کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آخرین مطالب


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



انتخاب بازار نیز ممکن است براساس ارزش های احساسی مربوط به توانایی ثانوی برای تحریک احساسات مورد نظر استوار باشد. ارزش عاطفی مربوط به واکنش عاطفی افراد به محصول می باشد

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

خرید کردن را دوست دارم، چون احساس خوبی به من می دهد.
احساس می کنم بعد از مدتی استفاده از یک وسیله یا کالا برایم تکراری می شود و حوصله ام را سر می برد.
گویه های مربوط به بعد ارزش شناختی
دوست دارم چیزهای جدید، متنوع و متفاوت را تجربه کنم.
هر ساله باید بعضی از وسایل و کالاهایی را که از مد می افتد تغییر داد.
بعد عینیدر بعد عینی به میزان مصرف، زمان مصرف، مکان مصرف و نوع مصرف پرداخته شده است.
منظور از میزان مصرف، حجم و میزانی است که فرد خرید و مصرف می کند. منظور از زمان مصرف، میزان زمان و تعداد دفعاتی است که فرد برای خرید صرف می کند. منظور از مکان مصرف، شامل پاساژها، بازار، فروشگاه های لوکس، دستفروش ها و … می شود و اشاره به این دارد که فرد از کجا خرید می کند. منظور از نوع مصرف به این می پردازد که خرید از نوع فراغتی است، کارکردی است یا نمایشی است (تیموتی،۱۳۸۸: ۳۶).
گویه های مربوط به بعد میزان مصرف
از لباس و کیف و کفش متنوع استفاده می کنم.
همیشه سعی در صرفه جویی دارم بویژه هنگام خرید کردن.
گویه های مربوط به بعد زمان
از اینکه ساعت ها در پاساژها به خرید بپردازیم اصلا احساس خستگی نمی کنم.
معمولا زود به زود به خرید لباس و … اقدام می کنم.
گویه های مربوط به بعد نوع مصرف
با مصرف کالاهای جدید و گران سعی می کنم توجه دیگران را جلب کنم.
خیلی وقت ها برای سرگرمی و تفریح به خرید می روم.
گویه مربوط به بعد مکان مصرف
معمولا از فروشگاه های مارک دار و خاص و بالای شهر خرید می کنم.
برای سنجش این سازه، ۱۶ سوال در یک طیف لیکرت ۵ قسمتی (کاملا موافقم، موافقم، بی نظر، مخالفم، کاملا مخالفم) ارزش گذاری شده است که از ۱ تا ۵ امتیاز به آن اختصاص داده شده است، کمترین امتیاز ۱۶و بیشترین امتیاز ۸۰ می باشد و مجموع امتیازات پاسخگو، میزان مصرف گرایی را مشخص می کند.
گویه های مربوط به چندگانگی نقش
با تغییر در سبک زندگی و نگرش زنان نسبت به هویت خود، به تدریج تعدد نقش های همسری، مادری، دانشجویی همراه با اشتغال برای زنان منجر به تضاد نقش ها و بعضاً سردرگمی و ناامیدی از در کنار هم قرار دادن این مجموعه نقش ها و به اصطلاح فشار نقش شد.
نمی توانم در برنامه غذایی خانواده ام تنوع ایجاد کنم.
مجبورم غذای روزانه را روز قبل تهیه کنم.
به خاطر فعالیت در بیرون از خانه نمی توانم به طور کامل به نظم و نظافت منزل رسیدگی کنم.
هنگام بیماری کودکان یا یکی از اعضای خانواده، مراقبت از آنها تنها بر عهده من است.
هنگامیکه مهمان دارم پذیرایی از آنها بر عهده من است.
وقت کافی برای رفت و آمد با نزدیکان و اقوام خود و همسرم را ندارم.
وقت اندکی برای گفنگو و تبادل نظر با همسرم دارم.
رسیدگی به امور فرزندان تنها بر عهده من است.
مسئولیت رسیدگی به تکالیف فرزندانم تنها بر عهده من است و همسرم هیچگونه همکاری نمی کند.
وقت کافی برای رسیدگی به ظاهر خود را ندارم.
برای تفریح و پر کردن اوقات فراغت فرزندانم وقت کافی ندارم.
برای سنجش این سازه، ۱۱ سوال در یک طیف لیکرت ۵ قسمتی (کاملا موافقم، موافقم، بی نظر، مخالفم، کاملا مخالفم) ارزش گذاری شده است که از ۱ تا ۵ امتیاز به آن اختصاص داده شده است، کمترین امتیاز ۱۱و بیشترین امتیاز ۵۵ می باشد و مجموع امتیازات پاسخگو، میزان چندگانگی نقش را مشخص می کند
گویه های مربوط به تعارضات نقشی
تعریف نظری: تعارض کار- خانواده نوعی از تعارض بین نقشی است که در آن فشارهای نقش حاصل از نقش‌های کاری و خانوادگی از هر دو طرف و از برخی جهات ناهمساز می‌باشند. بدین معنی که مشارکت در نقش کاری (یا خانوادگی) به دلیل مشارکت در نقش خانوادگی (یا کاری) دشوار است (گرین هاوس و بیتول،۱۹۸۵: ۷۷).
تعریف عملیاتیمقیاس کارلسون و همکاران با توجه به دقت و جامعیت در سنجش این مفهوم و ابعاد مختلف آن، جهت سنجش متغیر تعارضات نقشی برگزیده شد. مدل کارلسون و همکاران (۲۱۱) برای مطالعه تعارض کار خانواده با بهره گرفتن از نظریه فشار نقش، در شش بعد و دو جهت تداخل خانواده با کار و تداخل کار با خانواده ارائه گردید.
جهت سنجش این متغیر از ۱۲ گویه استفاده گردیده که سؤالات ۱-۱۵ تا ۶-۱۵ تعارض کار - خانواده و ۷-۱۵ تا ۱۲-۱۵ تعارض خانواده کار را در پرسشنامه می سنجند. پس از ارائه هر یک از سؤالات، گزینه های جواب در قالب طیف لیکرت ۵ گزینه ای کاملا موافقم، موافقم، بی نظر، مخالفم، کاملا مخالفم، مطرح شد.
الف. تعارض کار- خانواده
تعارض کار- خانواده مبتنی بر زمان
فعالیت خارج از خانه موجب می شود نتوانم رابطه متعادلی بین مسئولیت و نقش خانوادگی ام داشته باشم.
فعالیت خارج از خانه بیش از حد انتظارم مانع مانع رسیدگی به امور خانواده ام میشود.
تعارض کار- خانواده مبتنی بر فشار
به علت فشار ناشی از فعالیت بیرون از خانه، خیلی وقت ها نمی توانم کارهایی که در خانه برایم لذت بخش است را انجام دهم.
حضور من در جامعه باعث می شود که انقدر از نظر روحی و جسمی خسته شوم که نمی توانم در فعالیت های خانوادگی مشارکت کنم.
تعارض کار- خانواده مبتنی بر رفتار
رفتارهایی که در نقش اجتماعی من موثر هستند، تاثیر عکس یا منفی در خانه دارند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-09-11] [ 02:19:00 ب.ظ ]




  • شوران، گویرین. و ایلیس هستی. ۱۳۸۴٫ پرخاشگری و زورگویی در کودکان و نوجوانان. ترجمه و تألیف دکتر حسن توزند، جانی و نسرین کمال‌پور، نشر مررند.
  • علامه‌زاده، رضا. (بی‌تا). شناخت اجتماعی هنر. (هنر آدمیان نخستین، یک بررسی به زبان ساده از هنر دوران سنگ). تهران: چاپ حلیان کتاب.
  • عناصری، جابر. (۱۳۶۸). مردم‌شناسی و روان‌شناسی هنر. تهران: انتشارات اسپرک.
  • فراری، آنا الیوریو. (۱۳۸۷). نقاشی کودکان و مفاهیم آن. ترجمه صرافان، عبدالرضا، انتشارات:دیبا.
  • قراچه‌داغی، مهدی. (۱۳۸۷). افسردگی. تهران: نشر آسیم.
  • کیهان نیا. ۱۳۸۴٫ راز موفقیت در زندگی، هنر بهتر زیستن. نشر ماد.
  • کاپلان. و سادوک. ۱۳۸۷٫ خلاصه روانپزشکی. ترجمه دکتر فرزین رضاعی، انتشارات ارجمند.
  • کاپلان. و گرب سادوک. (۱۳۷۵). خلاصه روانپزشکی علوم رفتاری- روانپزشکی بالینی. ترجمه نصراله‌پورافکاری. تهران: نشر شهرآب.
  • کرلینجر، فردان. (۱۳۷۷). مبانی پژوهش در علوم رفتاری. ترجمه حسن پاشا شریفی و جعفر نجفی زند. تهران: انتشارات آوای نور.
  • کرمی، ابوالفضل. ۱۳۹۰٫ آشنایی با آزمون‌سازی و آزمون‌های روانی. مرکز نشر روان‌سنجی.
  • لاندگارتن، هلن. (۱۹۸۱). هنر درمانی بالینی. ترجمه کیانوش هاشمیان و الهام ابوحمزه (۱۳۷۸). تهران: نشر مهاجر.
      • لطف‌آبادی، حسین. (۱۳۷۴). آزمون‌های روان‌شناختی کودکان برای مشاوره کودک. مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی.

    (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

  • لووَن، الکساندر. و لسلی لووَن. ۱۳۸۲٫ تپش گرم حیات سلامت روان با تمرینات بیوانرژیتیک. ترجمه صفایی، پریوش، انتشارات رشد، تهران.
  • ماسن، پاول هنری. و [دیگران]. (۱۳۷۴). رشد و شخصیت کودک. ترجمه مهشید یاسایی. تهران: نشر ماد.
  • ماهر، فرهاد. (۱۳۷۴). جامعه شناسی ارتباطات. مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی، ساروخانی، باقری (۱۳۶۹). تهران: انتشارات اطلاعات.
  • مجمد، مجد. (۱۳۸۴). انسان در مسیر زندگی. عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران ۱۳۸۴٫
  • مددی، نازنین. (۱۳۷۸). بررسی تأثیر نقاشی درمانی بر کاهش مشکلات هیجانی کودکان ۱۱-۷ ساله. پایان‌نامه دوره کارشناسی. چاپ نشده. دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکز.
  • موسی خان بختیاری، هدیه. (۱۳۷۸). نقاشی‌های کودکان چه می‌گویند. تهران: همشهری.
  • میرزا بیگی، علی. (۱۳۷۰). نقش هنر در آموزش و پرورش و بهداشت روانی کودکان. تهران: انتشارات مدرسه.
  • نلسون، ریتا ویکس. و الن سی ایزرائل. (۱۳۷۲). اختلال‌های رفتاری کودکان. ترجمه محمدتقی منشی طوسی.
  • وی، توماس. و آنچل ام جی. ۱۳۷۰٫ سیلک مقدمه‌ای بر روان‌شناسی نقاشی کودکان. ترجمه مخبر، عباس، انتشارات تک.
  • وین، فروگات. (۱۳۸۵). راهنمای غلبه بر اضطراب. مترجم مهرداد فیروزبخت. تهران: رسا.
  • هارتز، گری. (بی تا). معنویت و سلامت روان. ترجمه کامگار، امیر جعفری، عیسی.
  • هتر ینگتون، ای.، پارک میوسن. و دی راس. (۱۳۷۳). روان‌شناسی کودک از دیدگاه معاصر. ترجمه جواد طهوریان و همکاران (۱۳۷۳)، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی.
  • هنریک، ریچی. (۱۳۷۴). آشنایی با ۳۹ فن درمانی. ترجمه احمد اعتمادی و مصطفی تبریزی. تهران: انتشارات فراروان.
  • هیربدنیا، ابراهیم. (۱۳۷۷). شعر و هنردرمانی. (خودشناسی، خودآموزی و به اندیشی). تهران: انتشارات تکثیر.
  • یحیی، سید‌محمدی. (۱۳۸۸). آسیب‌شناسی روانی. نشر ارسباران.

فهرست منابع انگلیسی

  • Arnheim, R. (1972). Toward a psychology of art. California: University of California press.
  • Arnheim, R. (1986). New essays on the psychology of art. California: University of California press.
  • Baron, R. A. (1985). Contribution of the psychology sciences. New York: plenum.
  • Berk, Laura. (1994). Child development. London: Ally and Bacon.
  • Blickle, G; Habash, A; Wolf gong, S. (1998). Verbal aggressiveness: Conceptualization and measurement a decade later. Psychological reports, London. 82(1).
  • Brain, J. A; Segal, A. (1998). How to prevent aggressive behavior (The council for exceptional children). Teaching Exceptional children. Mar/Apr.
  • Break Well , O. M. (1997). Coping with aggressive behavior. New York: wiley.
  • Carrigan , J. (1993). Painting therapy: A Swiss experience for people with mental retardation. American Journal of art therapy. 32(93).
  • Dwortzky, J. P. (1996). Introduction to child development. Washington: west publishing Company.
  • Fled man, E. B. (1961). Art as image and idea. Englewood: university of Georgia Print.
  • Gilory, A; Lee. C. (1994). Art and music therapy and research. London: Routhledge.
  • Graig, G. R. J; Kermis , M. (1995). Children Today. New Jersey: Prentice Hall.
  • Green, M. Y; Rein hard, R. (1995). When art imitates life (A look at art and drama therapy institute). Public welfare. Spring 94(53).
  • Hart, C; Nelson, D. A. (1998). Overt and relational aggression in russian nursery school age children; parenting style and marital linkage. Developmental psychology. 34(4).
  • Janice , J. B. (1990). Observing development of the young child. Singapor: Merill publishing.
  • Johnson, C; Lob dell. K; Nesbitt. J; Car. M. (1996). Theraputic crafts: A practical approach. U.S.A.: Slack Incor Porated.
  • Killick, K; Schaverien, J. (1997). Art Psychotherapy and Psychosis. London; Routhledge.
  • Kim. SY; Kim, HS; Yoon, SJ; Jang, HI; SVn , KM. (1992). A study of Psychiatric patients perceived effect and expectancy of activity therapy. Bib lo graphic citation. Taehan Kanho. 31(4).
  • Leober, R; Hay. D. (1997). Key Issues in the development of aggression and violence from childhood to early adulthood. Annual Review of Psychology. 48.
  • Levick, M. F. (1983). They couldn’t talk and so they drew. Illinois: Charles. C. Thomas.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:19:00 ب.ظ ]




معاونت پژوهش و فناوری
به نام خدا
منشور اخلاق پژوهش
با یاری از خداوند سبحان و اعتقاد به این که عالم محضر خداست و همواره ناظربر اعمال انسان و به منظور پاس داشت مقام بلند دانش و پژوهش و نظر به اهمیت
جایگاه دانشگاه در اعتلای فرهنگ و تمدن بشری ، ما دانشجویان و اعضاء هیات علمی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی متعهد میگردیم اصول زیر را در انجام
فعالیت های پژوهشی مد نظر قرار داده و از آن تخطی نکنیم:
۱-اصل برائت : التزام به برائت جویی از هرگونه رفتار غیر حرفهای و اعلام موضع نسبت به کسانی که حوزه علم و پژوهش را به شائبههای غیر علمی میآلایند.
۲- اصل رعایت انصاف و امانت : تعهد به اجتناب از هرگونه جانب داری غیر علمی و حفاظت از اموال ، تجهیزات و منابع در اختیار.
۳- اصل ترویج : تعهد به رواج دانش و اشاعه نتایج تحقیقات و انتقال آن به همکاران علمی و دانشجویان به غیر از مواردی که منع قانونی دارد .
۴- اصل احترام : تعهد به رعایت حریمها و حرمتها در انجام تحقیقات و رعایت جانب نقد و خودداری از هرگونه حرمت شکنی.
۵-اصل رعایت حقوق : التزام به رعایت کامل حقوق پژوهشگران و پژوهیدگان ( انسان ، حیوان و نبات ) و سایر صاحبان حق .
۶- اصل رازداری: تعهد به صیانت از اسرار و اطلاعات محرمانه افراد ، سازمانها و کشور و کلیه افراد و نهادهای مرتبط با تحقیق.
۷- اصل حقیقت جویی : تلاش در راستای پی جویی حقیقت و وفاداری به آن و دوری از هرگونه پنهان سازی حقیقت.
۸-اصل مالکیت مادی و معنوی : تعهد به رعایت کامل حقوق مادی و معنوی دانشگاه و کلیه همکاران پژوهش.
۹- اصل منافع ملی : تعهد به رعایت مصالح ملی و در نظر داشتن پیشبرد و توسعه کشور در کلیه مراحل پژوهش .
دانشگاه آزاد اسلامی واحد دامغان
پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

رشته حقوق بین الملل
موضوع :
مبارزه با پولشویی در حقوق ایران و بین الملل
استاد راهنما :
دکتر علیرضا حسنی
استاد مشاور :
دکتر علیرضا جهانگیری
دانشجو :
محمد وفایینژاد
تابستان۹۱
تقدیر و تشکر
با حمد و سپاس بیکران به درگاه خداوند متعال
که سعادت تلاش و کوشش در راه کسب علم و دانش را به من عطا فرمود.
حال که با فیض و عنایت خداوند رحمان موفق به تنظیم و تدوین پایان نامه شدهام، وظیفه خود میدانم که ازهمه عزیزانی که به نحوی در انجام این کارمن را یاری رساندهاند، تشکر و قدردانی بنمایم.
از استاد محترم راهنما جناب آقای دکتر علیرضا حسنی که زحمت راهنمایی این تحقیق را بر عهده داشتهاند، به خاطر مساعدتها، راهنماییهای ارزنده و دقت نظر عالمانه شان کمال تشکر را دارم.
از استاد محترم مشاور جنای آقای دکتر علیرضا جهانگیری که با بصیرت و نکته یابی نظرات مشورتی ارزشمندی ارائه فرمودند، نیز تشکر و سپاسگزاری می نمایم.
از استاد محترم جناب آقای دکتر سعید حسنی که مسئولیت داوری این پژوهش را پذیرفتند سپاسگزارم.
در پایان از دوست و استاد محترم و گرامی جناب آقای خلیل روزگاری و کلیه دوستان و عزیزانی که در طول این دوره افتخار همراهی با آنها را داشتهام به خاطر زحمات بی دریغشان بی نهایت سپاسگزارم.
تقدیم به
حضرت ولی عصر (روحی وارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه)
کهتمامی نعمت هابا عنایات وتوجهات اوست .

فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده ۱
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:18:00 ب.ظ ]




شئ در اختیار و استیلاى او باشد و بتوان هر گونه تصرف و تغییرى در آن به عمل آورد[۳۵]. ملاحظه مى‏شود عامل عرف در تعریف ید نقش بسزایى دارد و مصادیق سلطه و استیلا منوط به تشخیص عرف است.
حق مالکیت وقتى از حقوق مطلقه خواهد بود که مالک بتواند از مال خود بطور مطلق استفاده کند و به هر نحوى که مقتضى بداند در آن تصرف کند و در این استفاده و تصرفات به رعایت علایق دیگران مکلف نگردد به عبارت دیگر بر مال و ثروت خود به طور مطلق و هر آنگونه که بخواهد مسلط باشد ولو آنکه این سلطه به زیان غیر باشد[۳۶].
حق مالکیت که در فقه از آن به قاعده تسلیط یاد مى‏شود مستند آن حدیث نبوى« الناس مسلطون على اموالهم» مى‏باشد[۳۷].
ماده ۳۰ ق.م از ماده ۵۴۴ قانون مدنی فرانسه ترجمه تحت اللفظی شده است. ماده مذکور در تعریف مالکیت مى‏گوید: «مالکیت عبارت است از حق مطلق استفاده از اموال جز در مواردى که خلاف قانون باشد». امتیاز این ماده این است که تعریف مالکیت را ارائه نموده است[۳۸].
با توجه به تعاریف ارائه شده، مالکیت داراى خصایص زیر است؛[۳۹] ۱. مطلق بودن ۲. انحصارى بودن ۳. دائمی بودن.

بحث دوم: سوء استفاده از حق مالکیت‏

بکار بردن حق به ضرر غیر که ظاهراً به عنوان استفاده از حق مشروع بکار مى‏رود ولى صاحب حق به قصد اضرار غیر حق خود را به کار مى‏برد، این اصطلاح مخصوص حقوق جدید است ولى این بحث در فقه در قاعده لاضرر و در قانون مدنى در ماده ۱۳۲ مطرح شده است[۴۰].
این اصطلاح از حقوق غرب برگرفته شده و وارد حقوق ایران شده است سوء استفاده از حق به نحوى از مصادیق قاعده لاضرر در فقه است که مواد قانونى متعددى در حقوق ایران به ذکر آن پرداخته است مهمترین ماده، ماده ۱۳۲ ق.م است که مقرر مى‏دارد «کسى نمى‏تواند در ملک خود تصرفی کند که مستلزم تضرر همسایه شود مگر تصرفى که به قدر متعارف و برای رفع حاجت یا دفع ضرر از خود باشد» همچنین اصل ۴۰ قانون اساسى «هیچکس نمى‏تواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عمومى قرار دهد». مالکیت کامل‌ترین حق عینى است که شخص مى‏تواند نسبت به مال خود داشته باشد مالک مى‏تواند انحاء تصرفات مالکانه را در ملک خود اعمال نماید آنرا انتقال دهد، در اختیار دیگرى گذارد، مورد استفاده خودش باشد یا آن را از بین ببرد.[۴۱] گفته شده اختیار مالک در حقوق کنونى گسترده نیست و با محدودیت‌هایی مواجه است. یکى از اساتید برجسته حقوق ایران در تقسیم‏بندی ای که از این محدودیت‌ها ارائه نموده است آن را به چند گروه تقسیم بندیی کرده است[۴۲].
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

    1. محدودیتهاى ناشى از زندگى اجتماعى ۲. محدودیتهاى ناشى از اشاعه ۳. محدودیتهاى ناشى از حفظ منافع عموم و کنترل جامعه و ارائه خدمات عمومى ۴. محدودیت‌هاى ناشى از قرارداد. ماده ۳۰ق.م. مالک را مختار در اینگونه تصرفات معرفى کرد، از طرفى دیگر ماده ۱۳۲ همان قانون قیودى را در این راستا مطرح کرده است. ماده نخست در فقه به «اصل تسلیط» و ماده دوم به «اصل لاضرر» مشهور است. در تزاحم بین دو اصل کدام یک معتبر است؟

مالک باید قواعد عرفى و ایمنى را در تصرف خود رعایت نماید مثلاً در عرف معمارى اگر لازم باشد که حوض و آب انبارخانه با سیمان ساخته شود و قیراندود شود هیچ مالکى نمى‏تواند چاله‏اى با عنوان حوض یا آب انبار در منزل خود بکند[۴۳].
در حقوق کامن لا نیز نظریه سوء استفاده از حق در یکى دو قرن اخیر مطرح شده و اصول و ضوابط آن همان اصول مربوط به مسئولیت مدنى است. رویه قضایى انگلیس براى اولین بار در سال ۱۷۰۶ اعلام داشت که از اختیارات قانونی نمى‏توان صرفاً به منظور اضرار به دیگرى استفاده کرد این موضوع در دعوى Decoycase مطرح و تأکید شده است. Decoy عبارت است از تورهاى مخصوص که مالکین در زمین خود تعبیه مى‏کنند که به وسیله آن غازها و اردکهاى وحشى را شکار کنند. داستان از این قرار بود که شخصی توری را در زمین خود گسترانیده بود ولى همسایه او براى ترساندن مرغابیها بدون جهت تیراندازى مى‏کرد عمل او به طور مجرد غیرقانونى نبود اما به منظور اضرار به همسایه انجام مى‏گرفت بدون آنکه خود نفعى ببرد[۴۴].
این موضوع در انگلستان با عنوان نمونه‏اى ذکر مى‏شود که عمل قانونى است ولى هدف شیطنت‌آمیز است. رأى صادره تحولى در رویه قضایى انگلستان به شمار مى‏رفت اما آراء دیگرى پس از آن صادر شد که آنرا دستخوش تردید نمود یعنى اعلام داشت وقتى شخصى در ملک خود تصرف مى‏کند اگرچه این تصرف به ضرر دیگرى باشد از تصرف آن شخص در ملک خود نمى‏توان جلوگیرى کرد یعنى مالکیت را یک حق مطلق دانسته‏اند[۴۵].
در قضیه‏اى دیگر قاضى Wensley dale اظهارنظر کرده بود «مالک باید حق خود را به طور معقول اعمال کند و تا جایى که ممکن است از وارد آوردن زیان به همسایه خودداری ‏شود.» رویه قضایى تاکنون نتوانسته مبنایى مطمئن بر نظریه سوء استفاده‏ از حق ایجاد کند هنوز رویه قضایى انگلستان معتقد است که اگر فرد یا افرادى براى حفظ منافع شخصى خود به دیگرى ضرر وارد کنند این ضرر سوءاستفاده از حق نیست[۴۶]. بلکه سوء استفاده از حق زمانى است که قصد اضرار و سوءنیت تنها انگیزه صاحب حق باشد ، حقوق ایالات متحده آمریکا نیز از این حیث شبیه حقوق انگلستان است.
غرض از بیان ذکر موضوع سوء استفاده از حق، عدم خلط آن با خسارت ناشى از شئ است، چرا که مالکیت و حق مالکیت قید هر دو نوع از مسئولیت است. تفاوت اصلى این دو این است که در مسئولیت مدنى مالک یا متصرف، او مسئول خسارات ناشى از شئ است در حالى که در مسئولیت مالک به هنگام تجاوز از حق، مسئولیت ناشى از ملک یا شئ نیست بلکه ناشى از تجاوز مالک در اعمال حقش است. به عبارت دیگر مسئولیت ناشى از شئ غالباً در نتیجه ترک فعل است اما مسئولیت ناشى از سوء استفاده از حق ناشى از فعل مثبت است. بنابراین بین این دو قسم از مسئولیت تفاوت وجود دارد هر چند که گاهى به هم نزدیک مى‏شوند.

مبحث دوم:

مبناى مسئولیت‏

مبانی مسئولیت در نظام های حقوقی نسبتاً متفاوت است به طوری که قضات در انشای رأی اصولاً این مبانی را لحاظ می نمایند. قواعد حاکم بر مسئولیت مدنی در حقوق کشور ما تلفیقی است از آموزه های اسلامی و پاره ای از مقررات غربی .

گفتار نخست: نظریه تقصیر

تقصیر در لغت به معناى کوتاهى و سستى و کاهلى کردن و نیز خوددارى از انجام عمل با وجود توانایى صورت دادن آن عمل تعبیر شده است[۴۷].
در فقه غالباً به همین معنى بکار رفته است و مقابل آن قصور است که خوددارى از انجام کارى یا عجز از انجام آن کار را گویند[۴۸].
تقصیر Negligence در حقوق انگلستان به معناى عدم رعایت تکلیف قانونى دایر بر رعایت دقت و مواظبت معقول است بطورى که منجر به ورود خسارت به خواهان مى‏شود و شامل فعل یا ترک فعل است[۴۹].
ماده ۹۵۳ق.م مقرر مى‏دارد «تقصیر اعم از تعدى یا تفریط است، تعدى و تفریط در ماده ۹۵۳ق.م تعریف شده است. به موجب این نظریه تنها دلیلى که مى‏تواند مسئولیت شخص را نسبت به جبران خسارت توجیه کند وجود رابطه علیت بین تقصیر او و ضرر است[۵۰].
به این نظریه ایراداتى وارد شده است[۵۱].

    1. تقصیر در امور کیفرى است در امور مدنى اصل وقوع ضرر و جبران آن است.
    1. در جامعه امروز عدالت اقتضا مى‏کند منتفع از شئ، تبعات و زیانهاى ناشی از آن را پاسخگو باشد. عده‏اى در صدد اصلاح موضوع برآمده پیشنهاد گسترش مسئولیتهاى قراردادى را داده ‏اند زیرا نقض عهد، خود، تقصیر است. پس اگر بتوان تکلیف عامى را که اشخاص درباره احتیاط کردن و ورود ضرر به دیگران دارند به قرارداد نسبت داد دیگر لازم نیست تقصیر عامل زیان اثبات شود. در فرانسه براى مدتى کارفرما را به حکم قرارداد کار ضامن حفظ سلامتى کارگر اعلام کرده‏اند[۵۲].

گفتار دوم: فرض تقصیر (اماره تقصیر)

این نظر دو گونه نمود داشته است گاه تقصیر خوانده مفروض است اما اثبات خلاف آن نیز ممکن است و در برخى موارد نمى‏توان خلاف اماره تقصیر را اثبات کرد[۵۳].
نمونه بارز این نظریه ماده ۱۳۸۴ قانون مدنى فرانسه است که در سده نوزده بر مبناى نظریه تقصیر تدوین ‌شد ولی در آغاز سده بیستم دیوان عالى کشور فرانسه اعلام کرد که مفاد ماده ایجاد اماره قانونى بر تقصیر محافظ اشیاء منقول بى جان است یعنى هر خسارتى که از ناحیه این گونه اشیاء وارد شود دلالت بر تقصیر او دارد مگر اینکه ثابت کند هیچ تقصیرى مرتکب نشده است چندى بعد اعلام شد محافظ این گونه اشیاء نیز مانند محافظ حیوان ماده ۱۳۸۵ نمى‏توانند بى‏تقصیرى خود را ثابت کنند و در صورتى از مسئولیت مبرا می‌شوند که اثبات شود حادثه ناشى از عمل خارجى است[۵۴].

گفتار سوم: ایجاد خطر (مسئولیت بدون تقصیر)

سالی و ژوسران دو تن از حقوقدانانى بودند که نظریه بدون تقصیر را بیان کردند. به نظر طرفداران این نظریه براى تحقق مسئولیت مدنى اثبات تقصیر لازم نیست، با انجام عمل زیانبار مسئولیت مدنى متوجه عامل زیان مى‏شود و مهمترین فایده‏اى که براى این نظر بیان نمودند سهولت اثبات دعاوى مسئولیت مدنى است و معافیت زیاندیده از دشوارى اثبات تقصیر[۵۵].
با ابراز این نظریه جبران خسارت وارده به زیان‌دیدگان آسان و بیشتر خسارتهاى وارده به افراد پوشش داده مى‏شود. معاف نمودن زیاندیده از اثبات تقصیر براى جبران خسارت و حذف عنصر تقصیر در ایجاد مسئولیت مدنى موجب ایجاد محدودیت براى برخى فعالیتهاى پر خطر و پردرآمد مى‏شود چرا که به واسطه ترس از ایجاد مسئولیت، آزادیهاى خود را به ناچار محدود مى‏نمایند.
پیروان این نظریه در توجیه نظر خود مى‏گویند: تقصیری که مبنای مسئولیت مدنى است در تأمین حوایج و نیازهاى جامعه ناکافى است. با توسعه جوامع و صنعت، زیانهایى به افراد جامعه وارد مى‏شود که اگر مبنای ترمیم این گونه خسارات را فرض تقصیر بدانیم بسیارى از این زیانها جبران نشده مى‏ماند و از نظر اجتماعى نیز افرادى که دچار آسیب ناشی از این نوع توسعه صنعتى شده‏اند اغلب، مردم ندار و تنگ‌دست هستند بنابراین عدم جبران زیان به نفع جامعه نیست[۵۶].
عدالت اقتضا مى‏کند بین زیاندیده‏ى بی‌گناه و عامل زیان، مسئولیت متوجه عامل زیان باشد اما ایراداتى به این نظر وارد نموده‏اند از جمله اینکه در جایی که اسباب مختلف در حادثه دخیل هستند چگونه باید عمل کرد؟ صاحبان سرمایه یا صنعت با بیمه کردن، دوباره هزینه‏ ها را بر مصرف کننده تحمیل مى‏نمایند بنابراین از نظر اقتصادى سودمند نیست و موجب بى عدالتى و رکود حاکم بر صنعت و فعالیتهاى اقتصادى خواهد شد[۵۷].
پس از طرح ایرادات مطرح شده و عدم امکان اعمال نظریه خطر معیارهاى جدیدى بیان و درصدد تعدیل نظر خود شدند از جمله این نظریات:

    1. نظریه خطر در برابر انتفاع مادى (هر کس سود مى‏برد باید زیان را بپردازد).
    1. نظریه خطرهاى ایجاد شده. فاعل زیان در برابر هر زیانی مسئول است خواه نفع مادى ببرد یا معنوى.
    1. نظریه خطر نامتعارف: تنها فعالیتهاى غیرمعمول و نامتعارف مسئولیت آورند بر هر یک از نظریات تعدیل شده ایراداتى وارد شده است[۵۸].

گفتار چهارم: تضمین حق‏

همه افراد جامعه‏اى که در کنار هم زندگى مى‏کنند از حق زندگى سالم برخوردارند و قوانین موجود اعم از موضوعه یا عرفى از این حق دفاع مى‏کنند. جان، مال و آبروى همه محترم است و تجاوز به آنها موجب مسئولیت متجاوز خواهد این نظر که به وسیله استارک در فرانسه مطرح شد نظریه‏هاى تقصیر و ایجاد خطر تنها به آثار و ارزیابى کار وارد کننده زیان پرداخته و نقض حق زیاندیده و تضمین قانونگذار از آن را فراموش کرده‏اند . طبق این نظریه مبناى اصلى جبران خسارت ورود زیان به زیاندیده است[۵۹].

فصل دوم:
مصادیق مسئولیت مدنى بر اساس حق مالکیت و نگهدارى‏

در این فصل به مثابه آنچه که در قوانین ذکر شده و نویسندگان حقوقى نیز به آن پرداخته‌اند به بیان برخى از مصادیق مسئولیت مدنى مالک و متصرف مى‏پردازیم بنابراین در ۴ مبحث به ۱. مسئولیت مدنى مالک و متصرف بنا ۲. مسئولیت مدنى مالک و متصرف حیوان ۳. مسئولیت مدنى دارند» وسیله نقلیه ۴. مسئولیت مدنى مالک و متصرف دیگر اشیاء خواهیم پرداخت.

مبحث نخست:

مسئولیت مدنى مالک و متصرف بنا

از قدیم تاکنون نقش زمین و ساختمان در زندگى بشر و اهمیتى که انسان براى آن قائل بوده تا آنجا که از گرانبهاترین اموال انسانى قلمداد شده است مورد توجه قرار گرفته است امروزه بشر با توجه به ازدیاد جمعیت با بهره گرفتن از تکنولوژى روز سعى در استفاده بهینه از زمین جهت ایجاد فضاهایى براى استفاده مسکونى، تجارى و صنعتى و غیره نموده است. گاهى اوقات خطرهایى از ناحیه این مخلوق خدا (زمین) که در تصرف انسان است و همچنین اعیانى‏هاى ساخته شده توسط انسان در روى آن دیگران را تهدید مى‏کند. با رشد پدیده شهرنشینى و مهاجرت روزافزون روستائیان به شهرها، قانونگذاران و دست‏اندرکاران امور سعی کرده‌اند قوانینی را تدوین نمایند تا کسانی که این اموال را در تصرف دارند و مسئول مراقبت از آن هستند از ورود هر گونه خسارت و ضرر به دیگرى منع شوند همانطور که قواعدى چون قاعده تسلیط در حمایت از مالک وضع مى‏نمایند تکالیفى نیز بر او تحمیل خواهند نمود چرا که این اقتضاى زندگى جمعى و در کنار هم بودن است. پدیده زمین و بویژه ساختمان از طراحى تا ساخت و استفاده از آن ممکن است کاستى و تخلفاتى در مراحل سه گانه از ناحیه افراد ذیربط و دخیل به همراه داشته باشد که قانونگذار با وضع قوانین متعدد هر چند ناقص سعى در کنترل و نظارت بر روى افعال متصدیان داشته است. موضوعى که در اینجا بررسى مى‏شود مسئولیت اشخاصى است که از اینگونه اموال (زمین و ساختمان) که ما از آن بنا یاد مى‏کنیم استفاده مى‏کنند و به طور عام آنرا در تملک و تصرف دارند نخستین شخصى که مى‏بایست خسارات ناشى از بنا را پذیرا باشد مالک آن است چرا که عرف و عقل نیز آنرا تأیید و تصدیق مى‏کنند.

گفتار نخست: بنا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:18:00 ب.ظ ]




لازم به ذکر است که درتمام این مراحل، مقام‌های انگلیسی دلیل درگیری‌ها و برخوردهای نظامی با مردم جنوب را فقط و فقط به یک عامل تقلیل می‌دادند که عبارت بود از راهزنی و غارتگری قبایل مذکور البته پس از به رسمیت شناخته شدن پلیس جنوب توسط دولت وثوق الدوله، عامل مخالفت با اوامر دولت مرکزی نیز به دلیل قبلی افزوده شد. توجه به این نکته در مطالعه عملکرد نظامی پلیس جنوب ضروری است که اگر چه وجود راهزنان و چند قبیله معدود که به غارتگری شهرت داشتند، غیر قابل انکار است اما مبارزات سایر ایلات که با اهداف میهن دوستانه انجام گرفت، نمی‌تواند در این قالب گنجانده شود. در ذیل به درگیری‌ها و مبارزات ایلات و عشایر جنوب ایران با پلیس جنوب که به گونه‌ای مستقیم یا غیر مستقیم، ایل قشقایی و به ویژه رئیس ایل، صولت الدوله در آن درگیر بوده و تأثیر داشته می‌پردازیم.
ژنرال سرپرسی سایکس با به کارگیری نیروهای به جامده از ژاندارمری و ادغام آن در پلیس جنوب، حوزه فعالیت خود را به طرف کازرون گسترش داد و ژاندارمری کازرون را در اختیار گرفت. گسترش این نیرو به سمیت کازرون در واقع اعلام جنگ به تمام کانون‌های مقاومت خطه ساحل، کازرون و ایل قشقایی بود. در پی این اقدام از سوی سرپرسی سایکس، کازرون اولین کانونی بود که به مبارزه برخاست.
ناصر دیوان (خواجه عبدالله) کازرونی، کلانتر کازرونی، همراه و حامی و هم پیمان مجاهدین دشتین، دشتستان و تنگستان و یار و یاور صولت الدوله قشقایی و مبارزان شیراز، در اعتراض و مخالفت بااقدام سایکس، اقدام به دستگیری سالار نصرت نوری حاکم انتصابی فرمانفرما در کازرون نمود و همچنین پلیس اداره مالیه و یک واحد از پلیس جنوب که در کازرون استقرار داشت را مورد حمله قرار داد. او افراد دستگیر شده را به زندان انداخت و افراد پلیس جنوب را پس از خلع سلاح از شهر اخراج کرد.[۲۳۶] و یک عراده توپ و چند مسلسل آنها را به غنیمت گرفت.[۲۳۷]
نیروهای ناصر دیوان موفق به تصرف پاسگاه پلیس جنوب در دشت ارژن نیز شدند و نیروی مستقر در ان را به اسارت خویش درآوردند.[۲۳۸] طی ماه های بعد ناصر دیوان بر کازرون چیره بود و جاده شیراز – بوشهر نیز مسدود گردیده بود. سایکس و گاف با توجه به اتفاقات حادثه و وضعیت موجود به این نتیجه رسیدند که تا رسیدن قوای کمکی برای تقویت پلیس جنوب و نیز تعلیم و آماده سازی افراد این نیرو، راهی جز رفتار مسالمیت آمیز و پرهیز از هر گونه درگیری مسلحانه ندارند. از آنجایی که انگلیسی‌ها، اقدامات ناصر دیوان را به تحریک صولت الدوله می‌دانستند.[۲۳۹] تنها راه ممکن برای بازگرداندن آرامش به منطقه را یاری خواستن از صولت الدوله و جلب همکاری وی می‌دیدند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

سایکس در ادامه این نتیجه‌گیری می افزاید: تا زمانی که صولت الدوله مغلوب نشود، این جاده (شیراز – بوشهر) افتتاح نخواهد شد. او و کنسول گاف به شیوه همیشگی انگلیس یعنی ایجاد اختلاف داخلی در ایل قشقایی روی آوردند.‌آنها ابتدا محمد علی خان کشکولی را مورد توجه قرار دادند. او که خود پیشاپیش قصد داشت وفاداری خود را به انگلیسی‌ها نشان دهد، دست به یک سری اقدامات جنگی در اطراف دشت ارژن و کازرو ن زد و با مجاهدین درگیر شد. او گرچه ناصر دیوان را برای مدتی به خود مشغول کرد و تلفاتی به نیروهای او وارد ساخت اما نهایتاً از ناصر دیوان شکست خورد و به همین دلیل اقدامات او با استقبال انگلیسی‌ها روبرو نشد.[۲۴۰] زیرا حمایت از محمد علی خان تهدید صولت الدوله را در پی داشت، آنان تنها راه را مذاکره با صولت الدوله می‌دیدند و تصمیم گرفتند با او وارد مذاکره شوند.[۲۴۱] چنانکه گفته شد آنها معتقد بودند که اقدامات ناصر دیوان در نتیجه تحریک صولت الدوله صورت گرفته و از این می ترسیدند که یک قیام کلی و عمومی علیه آنها در منطقه شکل بگیرد. حقیقت امر هم چنین بودند زیرا نبض منطقه در دست صولت الدوله بود و سلسله جنبان شورش بر ضد پلیس جنوب را صولت الدوله می‌دانستند و معتقد بودند که تا زمانی که او را شکست نداده و مغلوب نساخته‌اند برای افتتاح مجدد جاده شیراز – بوشهر امید چندانی نیست.
سرانجام فرمانفرما و انگلیسی‌ها تصمیم گرفتند با صولت الدوله وارد گفتگو و معامله شوند از آنجایی که در جمادی الاول ۱۳۳۵/ مارس ۱۹۱۷ پلیس جنوب توسط دولت وثوق الدوله به رسمیت شناخته شده بود، دلیلی برای مخالفت صولت الدوله با درخواست سایکس در ایجادامنیت فارس باقی نمی‌ماند. سایکس دراین باره می‌نویسد: «موفقیت ما در ماه ژانویه به واسطه رسیدن تلگرافی از نخست وزیر وقت، وثوق الدوله که از مساعی و زحمات من در اعاده نظم و امنیت تشکر نموده بود، بهتر شد. در ۲۱ مارس پلیس جنوب از طرف دولت ایران به رسمیت شناخته شده این عمل طبعاً کمک قابل ملاحظه‌آی به پیشرفت امور نمود.[۲۴۲]
با توجه به بن بست حاصله در حل و فصل مسئله کازرون، فرمانفرما نیز طی ارسال نامه‌هایی به صولت الدوله ، خواهان آن شد تا ماجرای کازرون به کمک وی خاتمه یابد، وی درنامه های خود از سابقه دوستی قبلی و یادآوری آنکه در زمان قدرت گیری بختیاری در پی فتح تهران جهت حمایت از صولت الدوله کوشیده بود، از او خواست که برای این مسئله چاره‌آی بیندیشد.[۲۴۳] پس از موافقت اولیه صولت الدوله جهت حل و فصل مسئله کازرون، فرمانفرما ارنست بریستو، کفیل کنسولگری بریتانیا در شیراز را نزد صولت الدوله اعزام داشت.[۲۴۴] ابتدا سایکس قصد عزل صولت الدوله و به کارگیری بردارش سردار احتشام را به ایلخانی قشقایی داشت اما فرمانفرما چون مایل نبود رنجش تهران را فراهم سازد، طفره می‌رفت.[۲۴۵] سرانجام سایکس برای ملاقات صولت الدوله به خان زنیان رفت، زیرا صولت حاضر به آمدن به شیراز برای انجام مذاکرات نبود. در پی مذاکراتی که در ۲۵ اردیبهشت ۱۲۹۵/ م ۱۹۱۷ در خان زنیان میان صولت الدوله، کلنگل گاف و سایکس صورت گرفت، صولت الدوله در قراردادی رسمی متعهد شد:

    1. با افراد خود راه شاهی رادر تنگ کرمان (یک منزلی کازرون) تا دشت ارژن محافظت کند.
    1. راه شاهی (شیراز- بوشهر) را با همکاری پلیس جنوب از دشت ارژن تا چنار راهدار محافظت کند.
    1. برای دو منظور فوق الذکر، ۴۵۰ نفر آماده کند و ماهیانه ۵۰ تومان برای این عده پرداخت نماید و این قرارداد حداقل سه ماه استمرار یابد .
    1. ناصر دیوان را به مدت ۶ ماه از کازرون دور نگه داشته و به جای او حاکمی از جانب خود گمارد.
    1. محمد رضا خان دریس، یکی از مخالفان سرسخت انگلیسی را دستگیر ساخته و یا از کازرون اخراج نماید.
    1. مسئولیت نظم ایل و پرداخت مالیات را قبول کند و در مقابل در مقام خود به عنوان ایلخانی مورد حمایت قرار گیرد.[۲۴۶]

بعد از تنظیم قرارداد، انگلیسی‌ها ۲۵۰۰۰ لیره طلا به صولت الدوله تقدیم کردند که صولت الدوله با تمسخر پول را رد کرد و گفت: «من اگر می‌خواستم قسمتی از فارس را امنیت دهم این وظیفه من است و مقصودم از این کار خدمت به شما نیست و به حمدالله از لطف خدا و مراحم دولت متبوعه‌ام به حد کافی متمول هستم و به پول شما نیازمند نیستم واگر ناچار هستید که به من اظهار محبتی کرده باشید خوب است به ماتفنگ و فشنگ بدهید که بدان محتاج هستیم و در آتیه بیشتر محتاج خواهیم شد.»[۲۴۷]
این پیمان برای انگلیسی‌ها اهمیت زیادی داشت. هدف انگلیسی‌ها این بود که قشقایی‌ه در دورانی که پلیس جنوب ضعیف است ازد شمنی دست بکشند تا پلیس جنوب را سازماندهی نماید و خیزش عمومی را مهار کند. علت پذیرش این قرارداد از سوی صولت الدوله چند عامل داشت :

    1. یکی اینکه صولت الدوله در حیات سیاسی خود همیشه نگاه اصلی خود را بهمرکز حکومت معطوف می‌کرد، چون در اسفند ۱۲۹۵ ش وثوق الدوله رئیس الوزرای ایران، پلیس جنوب را به رسمیت شناخته بود، به همین خاطر صولت الدوله حالت انفعالی در قبال این نیرو در پیش گرفت. [۲۴۸]
    1. عامل دوم که در این اقدام صولت الدوله تأثیر داشت، پیروزی های انگلیسی در بغداد که اخبار این پیروزی‌ها به صولت الدوله می‌رسید.[۲۴۹]
    1. سومین عامل، اختلافات داخلی ایل قشقایی بود و صولت الدوله از بروز یک جنگ داخلی فرسایشی در ایل واهمه داشت و از این که مبادا انگلیسی‌ها از محمد علی خان کشکولی حمایت کنند[۲۵۰] چون زمانی که ناصر دیوان با پلیس جنوب در گیر بود، محمد علی خان یک سلسله درگیری علیه او آغاز کرده و تلاش می‌کرد تا خود را به سرپرسی سایکس نزدیک سازد که این موضوع دغدغه صولت الدوله بود و سرانجام چهارمین و آخرین دلیل اقدام صولت الدوله، تضاد بین فرمانفرما حاکم فارس با صولت الدوله قشقایی بود. با این قرارداد ایلخان قشقایی به حاکم فارس فهماند که در معادلات سیاسی فارس هنوز تأثیرگذار واقعی است. این اقدام رابطه فرمانفرما وانگلیسی ها را تیره می‌کرد. فرمانفرما اصرار داشت که روابط با صولت الدوله باید از طریق حکومت فارس اعمال شود. او (فرمانفرما) کاملاً خود را باخته بود و پس از آگاهی ا زاین قرارداد به مخالفت با آن پرداخت و آن را به رسمیت نشناخت و در ۱۵ رجب ۱۳۳۵ ق به عباس میرزا سالار لشکر نوشت: «می‌ترسم آخر کار به آنجا بکشد که آقای صولت الدوله به خطرات تکلیف کند یامن را بخواهید یا فرمانفرما را و آنها بگویند تو را می‌خواهیم، فرمانفرما برود.»[۲۵۱]

فرمانفرما در مخالفت با این قرارداد، ضمن انجام تحریکاتی علیه صولت الدوله، به دولت ایران نیز شکایت کرد. دولت نیز رسماً به انعقاد این قرارداد اعتراض کرد، با وجود این قرارداد به قوت خود باقی ماند.
صولت الدوله امنیت راه ها را از ادالکی تا قمشه برقرار کرد و ناصر دیوان را متقاعد کرد که کازرون را ترک و برای مدتی به کمارج برود و غلامحسین خان قهرمانی را از جانب خود به حکومت کازرون گماشت.
اما انگلیسی‌ها از این قرارداد ناراضی بودند و به هیچ وجه تصمیم نداشتند که به مفاد آن وفادار بمانند. آنها قرارداد را به صورت عنصری موقت می‌نگریستند. هدف آنها همانگونه که گفته شد این بود که قشقایی‌ها را سرگرم کنند تا به تجهیز نیرو بپردازند.
طبق قرارداد مزبور، محدوده فعالیت‌ پلیس جنوب به مشرق و شمال فارس محدود می‌شد و منطقه غرب فارس از قمشه تا بوشهر تحت مسئولیت صولت الدوله می‌ماند. انگلیسی‌ها در نظر داشتند ارنی فاصله با کسب نیروی کافی به هدف اصلی خود یعنی کنترل مستقیم راه بوشهر – شیراز بپردازند.
در تحلیل نتایج این قرارداد باید گفت که هر چند نفس عقد این قرارداد تأییدی بر اقتدار صولت الدوله توسط فرماندهان پلیس جنوب بود و به نوعی به ابراز وجود و به رخ کشیدن توانایی‌های وی در برابر فرمانفرما کمک می‌کرد، اما چنین به نظر می‌رسد که ایلخان قشقایی از درک صحیح اهداف و اغراض انگلیسی‌ها عاجز بود و د رحالی که او صادقانه به اجرای مفاد قرارداد همت گماشته بود، طرف مقابل نهایت استفاده را از آرامش ایجادشده برای تقویت خویش و برنامه ریزی برای تسلط بر اوضاع در آینده می‌نمود. مابرلی در این باره می‌نویسد: «افسران سیاسی ما در شیراز و بوشهر به خوبی می دانستند که وی فرد قابل اطمینانی نیست و بعید است که به نحو مؤثر و قاطعی با وضعیت موجود با مقابله برنخیزد ولی به عقیده آنها از آنجایی که امکان عملیات نظامی از بوشهر وجود نداشت، مصلحت آن بود آنچه را که صولت الدوله برای پرداخت به افرادش طلب کرده بود بپردازند و امیدوار باشند که وی لااقل وضع را تا زمانی که پلیس جنوب از تعلیمات کافی برخوردار گردد، تا اندازه‌ای بهبود بخشد.»[۲۵۲]
در فاصله سه ماه پس از انعقاد قرارداد، سایکس به سرکوب ایلات ساکن در شمال و شمال شرق فارس پرداخت. او مقابله با تمامی ایلات و قبایل ایرانی را تحت عنوان سرکوب راهزنان و غارتگران انجام می‌داد و برای توفیق در این امر از نیروهای هندی پلیس جنوب استفاده می‌کرد اما هنگامی که انگلیسی‌ها به اهداف خود رسیدند دیگر لازم نبود که خود را محدود به بخش شمال و شمال شرقی فارس نمایند و حوزه جنوبی فارس رادر اختیار قشقایی‌ها قرار دهند. بنابراین آنها دراولین اقدام خود عده زیادی از هندی‌ها را از راه کرمان و بندرعباس وارد کشور کردند و به نیروهای انگلیس پلیس جنوب در فارس افزودند. اقدام به سرکوب شدیدمردم شمال و شمال شرقی فارس نمودند و محدوده این اقدامات سرکوب گرانه را با اعزام ستادهای پلیس جنوب از فارس تا کرمان توسعه دادند. مردم کرمان، شهر بابک، میمنه و نقاط اطراف آن به طرز فجیعی قلع و قمع شدند و اموال به غارت رفت. این اقدامات در فارس بیشتر بود و ستونهای عملیاتی پلیس جنوب، روستاها و عشایر آباده، ده بید، نی‌ریز، ارسنجان و سعادت آباد را به شدت در هم کوبیدند و برای سرکوب مردم از سلاحهای مدرن از جمله مسلسل و توپخانه استفاده کردند.دراین برخودرهای پراکنده ایلات و پلیس جنوب، علاوه بر صولت الدوله و قوام،حتی فرمانفرما نیز مخالفت صریح خود را با اقدامات سایکس اعلام نمودند تا اینکه این برخوردها و عملیات پراکنده به صورت برخوردهای مستقیم و سازمان یافته بین صولت الدوله و پلیس جنوب مبدل شد.[۲۵۳]
با توجه به تصریح قرارداد ۱۹۱۷ (قرارداد صولت الدوله و سایکس) مبنی بر منفع افزایش نیروی پلیس جنوب، هر گونه اقدامی در این زمینه، عملی خصمانه تلقی می‌شد و هنگامی که انگلیسی‌ها به افزایش نیرو اقدام کردند، صولت الدوله با ارسال نامه‌ای به این امر اعتراض کرد و ایل قشقایی از این به بعد به صورت مستقیم وارد جنگ با پلیس جنوب گردید.
نامه اعتراض آمیز صولت به سایکس در رابطه با افزایش نیروهای پلیس جنوب از سوی انگلیسی‌ها: «از قراری که شنیده‌ام برخلاف یکی از موادمهم قرارداد که عدم افزایش پلیس جنوب و کنسول هندی است عمل نموده و عده‌آی را وارد کرده‌اید با کمال تأسف به اطلاع شما می‌رسانم تخلف از عهد و پایمال کردن قرارداد در نزد ما بی اندازه زشت است و با متخلف چنانچه شایسته اوست رفتار می‌کنیم و امید است این خبر دروغ باشد.»[۲۵۴] اسماعیل قشقایی در جواب این نامه، سایکس به صولت الدوله می‌نویسد: «ما مجبور بودیم که توپ‌های سنگین قلعه کوب و مقدار زیاد شصت تیر و بیست و پنج تیز که صحراهای صاف مثل گندم درو می‌کند برای قلع و قمع اشرار که بعدها با ما طرف خواهند شد بیاوریم.»[۲۵۵]
صولت الدوله با دریافت نامه فوق العاده متغیر شده و در صدد تهیه مهمات برمی‌آید و به ناصر دیوان می‌نویسد که آماده باشد و خود نیز برای جمع آوری نیرو به میان ایل می‌رود.
در این زمان در صحنه تحولات داخلی و خارجی جنگ جهانی، حوادث سیاسی شگرفی رخ داد که در نهایت در فارس نیز قشقایی‌ها را در مقابل پلیس جنوب قرار داد. دراین مدت کابینه‌های متعددی روی کار آمدند و احساسات ضد انگلیسی در کشور افزایش یافت. پس از اینکه کابینه‌های علاء السلطنه، عین الدوله و مستوفی سقوط کرد، صمصام السلطنه در سال ۱۹۱۸ م/ ۱۳۳۶ ق مأمور تشکیل کابینه شد. کابینه وی از کابینه پیشین نیز خصومت بیشتری نسبت به انگلیسی‌ها از خود نشان داد و درهمه جا از عناصر ضد انگلیسی حمایت کرد.در پی این اقدامات بود که اندکی پس از روی کار آمدن صمصام السلطنه، قشقایی‌ها با پلیس جنوب درگیر شدند.
از آغاز جنگ و تصرف نواحی جنوبی ایران توسط قوای انگلیس که مجاهدین کازرونی به اتفاق به اتفاق دلیران تنگستان علیه قوای اشغالگر قیام نمودند، تا این زمان ایل قشقایی هنوز علناً وارد نبرد با قوای انگلیسی نشده بودند ولی به صورت غیر مستقیم مجاهدین را پشتیبانی و تقویت می‌نمودندو از پشتیبانی معنوی مجاهدین خودداری نمی‌کردند. چنانچه یکبار ۵۰ نفر را برای یاری مجاهدین تنگستانی به برازجان فرستاد و نیز شفاهاً از قیام ژاندارمری در شیراز به رهبری یاور علی قلی خان و از قیام کازرونی ها به رهبری ناصر دیوان پشتیبانی نمود اما اینها خیلی کمتر از انتظاری بود که مجاهدین جنوب از این نیرومند قشقایی داشتند.[۲۵۶] پلیس جنوب داد، حمله نیروهای هندی وابسته به پلیس جنوب در دشت ارژن به خانواده‌های طوایف کشکولی و دره شوری که جهت استراحت در این منطقه اطراق نموده بودند و به دنبال آن حکم جهاد حاج سید عبدالحسین لاری علیه اشغالگران بود که توسط فردی به نام حاج سید علی بشیر به اطلاع عشایر رسید و آنان حکم جهاد را با دل و جان خریده و برای کارزار خودر ا آماده ساختند.[۲۵۷] صولت الدوله پس از شنیدن ورود نیروهای هندی، اعتراض خود را نسبت به این اقدام از طریق نامه‌آی که به سایکس نوشت اعلام کرد. اما سایکس در جواب نامه صولت الدوله نوشت: «ما مجبور بودیم که توپ‌های سنگین قلعه کوب و مقدار زیادی شصت تیر و بیست و پنج تیر که در صحراهای صاف مثل گندم درو می‌کندبرای قلع و قمع اشرار که بعدها باما طرف خواهد شد بیاوریم.»[۲۵۸]
صولت الدوله همزمان با دریافت نامه سایکس، تلگرافی هم از مرکز دریافت داشت مبنی بر اینکه ما پلیس جنوب را به رسمیت نمی‌شناسیم. در همین هنگام خبر حمله انگلیسی‌ها به طوایفی از دره شوری و کشکولی به صولت الدوله داده شد و صولت الدوله در صدد تهیه مهمات و تدارک مقابله با پلیس جنوب را کرد.
اما جریان حمله انگلیسی‌ها به طوایفی ازدره شور و کشکولی، از این قرار بوده که در ماه رجب ۱۳۳۶ ق طوایف مختلف قشقایی که در حال کوچ بهاره بوده در نزدیکی شیراز (خان زنیان) با گم شدن دو رأس الاغ متعلق به پلیس جنوب درگیری شروع می‌شود.
افراد پلیس جنوب پاسگاه خان زنیان به فرماندهی کاپیتان ویل، بخشی از طایفه دره شوری (تیره حاج محمدلو) را موردهجوم قرار داده و تعدادی را مضروب و اسیر می‌کند. ایاز کنی کلانتر دره شوری از کشکولی ها در خواست کمک می‌کند که دو روز بعد درگیری جدید آغاز می‌شود. کلنل ویلیامز که با عده‌آی به کمک پاسگاه می‌آمده‌اند، با دره‌شوری‌ها درگیر شده و چون تجهیزات کامل داشتند تعدادی از مردم عشایر را کشته و عده‌ای را اسیر و احشام آنها را غارت می‌کنندکه تعدادی کشته و زخمی در این درگیری‌ها گزارش شده. کلانتران طوایف دره شوری و کشکولی طی نامه ای از سردار عشایر درخواست می‌کنند که برای آنها کمک و نیرو بفرستد. سردار عشایر نیز مراتب را به فرمانفرما گزارش می‌دهد که فرمانفرما با شنیدن حملات انگلیسی‌ها نامه‌ای ملایم و دلگرم کننده به صولت می‌نویسد.
خبر حمله پلیس جنوب به مردم بی‌دفاع چادرنشین، تعصب ملی و غیرت سردار عشایر را به جوش آورده و نیروهای خود را جمع کرده و چنین می‌گوید:
مردم غیرتمند عشایر جنوب
بعد از این حادثه ناگوار، منتظر هستید من اظهار عقیده نمایم؟ می‌دانید از اول با انگلیسی‌ها مخالف بودم و از ورود آنها به فارس ناراحت. اگر هم تاکنون اقدامی بر علیه آنها نکرده‌ام پاس بی‌طرفی دولت ایران بوده و منتظر تعیین تکلیف از طرف دولت بودم. اینک روزی رسیده که ایل قشقایی به مدد برادران تنگستانی و دشتستانی دلاور دست از آستین مردمی برآرند و چنان چشم زخمی به دشمن و خائنین نشان دهند که آوازه آن در جهان پیچیده و بدانند که ایران، بردنی و خوردنی نیست. اجداد من ریاست این ایل را داشته‌آند و تاکنون چنین اتفاق ننگینی نیفتاده. متأسفانه این ننگ تا ابد برای من باقی ماند که در زمان ریاستم نتوانستم شما را حفظ کنم. اگر در بدو امر از انگلیسی‌ها و تعدیات آنان جلوگیری کرده بودم کار به اینجا نمی‌کشید و قدرت آنها این اندازه نمی‌شد که حکومت شیراز را به دست بگیرند، مجاهدین را متفرق و در میان مردم قحطی اندازند و خائنین را بر مردم مسلط سازند، رادمردان را به سیاه چال بفرستند وامروز هم زنان ایل را به اسارت ببرند. هنوز وقت نگذشته، دین مقدس اسلام حفظ وطن و ناموس را به ما توصیه کرده وای بر ما که اینک در وطن مان در خاک مقدس ایران یک مشت هندی مزدور بی‌شرم به ما اهانت می‌کنند. من به نام شرف و آبروی ایرانیان عموماً و قشقایی در عالم غیرتمندی مدد می‌طلبم، همراهی کنید تا مهیای جدال و دفاع شویم. نخست اطاعت از دولت خودمان، دوم تلافی توهینی که به ناموس ما شده است.
در خاتمه اگر شما این بی‌غیرتی را بر خود همواره سازید و بخواهید در سیه چادر خود بنشینید و تن به مذلت و پستی دهید و مطیع اراده دولت ضعیف و حقه باز بریتانیا شوید، من دیگر ریاست بر شما را بر خود هموار نتوانم کرد و از این ریاست دست کشیده، خود و فرزندانم جنگ خواهیم کرد تا کشته شویم و این ننگ تاریخی را با خون خود بشوئیم. همانطور که درسالها قبل انگلیسی‌ها به بوشهر حمله کردند و تنگستانی‌ها مردانه استقامت نموده و قشقایی‌ها هم به کمک آنها شبیخون زدندو دشمن را عقب نشاندند امروز اولاد همان سهراب خان قهرمان واولاد همان تنگستانی‌ها زنده‌اند، به اجدادشان اقتدا می‌کنند و کمر همت استوار می‌سازند.
درست در همین هنگام جریان حمله نیروهای بیگانه به مردم ستمدیده عشایر به گوش حاج سید عبدالحسین لاری رسید اسماعیل قشقایی که او را شدیداً تحت تأثیر قرار داده و بر طبق وظیفه شرعی خودحکم جهاد بر علیه مستبدین و بیگانگان صادر کرده توسط حاج سید علی بشر برای صولت الدوله فرستاد. متن حکم بدین شرح است:
اعلام فرمان قضا جریان حضرت سبحان و محکمات قرآن و امام زمان (ع)
«یا ایها الذین امنوا جاهدوا الکفار و المنافقین و من یتولهم منک فانه منهم» «اعلان به هر کس و هر جا از فرق مسلمین خارج وداخل حتی بر نسوان و صبیان و سلطان و فرمانفرما و قوام و اعراب و هر کس که لاف از مسلمانی می‌زند واجب فوری عینی است خصوصاً در این زمان امتحان کفر وایمان جهاد و دفاع این کفار جری ابالیس انگلیس و اعوان ایشان و سد ابواب طمع و جای قرار و راه فرار از هر گوشه و کنار و کوچه و بازار بدون مهلت و انظار به عذاب النار و خزی عار و صغار چنانچه حق سبحانه و تعالی در کلام مجید فرموده است: « فاقتلوا المشرکین حیث وجدتموهم و خذوهم و احصروهم اقتعدولهم کل مرصد» و هر کس تخلف و تقاعد از این جیش مجاهدین و ازاین جهاد اکبر و نهی از منکر نهاد کان تخلف از جیش اسامه و امام عصر (ع) نموده اعم از اینکه ملحق به جیش کفار بشود یا نشود مرتد و خارج از اسلام است و مال و جان او مال مسلمانهاست چنانچه شارع مقدس فرمود: «من استعمل الحرام خرج عن الاسلام و من لم بحکم بما انزل الله فاولئک هم الکافرون اولئک یلعنهم الله و یلعنهم اللاعنون» عبدالحسین موسوی
و به همراه حکم جهاد، نامه‌ای هم به این مضمون به صولت الدوله می‌نویسد: «امروز خبر مصیبت وارده به مملکت و ایل جلیل قشقایی را شنیده و دنیا در نظرم تیره و تار گشته است. ببینید بدبختی ما به کجا کشیده است که یک عده انگلیی بی‌دین باید از اقصی بلاد عالم آمده، با کمک جمعی هندی بت پرست بر ما حکمفرمایی کنند و به ناموس ما لطمه وارد آورند این است که من که مجتهد و جانشین پیغمبر اسلام (ص) هستم بدین وسیله فتوا می‌دهم که امروز بر تمام افراد ذکور ایرانی جهاد با این کفار حربی واجب است و هر که از جهاد روبرتابد یا به نحوی از انحاء به آنها خدمت و مساعدت کند مردود جامعه ایرانی است و زن در خانه‌اش بر او حرام خواهدبود شما که رئیس و ایلخانی هستید باید به مجرد رؤیت حکم جهاد که علیحده نوشته شده و به شما تسلیم خواهد شد جهاد را آغاز کنید و کلیه افراد قشقایی و سایر ایلات و عشایر جنوب باید تحت امر و پیشوایی شما مشغول شوند تا آن زمان که این قوم حیله باز و مکار را از مملکت بیرون کنید و هر که در این جنگ کشته شود شهید خواهد بود و آنکس که از دشمنان دین و وطن را بکشد استحقاق ورود به بهشت خواهد داشت. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»[۲۵۹]
مجموعه این عوامل دست به دست هم دادند و سبب شدند ترکان قشقایی مردانه وارد جنگ با قوای اشغالگر انگلیسی شوند و به کمک برادران تنگستانی و کازرونی خود بشتابند و جنوب ایران را به میدان کارزا ر بدل سازند. علاوه بر آن به دلیل آشنایی این نیروها با موقعیت جغرافیایی منطقه و پیچ و خمهای آن، توانستند طی نیروهای خوئینی امان را از دشمن گرفته و تلفات وخسارات سنگینی را بر قوای دشمن وارد آورندو مناطقی همچون دشت ارژن، خانه زنیان (از توابع کهمره سرخی)، گدار گچن، آق چشمه، چنار راهدار، خان خویس، باغ جنت، تپه‌های بابا کوهی در شمال شیراز و … را به قتلگاه نیروهای متحد هندی – انگلیسی مبدل سازند.[۲۶۰]
در آستانه رویارویی مستقیم صولت الدوله با پلیس جنوب، علاوه بر حمایت تلویحی دولت مرکزی، از حمایت محافل و شخصیت‌های ملی ایران نیز برخوردار بود . علاوه بر طوایف قشقایی، اهالی کازرون و تیره‌هایی از دشتی و تنگستان، لیومحمدی‌ها و شیبانی‌ها از اعراب خمسه و … نیز به قشقایی‌ها پیوستند و روحانیون ودر رأس آن ایـت الله عبدالحسین لاری در بسیج عمومی مردم نقش عمده‌ای بازی می کردند. محافل ملی و دمکرات نیز به صولت الدوله پیوستند و از آنجا که احتمال داشت قوام الملک در کنار انگلیسی‌ها قرار گیرد برای دامن زدن به اغتشاشات در قلمرو او، تلاشهایی صورت گرفت که بخشهایی از ایل خسمه به سود صولت الدوله وارد جنگ شدند.
صولت الدوله پس از دریافت نامه و حکم جهاد آیت الله لاری، آن را بوسید و گفت به حضرت حجت الاسلام عرض کنید قبل از وصول فتوی، خود در خیال جهاد بوده‌ام و الساعه باز نان ومردانی که حضور دارند همین گفتگو راداشتیم. اکنون که حضرت آقا نیز تأکید فرموده‌اند این حکم جهاد را برای خویشتن الهام الهی می‌دانم و فردا با نوکرهای شخصی و فرزندان خود به جانب شیراز حرکت می‌کنم و به قاطبه ایلات و عشایر اطراف نیز خبر می‌دهم که برای جان نثاری در راه دین و وطن حاضر شوند و امر آقا را به آنها خواهم گفت و فردا هنگام عبور برای دست بوسی والتماس دعا شرف یاب خواهم شد. از آن طرف ناصر دیوان هم با شنیدن فاجعه انگلیسی‌ها به ۴۰۰ نفر افراد خود به سوی شورآب، اردوگاه صولت الدوله حرکت کرد اما بین راه در دشت خان زنیان به پاسگاه انگلیسی‌ها حمله کرد و پس از شکست و گرفتن غنایم و وارد آوردن ضربه‌ای مهلک به انگلیسی‌ها، نامه‌ای به صولت الدوله نوشت وجریان شکست انگلیسی‌ها در خان زنیان و گرفتن غنایم را توضیح داد. سردار عشایر در جواب نامه ناصر دیوان می‌نویسد: «از غیرتمندی و رشادت شما جوانان دلیر کازرون بی‌اندازه خوشوقت و ممنون شدم و غیر از این هم انتظاری نداشته و ندارم. امروز روز ابراز غیرت و هنگامه ظهور جوانمردی و رشادت است و روزی است که همه بایستی از ایثار مال و جان در راه وطن کوتاهی نکنیم. دنیا فانی است و برای هیچ کس باقی نمی‌ماند و جز نام نیک یا بد پایدار نخواهد ماند. من به داشتن دوستان همچون شما افتخار می‌کنم و بسیار مسرورم که ایران کهنسال در این زمان باز می‌تواند فرزندان رشیدی چون شما و رؤسا تنگستان به وجود آورد که زیر بار ننگ نروند…»[۲۶۱] اسماعیل قشقایی
ناصر دیوان چون نامه را خواند شادمان و دلگرم شد و منتظر ورود سردار عشایر نشست و ساعتی بعد نیز قاصد حامل نامه فتح خان زنیان رسید. صولت الدوله جوان نامه دوم ناصر دیوان به مناسبت پیروزی خان زنیان را چنین می‌نویسد: «از شجاعتی که در جنگ بادشمنان ابراز داشته‌اید فوق العاده مسرورم. آفرین بر شما که خواستید افتخار فتح خان زنیان را به خودتان و همشهریان دلیرتان اختصاص دهید…»[۲۶۲] اسماعیل قشقایی
صولت الدوله نامه‌هایی به کلانتران دره شوری و کشکولی نوشت و دستور داد که به سرعت کلیه سواران وتفنگچیان ایل را حاضر کنند، همچنین مکاتباتی نیز با خوانین دشتس و تنگستان و گله دار و نصرالله خان استخری و محمد علی خان سالار مظفر بنی اعمال خودش و سایر کلانتران ایلات و بلوکات و خوانین بویر احمدی و غیره نوشته و استمداد کرده و تصریح کرده بود که دولت ایران قشون جنوب را به رسمیت نمی شناسد. این دعوت‌»امه‌ها استقبال شدید مردم فارس روبرو شد و از نقاط مختلف به ویژه کازرون نیروهای کمکی به شیراز حرکت کردند.[۲۶۳] چون همگی حضور به هم رسانیدند، سردار عشایر با همراهان ۱۷۰۰ نفری خود به منطقه «گذار گچن»‌وارد شد. در گدار گچن خبر رسید که انگلیسی‌ها به ۱۲ هزار نیروی هندی از طریق تنگ سرخ برای حمله به قشقایی‌ها به کودیان حمله کرده‌آند. سردار عشایر با ۱۵۰۰ نفر حرکت کرده با آنها مقابله و با جنگ شدیدی شروع شد.[۲۶۴]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:17:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم