کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آخرین مطالب


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



در این بخش به بررسی صحت مدل پیشنهادی در خصوص برآورد سطوح رضایت، انگیزش، تلاش و عملکرد می­پردازیم. بر این اساس ابتدا پنج معادله رگرسیونی داخل مدل شرح داده شده و روابط بین متغیرهای مستقل با متغیر وابسته بررسی می­ شود. سپس همبستگی میان نتایج بدست آمده از مدل با نتایج واقعی بدست آمده از پرسشنامه ­ها آزمون می­ شود.
معادلات رگرسیونی
مدل پیشنهادی تحقیق حاضر شامل پنج معادله رگرسیونی برای تخمین مقادیر رضایت داخلی و خارجی، انگیزش داخلی، تلاش و عملکرد است. شکل نشان­دهنده موقعیت معادلات رگرسیونی در مدل است. معادلات شماره ۱ و ۲ ، نشان دهنده­ی یک رگرسیون چندگانه است که متغیرهای مستقل آن پاداش­های داخلی و خارجی وزن دهی شده و عملکرد، و متغیر وابسته آن رضایت از پاداش­های داخلی و خارجی است. معادله شماره ۳ نیز یک رگرسیون چندگانه بوده که متغیرهای مستقل آن رضایت از پاداش­های داخلی مضروب در اهمیت داخلی و شدت نیاز به رشد، و انگیزش داخلی متغیر وابسته آن است. معادله شماره ۴ نیز یک رگرسیون چندگانه بوده که متغیرهای مستقل آن باورها و ارزش­ها و نیز مجموع دو متغیر ارزش و انتظار و متغیر تلاش به عنوان متغیر وابسته تخمین زده می­ شود. در نهایت در پنجمین معادله رگرسیونی تلاش متغیر مستقل و عملکرد متغیر وابسته محسوب می­شوند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در جدول(۱۰-۴) متغیرهای مستقل برای هرمعادله رگرسیونی به همراه ضریب اهمیت[۷۹] آنها آمده است.
نکته: همانگونه که در فصل سوم بیان شد در صورتی می­توان از یک معادله رگرسیونی جهت تخمین متغیر وابسته استفاده کرد که بین متغیرهای مستقل رابطه همبستگی وجود نداشته باشد.[۸۰]
عملکرد
انتظار / کاربردی بودن
ارزش
پاداش­ها (داخلی یا خارجی)
تلاش
اهمیت پاداش­های داخلی و خارجی
رضایت از پاداش­های مطلوب
اهمیت پاداش­های فردی
رضایت از پاداش­های داخلی و خارجی
رضایت از پاداش­های فردی
شدت نیاز به رشد
انگیزش داخلی و خارجی
انگیزش کل
سازمان
باورها اعتقادات ارزش­ها
دولت
۳
۳
۴
۳
۴
۱و۲
۵
۱و۲
۴
۱و۲
موقعیت پنج معادله رگرسیونی در مدل پیشنهادی
بر اساس نتایج بدست آمده از جدول (۱۰-۴)، یا ضریب تعیین برای تمام متغیرهای وابسته در مدل مقدار قابل قبولی است. به طور معمول هرگاه میزان ضریب تعیین بزرگتر از ۷/۰ باشد، نشان دهنده مناسب بودن تعداد و نوع متغیرهای انتخابی مستقل برای توجیه تغییرات متغیر وابسته در مدل رگرسیون است[۲۸]. همچنین نتایج بدست آمده از طریق آمارهF وسطح معنی داری آن، نشان دهنده مناسب بودن برازش رگرسیون خطی است. به طور معمول هرگاه سطح معنی داری آزمون F کوچکتر از ۰۵/۰ باشد، رگرسیون خطی در برازش مدل رگرسیونی مناسب است[۲۸]. در نهایت با بررسی معنی داری متغیرهای مستقل در جدول (۱۰-۴) نتیجه گرفته می­ شود که متغیر مستقل عملکرد تاثیر معنی داری بر روی متغیرهای وابسته رضایت داخلی و رضایت خارجی نداشته و قابلیت حذف از معادله رگرسیونی را دارد. هرگاه ضریب اهمیت(معنی داری) یک متغیر مستقل برای توصیف یک متغیر وابسته بیشتر از ۰۵/۰ باشد، حذف آن متغیر از معادله رگرسیونی ممکن خواهد شد. بنابراین می­توان به این نتیجه رسید که عملکرد یک فرد ارتباطی با رضایت داخلی و خارجی او ندارد.
متغیرهای مستقل برای هر معادله رگرسیونی به همراه ضریب اهمیت آنها

متغیر وابسته متغیرهای مستقل پتروشیمی گاز پالایش و پخش مجموع
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-09-11] [ 03:38:00 ب.ظ ]




  • ۵- اصغرزاده، عبدالله، آشنایی با تجارت متقابل، تهران ، انتشارات مؤسسه مطالعات و پژوهشتهای بازرگانی، ۱۳۷۴، صفحه۵. ↑
      • ۱- مؤسسه تدبیر اقتصاد، آسیب شناسی قراردادهای نفتی ایران، تهران- دفتر مطالعات اقتصاد ایران، ۱۳۸۰، صص ۱۶۵-۱۵۶ . (ماده ۱ آئین نامه معاملات متقابل مصوب ۲۰/۱/۱۳۶۹ : معامله متقابل عقدی است که بین دو شخص حقیقی یا حقوقی منعقد می گردد و ضمن آن یک طرف (تأمین کننده) در مقابل عمل طرف دیگر (صادرکننده) مبنی بر تولید و تحویل از کالا یا کالاهای مشخص جهت صدور به خارج از کشور طی زمان مورد توافق، تعهد می نماید مواد، ابزار، ماشین آلات، قطعات و خدمات مورد نیاز آن طرف را برای ایفای تهدش در اختیار وی قرار دهد). ↑

    (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

  • ۲- مبصر، داریوش، کالبد شکافی سرمایه گذاری های صنعت نفت، تهران، نشرکویر، ۱۳۷۹، ص۱۵۰. ↑
  • ۳- اشرف زاده، حمیدرضا، پیشین، ص۴۵. ↑
  • ۱- دریاباری وشتانی- بکی حسکویی، مرتضی، پیشین، ص۱۷۰. ↑
  • - Finance Contracts. ↑
  • ۳- عالم دوست، پیشین، ص۴۸. ↑
  • ۴- همان. ↑
  • - Financer. ↑
  • ۱- عالم دوست، پیشین ، ص ۵۰. ↑
  • ۲- همان. ↑
  • - Service Contract. ↑
  • - Bindemann, Kirsten, production-sharing Agreements: An economic analysis, oxford institute for energy studies, 1999, p.6. 
  • - Pure Service Contract. ↑
  • - Risk Service Contracts. ↑
  • - Operation Service Contracts. ↑
  • ۴- مبصر، داریوش، پیشین ص۳۴. ↑
  • ۵- صابر، پیشین ص ۲۷۷. ↑
  • ۱- صابر، پیشین ، ص۲۷۹. ↑
  • - Build Operate Transfer (B.OT.). ↑
  • ۳- عالم دوست، پیشین، ص۵۲.- ابراهیمی ،مریم،سرمایه گذاری خارجی در چارجوب درقراردادهای ساخت،بهره برداری و انتقال با نگاهی بر قانون تشویق و حمایت سرمایه گذاری خارجی ،مجله پژوهشهای حقوقی،شماره ۱۹،سال ۱۳۸۵،صص۲۵۹-۲۲۹. ↑
  • - Build. ↑
  • - Operate. ↑
  • - Transfer. ↑
  • ۳- عالم دوست، پیشین، ص ۵۳. ↑
  • ۴- همان. ↑
  • ۵- همان ، ص ۵۴. ↑
  • ۶ - Engineering, Procurement Construction (EPC). ↑
  • ۱- عالم دوست،پیشین، ص ۵۵. ↑
  • ۲همان ، ص۵۸. ↑
  • ۳- همان. ↑
  • ۱-دریاباری وشتانی ،پیشین ،صص ۱۹۰-۱۸۶. ↑
  • ۱ - برای آگاهی بیشتر از موضوع وضعیت حقوقی بهره برداری از میادین مشترک نفت وگاز در حقوق بین الملل ر.ک.:کاشانی ،جواد،وضعیت حقوقی منابع نفت وگاز واقع در مرز بین کشورها ،رساله دکتری ،دانشکده حقوق دانشگاه علامه طبا طبا یی،تهران ،۱۳۸۷. 
  • ۱-ماده ۳۸ اساسنامه دیوان بین المللی دادگستری مقرر میدارد که دیوان وظیفه دارد اختلافاتی را که به آن ارجاع می شود،طبق حقوق بین الملل حل وفصل کند ،(موازین زیر را ) به مورد اجرا گذارد :۱- عهدنامه های بین المللی اعم از عام یا خاص که موجد قواعد حقوقی بوده و صریحأ از طرف کشورهای طرف دعوا به رسمیت شناخته شده باشند ۲- عرف بین المللی به منزله دلیل رویه عام که همچون قاعده حقوقی به رسمیت شناخته شده است ۳-اصول کلی حقوقی که از طرف ملل متمدن به رسمیت شناخته اند۴- بارعایت ماده ۵۹ اساسنامه ، تصمیمات قضایی و عقاید صالح ترین صاحب نظران حقوق از ملتهای مختلف به منزله وسیله فرعی تعیین قواعد حقوقی ……..بنابر اساسنامه قطعنامه های مجمع عمومی جزء منابع حقوق بین الملل نیستند لیکن آنچنانکه ذکر خواهد شد ،می توانند در اعلام اراده واعتقاد دولتها دلیل و راهنما باشند. ↑
  • ۲- موسی زاده، رضا، بایسته های حقوق بین الملل عمومی، چاپ دوازدهم، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۸، صص ۱۴- ۱۱۳. ↑
  • ۳- همان، ص ۱۲۷. ↑
  • ۱-رک:کاشانی، منابع مشترک نفت وگاز از منظر حقوق بین الملل،صص۱۱۷-۱۱۲. 
  • - Dominic Roughton, The Rights and Wrongs of Capture : International Law and the Implication of the Guy an / Suriname Arbitration , Research Paper , Herbert Smith , 2008.p.10. ↑
  • - David. M .Ong,’ joint Development of Common Offshore Oil and Gas Deposits’…. , opcit.p.783. ↑
  • ibid p.784. ↑
  • - Area. ↑
  • - Ong,’ joint Development of Common Offshore Oil and Gas Deposits’….op.cit,.p.785. 
  • - ibid,.p.782. ↑
  • ibid. p 783. ↑
  • - ibid. ↑
  • North Sea Continental Shelf Cases ( Federal Republic Germany/ Denmark , Federal Republic of Germany/Nether land ), ICJ Judgment, 20 February 1969, ICJ Report 1969, p.47(Para85). ↑
  • - Case Concerning the Continental Shelf (Tunisia/Libyan Arab Jamahiriya, ICJ judgment 24 February 1982. ICJ Report ۱۹۸۲, ۱۸, Tunisia / Libya, Para 108. ↑
  • - Dominic Roughton, op.cit. P.7. ↑
  • - Case Concerning Continental Shelf (Libya – Malta), 1985, ICJ Report ۱۳, pp. 55-56. 
  • ۱- کاشانی، مقاله وضعیت حقوقی منابع نفت و گاز در مرز بین کشورها، صص ۱۸۳-۱۸۱. ↑
  • - Common Deposit Clause. ↑
  • - J. R.V. Prescott, the Gulf of Thailand: Maritime Limits to Conflict and Cooperation, Mima, Kulallumpour, Malaysia. 1998. p.p.9-11. ↑
  • - Nguyen Hong Thao, Joint Development in the Gulf of Thailand, IBRU Boundary and Security Bulletin, (autumn 1999).p.79. ↑
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:38:00 ب.ظ ]




۳-۴-۱-۳- ساختار و نحوه‌ی عملکرد نهاد ناظر بر دسترسی به اطلاعات

ماده ۱۸ قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات به مرجع نظارت بر دسترسی به اطلاعات، یعنی کمیسیون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، اختصاص یافته است. در ترکیب کمیسیون نمایندگان قوه‌ی مجریه، وزیر فرهنگ و ارشاداسلامی (به عنوان رئیس کمیسیون)، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، وزیر اطلاعات، وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و معاون راهبردی رئیس جمهورحضور دارند. دبیر شورای فناوری اطلاعات کشور عضو دیگر کمیسیون است. نکته‌ی مهم در این کمیسیون، حضور کم رنگ مقامات قضایی و نمایندگان قوه مقننه در آن است. از قوه قضائیه به عنوان یکی از قوای سه گانه تنها رئیس دیوان عدالت اداری حضور دارد در صورتی با توجه به اهمیت موضوع و لزوم نظارت بر اقدامات مقامات اجرایی، شایسته بود که حداقل نماینده‌ی دیگری نیز از قوه قضائیه حضور می‌داشت. نکته‌ی مهم دیگر وجود اعضایی از سازمان‌های مردم نهاد و مستقل مانند کانون وکلای دادگستری و مطبوعات است که شایسته بود در ترکیب کمیسیون حضور داشته باشند، از سوی دیگر برای حضور در این مرجع اعضایی پیش بینی شده اند که مشخص نیست به این کمیسیون چه ارتباطی دارند مانند دبیر شورای عالی فناوری اطلاعات کشور. [۲۵۶]

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

متأسفانه پس از گذشت حدود پنج سال از تصویب قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات هنوز کمیسیون موضوع ماده ۱۸ این قانون که باید به دستور رئیس جمهور تشکیل شود، تشکیل نشده است. شایسته است این کمیسیون هر چه زودتر تشکیل شود تا بتواند وظایف قانونی خود را انجام دهد.

۳-۴-۲- ارزیابی ماهوی قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات

۳-۴-۲-۱- ابهام و اجمال در واژگان و تعاریف

نخستین ابهام را در عنوان قانون می‌توان یافت: «انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات» در لایحه‌ی قانونی که در سال ۱۳۸۳ تقدیم مجلس شورای اسلامی شد عنوان «آزادی اطلاعات» برگزیده شده بود که خود مبهم بود «زیرا آزادی اطلاعات جزیی از آزادی دسترسی به اطلاعات عمومی است نه کل آن» [۲۵۷] مجلس شورای اسلامی با توجه به محتوای لایحه، عنوان آن را به لایحه انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، (عنوان کنونی قانون)تغییر داده‌«[۲۵۸]
در این عنوان نیز ابهام هایی وجود دارد: نخست، صفت «آزاد‌ «به چه معناست؟ آیا اصلاً وجود این وصف با توجه به هدف قانون گذار و چارچوب قانونی که برای اعمال این حق در نظر گرفته می‌شود، ضروری است ؟ دوم، در عنوان قانون مفهوم عامی از «اطلاعات» در نظر گرفته شده است که این مفهوم عام این ابهام را پدید آورد که آیا مطلق اطلاعات مورد نظر است؟ با امعان نظر به قانون چنین فرضی منتفی است و در نتیجه عنوان با مفاد قانون هماهنگی ندارد. به نظر می‌رسد وجود وصف «دولتی» برای «اطلاعات» به جای وصف «آزاد» برای انتشار ضروری تر باشد.
یکی از مشکلات ماهوی که در قانون به چشم می‌خورد و به ویژه در ماده ۱۰ قانون قابل مشاهده است یکدست نبودن کلمات و اصطلاحات به کار رفته است. به عنوان مثال، در حالی که در نخستین ماده قانون و در بخش تعاریف، از مؤسسات عمومی و خصوصی نام برده شده است در بند (و)از ماده ۱۰ قانون به کلمه واحد اشاره شده است و در ادامه، در تبصره همان ماده گفته شده که «حکم این ماده در مورد دستگاه هایی که زیرنظر مقام رهبری است منوط به عدم مخالفت معظم له می‌باشد» و واژه دستگاه به جای مؤسسه به کار رفته است. [۲۵۹]
یکی دیگر از مفاهیم مبهم در این قانون، واژه «اطلاعات» است. در مورد واژه‌ی «اطلاعات»، اختلافی واژه شناختی را در میان قوانین دسترسی به اطلاعات شاهد مستقیم دسترسی به اطلاعات در مقابل دسترسی به سوابق و اسناد دولتی. بدیهی است که اطلاعات، واژه‌ایی انتزاعی و مفهومی عام است، در حالی که سند، واژه عینی و مغهومی خاص به شمار می‌رود‌، تحقق کارآمدی آزادی اطلاعات مستلزم آن است که چنان چه از اصطلاحی غیر از اطلاعات استفاده شده باشد وسیع ترین معنای ممکن به واژه استعمال شده، داده شود. برای مثال، در تایلند مفهوم بسیار وسیع واژه «اطلاعات» به کار گرفته شده است و در پاکستان، اطلاعات به اطلاعاتی محدود شده است که برای مقاصد رسمی (دولتی)به کار رود و در سوئد، اسناد مربوط به موضوعاتی که در مورد آن‌ها تصمیم گیری نهایی شده است مشمول آزادی اطلاعات هستند. [۲۶۰]

۳-۴-۲-۲- تعارض برخی مفاهیم قانون با اصول کلی حاکم بر دسترسی به اطلاعات

نکته‌ی دیگری که باید بدان توجه داشت این است که تعریف «مفید بودن» ‌با تعریف اطلاعات پیوند تنگاتنگ دارد. هنگامی که در قانون دسترسی به اطلاعات تعریف جامع و مانعی از اطلاعات نداشته باشیم، تعریف مفید بودن آن نیز دشوار است. در صورتی که یکی از اصول مهم حاکم بر دسترسی به اطلاعات، مفید بودن آن است. بدین معنا که نهادهای دولتی نمی‌توانند اطلاعات پوشالی و فاقد ارزش را در اختیار مردم قرار دهند و سپس ادعا نمایند که آزادی دسترسی به اطلاعات را تأمین کرده اند. مصداق این اطلاعات غیرمفید را می‌توان اطلاعاتی بسیار کلی که نظر مراجعه کننده را تأمین نمی‌کند و نیز اطلاعاتی غیر مرتبط دانست که اصولاً ربطی با هدف مراجعه کننده ندارد. فرض کنیم، یکی از شهروندان خواستار آن باشد که درباره دلایل سقوط یک هواپیمای مسافری که خسارت مالی و جانی زیادی به بار آورده است، اطلاعاتی از یک نهاد دولتی به دست آورد. در این فرض چنان چه نهاد مزبور بدون ارائه دلایل مستند و مرتبط، صرفاً اطلاعاتی از قبیل ساعت پرواز، نام خلبان، ارتفاع پروازی. نوع هواپیما، تعداد مسافران و…. به مراجعه کننده تحویل دهند، نمی‌تواند مدعی شود که به تکلیف خود در زمینه‌ی آزادی اطلاعات عمل کرده است.
بنابراین، در دسترسی به اطلاعات عنصر کلیدی مفید بودن اطلاعات است که متأسفانه در قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات بدان توجه نشده است و امید است در اصلاحات بعدی بدین امر مهم توجه شود.
یکی دیگر ازمسائلی که در قانون، مورد بی توجهی و فراموشی قرار گرفته است، اصل «تفکیک پذیری اطلاعات» است. به موجب این اصل، اگر اطلاعات درخواست شده بی آن که مشمول استثنائات آزادی اطلاعات باشد، در سندی گنجانده و دسترسی به آن ممنوع اعلام شده باشد، باید این امکان برای متقاضی فراهم آید که قسمت مورد تقاضای وی از سایر قسمت‌های سند جدا شود و در اختیار او قرار گیرد. البته مشروط بر آن که اطلاعاتی که در اختیار او قرار می‌گیرد به اهداف مورد نظر در غیر قابل دسترس اعلام کردن آن سند لطمه نزند. این اصل از مبانی اطلاعات مورد نظر در قانون دسترسی به اطلاعات مطلوب قلمداد می‌شود. [۲۶۱]
شایسته بود قانونگذار صراحتاً چنین حقی را برای شهروندان اعلام می‌کرد. سکوت متن قانون در این رابطه را می‌توان مانعی در راه تحقق آن تلقی کرد.

۳-۴-۳- نقص در ضمانت اجرا

قانون، بدون ضمانت اجرا، نوشته‌ایی بیش نیست، در واقع ضمانت اجرا نقش مهمی در اجرای کامل و تام قانون ایفا می‌کند. در کنار مرجع ناظر، ضمانت اجرای قانون در قالب مسئولیت مدنی و کیفری مطرح شده است. متأسفانه یکی از نقص‌های عمده در اینجا هویدا می‌شود و آن فقدان مرجعی برای رسیدگی به تخلفات نهادی است. همچنین ماده ۱۲ قانون، مؤسسات عمومی را موظف کرده است نا از طریق واحد اطلاع رسانی خود، سالانه گزارشی درباره فعالیت‌های آن مؤسسه در خصوص اجرای قانون به کمیسیون ارائه دهد. اگر چه صراحتاً در باب این ماده ضمانت اجرایی وضع نگردیده است، ولی به نظر می‌رسد با ارائه تفسیری موسع از بند (ب) ‌ماده ۲۲ قانون، بتوان مجازاتی در خصوص نهاد مزبوراعمال کرد. این بند اشعار می‌دارد: «هر فعل یا ترک فعلی که مانع انجام وظیفه کمیسیون انتشار دسترسی آزاد به اطلاعات… بر خلاف مقررات این قانون شود»
می توان چنین اظهار داشت که ممانعت از گزارش دهی توسط یک نهاد دولتی می‌تواند مانعی بر سر راه کمیسیون تلقی گردد. به رغم این که ماده ۲۲، مرتکبان اعمال یاد شده را جرم دانسته و آنان را به جزای نقدی محکوم کرده است، این ابهام باقی است که آیا امکان مجازات یک دستگاه دولتی به عنوان یک شخص حقوقی وجود دارد ؟ آیا اعمال جزای نقدی نسبت به یک نهاد دولتی امکان پذیر است و یا باید اشخاص حقیقی را که مباشرتاً موجب ممانعت از ارسال گزارش گردیده اند، مجازات نمود. یکی دیگر از ایرادات این بخش را شاید بتوان این دانست که در باب تخلف کمیسیون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، مورد پیش بینی نشده است. [۲۶۲]
شایسته است ایراداتی که در باب ضمانت اجرا وجود دارد برطرف شود و این موارد در اصلاحات بعدی مورد توجه نمایندگان مجلس شورای اسلامی قرار گیرد.

۳-۴-۴- محدودیت‌های حق دسترسی آزاد به اطلاعات

بنابر یک اصل کلی محدودیت در دسترسی به اطلاعات عمومی و دولتی استثناء است و دستگاه دولتی باید بر اساس قانون و دلایل احصاء شده و مشخص قانونی درخواست شهروندان را برای دسترسی به این اطلاعات رد کنند. بنابراین، استثنائات حق دسترسی به اطلاعات باید به طور دقیق در قانون پیش بینی شوند. [۲۶۳]
برای این که درخواستی در زمره محدودیت‌های حق دسترسی به اطلاعات قرار بگیرد، باید سه ویژگی کلی زیر را دارا باشد: اطلاعات درخواست شده با هدف مشروعی که در قانون مورد توجه قرار گرفته است، ارتباط مشخص داشته باشد؛ ‌افشای اطلاعات، آسیب جدی به هدف مورد اشاره وارد آورد و آسیب به هدف باید بیش از منافع عممومی آگاهی از اطلاعات مورد نظر باشد. [۲۶۴]
یکی از موارد بسیار مهم در محدودیت حق دسترسی آزاد به اطلاعات، محدودیت‌های ناشی از امنیت یا نظم عمومی است. امنیت عمومی و نظم و آرامش عمومی مقولاتی مانند حریم خصوصی هستند که نمی‌توان کاملاً آن‌ها را در قوانین تعریف و حدود آن را مشخص نمود.
فصل چهارم قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، به استثنائات دسترسی به اطلاعات اختصاص یافته است. در زمره این استثنائات، اسرار دولتی، حمایت از حریم خصوصی، حمایت از سلامتی و اطلاعات تجاری ذکر گردیده اند. به نظر می‌رسد دو امر یاد شده در ماده ۱۶ (سلامتی و اطلاعات تجاری)بسیار مصداقی و جزیی بوده و به یکدیگر شباهتی ندارد تا در یک ماده ذکر گردند.
به عبارت دیگر آیا چنان چه به جز جان یا سلامت افراد و مسائل مالی یا تجاری، ارائه اطلاعات مستلزم ورود خسارت به حیطه دیگری از زندگی افراد باشد، ‌درخواست ارائه اطلاعات رد می‌گردد و یا خیر ؟
مطابق ماده ۱۷ این قانون نیز چنان چه اطلاعات مورد درخواست به امنیت یا آسایش عمومی لطمه وارد کند و این امر برای مؤسسات محرز گردد، آن‌ها می‌باید از ارائه اطلاعات خوداری نمایند. این عناوین بسیار کلی بوده و تعیین مصادیق آن بی شک با دشواری‌ها و چالش هایی مواجه خواهد بود.
تبصره ۱ و ۲ ماده ۱۷ قانون در پی آن است که دایره استثنائات را مشخص تر نماید. از همین روست که تبصره یک اعلام می‌دارد که تهدید سلامت عمومی و یا بارز خطرات زیست محیطی در زمره مواردی نیست که مشمول موارد ۱۳ تا ۱۷ قانون قرار بگیرد و در نتیجه، هیچ گاه مؤسسات نمی‌توانند به استثنائات مندرجات این مواد، از ارائه اطلاعات زیست محیطی و اطلاعات ناظر بر سلامت عمومی خوداری کنند. مطابق تبصره ۲ ماده ۱۷، موضوع مواد ۱۶ و ۱۵ شامل اطلاعاتی که موجب هتک عرض و حیثیت افراد یا مغایر عفت عمومی و یا اشاعه فحشا می‌شود نمی‌گردد. این استثناء در خصوص مفاد ماده ۱۵ پذیرفته شده است. زیرا نمی‌توان به استناد رضایت افرادوسایر دلایل، اطلاعاتی را به دیگران ارائه کرد که باعث هتک حرمت و اشاعه فحشا در جامعه گردد؛
اگر چه بهتر بود که این تبصره ذیل ماده ۱۵ بیان گردد و نه در پایان ماده ۱۷٫ [۲۶۵] ولی دلیل ذکر ماده ۱۶ در تبصره ۲ برنگارندگان معلوم نیست. زیرا ماده ۱۶ اعلام داشته که: «در صورتی که برای مؤسسات مشمول این قانون با مستندات قانونی محرز باشد که در اختیار قرار دادن اطلاعات درخواست شده، جان یا سلامت افراد را به مخاطره می‌اندازد یا متضمن ورود خسارت مالی یا تجاری برای آن‌ها باشد، باید از در اختیار قرار دادن اطلاعات امتناع کند» حال بدیهی است چنان چه این اطلاعات موجب هتک حیثیت و یا اشاعه فحشا باشند، ارائه آن‌ها به طریق اولی ممنوع است. [۲۶۶]
به نظر می‌رسد برای آن که قانون دسترسی به اطلاعات بتواند به اهداف موردنظر و مقرر خود دست یابد ضروری است در کنار آن قوانین دیگری نیز به تصویب برسند.
نخستین قانونی که در کنار قانون دسترسی به اطلاعات باید تدوین و تصویب شود و بدون آن وجود قانون دسترسی به اطلاعات بی فایده خواهد بود، «قانون اسرار دولتی» است.
درکشورما، موانع متعددی برای تحقق نظام جامع اسراردولتی ازبعدحقوقی وجود دارد. نخست این که یک «قانون مادر» در مورد اسرار دولتی وجود ندارد. مشکل دوم، ‌فقدان تعریف جامع و مانع از اسرار دولتی است. طبقه بندی اسناد دولتی بسیار زیاد بوده و معیارهای مشخص برای این طبقه بندی وجود ندارد. علاوه بر موارد فوق، دو اشکال عمده دیگر را نیز شاهد هستیم: نخست این که زمان خروج از طبقه بندی برای دسترسی عموم شهروندان به اطلاعات دولتی پیش بینی نشده است. البته شاید این مشکل طبیعی باشد؛ زیرا آئین نامه مربوطه بسیار قدیمی است و نیاز به بازنگری دارد، ولی همان زمان تصویب نیز این مسئله پیش بینی نشد. [۲۶۷]
قانون دیگری که به تدقیق قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات یاری می‌رساند، قانون مربوط به حریم خصوصی است. تا زمانی که حدود حریم خصوصی به طورکامل ودقیق مشخص نشود، بیم آن می‌رود که دامنه‌ی اطلاعات موضوع قانون انتشارو دسترسی آزاد به اطلاعات خصوصی و شخصی تسری یابد «حریم خصوصی» مفهومی است که هم در کشور‌های پیشرفته و هم در دین مبین اسلام بر حفظ آن بسیار تأکید شده است و مقصود از آن حق افراد، گروها و مؤسسات است نسبت به این که برای خود تعیین کند چه زمانی، ‌چگونه و تا چه اندازه‌ایی اطلاعات آن‌ها به دیگران قابل مخابره باشد. [۲۶۸]
به رغم این سابقه، قانونی برای تعریف و تعیین حدود و ثغور حریم خصوصی در کشورمان نداریم.
در ماده ۱۵ عبارت «اطلاعات مربوط به حریم خصوصی» ذکر شده است، در صورتی که مشخص نیست رابطه‌ی این نوع اطلاعات با «اطلاعات شخصی» که در ابتدای قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات ذکر شده، چیست ؟! آیا نوعی این همانی بین این دو متصور است ؟ به طور کلی، در تعریف حریم خصوصی «جنبه‌های گوناگون حریم خصوصی شامل حریم خصوصی اطلاعاتی، مکانی، جسمانی و ارتباطاتی باید مطرح شوند». [۲۶۹] در این جا یک سؤال اساسی مطرح است، هنگامی که تعریفی از «حریم خصوصی» وجود نداشته باشد چگونه می‌توان اطلاعات مربوط بدان را شناسایی نمود ؟ فقدان معیارهای عینی و مشخصی برای تعریف حدود و ثغور این دو مفهوم به افزایش اختیارات مفسر این مفاهیم، چه مأموران اجرایی و چه قضات منتهی خواهد شد که امری خطرناک است. به نظر می‌رسد که تهیه‌ی دو قانون مکمل در مورد حریم خصوصی و اسرار دولتی این نقص را جبران نمایند. البته این نکته را باید گفت که لازم نیست تعریف و تعیین معیارهای حریم خصوصی و اسرار دولتی همه در قانون انتشار و آزادی اطلاعات صورت می‌گیرد و اساساً‌ نباید هم چنین باشد. البته در هیچ کشوری حریم خصوصی به طور کامل و با معیارهای کاملاً عینی تعریف نشده است و همواره حوزه‌ایی نیز برای قضاوت شخصی باقی گذاشته می‌شود تا بر اساس اوضاع و احوال حریم خصوصی سنجیده شود.

۳-۵- ضمانت اجرای دسترسی آزاد به اطلاعات

ضمانت اجرای قانون دسترسی آزاد به اطلاعات در غالب مسئولیت مدنی و کیفری مطرح گردیده است، ماده بیست و یک این قانون به مسئولیت مدنی در مقابل اشخاصی که از انتشار اطلاعات غیرواقعی متضرر شده اند و در تبصره مسئولیت مدنی انتشار دهندگان اطلاعات واقعی را ذکر و مواد ۲۲و ۲۳ به مسئولیت کیفری اشخاص پرداخته است.

۳-۵-۱- ضمانت اجرای کیفری در مورد اشخاص حقیقی

امروزه مسئولیت مدنی و کیفری اشخاص حقیقی، امری است بدیهی، اما در خصوص مسئولیت مدنی و کیفری نهادهای عمومی و یا همان اشخاص حقوقی مباحث متعددی مطرح است. مطابق ماده ۲۱ قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات: «هر شخصی اعم از حقیقی یا حقوقی که در نتیجه انتشار اطلاعات غیرواقعی درباره او به منافع مادی و معنوی وی صدمه وارد شده است حق دارد تا اطلاعات مذکور را تکذیب کند یا توضیحاتی درباره آنها ارائه دهد و مطابق با قواعد عمومی مسئولیت مدنی جبران خسارت‌های وارد شده را مطالبه نماید. در صورت انتشار اطلاعات واقعی بر خلاف مفاد این قانون، اشخاص حقیقی و حقوقی حق دارند که مطابق قواعد عمومی مسئولیت مدنی، جبران خسارت‌های وارد شده را مطالبه نمایند.»
ماده ۲۲ نیز در ادامه مقرر می‌دارد: «ارتکاب عمدی اعمال زیر جرم می‌باشد و مرتکب به پرداخت جزای نقدی از سیصد هزار ریال تا یکصد میلیون ریال با توجه به میزان تأثیر، دفعات ارتکاب جرم و وضعیت وی محکوم خواهد شد:
الف – ممانعت از دسترسی به اطلاعات بر خلاف مقررات این قانون.
ب – هر فعل یا ترک فعلی که مانع انجام وظیفه کمیسیون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات یا وظیفه اطلاع رسانی مؤسسات عمومی بر خلاف مقررات این قانون شود.
ج – امحاء جزیی یا کلی اطلاعات بدون داشتن اختیار قانونی.
د – عدم رعایت مقررات این قانون در خصوص مهلت‌های مقرر.
چنانچه هر یک از جرایم یاد شده در قوانین دیگر مستلزم مجازات بیشتری باشد، همان مجازات اعمال می‌شود.»
ابتدا لازم است در خصوص مسئولیت کیفری اشخاص حقیقی و مصادیق مجرمانه در قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات اشاره کنیم.

۳-۵-۱-۱- امحاء جزیی یا کلی اطلاعات

امحاء یا همان محوکردن و یا پاک کردن یکی از انواع مصادیق جرم جعل می‌باشد.
عنصر اصلی در جعل، ساختن، ایجاد و تغییردادن است با تحول در تکنولوژی جرایم نیز متحول شده اند. در مورد کاربردهای رایانه و زندگی الکترونیک جرایم خاص این وسایل نیز در مقررات کیفری پیش بینی شده است. [۲۷۰]
جرم جعل رایانه‌ای نیز دارای همان عناصر جعل است. مطابق مواد قانون تجارت الکترونیک: «هر کس در بستر مبادلات الکترونیکی، از طریق ورود، تغییر، محو و توقف داده، پیام و مداخله در پردازش داده پیام و سیستم‌های رایانه ای، و یا استفاده از وسایل کاربردی سیستم‌های رمزنگاری تولید امضاء – مثل کلید اختصاصی – بدون مجوز امضاء کننده و یا تولید امضای فاقد سابقه ثبت در فهرست دفاتر اسناد الکترونیکی و یا عدم انطباق آن وسایل با نام دارنده در فهرست مزبور و اخذ گواهی مجعول و نظایر آن اقدام به جعل داده پیام‌های دارای ارزش مالی و اثباتی نماید، تا با ارائه آن به مراجع اداری، قضایی، مالی، و غیره به عنوان داده پیام‌های معتبر استفاده نماید، جاعل محسوب و به مجازات حبس از یک تا سه سال و پرداخت جزای نقدی به میزان پنجاه میلیون ریال محکوم می‌شود.»
تبصره: مجازات شروع به این جرم، حداقل مجازات در این ماده می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:38:00 ب.ظ ]




علائم آسیب مغزی تروماتیک
علائم ضربه مغزی به‌طور معمول بلافاصله پس از آسیب ظاهر می‌شود اما ممکن است تا چند ساعت به تأخیر بیفتد. علائم جسمی ضربه مغزی معمولاً کمتر از ۷۲ ساعت طول می‌کشد و در اکثر موارد ضربه مغزی طی ۱۰-۷ روز به‌طور خود به خودی بهبود می‌یابند. کارکرد شناختی مستقل از سایر علائم بهبود می‌یابد و پژوهش‌ها نشان می‌دهند که عملکرد شناختی نصف بیماران دچار آسیب مغزی خفیف تا متوسط و یک سوم از بیماران دچار آسیب مغزی شدید، سه ماه بعد از آسیب مغزی تروماتیک، به حالت طبیعی باز می‌گردد (اسکاندسن[۴۲] و همکاران، ۲۰۱۰).
کوپـونن[۴۳] و همکـاران (۲۰۰۲) در ارزیـابی میـزان شـیوع اختلال‌های روانی محور یک بر روی ۶۰ بیمار با میـانگین ۳۰ سال گذشت زمان از آسیب مغـزی تروماتیـک در آن‌ها، نشـان دادند که ۲۹ نفر (۳/۴۸%) شروع یـک اخـتلال محـور یـک را پس از TBI و ۳۷ نفر (۷/۶۱%) ابتلا به یک اختلال محور یـک را در طول عمر تجربه کرده‌اند. شایع‌ترین اختلال‌هایی کـه پـس از TBI ایجـاد شـده بودنـد بـه ترتیـب افسـردگی اساسـی (۷/۲۶%) سوء مصرف یا وابستگی به الکـل (۷/۱۱%)، اخـتلال پانیک (۳/۸%)، هراس مرضی (۸/۳%)، اختلال‌های روان‌پریشی (۷/۶%) و نشــانگان عضــوی شخصــیت (۱۵%) بودند. این پژوهشگران دریافتند که TBI می‌تواند ده‌ها سـال یـا حتی برای همیشه آسیب‌پذیری در برابر اختلال‌های روانـی را در برخی افراد سبب شود. همچنین بـه نظـر می‌رسد کـه TBI بیماران را مستعد ابتلا به افسردگی و اختلال هذیانی می‌کند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

دامنه و شدت آسیب‌های شناختی پس از TBI می‌تواند بسته به‌شدت و مکان آسیب بسیار متفاوت باشد. نشانگان ناشی از آسیب کانونی به ساختارهای مغزی عبارت‌اند از: عدم قدرت تکلم، آپراکسی، غفلت یک‌طرفه یا اختلال عملکرد دیداری- فضایی اما این نشانگان، علائم غالب TBI نیستند. در TBI، لوب فرونتال و لوب گیجگاهی در معرض بیشترین آسیب قرار دارند که علائمشان عبارت است از: اختلال در توجه، حافظه، یادگیری جدید، برنامه‌ریزی و حل مسئله، شروع کردن، تکانش گری، خود نظم‌بخشی خُلق، واکنش‌های هیجانی و خودآگاهی (سهلبرگ، ماتییر، ۲۰۰۱).
اغلب اوقات، نقص توجه در مرحله باقی‌مانده شدید است و منجر به حواس‌پرتی، اختلال در تغییر جهت ذهنی، پردازش و پاسخ‌دهی هم‌زمان به محرک‌های ارائه شده می‌گردد. معمولاً حافظه بلندمدت حالت اولیه خود را حفظ می‌کند اما بسیاری از افراد دچار TBI در یادگیری مؤثر اطلاعات جدید، دیگر مانند گذشته نیستند. حافظه کاری، توانایی نگه‌داری و پردازش مؤثر اطلاعات به‌صورت آنلاین، معمولاً آسیب می‌بیند و برخی از افراد نشانگان شدید فراموشی را نشان می‌دهند که با دوره‌های فقدان اکسیژن و هیپوکسی همراه است. کارکردهایی که در لوب فرونتال آسیب می‌بینند عبارت‌اند از: عدم توانایی در آغاز رفتار مناسب، بروز رفتارهای افراطی، عدم امتناع از رفتارهای تکراری و بی‌اثر، ناتوانی در شروع، سازمان‌دهی و نظارت بر اعمال خود، نظم‌بخشی ضعیف هیجانی، رفتار اجتماعی نامناسب به شکل ناآگاهی از نیازها و احساسات سایرین. به نظر می‌رسد در این افراد آگاهی به محدودیت‌های جسمانی بیش از آگاهی به محدودیت‌های شناختی، اجتماعی و رفتاری است که پیش‌بین نیرومندی برای پاسخ به توان‌بخشی محسوب می‌شود (سهلبرگ، ماتییر، ۲۰۰۱).
هرچند شدت علائم و سطح ناتوانی پس از آسیب مغزی بستگی به‌شدت آسیب اولیه و منطقه آسیب دیده دارد، اما در اغلب موارد آسیب مغزی با عوارض جسمی، احساسی و شناختی همراه است. باوجود آن‌که TBI به نقایص جسمانی مزمن منجر می‌گردد، مسئله سازترین چالش‌ها مربوط به عملکرد شناختی، هیجانی و رفتاری مورد نیاز در تعاملات بین فردی، مدرسه و محل کار می‌باشد و در میان این پیامدها، آسیب‌های شناختی به‌ویژه اختلال در حافظه، توجه، تمرکز و کارکردهای اجرایی، بیشترین سهم را در ناتوانی بلندمدت، وابستگی اقتصادی و مشکلات خانوادگی ایفا می‌کنند (وایت[۴۴]، ۱۹۹۸) و اختلالات حافظه، شایع‌ترین شکایت به دنبال آسیب به سر می‌باشند (کوهلر و همکاران، ۲۰۱۱). آمارها نشان می‌دهند ۴۰ تا ۶۰ درصد از بیماران آسیب مغزی، گرفتار اختلال حافظه می‌شوند.
حافظه
یک تعریف ساده و قابل‌فهم از حافظه برای بیماران، خانواده‌ها و پرستاران، توانایی دریافت، اندوزش و بازیابی اطلاعات است. اگرچه مردم تمایل دارند از حافظه به‌عنوان یک مهارت، عملکرد یا توانایی کلی صحبت کنند، برای مثال می‌گویند: «من یک حافظه قوی دارم یا او یک حافظه دقیق دارد.» انواع زیادی از حافظه وجود دارد. بدلی[۴۵] (۲۰۰۴) به بحث در مورد انواع حافظه می‌پردازد و یادآوری می‌کند که افراد مبتلا به یادزدودگی[۴۶] کلاسیک، برای یادآوری بعد از یک تأخیر یا حواس‌پرتی[۴۷]، مشکلات زیادی دارند، اما فراخنای حافظه فوری[۴۸] طبیعی دارند؛ بنابراین آن‌ها بعد از شنیدن یک رشته از اعداد می‌توانند به‌صورت نمونه پنج، شش و هفت تا از آن‌ها را به ترتیب صحیح تکرار کنند. افراد دیگر در تکرار اعداد دو رقمی یا بیشتر، مشکلات بزرگ‌تری دارند اما مشکلات کمتری بعد از یک تأخیر یا حواس‌پرتی دارند؛ بنابراین یک تمایز دوگانه بین افراد مبتلا به یادزدودگی کلاسیک و افرادی که حافظه کوتاه‌مدت (فوری) آسیب دیده دارند می‌توان پیدا کرد.
حافظه ‌یک مهارت یا عملکرد منفرد نیست بلکه ترکیبی پیچیده از خرده نظام‌های حافظه است (بدلی، ۱۹۹۲، ص ۵). ما می‌توانیم حافظه را برحسب مدت زمانی که خاطرات ذخیره می‌شوند، برحسب انواع اطلاعاتی که به یاد آورده می‌شوند، وجه حسی[۴۹] که اطلاعات از طریق آن به مغز می‌رسد، مراحل پردازش خاطرات، حافظه آشکار[۵۰] یا ناآشکار[۵۱] دسته‌بندی کنیم، خواه یادآوری[۵۲] یا بازشناسی[۵۳] مورد نیاز باشد، خواه حافظه گذشته‌نگر[۵۴] (برای رویدادهایی که قبلاً انجام شده‌اند) یا آینده‌نگر[۵۵] (یادآوری آنچه باید انجام شود) باشد، چه تاریخ خاطره قبل یا بعد از آسیب یا بیماری باشد (کلر[۵۶] و ویلسون، ۱۹۹۷).
انواع حافظه
تقسیم‌بندی حافظه بر اساس زمان
بدلی و هیتچ[۵۷] (۱۹۷۴) تحت تأثیر اتکینسون و شرفین[۵۸] (۱۹۷۱) پیشنهاد کردند که حافظه می‌تواند به‌طور کلی به سه بخش بر مبنای مدت زمانی که اطلاعات می‌توانند ذخیره شوند، تقسیم شود: حافظه حسی[۵۹] که اطلاعات را برای زمان کمتر از یک چهارم ثانیه (۲۵۰ میلی ثانیه) ذخیره می‌کند، حافظه کوتاه‌مدت[۶۰] که اطلاعات را برای چند ثانیه نگهداری می‌کند و حافظه درازمدت[۶۱] که اطلاعات را برای چند دقیقه تا سال‌ها نگه می‌دارد.
نخست، حافظه حسی، نظامی است که وقتی به سینما می‌رویم از آن استفاده می‌کنیم و آنچه را که روی پرده ظاهر می‌شود را به‌صورت یک فیلم متحرک مشاهده می‌کنیم. در حقیقت ما یک مجموعه از عکس‌های بی‌حرکت را می‌بینیم اما عکس‌ها در حافظه حسی کوتاه‌مدت نگهداری می‌شوند و بنابراین به‌عنوان تصاویر متحرک تفسیر می‌شوند. این حافظه شامل حافظه حسی دیداری یا حسی تصویری[۶۲] است. معادل شنوایی آن به‌عنوان حافظه پژواکی[۶۳] شناخته می‌شود و ما را قادر می‌سازد تا صداهای گفتاری را تفسیر کنیم.
دومین نظام، اطلاعات را برای چند ثانیه نگهداری می‌کند و زمانی ما از آن استفاده می‌کنیم که شماره تلفن جدید شاید تا هفت رقم را شماره‌گیری می‌کنیم. ما می‌توانیم این هفت رقم طولانی را به‌اندازه کافی در ذهن نگه داریم تا شماره‌گیری کنیم اما اگر تلفن اشغال باشد یا کسی با ما درحالی‌که شماره‌گیری می‌کنیم صحبت کند اعداد از ذهنمان خارج می‌شوند و آن را فراموش می‌کنیم و باید دوباره به آن نگاه کنیم. روانشناسان به آن حافظه کوتاه‌مدت[۶۴] می‌گویند؛ اما تصور عموم از حافظه کوتاه‌مدت به معنی هر چیزی از چند دقیقه تا چند روز یا چند هفته است، بنابراین بهتر است از اصطلاح حافظه کوتاه‌مدت مگر به هنگام صحبت با روانشناسان دیگر اجتناب کنیم.
تقسیم‌بندی حافظه بر اساس نوع پردازش
حافظه فوری[۶۵]، حافظه اولیه[۶۶] و حافظه کاری، اصطلاح دیگری هستند که از آن‌ها استفاده می‌شود. حافظه اولیه یا حافظه فوری به ظرفیت حافظه‌ای اشاره می‌کند که توسط فراخنای ارقام (هفت بعلاوه یا منهای دو برای اکثریت مردم، میلر[۶۷]، ۱۹۵۶) یا توسط اثر تأخر[۶۸] یادآوری آزاد[۶۹] (توانایی یادآوری آخرین موارد در یک فهرست از کلمه‌ها، حروف یا ارقام) اندازه‌گیری می‌شوند. بدلی (۱۹۹۷) اصطلاح حافظه اولیه را هنگام اشاره به یک نظام حافظه ساده برای چند ثانیه و حافظه کاری را هنگام اشاره به تعامل چند نظام حافظه موقت که افراد معمولاً در زندگی واقعی استفاده می‌کنند، ترجیح می‌دهد.
فرض شده که حافظه کاری یک کنترل‌کننده یا تخصیص دهنده منبع (عامل اجرایی مرکزی[۷۰]) دارد که با دو نظام فرعی با نام‌های حلقه واج‌شناختی[۷۱] و صفحه دیداری - فضایی[۷۲]، همکاری می‌کند. حلقه واج‌شناختی یک انباره است که حافظه را برای چند ثانیه نگه می‌دارد، اما قادر به افزایش این مدت از طریق استفاده از گفتار زیرصوتی (زمزمه) است؛ بنابراین می‌تواند به موارد تصویری که قادر به نام‌گذاری در قالب کدهای واج‌شناختی است تبدیل شود (بدلی، ۲۰۰۴). صفحه دیداری - فضایی اجازه اندوزش موقت و دست‌کاری اطلاعات فضایی و دیداری را می‌دهد. در کار بالینی می‌توان افرادی با آسیب به هر یک از این نظام‌ها را دید. به پیروی از بدلی (۱۹۸۶) و بدلی و ویلسون (۱۹۸۸ الف) افراد دارای اختلال عامل اجرایی مرکزی بیان می‌کنند که نشانگان اختلال عملکرد اجرایی دارند. مشکلات اصلی آن‌ها برنامه‌ریزی، سازمان‌دهی، توجه تقسیم شده[۷۳]، در جا زدن[۷۴] و مشکل در کنار آمدن با موقعیت‌های جدید و تازه می‌باشد (ایوانز[۷۵]، ۲۰۰۵). افراد با اختلال حلقه واج‌شناختی، مشکلاتی با پردازش گفتار و فراگیری زبان جدید دارند. تعداد کمی از بیمارانی که با اختلالات حافظه فوری می‌بینیم (به‌عنوان مثال آن‌ها تنها می‌توانند یک یا دو عدد، کلمه یا حرف را به‌طور صحیح تکرار کنند) اختلال حلقه واج‌شناختی دارند. والر و پاپگنو[۷۶] (۲۰۰۲) در مورد حلقه واج‌شناختی به‌صورت مفصل بحث کرده‌اند درحالی‌که بدلی و ویلسون (۱۹۸۸ ب) و ویلسون و بدلی (۱۹۹۳) یک بیمار با اختلال حلقه واج‌شناختی و بهبودی بعدی او را توصیف کردند. افراد با اختلال صفحه دیداری - فضایی ممکن است تنها در یکی از این عملکردها، کمبودهایی داشته باشند؛ به‌عبارت‌دیگر، مشکلات فضایی و دیداری قابل تفکیک هستند. اگرچه این بیمار توسط ویلسون، بدلی و یانگ[۷۷] (۱۹۹۹) توصیف ‌شده است، این‌گونه بیماران در کار بالینی کمیاب هستند و معمولاً برای توان‌بخشی[۷۸] مراجعه نمی‌کنند.
بدلی (۲۰۰۰) و بدلی و ویلسون (۲۰۰۲) چهارمین بخش را به حافظه کاری تحت عنوان حافظه موقت رویدادی[۷۹] اضافه کردند؛ یک حافظه موقت چندوجهی که قادر به یکپارچه کردن اطلاعات از حلقه واج‌شناختی و صفحه دیداری - فضایی در انباره حافظه درازمدت می‌باشد. حافظه موقت به‌طور خاص در حافظه فوری برای متون منثور، مهم فرض می‌شود که به بیماران مبتلا به یادزدودگی با عملکرد ذهنی خوب و فاقد اختلال اجرایی، اجازه می‌دهد تا حافظه فوری با ظاهری بهنجار را برای متن منثور نشان دهند که خیلی فراتر از ظرفیت هر دو نظام فرعی است. البته حافظه تأخیری هنوز به‌شدت آسیب دیده است. هنگام ارزیابی یادآوری فوری یک متن منثور در بیمار مبتلا به یادزدودگی، این غیرعادی نیست که امتیازی در یک دامنه بهنجار پیدا شود؛ اگرچه ظرفیت حافظه کوتاه‌مدت در یادآوری نباید بیشتر از هفت کلمه بعلاوه یا منهای دو کلمه باشد (میلر ۱۹۵۶). حافظه موقت رویدادی، تبیینی برای افزایش نمرات فراهم می‌کند.
همان‌طور که قبلاً بیان شد، انباره درازمدت یا حافظه درازمدت، نظامی است که اطلاعات را برای دوره طولانی‌تر زمانی از چند دقیقه تا چند سال‌ ذخیره می‌سازد. این حافظه همچنین به حافظه ثانویه اشاره دارد. حافظه درازمدت به‌واسطه ظرفیت وسیع و احتمالاً نامحدود، پایا و بادوام است. برخلاف حلقه واج‌شناختی که اطلاعات عمدتاً توسط شاخصه‌های گفتاری رمزگذاری می‌شوند؛ نظام درازمدت عمدتاً توسط معنی و مفهوم رمزگذاری می‌شود. این نظامی است که معمولاً در افراد با اختلال حافظه تحت تأثیر قرار می‌گیرد. بیشتر آن‌ها، حافظه فوری نسبتاً بهنجار دارند اما بعد از یک تأخیر یا حواس‌پرتی اطلاعات از بین می‌رود. معنایی که به‌وسیله آن اطلاعات برای چند دقیقه نگه داشته می‌شود مانند معانی که به‌وسیله آن خاطرات برای سال‌ها حفظ شده است، ضروری به نظر می‌رسند. بخش‌های واقع در میان حافظه حسی (اندازه‌گیری شده در یک هزارم ثانیه) حافظه فوری (اندازه‌گیری شده در چند ثانیه) و حافظه درازمدت‌تر (اندازه‌گیری شده در چند دقیقه، روزها، هفته‌ها و سال‌ها) واضح هستند. این مطلب بیان نمی‌کند که رویدادهایی را که سال‌ها پیش اتفاق افتاده‌اند را همانند رویدادهایی که دیروز اتفاق افتاده‌اند به یاد می‌آوریم؛ در اینجا تمایز مشخصی میان حافظه حسی، اولیه و ثانویه وجود ندارد. ازنظر بالینی ما تمایل به صحبت در مورد حافظه تأخیری[۸۰]، حافظه اخیر[۸۱] و حافظه دور[۸۲] داریم؛ حافظه تأخیری اشاره به رویدادها یا اطلاعاتی دارد که دقایقی پیش رخ داده‌اند، حافظه اخیر به چیزهایی اشاره دارد که در روزها یا هفته‌های قبل اتفاق افتاده‌اند، حافظه دور اشاره به رویدادها یا اطلاعاتی دارد که سال‌ها قبل رخ داده‌اند (کلر و ویلسون، ۱۹۹۷). حافظه درازمدت می‌تواند به روش‌های متفاوت درک یا متمایز شود؛ شامل حافظه معنایی[۸۳]، رویدادی[۸۴] و رویه‌ای[۸۵]؛ حافظه دیداری[۸۶] و کلامی[۸۷]؛ و حافظه ناآشکار و آشکار.
تقسیم‌بندی حافظه بر اساس نوع اطلاعاتی که به خاطر سپرده می‌شود
حافظه دانش کلی، تجربه‌های شخصی و مهارت‌ها یا عادت‌ها به نظام‌های مختلفی بستگی دارد که هر یک از آن‌ها می‌توانند به‌طور مستقل تحت تأثیر واقع شوند. به پیروی از تالوینگ[۸۸] (۱۹۷۲) حافظه دانش کلی مانند حقایق، معانی کلمه‌ها، ظاهر تصویری اشیا و رنگ چیزها، به‌عنوان حافظه معنایی شناخته می‌شود. ما زمانی که پاسخ سؤالاتی مانند رنگ موز، پایتخت کشور مصر یا پاسخ کرگدن بزرگ‌تر یا کوچک‌تر از سگ است و معنی کلمه عدالت را می‌دهیم، از حافظه معنایی استفاده می‌کنیم. ما یک ذخیره بزرگ از اطلاعات داریم؛ مانند اینکه چه چیزهایی معنی ظاهر مشابه، صدای مشابه، بوی مشابه و احساس مشابه می‌دهند. به یاد آوردن زمان اطلاعات به دست آورده شده یا کسی که در آن زمان حاضر بوده ضروری نیست. معمولاً یادگیری در موقعیت‌ها بی‌شمار و در شرایط مختلف صورت می‌گیرد. بیشتر افراد با حافظه مختل، یک حافظه معنایی طبیعی حداقل برای اطلاعات به دست آمده قبل از شروع تخریب حافظه دارند. به‌طور مثال شخصی با نشانگان یادزدودگی کلاسیک[۸۹] برای معنی کردن کلمه‌ها یا به یاد آوردن حقایق از طریق دانش عمومی‌اش مشکلی نخواهد داشت. هرچند ممکن است اندوزش حقایق جدید مشکل باشد؛ شاید به این علت که اساساً برای ورود اطلاعات به حافظه معنایی، فرد به حافظه رویدادی وابسته است (سرماک و اوکانر[۹۰]، ۱۹۸۳). یک بیمار مبتلا به یادزدودگی گسترده، تقریباً هیچ واقعیت جدیدی را از زمان شروع بیماری آنسفالیت ناشی از ویروس هرپس سیمپلکس[۹۱] در سال ۱۹۸۵ ذخیره نکرده بود. او از زمانی که بیمار شد هیچ دانشی در مورد کلمه‌ها جدیدی که وارد زبان شده بود، نداشت. او نمی‌دانست که پست الکترونیکی چیست، او واژه­ های بیماری جنون گاوی، شبکه جهانی وب یا ویاگرا را نمی‌فهمید (ویلسون، کوپلمن و کاپور[۹۲]، ۲۰۰۸). بر خلاف این مورد، بیمار دیگری باوجود یک یادزدودگی شدید، اگرچه یادگیری او کم و دور از معمول بوده، بسیاری از این کلمه‌ها را آموخته است (ویلسون، ۱۹۹۹).
برخی از بازمانده‌های آسیب مغزی، کمبود حافظه معنایی را به‌طور خاصی بعد از آنسفالیت یا آنوکسی[۹۳] نشان می‌دهند؛ با اینکه افراد با آسیب مغزی تروماتیک نیز ممکن است این مشکلات را نشان دهند علت آن آسیب به اندوزش معنایی یا دسترسی به آن انباره است (ویلسون، ۱۹۹۷).
وارینگتون[۹۴] (۱۹۷۵) بیان می‌کند که آگنوزی[۹۵] اشیای دیداری یک نقص حافظه معنایی دیداری است. برخی از بیماران توانایی بازشناسی موضوعات زنده را از دست می‌دهند اما هنوز هم اشیاء ساخته شده را تشخیص می‌دهند و گفته می‌شود که اختلال طبقه بندی-خاص[۹۶] دارند. (وارینگتون و شالیس[۹۷]، ۱۹۸۴). هیلیس و کارامازا[۹۸] (۱۹۹۱) و ساکت و هیومفریس[۹۹] (۱۹۹۲) برعکس نظر محققان قبلی بیان کردند که انسان‌ها می‌توانند اشیای بی‌جان را بهتر از موضوعات زنده بازشناسی کنند.
حافظه معنایی معیوب نیز در افرادی که از بیماری آلزایمر[۱۰۰] رنج می‌برند در کنار کمبود در حافظه­ رویدادی دیده می‌شود (بکر و اورمن[۱۰۱]، ۲۰۰۴).
به هر حال گروهی از بیماران وجود دارند که مشکلات خاصی با کمبود حافظه معنایی دارند. آن‌ها با دمانس معنایی پیش‌رونده[۱۰۲] روبرو هستند. (وارینگتون، ۱۹۷۵، اسنودن[۱۰۳] و همکاران، ۱۹۹۲ و اسنودن، ۲۰۰۲) مشخصه‌ های این بیماری عبارت‌اند از کاهش تدریجی دانش معنایی، تأثیر گذاری بر انواع مفاهیم، عدم استفاده از وجه حسی (لامبون رالف و پترسون[۱۰۴]، ۲۰۰۸، ص ۶۱). حافظه­ای رویدادی ممکن است کمتر تحت تأثیر قرار گیرد. اسنودن، گریفیث و نیری[۱۰۵] (۱۹۹۶) و گراهام و هودجز[۱۰۶] (۱۹۹۷) دریافتند که افراد مبتلا به دمانس معنایی، نگهداری خاطرات اخیر و اختلال در خاطرات دور نشان می‌دهند؛ که بر خلاف آن چیزی است که در بیماران آلزایمری دیده شده است.
حافظه تجربیات شخصی (مثلاً جایی که شما تعطیلات نوروز را می‌گذرانید، یا زمانی که پول‌های کارت اعتباری خود را خرج می‌کنید یا چیزی که دوستانتان را از شما می‌خواهند امروز عصر انجام دهید) حافظه شرح حالی[۱۰۷] است و به‌عنوان حافظه رویدادی شناخته شده است (به پیروی از تالوینگ، ۱۹۷۲). این حافظه برای یادآوری رویدادی خاصی که در زمان حادثه اتفاق افتاده، بسیار مهم است. به گفته بدلی (۲۰۰۲) به نقل از تالوینگ، این حافظه، به انسان توانایی سفر به زمان‌های گذشته را می‌دهد (ص ۵) مشکلات حافظه‌ای رویدادی مثل مشکلات حافظه معنایی از اختلال در حافظه بلندمدت ناشی می‌شود. هرچند تالوینگ اعتقاد داشت که حافظه‌ معنایی و رویدادی دو نظام مستقل هستند. بدلی (۱۹۹۷، ۲۰۰۴) با این دیدگاه موافق نبود. او نشان داد که در اکثر شرایط، ترکیبی از هر دو نوع وجود دارد: اگر کسی به یاد آورد که صبحانه چه چیزی خورده است (یک تکلیف رویدادی)، این یادآوری تحت تأثیر دانش معنایی او در مورد اینکه معمولاً صبحانه چه چیزی می‌خورد، قرار می‌گیرد. اکثر افراد مبتلا به اختلالات حافظه، نقص حافظه رویدادی نیز دارند؛ که مشکل اساسی در زندگی روزمره‌ی آن‌ها به‌حساب می‌آید. به دلیل اهمیت این حافظه، هم ازنظر فراوانی و هم ازنظر شدت مشکلاتی که این افراد با آن روبرو هستند.
حافظه مهارت‌ها و امور عادی به‌عنوان حافظه رویه­ای شناخته شده است. یادگیری دو چرخه سواری، خواندن لغات به صورت برعکس و یادگیری ماشین نویسی، مثال‌هایی از یادگیری رویه­ای است. ویژگی اولیه­ این نوع یادگیری این است که بستگی به تفکر هوشیار ندارد بلکه یادگیری می‌تواند بدون نیاز به آگاهی از مکان و نحوه یادگیری اصلی صورت گیرد. به همین دلیل، بیشتر افراد مبتلا به اختلالات حافظه، یادگیری رویه­ای بهنجار و یا تقریباً بهنجار را نشان می‌دهند. H. M معروف‌ترین بیمار مبتلا به یادزدودگی همه زمان‌ها (اسکوایل[۱۰۸]، ۱۹۶۸؛ اسکوایل و میلنر[۱۰۹]، ۱۹۵۷) علی‌رغم نقص بسیار شدید حافظه­ رویدادی قادر به یادگیری تکالیف حرکتی بود.
کوهن و کورکین[۱۱۰] (۱۹۸۱) نشان دادند که H. M قادر به یادگیری معمای پیچیده برج هانوی[۱۱۱] بدون آشنایی قبلی بود. شمار زیادی از مطالعات نشان داده‌اند که بیماران مبتلا به یادزدودگی می‌توانند تکالیف خاص ازجمله معمای چیدمان[۱۱۲] (بروکس[۱۱۳] و بدلی، ۱۹۷۶) شرطی‌سازی پلک زدن[۱۱۴] (ویسکرونتز[۱۱۵] و وارینگتون، ۱۹۷۹) و وارونه خوانی لغات در آینه[۱۱۶] (کوهن و کورکین، ۱۹۸۱) را یاد بگیرند.
یادگیری بهنجار یا نزدیک به بهنجار در توان‌بخشی بسیار مهم است زیرا ما می‌توانیم روی این توانایی نسبتاً دست نخورده در آموزش ماشین نویسی و استفاده از رایانه و همچنین استفاده از وسایل کمک حافظه­، سرمایه‌گذاری نماییم. به هر حال در اکثر مطالعات در بیماران مبتلا به اختلالات حافظه، یادگیری رویه­ای، دست نخورده یافت شده است، برای مثال سووینن، پوت مانز و لاموت[۱۱۷] (۲۰۰۵) دریافتند که بیماران مبتلا به نشانگان کورساکوف، نقص‌های در تکالیف یادگیری رویه­ای نشان می‌دهد. در مقابل کاواکو، اندرسون، آلن، کاسترو- کالداز و داماسیو[۱۱۸] (۲۰۰۴) گزارش داده‌اند که یادگیری باقی مانده مهارت‌های ادراکی حرکتی پیچیده در بیماران مبتلا به یادزدودگی، یک پدیده‌ی قدرتمند است و این موضوع را می‌توان در شرایط مختلف و با درخواست انجام تکالیف ادراکی حرکتی، اثبات کرد (ص ۱۸۵۳).
مشخص شده است که برخی از بیماران، مخصوصاً آن‌هایی که با بیماری هانتینگتون[۱۱۹] و پارکینسون[۱۲۰] مواجه هستند، در یادگیری رویه­ای اختلال نشان می‌دهند (وکیل، هریشانو- نامن[۱۲۱]، ۱۹۹۸؛ عثمان، ویلکینسون، بیجی، کاستاندا و جهانشانی[۱۲۲]، ۲۰۰۸) افراد مبتلا به آلزایمر ممکن است این نقص را نشان دهند (میتچل و اشمیت[۱۲۳]، ۲۰۰۶) یا نشان ندهند (هیرونو[۱۲۴] و همکاران، ۱۹۹۷). ویکاری[۱۲۵] و همکاران (۲۰۰۵) و نیکولسون و فاوست[۱۲۶] (۲۰۰۷) بیان کردند که کودکان مبتلا به نارساخوانی تحولی، یادگیری رویه­ای آسیب دیده دارند درحالی‌که سیگارت، ویسرال و بل[۱۲۷] (۲۰۰۸) یک اختلال خفیف در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی یافتند.
تقسیم‌بندی حافظه بر اساس حس خاص
ممکن است به یادآوری اطلاعات و اتفاقات به شکل‌های متعدد ازجمله وقتی‌که می‌بینیم، می‌شنویم استشمام می‌کنیم، لمس می‌کنیم و می‌چشیم نیاز داشته باشیم. با این‌ وجود در توان‌بخشی حافظه، حوزه اصلی نگرانی در مورد حافظه برای اطلاعات کلامی و دیداری است. واضح است که می‌توانیم چیزهایی را که می‌توانیم طبقه‌بندی کنیم و یا بخوانیم، به یادآوریم اما ما همچنین می‌توانیم چیزهایی را به یادآوریم که به‌آسانی نمی‌توانیم بیان شان کنیم مثل چهره‌ی یک شخص.
به دلیل وجود بخش‌های متعدد مغز که مسئول فرایندهای شنیداری و دیداری هستند. این موارد می‌توانند به‌طور مستقل بر برخی از افراد که با حافظه دیداری و بر برخی دیگر که با حافظه کلامی مشکل اولیه دارند، تأثیر گذار باشند. سال‌ها پیش، میلنر (۱۹۶۵،۱۹۶۸،۱۹۷۱) نواقص ویژه دروندادهای حسی را طی جراحی لوب اکتومی یک‌طرفه گیجگاهی[۱۲۸] نشان داد. برداشت قسمت چپ گیجگاه منجر به اختلال حافظه دیداری شد و برداشت قسمت راست لوب گیجگاهی منجر به ضعف بیشتر در یادآوری مواد غیرکلامی مثل صورت‌ها، الگوها و مازها شد.
اگر حافظه برای یک نوع درونداد حسی، کمتر تحت تأثیر قرار گیرد. این احتمال وجود دارد که از نظام کمتر آسیب دیده به‌منظور جبران نقص نظام‌های آسیب دیده دیگر استفاده شود. برای مثال، فردی با توانایی‌های کلامی ضعیف اما حافظه دیداری خوب ممکن است مواد کلامی را به اطلاعات دیداری تبدیل کند و از تکنیک‌های تصویرسازی دیداری بهره ببرد. درحالی‌که افراد دارای الگوهای معکوس ممکن است قادر به کلامی کردن اطلاعات دیداری فضایی مثل اطلاعات یک مسیر، باشند.
ویلسون (۱۹۸۷) درمان موفقیت‌آمیزی برای بیماران مبتلا به اختلال هر دو حافظه دیداری و کلامی، توصیف کرده است. البته برخی از افراد هم اختلال حافظه کلامی و هم اختلال حافظه دیداری دارند. این به این معنی نیست که آن‌ها نمی‌توانند از تکنیک‌های یادیار[۱۲۹] و دیگر راهبردهای حافظه بهره ببرند (ویلسون، ۱۹۸۷).
مراحل فرایند یادآوری: رمزگذاری، اندوزش، بازیابی
در آغاز این فصل، حافظه به‌عنوان توانایی دریافت، اندوزش و بازیابی اطلاعات تعریف شد. این سه مرحله برای کارکرد نظام حافظه لازم می‌باشند. دریافت اطلاعات مرحله‌ی رمزگذاری است و حفظ اطلاعات مرحله‌ی اندوزش می‌باشد و دسترسی به اطلاعات در صورت لزوم، مرحله‌ی بازیابی است. هرچند می‌توان بین این مراحل تمایز قائل شد و بیماران با نقص در فقط یک بخش از این نظام قابل تشخیص هستند. در زندگی واقعی این مراحل در تعامل با یکدیگر عمل می‌کنند به‌عنوان مثال افراد دارای مشکلات رمزگذاری، مشکلاتی در توجه، نشان می‌دهند. علی‌رغم این واقعیت که در برخی شرایط یادآوری غیرارادی است می‌توانیم چیزهایی را به یادآوریم که زمان وقوع، توجه خیلی خاص به آن‌ها نکرده‌ایم؛ معمولاً زمانی که در حال یادگیری چیزی جدیدی هستیم یا زمانی که یادآوری برایمان بسیار مهم است، لازم است توجه بیشتری کنیم. افراد مبتلا به نشانگان یادزدودگی کلاسیک، مشکلات رمزگذاری ندارند، هرچند آن‌هایی که نقص اجرایی دارند (مثلاً به دنبال TBI و دمانس) ممکن است این مشکل را داشته باشند (ویلسون، ۱۹۸۹).
وقتی اطلاعات در ذهن ثبت می‌شوند تا زمانی که نیاز باشد در آنجا ذخیره می‌شوند. بیشتر مردم اطلاعات جدید را با سرعت بیشتر در روزهای اول فراموش می‌کند و سپس میزان یادزدودگی کاهش می‌یابد این موضوع در مورد افرادی که با مشکل حافظه روبرو هستند، البته با در نظر گرفتن اینکه در چنین مواردی اطلاعات نسبتاً کمی ذخیره می‌شود، نیز درست است. باوجود این، وقتی اطلاعات به‌صورت مناسب رمزگذاری می‌شوند و به حافظه درازمدت وارد می‌شوند، امتحان، مرور ذهنی و یا تمرین می‌تواند کمک کند تا این اطلاعات در آنجا حفظ شود. بهترین راه برای انجام این کار، این است که شخص را سریعاً بعد از دیدن یا شنیدن اطلاعات جدید، پس از یک تأخیر کوتاه و پس از یک تأخیر کمی طولانی‌تر، آزمون کنیم. این فرایند با فواصلی که به‌تدریج طولانی‌تر می‌گردند، ادامه می‌یابد. چنین تمرین‌ها و تکرارها معمولاً به حفظ بهتر اطلاعات منجر می‌شود. این اصل یادآوری بافاصله (لانداور و بیورک[۱۳۰]، ۱۹۸۷) است؛ بنابراین، این اصل می‌تواند هم به رمزگذاری و هم به اندوزش کمک کند. دیگر راهبردهای تکرار و تمرین نظیر PQRST[131] (پیش مشاهده، سؤال، خواندن، بیان و آزمون) ممکن است به بهبود حفظ کردن کمک کند.
سومین مرحله‌ی در فرایند حافظه، بازیابی اطلاعات، زمانی که ما به آن‌ها نیاز داریم، است. همه ما مواقعی را تجربه کرده‌ایم که می‌دانیم چیزی را می‌دانیم مثل نام یک شهر یا یک کلمه‌ی خاص ولی نمی‌توانیم آن را در زمان مناسب، بازیابی کنیم. این مورد به‌عنوان پدیده نوک زبانی[۱۳۲] شناخته می‌شود. اگر کسی به ما یک کلمه ارائه دهد، ما می‌توانیم معمولاً سریع تشخیص دهیم که درست است یا نه. احتمال مشکلات بازیابی اغلب برای کسانی که مشکل حافظه دارند بیشتر است. اگر ما بتوانیم یک «قلاب[۱۳۳]» به شکل یک سرنخ[۱۳۴] یا راهنما به آن‌ها، ارائه دهیم ممکن است بتوانیم به آن‌ها برای دسترسی به حافظه درست، کمک کنیم. ارائه‌ حروف اول یک اسم ممکن است منجر به یادآوری کل اسم، شود. شاید همه‌ی ما این تجربه را داشته‌ایم که بعضی مواقع، چهره فرد را می‌شناسیم اما نمی‌توانیم بگوییم کجا او را دیده‌ایم. این موضوع به‌ویژه زمانی بیشتر اتفاق می‌افتد که شخص در مکانی متفاوت از مکانی که اولین ملاقات اتفاق افتاده، دیده شود. بازیابی برای بیشتر ما زمانی آسان‌تر است که محیطی که در آن سعی می‌کنیم چیزی را یادآوری کنیم مشابه محیطی باشد که ما در ابتدا در آن یاد گرفته‌ایم. این موضوع به‌عنوان اصل ویژگی بافت[۱۳۵] شناخته شده است گودن[۱۳۶] و بدلی در سال ۱۹۷۵ این اصل را در یک آزمایش ابتکاری، نشان دادند. آن‌ها فهرستی از لغات را به غواصان هم در خشکی و هم در زیر آب آموزش دادند و از آن‌ها خواستند تا آن لغات را در محیط مشابه و هم محیط غیرمشابه یادآوری کنند. لغت‌های را که زیر دریا یاد گرفته بودند زمانی که در زیر دریا، مورد آزمایش قرار می‌گرفتند بهتر به یاد می‌آوردند. نتایج مشابهی برای کسانی که روی زمین یاد گرفته بودند به دست آمد. (به این معنی که آن‌ها زمانی که در همان مکان و محیط مورد آزمایش قرار گرفتند، بیشتر و بهتر به یاد آوردند). زمانی که محیط یادگیری و آزمایش یکسان بود نسبت به زمانی که بین دو محیط تفاوت وجود داشت یادآوری کلمه‌ها، ۴۰ درصد بیشتر بود؛ بنابراین افراد مبتلا به آسیب حافظه، ممکن است اگر آن‌ها در مکانی مشابه مکانی که یادگیری برای اولین بار در آن صورت گرفته است، قرار گیرند، بهتر مطالب را یادآوری کند.
بدیهی است که در اکثر مواقع ما می‌خواهیم از اختصاصی بودن بافت، اجتناب کنیم بنابراین به هنگام آموزش اطلاعات جدید به فرد مبتلا به آسیب حافظه، ما باید به فرد یاد بدهیم که در مکان‌ها و موقعیت‌های اجتماعی مختلف یادآوری کند. هدف ما، باید تشویق یادگیری در موقعیت‌های بسیار متفاوت باشد؛ موقعیت‌های روزمره‌ای که احتمالاً فرد روزانه با آن‌ها مواجهه می‌گردد. یادگیری نباید محدود به یک بافت یا موقعیت خاص مثل یک بخش بیمارستان، کلاس و یا مطب درمانگر شود.
همچنین خُلق[۱۳۷] یا وضعیت ذهنی که داریم بر توانایی یادآوری ما تأثیر می‌گذارد. می‌دانیم که افراد مطالبی را که در حالت هوشیاری یاد گرفته‌اند در حالت هوشیاری هم بهتر به یاد می‌آورند این مطلب غیرمنتظره‌ای نیست؛ با این‌ وجود این واقعیت هم وجود دارد که فرد، مطالبی را که به هنگام مستی یاد گرفته است در حالات مستی هم بهتر به یاد می‌آورد. به همین صورت، مطالبی که در حالت خوشحالی یا ناراحتی یاد گرفته شده‌اند وقتی آن هیجان اولیه دوباره تجربه می‌شود، بهتر یادآوری می‌شوند. این مطلب با عنوان یادگیری وابسته به حالت[۱۳۸] معروف است بنابراین به هنگام کمک به فرد مبتلا به آسیب مغزی برای یادآوری مطالب باید در حالات مختلف خُلقی به او آموزش دهیم به‌گونه‌ای که از اختصاصی شدن بافت اجتناب گردد.
انواع دیگر حافظه
حافظۀ آشکار و ناآشکار
حافظۀ آشکار شبیه به حافظۀ رویدادی است به این معنا که فرد آگاهانه می‌تواند حوادث و رویدادهای مربوط به گذشته را به یاد آورد همان‌گونه که در بحث حافظه رویدادی مطرح گردید اکثر افراد مبتلا به اختلالات حافظه، در تکالیف حافظه آشکار مشکل دارند. این حافظه، در مقابل بسیاری از آسیب‌های عصب‌شناختی، آسیب‌پذیر می‌باشد و احتمالاً کانون توجه توان‌بخشی حافظه است.
از طرف دیگر حافظۀ ناآشکار، شبیه حافظه رویه‌ای است یعنی در آن هیچ‌گونه یادآوری هوشیارانه‌ای برای اینکه فرد نشان دهد یادگیری اتفاق افتاده است، لازم نیست. حافظه رویه‌ای شکلی از حافظه ناآشکار است که ما را قادر به یادگیری مهارت‌های نظیر دوچرخه سواری و تکلیف ردیابی حرکتی می‌کند حافظه ناآشکار همچنین یادگیری غیر حرکتی نظیر آماده‌سازی[۱۳۹] را در بر می‌گیرد. آماده‌سازی فرایندی است که به‌موجب آن یادگیری از طریق مواجهه قبلی با محرک، بهبود می‌یابد؛ بنابراین اگر به یک بیمار مبتلا به یادزدودگی، فهرستی از لغات نشان داده شود و این لغات را قبل از نشان دادن تنه کلمه‌ها (به شکل دو یا سه حرف اول کلمه‌ها) بخواند احتمالاً او با لغات صحیح پاسخ خواهد داد حتی اگر هیچ هوشیاری یا خاطره آشکاری از لغات قبلی نداشته باشد (وارینگتون و ویسکرانتز[۱۴۰]، ۱۹۶۸). اگرچه چندین دهه است که مشخص شده است افراد دچار اختلال حافظه می‌تواند برخی از مهارت‌ها و اطلاعات را به‌طور معمول از طریق توانایی‌های یادگیری ناآشکار دست نخورده (یا نسبتاً دست نخورده) خود، یاد بگیرند، به‌کارگیری این دانش به‌منظور کاهش مشکلات واقعی زندگی که افراد مبتلا به آسیب‌های عضوی حافظه با آن مواجه می‌شوند، دشوار است. گلیسکای و شاکتر[۱۴۱] (۱۹۸۸) و گلیسکای، شاکتر و تالوینگ (۱۹۸۶) با بهره‌گیری از توانایی‌های ناآشکار دست نخورده، برای آموزش اصطلاح رایانه به افراد مبتلا به یادزدودگی با بهره گرفتن از فنی که آن‌ها، روش محو سرنخ‌ها[۱۴۲] می‌نامند، تلاش کردند. علی‌رغم برخی موفقیت‌ها، روش محو سنخ‌ها، مستلزم صرف زمان و تلاش قابل‌توجه، هم از طرف آزمایشگران و هم از طرف فرد مبتلا به یادزدودگی است. از طرف دیگر حافظه ‌یا یادگیری ناآشکار مستلزم تلاش نیست زیرا بدون یادآوری هوشیار اتفاق می‌افتد. این همراه با سایر ناهنجاری‌های مشاهده شده در طول یادگیری ناآشکار (مثل این مشاهده که در یک تصویر چند تکه یا روش آمادگی ادراکی، اگر بیمار مبتلا به یادزدودگی یک قطعه را در ارائه اولیه، اشتباه نام‌گذاری کند، این اشتباه ممکن است به تکلیف الصاق شود و در ارائه‌های پی در پی، تکرار گردد) بدلی و ویلسون (۱۹۹۴) را به طرح این سؤال هدایت کرد که آیا اگر در طول فرایند یادگیری از ارتکاب اشتباهات، جلوگیری شود بیماران مبتلا به یادزدودگی، بهتر یاد می‌گیرند؟ این شروع مطالعات یادگیری بدون خطا در توان‌بخشی حافظه بود.
حافظه گذشته‌نگر و آینده‌نگر
حافظه گذشته‌نگر، حافظه‌ای برای رویدادها، حوادث، فهرست لغات، جوک‌ها یا تجارب خاص دیگر در گذشته است. این حافظه، برخلاف حافظه‌ آینده‌نگر است که توانایی به خاطر آوردن مطالب در آینده است؛ ممکن است به خاطر آوردن یک زمان خاص باشد (مثلاً ساعت ۳ به ایستگاه راه آهن برو) یا در یک فاصله زمانی مشخص (مثلاً ۱۵ دقیقه دیگه، لطفاً به گربه غذا بده) یا وقتی یک اتفاق خاص روی می‌دهد (مثلاً دفعه بعد که جسیکا را دیدی، پیغام تام را به او برسان)؛ به عبارت دیگر حافظه‌ آینده‌نگر به خاطر آوردن انجام کارهاست نه به خاطر آوردن چیزهای که قبلاً اتفاق افتاده است. الیس[۱۴۳] (۱۹۹۶) آن را «تحقق هدف‌ها با تأخیر» تعریف می‌کند. حافظه گذشته‌نگر در بحث حافظه رویدادی، حافظه کلامی و دیداری و حافظه آشکار، مطرح شده است. وقتی از افراد سؤال می‌شود روزانه با چه مشکلات حافظه روبرو هستید، حافظه‌ آینده‌نگر یکی از رایج‌ترین شکایات افراد است (بدلی، ۲۰۰۴). به‌علاوه، بر اساس نظر بدلی روشن نیست، حافظه‌ آینده‌نگر چگونه کار می‌کند. آن به حافظه نیاز دارد زیرا افراد مبتلا به یادزدودگی، مشکلات زیادی در به خاطر آوردن آنچه باید انجام دهند، دارند؛ اما افراد جوان و باهوش اغلب در انجام کارها به‌موقع، ضعیف‌تر هستند. به‌طور واضح در حافظه‌ آینده‌نگر یک جز انگیزش و همیشه مشخصاً یک راهبرد وجود دارد (ص ۹). در آزمون‌های حافظه، افراد جوان نسبت به افراد پیرتر، اشتباهات کمتری در حافظه‌ آینده‌نگر، مرتکب می‌شوند اما در زندگی واقعی افراد پیرتر اشتباهات کمتری دارند زیرا آن‌ها محدودیت‌های خود را می‌دانند و با نوشتن کارهای که باید انجام دهند یا با تمرکز بیشتر این محدودیت را جبران می‌کنند. گروت، ویلسون، ایوانز و واتسون[۱۴۴] (۲۰۰۲) نشان دادند که حافظه‌ آینده‌نگر به علت نقصان حافظه و یا مشکلات اجرایی می‌تواند دچار شکست شود. در حقیقت، شواهدی وجود دارد که مقیاس‌های کارکرد اجرایی در تبیین نقصان حافظه‌ آینده‌نگر، بهتر از مقیاس‌های حافظه می‌باشند (بورجس، وتیچ، دلکی، کاستلو و شالیس[۱۴۵]، ۲۰۰۰؛ فیش، منلی و ویلسون[۱۴۶]، ۲۰۰۸ الف).
همچنین برای حافظه‌ آینده‌نگر، مؤلفه‌های گذشته‌نگر وجود دارد. فیش و همکاران (۲۰۰۸) مثال پست کردن یک نامه را مطرح می‌کنند. اول باید قصد آگاهانه برای پست کردن نامه داشته باشید شما باید این نیت را تا زمانی که اجرایی شود در ذهنتان تکرار کنید (ممکن است چندین ساعت) یا نیت کنید این قصد را زمانی که قابل ‌اجرا می‌شود به خاطر آورید. مگر اینکه یک صندوق پستی، بلافاصله در دسترس شما باشد. شما ممکن است مجبور باشید کارهای زیادی قبل از دیدن صندوق پست، انجام دهید، شما باید این نیت را طوری در ذهنتان ذخیره کنید که هیچ یک از فعالیت‌های جاری شما در آن اختلال ایجاد نکند. سپس در زمان و شرایط مناسب، شما باید به آن نیت دسترسی داشته باشید و کارهای مرتبط با آن را شروع کنید؛ بنابراین قبل از ترک منزل، شما باید یادتان باشد نامه را بردارید و همچنین قصد پست کردن نامه وقتی به صندوق پستی رسیدید را به خاطر داشته باشید. به‌علاوه، شما باید یادتان باشد که آیا نامه را پست کرده‌اید یا نه. الیس (۱۹۹۶) این مراحل را با عنوان رمزگردانی، نگهداری، فهم و ارزیابی[۱۴۷]، توضیح داده است. لوین و هانتن[۱۴۸] (۲۰۰۴) همچنین بیان می‌کنند که حافظه‌ آینده‌نگر یک مؤلفه اخباری[۱۴۹] (آشکار) دارد از این لحاظ که ما لازم است به خاطر داشته باشیم چه عملی باید انجام دهیم و یک جز گیجگاهی – بافتی[۱۵۰] (آینده‌نگر) دارد از این لحاظ که ما باید به خاطر داشته باشیم کی و کجا این عمل انجام شود.
افرادی مبتلا به آسیب حافظه، مشکلاتی با هر دو نوع حافظه تجربه خواهند کرد. آن‌ها در به خاطر آوردن چیزهای که در گذشته اتفاق افتاده و همچنین کارهای که در آینده می‌خواهند انجام دهند، مشکل خواهند داشت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:37:00 ب.ظ ]




فصل چهارم
نتایج و بحث
۴-۱: ارتفاع گیاه:
ارتفاع گیاه تحت تأثیر سطوح مختلف تنش آبی و مصرف زئولیت قرار گرفت و به ترتیب در سطح آماری یک و پنج درصد معنی دار شدند (جدول۴-۱). بر اساس نتایج جدول تجزیه واریانس سالیسیلیک اسید تأثیر معنی داری بر روی ارتفاع گیاه نداشت. اثرات متقابل آبیاری و زئولیت در سطح پنج درصد معنی دار شد ولی اثرات متقابل آبیاری و سالیسیلیک اسید و همچنین زئولیت و سالیسیلیک اسید و اثرات متقابل آبیاری، زئولیت و سالیسیلیک اسید معنی دار نشدند ( جدول۴-۱). در جدول مقایسه میانگین اثرات اصلی، بیشترین ارتفاع گیاه با میانگین ۷۹ سانتی متر مربوط به تیمار عدم تنش آبی (آبیاری بر اساس ۱۰۰ درصد نیاز آبی گیاه) و کمترین ارتفاع گیاه با میانگین ۴۳/۶۱ سانتی متر مربوط به تیمار تنش آبی ( بر اساس ۷۰ درصد نیاز آبی گیاه) بود (جدول۴-۲). در بین سطوح مختلف مصرف زئولیت بیشترین و کمترین ارتفاع گیاه با میانگین ۸۶/۶۹ و ۰۷/۶۶ سانتی متر به ترتیب مربوط به تیمارهای مصرف ۸ تن در هکتار و عدم مصرف زئولیت بود (جدول۴-۲). ارتفاع گیاه تحت تأثیر مصرف سطوح مختلف سالیسیلیک اسید قرار گرفت و اختلاف معنی داری را باهم نشان ندادند ولی در تیمار مصرف سالیسیلیک اسید ارتفاع گیاه بیشتر از تیمار عدم مصرف سالیسیلیک اسید بود (جدول۴-۲). مشخص شده است که تنش خشکی از طریق کاهش سرعت رشد گیاه باعث کاهش ارتفاع گیاه می شود که هرچه اعمال تنش به انتهای فصل رشد نزدیک تر باشد تأثیر کمتری بر ارتفاع گیاه دارد (رستمی، ۱۳۸۳). بر اساس نتایج جدول مقایسه میانگین اثرات متقابل دوگانه­ آبیاری و زئولیت بیشترین ارتفاع گیاه با میانگین ۰۷/۸۳ سانتی متر متعلق به تیمار آبیاری بر اساس ۱۰۰ درصد نیاز آبی گیاه به همراه مصرف ۸ تن زئولیت در هکتار و کمترین مقدارآن با میانگین ۲۰/۵۷ سانتی متر مربوط به تیمار آبیاری بر اساس ۷۰ درصد نیاز آبی گیاه و عدم مصرف زئولیت بود (جدول ۴-۳). در بین اثرات متقابل آبیاری و سالیسیلیک اسید نیز بیشترین ارتفاع گیاه با میانگین ۷۳/۷۹ سانتی متر مربوط به تیمار آبیاری بر اساس ۱۰۰ درصد نیاز آبی گیاه به همراه محلول پاشی سالیسیلیک اسید و کمترین مقدار آن با میانگین ۸۶/۶۰ سانتی متر مربوط به تیمار آبیاری بر اساس ۷۰ درصد نیاز آبی گیاه و عدم مصرف سالیسیلیک اسید بود. همچنین در بین اثرات متقابل زئولیت و سالیسیلیک اسید نیز بیشترین ارتفاع گیاه با میانگین ۰۸/۷۱ سانتی متر متعلق به تیمار مصرف ۸ تن زئولیت در هکتار به همراه محلول پاشی سالیسیلیک اسید و کمترین آن با میانگین ۹۴/۶۵ سانتی متر متعلق به تیمار عدم مصرف زئولیت و سالیسیلیک اسید بود (جدول۴-۳). امیدی (۱۳۸۸) طی بررسی اثر تنش آبی بر ویژگی های زراعی و فیزیولوژیکی سه رقم گلرنگ بهاره در کرج اظهار داشت که در بین سطوح مختلف تنش آبی، بیشترین و کمترین ارتفاع بوته به ترتیب با میانگین ۴/۷۹ و ۳/۶۰ سانتیمتر مربوط به تیمار شاهد و تیمار قطع آبیاری در مرحله تکمه دهی و گلدهی بود. طبق نتایج جدول مقایسه میانگین اثرات متقابل سه گانه بیشترین ارتفاع با میانگین ۶۸/۵۸ سانتی متر مربوط به تیمار (آبیاری بر اساس ۱۰۰ درصد نیاز آبی گیاه + مصرف ۴ تن در هکتار + محلول پاشی سالیسیلیک اسید) بود و کمترین ارتفاع با میانگین ۴۷/۵۶ سانتی متر مربوط به تیمار (آبیاری بر اساس ۸۵ درصد نیاز آبی گیاه + عدم مصرف زئولیت و سالیسیلیک اسید) بود ( جدول۴-۴). بسیاری از محققان معتقدند که طویل شدن برگ و ساقه، حساس‌ترین فرایند گیاه در تنش کمبود آب در طول دوره ی رویشی است. مشخص شده است که تنش خشکی از طریق کاهش سرعت رشد گیاه باعث کاهش ارتفاع گیاه می شود که هرچه اعمال تنش به انتهای فصل رشد نزدیک تر باشد تأثیر کمتری بر ارتفاع گیاه دارد (رستمی، ۱۳۸۳). افزایش شدت تنش خشکی باعث کاهش ارتفاع گیاه می شود و افزایش مصرف زئولیت موجب افزایش ارتفاع گیاه خواهد شد (میرزاخانی و سیبی، ۱۳۸۹).
۴-۲: ارتفاع اولین شاخه از سطح خاک:
با وارد شدن ماشین آلات مدرن برداشت، صفت ارتفاع اولین شاخه ی فرعی از سطح خاک برای برداشت مکانیزه حائز اهمیت می باشد. در یک بررسی روی گلرنگ مشاهده شد که ارتفاع اولین شاخه ی فرعی از سطح خاک تحت تأثیر ژنوتیپ و محیط قرار گرفت (Camas et al., 2007). طبق نتایج جدول تجزیه واریانس صفات، ارتفاع اولین شاخه از سطح خاک تحت تأثیر تنش آبی، مصرف زئولیت و اثر متقابل آبیاری و زئولیت قرار گرفته و در سطح آماری یک درصد معنی دار شد ولی مصرف سالیسیلیک اسید و اثر متقابل آبیاری و سالیسیلیک اسید و همچنین زئولیت و سالیسیلیک اسید و اثرات متقابل سه گانه ی آبیاری، زئولیت و سالیسیلیک اسید از لحاظ آماری اختلاف معنی داری را روی ارتفاع اولین شاخه از سطح خاک نشان ندادند (جدول۴-۱). فراست (۱۳۸۹) عنوان کرد که صفت ارتفاع اولین شاخه ی فرعی از سطح خاک تحت تأثیر تنش خشکی قرار نگرفت. در این آزمایش بر اساس نتایج جدول مقایسه میانگین اثرات اصلی، با افزایش شدت تنش آبی ارتفاع اولین شاخه از سطح خاک، کاهش نشان می دهد به طوری که بیشترین و کمترین ارتفاع اولین شاخه از سطح خاک با میانگین های ۶۱/۵۴ و ۸۸/۴۴ سانتی متر به ترتیب مربوط به تیمار آبیاری بر اساس ۱۰۰ و ۷۰ درصد نیاز آبی گیاه بود. در بین سطوح مختلف مصرف زئولیت هم با افزایش مقدار مصرف آن ارتفاع اولین شاخه از سطح خاک نیز افزایش پیدا می کند به نحوی که در تیمار مصرف ۸ تن زئولیت در هکتار بیشترین ارتفاع با میانگین ۳۳/۵۰ سانتی متر و کمترین ارتفاع با میانگین ۶۵/۴۷ سانتی متر متعلق به تیمار عدم مصرف زئولیت بود. طبق نتایج این جدول با مصرف سالیسیلیک اسید ارتفاع اولین شاخه از سطح خاک نسبت به تیمار عدم مصرف سالیسیلیک اسید کاهش یافت ولی هر دوی آن ها از لحاظ آماری در یک کلاس قرار گرفتند (جدول۴-۲). نتایج مقایسه میانگین اثرات متقابل دوگانه­ آبیاری و زئولیت نشان داد که بیشترین ارتفاع اولین شاخه از سطح خاک با میانگین ۷۵/۵۶ سانتی متر مربوط به تیمار آبیاری بر اساس ۱۰۰ درصد نیاز آبی گیاه و مصرف ۸ تن زئولیت در هکتار و کمترین مقدار آن با میانگین ۶۱/۴۱ سانتی متر متعلق به تیمار آبیاری بر اساس ۷۰ درصد نیاز آبی گیاه و عدم مصرف زئولیت بود (جدول۴-۳). همچنین در بین اثرات متقابل دوگانه­ آبیاری و سالسیلیک اسید بیشترین ارتفاع اولین شاخه از سطح خاک با میانگین ۸۴/۵۴ سانتی متر متعلق به تیمار آبیاری بر اساس ۱۰۰ درصد نیاز آبی گیاه و عدم مصرف سالیسیلیک اسید و کمترین مقدار آن با میانگین ۷۳/۴۴ سانتی متر متعلق به تیمار آبیاری بر اساس ۷۰ درصد نیاز آبی گیاه به همراه محلول پاشی سالیسیلیک اسید بود (جدول۴-۳). در بین اثرات متقابل زئولیت و سالیسیلیک اسید بیشترین ارتفاع اولین شاخه از سطح خاک با میانگین ۵۹/۵۰ سانتی متر مربوط به تیمار مصرف ۸ تن زئولیت در هکتار و محلول پاشی سالیسیلیک و کمترین مقدار آن با میانگین ۸۴/۴۶ سانتی متر متعلق به تیمار عدم مصرف زئولیت به همراه محلول پاشی سالیسیلیک اسید بود (جدول۴-۳). نژاد شاملو (۱۳۷۵) بیان داشته است که با افزایش ارتفاع اولین شاخه ی فرعی از سطح زمین، عمق کنوپی (زیست توده) کاهش می یابد و باعث نفوذ بهتر نور در کنوپی و استفاده بیشتر برگ های پایین از نور می شود و در نهایت باعث افزایش عملکرد دانه خواهد شد. بر اساس نتایج جدول مقایسه میانگین های اثرات متقابل سه گانه­ی صفات بیشترین ارتفاع اولین شاخه از سطح خاک با میانگین ۵۵/۵۷ سانتی متر متعلق به تیمار (آبیاری بر اساس ۱۰۰ درصد نیاز آبی گیاه + مصرف ۸ تن زئولیت در هکتار + محلول پاشی سالیسیلیک اسید) و کمترین ارتفاع اولین شاخه از سطح خاک با میانگین ۲۰/۴۱ سانتی متر مربوط به تیمار (آبیاری بر اساس ۷۰ درصد نیاز آبی گیاه + عدم مصرف زئولیت + محلول پاشی سالیسیلیک اسید) بود (جدول۴-۴).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

با کاهش میزان رطوبت قابل دسترس گیاه، معمولاً رشد رویشی و ارتفاع گیاه کاهش خواهد یافت. با کاهش رشد رویشی گیاه، مقدار تولید مواد فتوسنتزی گیاه نیزکاهش نشان می دهد، در نتیجه تعداد مریستم های آغازنده های شاخه های فرعی نیز کمتر خواهد شد و اولین شاخه ی فرعی گیاه در ارتفاع پایین تری از ساقه تشکیل می شود. با مصرف زئولیت و سالیسیلیک اسید هر کدام از این مواد توانسته اند اثر سوء تنش آبی را تعدیل دهند به نحوی که با افزایش مقادیر مصرف زئولیت و همچنین محلول پاشی سالیسیلیک اسید ارتفاع اولین شاخه­ فرعی از سطح خاک افزایش می یابد و این نشان دهنده ی آن است که رطوبت قابل دسترس برای رشد گیاه فراهم بوده و گیاه رشد مطلوبتری را نسبت به زمانی که عدم مصرف این مواد وجود دارد، داشته است.
۴-۳: قطر ساقه:
نتایج جدول تجزیه واریانس نشان داد که صفت قطر ساقه تحت تأثیر سطوح مختلف تنش آبی و اثر متقابل آبیاری و زئولیت قرار گرفت و در سطح آماری یک درصد معنی دار شد (جدول۴-۱). در جدول مقایسه میانگین اثرات اصلی، بیشترین قطر ساقه با میانگین ۰۶/۶ میلی متر مربوط به تیمار عدم تنش آبی (آبیاری بر اساس ۱۰۰ درصد نیاز آبی گیاه) و کمترین قطر ساقه با میانگین ۳۴/۵ میلی متر مربوط به تیمار تنش شدید (آبیاری بر اساس ۷۰ درصد نیاز آبی گیاه) بود (جدول۴-۲). در سطوح مختلف مصرف زئولیت نیز بیشترین و کمترین قطر ساقه مربوط به تیمارهای مصرف ۴ تن در هکتار و عدم مصرف زئولیت به ترتیب با میانگین های ۷۲/۵ و ۴۰/۵ میلی متر بدست آمد. مصرف سالیسیلیک اسید بر صفت قطر ساقه تأثیر معنی داری را نشان نداد (جدول۴-۲). در بین اثرات متقابل دوگانه­ آبیاری و زئولیت مشاهده شد که بیشترین قطر ساقه با میانگین ۴۴/۶ میلی متر متعلق به تیمار آبیاری بر اساس ۱۰۰ درصد نیاز آبی گیاه و مصرف ۸ تن زئولیت در هکتار و کمترین قطر ساقه با میانگین ۷۹/۴ میلی متر متعلق به تیمار آبیاری بر اساس ۷۰ درصد نیاز آبی گیاه و عدم مصرف زئولیت بود (جدول۴-۳). اثرات متقابل دوگانه­ آبیاری و سالیسیلیک اسید نشان داد که بیشترین قطر ساقه با میانگین ۰۹/۶ میلی متر مربوط به تیمار آبیاری بر اساس ۱۰۰ درصد نیاز آبی گیاه و عدم مصرف سالیسیلیک اسید و کمترین مقدار آن با میانگین ۲۹/۵ میلی متر مربوط به تیمار آبیاری بر اساس ۷۰ درصد نیاز آبی گیاه و محلول پاشی سالیسیلیک اسید بود (جدول۴-۳). در جدول مقایسه میانگین اثرات متقابل سه گانه­ی صفات بیشترین قطر ساقه با میانگین ۶۸/۶ میلی متر مربوط به تیمار (آبیاری بر اساس ۱۰۰ درصد نیاز آبی گیاه + مصرف ۸ تن در هکتار زئولیت + محلول پاشی سالیسیلیک اسید) بدست آمد و کمترین قطر ساقه با میانگین ۷۷/۴ میلی متر مربوط به تیمار (آبیاری بر اساس ۷۵ درصد نیاز آبی گیاه + عدم مصرف زئولیت + مصرف سالیسیلیک اسید) بود (جدول۴-۴).
قطر ساقه نشان دهنده حجم فیزیکی گیاه است یعنی هرچه قطر ساقه بیشتر باشد آن گیاه از نظر جثه بزرگتر و حجیم تر است که مسلماً گیاهان بزرگتر، قوی تر می باشند. با افزایش شدت تنش آبی قطر ساقه نیز تحت تأثیر قرار گرفته و کاهش پیدا می کند و این یک محدودیت در رشد گیاه برای رشد بهتر محسوب می شود. پس با مصرف مقادیر بیشتر زئولیت به دلیل در اختیار داشتن رطوبت بیشتر در اختیار گیاه و استفاده ی گیاه از این رطوبت به تبع قطر ساقه ی گیاه نیز افزایش پیدا می کند و این در استحکام گیاه و جثه ی گیاه تأثیر مثبت داشته و موجب افزایش آن می شود.
۴-۴: تعداد شاخه­ فرعی:
در این آزمایش نتایج جدول تجزیه واریانس نشان داد که تنش آبی، مصرف زئولیت و اثر متقابل آبیاری و زئولیت بر صفت تعداد شاخه ی فرعی تأثیر گذاشته و در سطح آماری یک درصد معنی دار شد (جدول۴-۱). ولی مصرف سالیسیلیک اسید، اثر متقابل آبیاری و سالیسیلیک اسید، اثر متقابل زئولیت و سالیسیلیک اسید و همچنین اثر متقابل سه گانه ی آبیاری، زئولیت و سالیسیلیک اسید از لحاظ آماری اختلاف معنی داری روی آن نشان ندادند (جدول۴-۱). بر اساس نتایج جدول مقایسه میانگین های اثرات اصلی با افزایش شدت تنش آبی تعداد شاخه ی فرعی نیز کاهش نشان داد به طوری که بیشترین و کمترین تعداد شاخه ی فرعی با میانگین های ۰۷/۶ و ۳۳/۴ شاخه به ترتیب متعلق به تیمارهای آبیاری بر اساس ۱۰۰ و ۷۰ درصد نیاز آبی گیاه بود (جدول۴-۲). غوزه های ثانویه که بر روی شاخه های فرعی در گیاه تشکیل می شوند از لحاظ محل و زمان تشکیل در شرایطی هستند که تحت تأثیر عوامل محیطی، وجود و عرضه ی مواد فتوسنتزی و به طور کلی تداوم رشد گیاه قرار دارند. بنابراین به نظر می رسد هر عاملی مانند: وجود رطوبت مناسب که فرصت رشد بیشتری در اختیار گیاه قرار می دهد، موجب شکل گیری تعداد غوزه­ی بیشتری بر روی گیاه از طریق افزایش ارتفاع و انشعابات جانبی خواهد شد. همچنین رشد رویشی بیشتر منجر به باروری تعداد بیشتری از غوزه های تشکیل شده خواهد بود و به نظر می رسد این تأثیر گذاری بیشتر ناشی از بارور شدن غوزه هایی باشد که در موقعیت های ثانویه بر روی انشعابات جانبی ساقه تشکیل شده اند. از آن جا که به دلیل خود ناباروری گل های گلرنگ تلقیح در این گیاه به صورت دگرگشن صورت می گیرد (زینلی، ۱۳۷۸). با توجه به ماهیت رشد نامحدودی که گلرنگ دارد هرچه تعدا غوزه های تشکیل شده بیشتر باشد، شانس تلقیح گل های غوزه های تولیدی بیشتر خواهد بود. در بین سطوح مختلف مصرف زئولیت نیز با افزایش مقادیر مصرف زئولیت تعداد شاخه­ فرعی نیز افزایش می یابد به طوری که در تیمار مصرف ۸ تن زئولیت در هکتار بیشترین تعداد شاخه ی فرعی با میانگین ۳۰/۵ شاخه و کمترین آن با میانگین ۶۶/۴ شاخه که مربوط به تیمار عدم مصرف زئولیت به دست آمد (جدول۴-۲). طبق نتایج این جدول مشاهده شد که با محلول پاشی سالیسیلیک اسید تعداد شاخه ی فرعی کاهش یافت ولی از لحاظ آماری با تیمار عدم مصرف سالیسیلیک اسید در یک گروه آماری قرار گرفتند (جدول۴-۲). بر اساس نتایج مقایسه میانگین اثرات متقابل دوگانه­ آبیاری و زئولیت، بیشترین تعداد شاخه­ فرعی با میانگین ۸۱/۶ شاخه مربوط به تیمار آبیاری بر اساس ۱۰۰ درصد نیاز آبی گیاه به همراه مصرف ۸ تن زئولیت در هکتار و کمترین تعداد شاخه­ فرعی با میانگین ۵۶/۳ شاخه مربوط به تیمار آبیاری بر اساس ۷۰ درصد نیاز آبی گیاه و عدم مصرف زئولیت بود (جدول۴-۳). در بین اثرات متقابل دوگانه­ آبیاری و سالیسیلیک اسید مشاهده شده بیشترین تعداد شاخه­ فرعی مربوط به تیمار آبیاری بر اساس ۱۰۰ درصد نیاز آبی گیاه و عدم مصرف سالیسیلیک اسید و کمترین مقدار آن با میانگین ۲۷/۴ شاخه متعلق به تیمار آبیاری بر اساس ۷۰ درصد نیاز آبی گیاه به همراه محلول پاشی سالیسیلیک اسید بود. همچنین در بین اثرات متقابل دوگانه­ زئولیت و سالسیلیک اسید، بیشترین تعداد شاخه­ فرعی با میانگین ۳۶/۵ شاخه مربوط به تیمار مصرف ۸ تن زئولیت در هکتار به همراه محلول پاشی سالیسیلیک اسید و کمترین میزان آن با میانگین ۵۸/۴ شاخه مربوط به تیمار عدم مصرف زئولیت به همراه محلول پاشی سالیسیلیک اسید بود (جدول۴-۳). صفت تعداد شاخه ی فرعی بر تعداد غوزه، تعداد دانه در غوزه و در نهایت عملکرد دانه نقش مهمی دارد که از نظر تأثیر بر تولید اهمیت دارد و از این رو بررسی آن مهم تلقی می شود. در پژوهشی روی تنش خشکی در گلرنگ مشخص گردید که تعداد شاخه ی فرعی با میانگین ۳/۱۲ شاخه در گیاه تغییر معنی داری نداشت (Esendal et al., 2008). بر اساس نتایج جدول مقایسه میانگین اثرات متقابل سه گانه­ی صفات مشاهده شد که بیشترین تعداد شاخه ی فرعی با میانگین ۸۵/۶ شاخه متعلق به تیمار (آبیاری بر اساس ۱۰۰ در صد نیاز آبی گیاه + مصرف ۸ تن زئولیت در هکتار + محلول پاشی سالیسیلیک اسید) و کمترین آن با میانگین ۵۲/۳ شاخه مربوط به تیمار (آبیاری بر اساس ۷۰ درصد نیاز آبی گیاه + عدم مصرف زئولیت و سالیسیلیک اسید) بود (جدول۴-۴). سیروس مهر و همکاران (۱۳۸۷) اظهار داشتند که اثر آبیاری بر تعداد شاخه ی فرعی تأثیر معنی داری نداشت. فراست (۱۳۸۹) عنوان کرد که صفت تعداد شاخه ی فرعی نسبت به میزان آبیاری تحت تأثیر قرار نگرفت، با این وجود تیمارها در گروه های مختلف قرار گرفتند.
با افزایش شدت تنش کمبود آب، تعداد شاخه فرعی در هر بوته کاهش می یابد. بنابراین با محدودتر شدن مقدار آب قابل دسترس گیاه، تعداد مریستم های آغازنده ی شاخه ی فرعی در گیاه و همچنین طول دوره ی رشد و نمو گیاه کمتر خواهد شد و با کاهش تعداد شاخه ی فرعی، تعداد غوزه ی تولیدی در هر بوته نیز کمتر شده و نهایتاً عملکرد دانه نیز کاهش خواهد یافت. مصرف مقادیر بیشتر زئولیت می تواند با توانایی که در جذب و نگهداری رطوبت مازاد در خاک را دارد، دامنه ی نوسانات پرآبی خاک (۲۴ تا ۴۸ ساعت بعد از هر بار آبیاری مزرعه که شرایط غرقابی و کمبود اکسیژن در محیط ریشه ی گیاه حاکم است) و کم آبی (با توجه به بافت خاک، درجه حرارت، نحوه ی کاشت، مقدار ماده ی آلی موجود در خاک و ….. ۶-۵ روز پس از هر آبیاری) که هر دو حالت برای رشد و نمو گیاه شرایط نامطلوبی هستند، را کاهش می دهد و با ایفای این نقش مهم، باعث فراهم شدن شرایط یکنواخت تری از نظر دسترسی گیاه به رطوبت مطلوب در خاک می شود. مصرف سالیسیلیک اسید نیز با ایجاد یک سیستم مقاومت در برابر شرایط نا مساعد محیطی در گیاه و به طور کلی ایجاد یک سیستم دفاعی در تمام اندام های گیاه، برای جلوگیری از هدر رفت رطوبت اضافی با کاهش تعداد شاخه­ فرعی در گیاه به این شکل در مقابل کم آبی در گیاه ایجاد تحمل به شرایط کم آبی را به وجود می ­آورد.

(جدول۴-۱) نتایج تجزیه واریانس صفات
میانگین مربعات MS
تعداد شاخه ی فرعی قطر ساقه ارتفاع اولین شاخه
از سطح زمین
ارتفاع گیاه درجه آزادی منابع تغییرات
۱۸۲/۰ n.s ۵۱۱/۱۰ ** ۳۲/۱۶ n.s **۷۶۳/۳۹۷ ۳ تکرار
۲۵۳/۲۰ ** ۷۱۳/۳ ** ۱۹/۵۸۷ ** **۳۹۵/۲۱۴۹ ۲ آبیاری
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:37:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم