محیطی که برای خلاقیت مساعد است، محیطی است که در آن از یک موسیقی مناسب، آثار هنری زیبا و عناصر تحریک ‌کننده‌ خلاقیت استفاده شده است و در واقع محیط و منابع مناسب، خلاقیت سازمانی را تقویت می‌کند.

 

  1. صلاحیت کارکنان

صلاحیت کارکنان دومین موضوع مهمی است که در تقویت خلاقیت سازمانی مطرح شده است. وقتی از گروهی آزمودنی خواسته شد که در باب این موضوع سخن بگویند، آن ها طیفی از موضوعات مختلف را بیان کردند که می‌توان چکیده‌ آن را در این جمله بیان کرد: “اگر بدانم می‌توانم به کارکنانم اتکا کنم و بدانم آن­ها به لحاظ فنی از صلاحیت کافی برخوردارند، آنگاه قادر خواهم بود تا مرز‌های صلاحیت فنی را به حوزه هایی جدیدتر و ناشناخته‌تر توسعه دهم و در نتیجه به عقایدی خلاقانه و نوآورانه دست یابم”. اما برخی نیز نگرشی متفاوت را بیان می‌کردند: “اینکه فردی تنها به لحاظ فنی صلاحیت داشته باشد، بدان معنا نیست که توانایی ایجاد عقاید جدید و خلاقانه را دارد. برخی افراد، برای انجام دادن کاری نه صلاحیت دارند و نه اعتماد به نفس”.

 

پاسخ‌های ارائه شده حکایت از آن داشتند که اجماع نظری کلی در این زمینه وجود دارد که کارکنان با صلاحیت برای خلاقیت سازمانی مهم هستند اما ‌در مورد نوع صلاحیت­ها، بین علمای فن، اختلاف نظرهایی وجود دارد.

 

  1. زمان

زمان به عنوان مهم‌ترین عامل در تقویت خلاقیت سازمانی ذکر شده­ است و اهمیت آن را از هر عامل دیگری بیشتر دانسته‌اند. اگر زمان مناسبی در اختیار فرد باشد و هیچ کس در آن کار مزاحم نشود، می‌تواند کار را به نحو احسن انجام دهد و خلاقیت لازم را در کار از خود بروز خواهند داد (آقایی فیشانی، ۱۳۸۶).

 

۲-۲-۱-۲- ویژگی­های خلاقیت

 

از جمله اصلی­ترین ویژگی­های که برای خلاقیت ‌می‌توان برشمرد موارد زیر می­باشند:

 

    • فرآیندی فکری روانی است.

 

    • محصول خلاقیت می‌تواند به شکل یک اثر – ایده – راه حل – یک مشی یا هر چیز دیگری ظهورکند.

 

    • محصول خلاقیت پدیده ای نو و جدید است ( نوآوری).

 

    • محصول خلاقیت علاوه بر جدید بودن دارای ارزش نیز هست.

 

    • خلاقیت یک توانایی عمومی است و در همه افراد کما بیش وجود دارد.

 

  • خلاقیت قابل پرورش است و با محیط اجتماعی ارتباط مستقیم دارد (کلی و لیتمن[۱۴]، ۲۰۰۱).

۳-۲-۱-۲- تفاوت خلاقیت و نوآوری تغییر

 

همان‌ طور که بیان شد خلاقیت به طور عام یعنی توانایی ترکیب اندیشه ها به شیوهای منحصر به فرد یا ایجاد ارتباطی غیر معمول بین اندیشه ها اما نوآوری فرایند اخذ ایده خلاق و تبدیل آن به محصول و روش­های جدید عملیات است.

 

(انتفاع + اختراع + مفهوم = نوآوری)

 

در معادله نوآوری بالا، مفهوم: اشاره بر ایده­ای است که با توجه به چهار چوب مرجعی آن فرد سازمان یک دانش انباشته شده جدید است.

 

اختراع: ایده جدید که به حقیقت رسیده باشد.

 

انتفاع: حداکثر استفاده از یک اختراع دلالت دارد.

 

‌در مورد نوآوری و تغییر نیز تفاوت­هایی وجود دارد. برای مثال تغییر می ­تواند به بهبود رضایت شغلی یک فرد اطلاق شود در حالی که نوآوری نتیجه و تأثیری بیش از یک فرد را در بر ‌می‌گیرد و برای سازمان ایجاد کننده است. از این رو تمام نوآوری­ها می ­توانند یک تغییر باشند در حالی که تمام تغییر ها نوآوری نیستند.

تغییر نتیجه فرایند خلاقیت و نوآوری فرد است . تغییر سازمانی به عنوان اتخاذ یک فکر یا رفتار جدید به وسیله سازمان مشخص می­ شود، اما نوآوری سازمان اتخاذ یک ایده یا رفتار است که برای نوع وضعیت سازمان، بازار و محیط کلی سازمان جدید است. اولین سازمانی که این ایده را معرفی می­ کند به عنوان نوآور در نظر گرفته می­ شود و سازمانی که کپی می­ کند یک تغییر را اتخاذ نموده است.

 

یک سازمان که مشوق نوآوری است سازمانی است که دیدگاه­ های ناشناخته به مسائل یا راه حل­های منحصر برای حل مسائل را ارتقاء می­دهد. نوآوری فرایند کسب اندیشه خلاق و تبدیل به محصول و یک روش عملیاتی مفید است.

 

سه مجموعه از متغییرها وجود دارند که می ­توانند نوآوری را ایجاد کنند. آن­ها به ساختار سازمانی – فرهنگ و توانایی منابع انسانی مربوط می­ شود.

 

سازمان­ های نوآور تجزیه کردن را تشویق ‌می‌کنند. آن­ها هم به موفقیت­ها و هم به شکست­ها پاداش می­ دهند. از اشتباهات تجربه کسب نموده و کار خود را در جهت بهبود عملکرد اصلاح ‌می‌کنند. ‌بنابرین‏ سازمان­ های نوآور امنیت شغلی در سطح عالی برای کارکنان خود فراهم می ­آورند و به افراد جرئت می­ دهند که تغییر پذیر باشند.

 

زمانی که اندیشه­ای جدید تکامل می­یابد پیشتازان تغییر فعالانه و با شور و شوق اندیشه انفعالی بخشیده و آن را حمایت نموده و بر مشکلات چیره می­شوند و اطمینان می­ دهند که نوآوری به مرحله اجرا در خواهد آمد (کلی و لیتمن، ۲۰۰۱).

 

 

 

۴-۲-۱-۲- ویژگی­های شخصیت خلاق

 

استقلال:

 

فرد خلاق عقاید و اندیشه­هایش را وابسته به افکار دیگران نمی­داند و در افکار و کارهای خویش از استقلال بالایی برخوردار است.

 

ریسک پذیری:

 

فرد خلاق اهل خطر کردن است و ماجراجویی را دوست دارد، در برخورد با مسائل و مشکلات جرئت بیشتری به خرج می­دهد و معمولاً نگران شکست­های احتمالی خود نیست.

 

کنجکاوی و علاقه به کارهای پیچیده:

 

از سطح ظاهری یک مسئله فراتر رفته و مو شکافی نموده و در حل مشکلات پیچیده انرژی زیادی صرف می­ کند.

 

تحمل ابهام:

 

برای فرد خلاق مواجه شدن با ابهامات یک مبارزه محسوب شده و نوعی لذت به دنبال دارد.

 

انعطاف پذیری:

 

اگر او در جریان حل یک مسئله با پاسخی برخورد کند مسیر فکری خود را به سهولت تغییر داده و آن موضوع را از زوایا و ابعاد دیگری بررسی نموده و افکار و راه حل های متنوع را به کار ‌می‌گیرد و همواره جایی برای تغییر و تحول باقی می­ گذارد (کیم[۱۵]، ۲۰۱۱).

 

شوخ طبعی:

 

فرد خلاق از ظرافت دید و نکته سنجی زیادی برخوردار است و اغلب قادر است با اظهارنظرها و بیان نکته­ها و خلق موقعیت­های جالب را به عهده دارد.

 

اعتماد به نفس بالا:

 

نسبت به خود و توانمندی­هایش آگاهی دارد و معتقد است که ایده­ ها و نظراتش ارزشمند هستند.

 

ابتکار و تخیل قوی و حساسیت:

 

ایده­های او معمولاً با ایده­های دیگران بسیار متفاوت است و در مواردی که دیگران به راحتی و روزمرگی از آن می­گذرند ذهن خیال پرداز قوی دارد.

 

زیبایی دوستی:

 

فرد خلاق به آسانی مجذوب زیبایی می­ شود و نسبت به آن توجه و دقت زیادی می­ کند و به فعالیت­های هنری علاقه­مند است.

 

تردید:

 

اغلب بسیاری از قوانین رایج جامعه برای او جای سؤال باقی می­گذارند. این مشکوک بودن و عدم اعتماد فرد خلاق معمولاً ناشی از علاقه درونی او به تغییر – اصلاح امور عادی و خلق ایده­های بهتر است (کیم، ۲۰۱۱).

 

استیز علاوه بر ویژگی­های فوق موارد زیر را نیز بر این ویژگی­ها می ­افزاید:

 

    • سلامت روانی و ادراکی

 

    • توانایی ایجاد تعداد زیادی ایده به طور سریع

 

    • دلگرمی و امید به آینده

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...