯽﯾﺎﺑﺪ و ﻣﺮدان ﺑﻪ ﻧﺪرت ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ از آﻧﯿﻤﺎ دﺳﺘﺮﺳﯽ ﭘﯿﺪا ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ. ﻣﯽﺗﻮان ﭘﯿﺮِ داﻧﺎ را ﻫﻢ آﺧﺮﯾﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ از آﻧﯿﻤﺎ داﻧﺴﺖ.ﮐﻬﻦاﻟﮕﻮﻫﺎ اﻏﻠﺐ در آﺛﺎر داﺳﺘﺎﻧﯽ ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ. ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽرﺳﺪ اﯾﻦ دو ﮐﻬﻦاﻟﮕﻮ در ﺣﺎﻟﺖ ﻧﺎﺧﻮدآﮔﺎه ﺑﺮ ﺷﺎﻋﺮ و ﻧﻮﯾﺴﻨﺪه وارد ﺷﺪه و ﻣﻮاد ﻫﻨﺮی و ادﺑﯽ را ﺑﻪ آﻧﺎن اﻟﻬﺎم ﮐﺮدهاﻧﺪ؛ اﻣا ﺑﻪ دﻟﯿﻞ داﺷﺘﻦ ﺣﺎﻟﺘﯽ ﻣﺎوراﯾﯽ در اوﻟﯿﻦ ﻧﻤﻮدﻫﺎ ﺧﻮد را ﺑﻪ راﺣﺘﯽ ﻧﺸﺎن ﻧﻤﯽدﻫﻨﺪ و اﻏﻠﺐ ﺑﺴﯿﺎر دور از دﺳﺘﺮس دﯾﺪه ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ. آﻧﯿﻤﺎ در ادﺑﯿﺎت ﻫﻤﻮاره ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻣﻌﺸﻮﻗﯽ ﮔﺮﯾﺰان و ﺑﯽﻧﺸﺎن ﺗﻮﺻﯿﻒ ﻣﯽﺷﻮد. ﺷﺎرل ﺑﻮدﻟﺮ در ﺷﻌﺮ آرزوی ﻧﻘﺎﺷﯽ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ: ﻣﻦ در اﺷﺘﯿﺎق زﻧﯽ ﻣﯽﮔﺪازم ﮐﻪ ﺑﺴﯿﺎر ﺑﻪ ﻧﺪرت ﺑﺮ ﻣﻦ ﻇﺎﻫﺮ ﺷﺪه و ﺑﺴﯿﺎر زود از ﻣﻦ رﻣﯿﺪه اﺳﺖ… اﯾﻦ زن، زﯾﺒﺎﺳﺖ و ﺑﺮﺗﺮ از زﯾﺒﺎ، ﺣﯿﺮتاﻧﮕﯿﺰ اﺳﺖ. در وﺟﻮد او ﺳﯿﺎه ﻓﺰوﻧﯽ دارد و ﻫﺮ ﭼﻪ از او اﻧﮕﯿﺨﺘﻪ میشود ظلمانی و عمیق است (شمیسا، ۱۳۸۳: ۱۳۰).
ج - ۳) نمود آنیما در رمان شمس و طغرا
ج - ۳ – ۱) نمود مثبت آنیما
ج - ۳ – ۱ – ۱) معشوق
آنیما چونان تصویر ذهنی مرد از زن، در اولین برخوردش پس از حمل بر مادر، به صورتِ معشوق و محبوب جلوهگر میشود؛ محبوب و معشوقی که در نظر مرد تمثالِ نجیب الهه مانند دارد. نهایتِ کمال و همۀ خوبی و مهربانی است. بر اساس نظریۀ آنیما و آنیموس یونگ، آنیما «همیشه به گونهای ناخودآگاه در شخص محبوب ما متجلی میشود، و این یکی از دلایل عمدۀ احساسات شدید ما در جذب شدن یا بیزاری از شخصِ به خصوصی است که یک دفعه و خود به خود صورت میگیرد» (کالوین اس و ورنون جی، ۱۳۷۵: ۶۹). به اعتقاد یونگ «مرد زمانی عاشق میشود که در عالمِ خارج، زنی را بیابد که خصوصیات وی با آنچه در ناخودآگاه جمعی دارد، منطبق شود. در این حال، شخص، عاشق شده و نیرویی عظیم و شگفت که در ناخودآگاه وی وجود دارد، او را کورکورانه و بیاختیار به جانبِ معشوق و محبوب میکشاند» (اردوبای، ۱۳۵۴ : ۶۳).
بدین ترتیب هر معشوقهای– و نه هر زن و دختر– تجلی و نمود آنیما است و رودابه، تهمینه، شیرین و لیلی در ادبیات و فرهنگ ایران نمونههایی کامل از نمودِ آنیما به صورت معشوق به شمار میروند. بر این اساس، سراسر غزلهای عاشقانۀ ایرانی نیز میتواند تجلیگاه این کهنالگو باشد و جالب آنکه این معشوقها همگی دارای یکگونه صفاتِ مشترک هستند؛ از قبیل: قدی چون سرو، تنی سیمین، رویی چون ماه، گیسوانی سیاه و بلند چون کمند، ابروانی کمانی، مژگانی سیاه و بلند، کمری باریک، دهانی تنگ و چشمانی سیاه چون نرگس.
این تصاویر و توصیفات مشترک، حاکی از این است که تصویرِ آرمانیِ مرد ایرانی از زن، در ناخودآگاه هر مرد ایرانی منشأهای عمیقِ مشترکی دارد. در ادامه به مواردی از توصیفات و تعریفاتِ معشوق در رمانِ شمس و طغرا میپردازیم:
«دیدند زنی است قویجثه و دختری به سن پانزده یا شانزده سال که چشم روزگار چنان لعبتی ندیده با آنکه از وحشت نزدیک به هلاک است باز علائم وقار و نجابت و پردلی از او آشکار است. و با آنکه رنگ از رخسارش پریده، باز فروغ چهرهاش با ماه برابری میکند» (خسروی، ۱۳۸۵: ۴۳).
«آن دختر ماهطلعت سروبالا که از وحشت سوختن و افتادن خلاص شده بود، بر سر نشاط و انبساط آمده چهرهاش از ماه فلک رخشندهتر و غنچه لعلش چون گل به وقت سحر شکفته میشد» (همان: ۴۴).
«و لیکن از دیدن آن حورِ بهشتی، با آن روی درخشنده چون آفتاب و آن چشمهای پیروزهرنگ جگرگداز و آن موی چون ابریشم صندلفام و آن لب و دهان لطیفتر از برگِ گل و غنچۀ تازه شکفته و آن قامت بااعتدال و میانی چون موی باریک و پستانهایی چون دو لیموی نارسیده و ساق و ساعدی چون شوشۀ سیم و آن طرز نگاه و رفتار و وقار یک اثری از رشک در دل طغرا پیدا شد» (همان: ۴۴۶).
ج - ۳ – ۱ – ۲) پیر خرد
در راه رسیدن به خودیابی، باید لایه های ژرف ناخودآگاه درنوردیده شود. در این سفر، آنیما گاه به صورت خرد ملکوتی تجلی میکند. فعال شدن آرکیتایپ پیرِ دانا، گونهای دیگر از گرایش روان به سوی کمال و تمامیت را نشان میدهد و شناخت آنیما، پیششرط فعال شدنِ آرکیتایپ پیر دانا است (یاوری، ۱۳۷۴: ۱۲۰ – ۱۲۱).
به اعتقاد یونگ، آنیما تأثیر بسیاری در رفتار و روحیۀ مرد دارد و به طور کلی چهار کارکردِ گوناگون دارد که کهنالگوی خود بر پایۀ آنها شکل میگیرد. در کارکردِ چهارم، آنیما به صورتِ خردی ملکوتی در میآید که در نهایتِ پیراستگی تجلی میکند (همان: ۱۲۰).
این پیرِ خرد و جنبۀ ملکوتی آنیما، معمولاً در برهههای سخت رخ مینماید و فردِ سرگردان را هدایت میکند. «شمس یکباره مغلوبِ ارادت شیخ شد و با خود گفت: اول عقبه و مشکلِ کار من این است که با معشوقه عهد کردهام که از شیراز نروم. و حل این مشکل جز به انگشتِ کرامتِ این بزرگ نخواهد شد که پدرم در بندِ ارادتِ اوست. پس باید دردِ خود را با او در میان نهم و چاره بخواهم» (خسروی، ۱۳۸۵: ۱۲۱).
« خرم شاد شد و گفت:
- پس دانسته باش که امشب پدرت به خانقاهِ شیخ رفت که در چارۀ درد تو مشورت کند و گمانم آن است که از این به بعد سررشتۀ کار تو به دستِ حضرت شیخ خواهد بود» (همان: ۱۴۶).
«محمد دید از کلمات شیخ دلش آرام و قوی می شود و تسلی می یابد… شیخ در حق او دعا کرد که تسلی یابد و او با قلبی آرام به خانه بازگشت» (همان: ۴۴۰).
ج - ۳ – ۱ – ۳) مادر
کهنالگویِ مادر، مشخصاً نمونۀ بارزی است، همۀ اجدادِ ما مادر داشتند، همۀ ما از محیطی بیرون آمدهایم که در آن یک مادر، یا جانشینِ مادر وجود داشته است. در دورانِ بی دفاعِ نوزادی، هیچ یک از ما نمیتوانستیم بدون ارتباط با یک موجودِ تغذیهکننده زنده بمانیم. این امر استدلال این است که ما به شکل بازتابی از محیطِ تکاملی اطرافمان خلق شدهایم. ما مهیای خواستنِ مادر، جستجوی مادر، شناختن مادر و زندگی با مادر به این دنیا آمدهایم.
الگوهای مادرِ کهن در رمانِ شمس و طغرا قابل مشاهده هستند. در این رمان با حضورِ پر قدرت زنان رو برو هستیم و اولین چیزی که به چشم می‌خورد، مرکزیت زنان است. مرکزیتِ زنان مولد بودن مادرِ زمین را به خاطر می‌آورد. مادرِ زمین شروع و پایان همه چیز است، او می‌زاید و هنگام مرگ، انسان به دامان او باز می‌گردد. فرم روایتِ رمان، طغرا – و در ادامه ماری و هما - را در بطنِ حوادث قرار می‌دهد، تمامی قهرمانان زنِ رمان، دخترانی معصوم، عاشق، مهربان و شجاع، و تجلیِ تمامِ صفات مادر زمین هستند.
مادر تداعیگر اصلِ حیات و تولد است و گرمابخشِ اصلِ زندگی است. نماد ایثار، فداکاری و سرچشمۀ حیات و پرورش است: «طغای از شنیدنِ این خبر نعرۀ هولناکی بزد و بی تحاشی خود را به آن آتش و خاک و دود زده به طرفِ اندرون دوید. چند مرتبه افتاد و برخاست تا به اندرون رسید» (خسروی، ۱۳۸۵: ۵۶).
مادر همیشه نگران است: «پس با فردوس به اتاق مادرش رفت . دید تنها نشسته و چشمهایش از گریه سرخ شده و هر دقیقه آهی میکشد و چشم و گوش بر در دارد» (همان: ۶۶).
مادر حتی وقتی اخم میکند در طلبِ آسایش فرزند است: «فردا صبح برخاسته رفت به خانه و به اتاق مادر رفته، سلام کرد. ماری جواب گفت. اما سر بالا نکرد و به رویش نظر ننمود. طغرل قدری ایستاد. چون دید به او اعتنایی نمیکند، بیرون رفت. و مهموم و مغموم داخل اتاق خود شده خوابید» (همان: ۷۸۹).
ج - ۳ – ۱ – ۴) ماه
ماه نماد زندگی و اصل تأنیث است. در بسیاری از اساطیر «خدابانوان و از جمله: سلین، (selene)، هکات (Hecate) و هرا (hera) یک الهۀ ماه هستند» (پورخالقی چترودی، ۱۳۸۱: ۱۷۰). ماه « با باروری و زایش ارتباط دارد. همچنین در اساطیرِ یونان بین ماه و زن پیوندهایی وجود دارد «آرتیمس» با نامِ رومی «دیانا» خدابانوی شکار و ماه بود و یکی از سه خدابانوانِ باکره» (جم زاده، ۱۳۸۷: ۱۸۱). از طرفی در سایر تمدنهایِ کهن ماه دارای نقش بوده و ارتباطِ عمیقی با شعر و هنر داشته است. « در چین نیز شخصیت معادلِ مریم، الهۀ ماه (کوان بین) است، یک شخصیتِ محبوب که نمایندۀ روانِ زنانه است و شعر و موسیقی را به مردم موردِ لطف خود الهام میکند»(یونگ، ۱۳۷۷: ۲۳۹). در تمدنِ بزرگِ ایرانی « آناهیتا نمود و مظهرِ انسانی ماه است، در توضیحاتی که در آبانیشت از آناهیتا میشود ویژگیهای وی با ماه شباهت زیادی دارد» (پورخالقی چترودی، ۱۳۸۱: ۱۷). این ایزدبانو «با صفاتِ نیرومندی، زیبایی و خردمندی به صورتِ الهۀ عشق و باروری نیز در میآید؛ زیرا چشمۀ حیات از وجود او میجوشد و بدینگونه « مادر خدا » نیز میشود» (آموزگار، ۱۳۸۷: ۲۳).
در رمان شمس و طغرا نیز آنیما (معشوق) بسیار به ماه تشبیه میشود؛ «آن دختر ناچار تن به قضا داده با کمال شرم دستها را به گردن شمس انداخته، ماهی به پشت آفتابی سوار شد» ( خسروی: ۴۳).
«پس این شعر را از شیخ خواند:
ببند یک نفس ای آسمان دریچه صبح بر آفتاب که امشب خوش است با قمرم
بعد اظهار ندامت کرد و دست به گردن طغرا کرده روبروی ماه واداشته و گفت:
-خطا کردم و بدتشبیهی نمودم. به خدا مه پیش روی تو چون ستاره است پیش ماه» (همان: ۲۲۶).
«… کاکو از من تشکر میکرد که همچو ماهی نصیب او کردهام.
– در حقیقت ماه است و قابلِ خواستن با این حسن و جمال نمی دانید چقدر معقول و مؤدب و چیز فهم و با وقار است» (همان: ۵۵۰).
ج - ۳ – ۲) نمود منفی آنیما
ج - ۳ – ۲ – ۱) نقاب
نقاب «تصویری است که شخص و دیگران فکر میکنند هستند. افرادی که برای خود نقابی با امتیازاتِ بیش از حد آفریدهاند، در مقابل از هیجانِ عاطفی بیمارگونه رنج میبرند» (یونگ، ۱۳۸۷: ۲۷۹ و ۲۸۱). نقاب، نمایِ بیرونی و شخصیتی است که شخص با آن در اجتماع جلوهگر میشود و به آن تظاهر میکند (فوردهام، ۱۳۵۶: ۸۱).
شمس در رمان شمس و طغرا شخصیتی است که به محض دیدنِ طغرا تمام روحیات و آرمانهای قبلی خود را فراموش میکند. در ابتدایِ رمان شمس به وضوح از مغولان بد میگوید و برای مرد مسلمان مرگ را بهتر از تعظیم به مغولان میشمرد: «راستی نیامدم که چشمم به جمالِ این مغولانِ وحشی مخربینِ بلاد و دشمنانِ دین اسلام و اسلامیان نیفتد. به خدا راضیم بمیرم و به این کافرهای بیانصافِ شترچرانِ بیابانگرد تعظیم نکنم» (خسروی، ۱۳۸۵: ۳۰).
در جای دیگر با اظهار بی میلی نسبت به ملاقات مغولان، آرزو میکند که دستهای سرباز میداشت تا بتواند با مغولان تا سرحد مرگ بجنگد: « به جان خودم سوگند با این همه تفاصیل که گفتید من اصلاً میل به ملاقاتِ این قوم ندارم. و اگر هزار نفر دستیار یکدل یک جهت میداشتم هرگز اعتنایی به این شتر چرانها نکرده تا جان داشتم با آنها میزدم» (همان: ۳۷ )؛ اما همین قهرمانِ از مغول و مغولان متنفر، بر اثر یک نظر دیدن دختری از مغولان چنان شیفته و واله می شود که زبان حالش میشود:
گرکنم در سر هواش سری سهل باشد زیان مختصری
و در ادامه چنان میشود که حلقۀ نوکریِ مغولان را در گوش میکند، و هرگز کاری بیرضایتِ معشوق انجام نمیدهد. و آنچه از مال و مکنت دارد را در راهِ راحتی معشوق صرف میکند، و شهر به شهر از پی معشوق میرود تا رضایتِ ایلخانی را برای ازدواجِ با معشوق بگیرد.
جای دیگری که شمس باز به نقاب خود پناه میبرد در مواجهه با عشقِ ماری است. ماری از همان اول عاشق شمس میشود، اما بروز نمیدهد تا زمانی که اورا بیاختیار به شوهر میدهند و به حالِ مرگ میافتد. شمس با اینکه از عشق ماری خبر دارد، و در دل نیز ماری را دوست دارد اما حتی با خودش نیز صادق نیست و در مقام انکار بر میآید؛ « شمس را دل بسوخت و با خود گفت: اگر عشق این دختر بیپرده شود، طغرا چه روزگاری پیدا خواهد کرد و مرا چه باید نمود؟… اینها را با خود میگفت اما میدید که شعلهای در دلش زبانه میکشد که نمیتواند آن را فرونشاند و نمیداند که اسمش را چه بگذارد. گاه میدید که میخواهد بیاختیار اسم او را به زبان آورد و از حالِ او پرسد» (خسروی: ۵۴۰).
اما وقتی طغرا از او میخواهد که با ماری ازدواج کند، شمس به تمامی انکار میکند که ماری را دوست داشته باشد؛ اگر چه این انکار نیز دیری نمیپاید! «عزیزم هیچ تصور کردهاید که چقدر مشکل تکلیفی است که بر من میکنید؟ مگر به زور هم ممکن است یکی را دوست داشت؟ آخر باید به قول او من هم دلی داشته باشم که به دل او بدهم. به خدا اگر محبت تو جایِ محبت غیری در دل من گذاشته است» (همان: ۵۶۷). اما شمس دروغ میگفت؛ زیرا وی نه تنها دلی برای دوست داشتنِ ماری داشت، بلکه یک دل هم برای دوست داشتن اتابک کنار گذاشته بود. «شمس یکمرتبه مغلوب آن کلمات شده، خود را به قدم او انداخت و گفت: تو معشوق من نیستی. تو مربی و معبود منی» (همان: ۵۹۵).
ج - ۳ – ۲ – ۲) روسپیگری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:15:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم