کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آخرین مطالب



جستجو


 



سلسله مراتب خطی
زیرمعیارها
شکل ۲-۴: فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)
خدمت
اطلاعات

۲-۳۶- اصول فرایند تحلیل سلسله مراتبی

شرط معکوسی[۵۲]:اگر ترجیح A بر عنصر B برابر باشد ترجیح عنصر B بر عنصر A برابر ۱/n خواهد بود.
اصل همگنی[۵۳] :بیانگر مقایسه بودن عنصر A بر عنصر B می باشد به عبارتی برتری عنصر A بر عنصر B نمی تواند بینهایت یا صفر باشد.
وابستگی[۵۴] : هر عنصر سلسله مراتبی به عنصر یک سطح بالاتر از خود می تواند وابسته باشد و به صورت خطی این وابستگی تا بالاترین سطح می تواند ادامه پیدا کند.
انتظارات[۵۵]: هرگاه تغییری در ساختمان سلسله مراتبی رخ دهد فرایند ارزیابی باید مجددا انجام گیرد (باباپور، ۱۳۸۷).

۲-۳۷- مزایای فرایند تحلیل سلسله مراتبی

یگانگی[۵۶]
پیچیدگی[۵۷]
همبستگی متقابل [۵۸]
ساختار سلسله مراتبی[۵۹]
اندازه گیری [۶۰]
سازگاری [۶۱]
تلفیق[۶۲]
تعادل[۶۳]
قضاوت گروهی[۶۴]
تکرار[۶۵] (قدسی پور، ۱۳۷۹).

۳۸- مراحل استفاده از فرایند سلسله مراتبی

ساختن سلسله مراتبی
اولین مرحله در فرایند تحلیل سلسله مراتبی ایجاد نمایش درختی از هدف، معیارها، زیر معیارها و گزینه ها می باشد. در اولین سطح این سلسله مراتب هدفی قرار داده می شود و در سطوح بعدی معیارها و زیر معیارهای آن نمایش داده می شود. و در آخرین سطح نیز گزینه ها ترسیم می گردند.

محاسبه وزنهای معیارها، زیر معیارها و وزن گزینه ها
در فرایند تحلیل سلسله مراتبی عنصر هر سطح نسبت به عنصر یک سطح بالاتر خود به صورت زوجی مقایسه شده و وزن آنها محاسبه می گردد که آن وزنها را وزن نسبی[۶۶] می نامند . سپس با تلفیق وزنها نسبی وزن نهایی هر گزینه محاسبه می شود. که آن را وزن مطلق[۶۷] می نامند. کلیه مقایسه ها در فرایند سلسله مراتبی به صورت زوجی انجام می گیرد در این مقایسه ها تصمیم گیرنده خواهد گفت اهمیت I بر j بر یکی از حالات زیر است.این قضاوت ها توسط ساعتی به مقادیر کمی بین ۱تا ۹ تبدیل شده اند که در جدول نشان داده می شود.لازم به ذکر است که محاسبه وزنهای معیارها، زیر معیارها و وزن گزینه ها در فرایند تحلیل شبکه ای هم استفاده می گردد(باباپور، ۱۳۸۷). درجه اهمیت ترجیحات در AHP در شکل ۲-۵آمده است.
ترجیحات
ترجیح خیلی قوی Very strongly preferred
ترجیح قوی Strongly preferred
کمی مرجحModerately preferred
ترجیحات بین فواصل
کاملا مرجح Extremely preferred
ترجیح یکسان Equally preferred
مقدار عددی
۹
۷
۵
۳
۱
۲ ، ۴ ،۶، ۸
شکل۲-۵ : درجه اهمیت ترجیحات درAHP

۲-۳۹- محاسبه نرخ سازگاری و ناسازگاری تصمیم

یکی از مزایای فرایند تحلیل سلسله مراتبی و فرایند تحلیل شبکه ای کنترل ناسازگاری تصمیم می باشد به عبارت دیگر همواره در فرایند تحلیل سلسله مراتبی و فرایند تحلیل شبکه ای می توان میزان سازگاری و ناسازگاری تصمیم را محاسبه نموده و نسبت به خوب و بد بودن و یا قابل قبول و مردود بودن آن تصمیم قضاوت کرد اگر رابطه a[i,k].a[k,j]=a[i,j] برای یکی از i، j و kها صادق نباشد ماتریس ناسازگار است.در حالت کلی میزان قابل قبول ناسازگاری تصمیم بستگی به تصمیم گیرنده دارد اما آقای ساعتی عدد۱/۰ را به عنوان حد قابل قبول ارائه می نماید و معتقد است چنانچه میزان ناسازگاری بیشتر از ۱/۰ باشد در قضاوت ها تجدید نظر شود (باباپور، ۱۳۸۷) .
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
محاسبه نرخ ناسازگاری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-09-11] [ 01:14:00 ب.ظ ]




۴٫۴۵

۲٫۸۰

۶۲٫۹

دربارۀ اینکه مسائل مذهبی برایم چه معنا و مفهومی دارند مطمئن نیستم.اگرچه دوست دارم که در این مورد تصمیم بگیرم ولی هنوز در این کار موفق نشده ام.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۳٫۰۴

۱٫۲۳

۴۰٫۵

در رابطه با مسائل مذهبی سردرگم هستم و در باره اینکه چه چیز غلط و چه چیز درست است دچار تغییر و درگرگونی است.

۳٫۳۰

۱٫۴۶

۴۴٫۲

در پی دورۀ طولانی از پرسش های جدی در زمینه ایمان مذهبی اکنون می توانم بگویم که به عنوان یک فرد چه اعتقاداتی دارم.

۴٫۰۱

۱٫۱۵

۲۸٫۷

برای مراسم مذهبی به مسجدی می روم که اعضای خانواده ام و افراد مهم به آنجا می روند و در مورد علت این انتخاب فکر نمی کنم و سوالی برایم مطرح نیست.

۲٫۸۰

۱٫۳۳

۴۷٫۵

هرگز در مسائل مذهبی دچار شک و تردید نشده ام و اگر یک باور مذهبی برای پدر و مادرم خوب باشد برای من نیز حتماً خوب خواهد بود.

۳٫۲۴

۱٫۳۱

۴۰٫۴

میانگین گویهی « مسائل مذهبی و اعتقادی برایم مهم نیست و واقعاًٌ در این زمینه احساس نیاز نمی کنم» ۴۲/۲(یعنی درحدکم) با انحراف معیار ۴۳/۱ است. ضریب پراکندگی ۱/۵۹درصد به دست آمده که میتوان گفت نمونه در این مورد نظری نا همگن(متفاوت)داشتهاست.
میانگین گویهی « به مسائل مذهبی زیاد فکر نمی کنم و خود را در انتخاب یک روش مذهبی از میان سایر روش ها به زحمت نمی اندازم» ۷۵/۲(یعنی درحدمتوسط) با انحراف معیار ۶۳/۱ است. ضریب پراکندگی ۳/۵۹درصد به دست آمده که میتوان گفت نمونه در این مورد تقریبا نظری نا همگن(متفاوت)داشتهاست.
میانگین گویهی « ایمان مذهبی هر کس مخصوص به خودش است. من درمورد ایمان خود بارها فکر کردم و می دانم به چه چیزی می توانم اعتقاد داشته باشم» ۴۵/۴(یعنی بیشتراززیاد) با انحراف معیار ۸۰/۲ است. ضریب پراکندگی ۹/۶۲درصد به دست آمده که میتوان گفت نمونه در این موردنظری نا همگن(متفاوت)داشتهاست.
میانگین گویهی « دربارۀ اینکه مسائل مذهبی برایم چه معنا و مفهومی دارند مطمئن نیستم.اگرچه دوست دارم که در این مورد تصمیم بگیرم ولی هنوز در این کار موفق نشده ام» ۰۴/۳(یعنی متوسط) با انحراف معیار ۲۳/۱است. ضریب پراکندگی ۵/۴۰درصد به دست آمده که میتوان گفت نمونه در این موردنظری با همگنی متوسط داشتهاست.
میانگین گویهی « در رابطه با مسائل مذهبی سردرگم هستم و در باره اینکه چه چیز غلط و چه چیز درست است دچار تغییر و درگرگونی است» ۳۰/۳(یعنیبیشتر ازمتوسط) با انحراف معیار ۴۶/۱است. ضریب پراکندگی ۲/۴۴درصد به دست آمده که میتوان گفت نمونه در این موردنظری با همگنی متوسط داشتهاست.
میانگین گویهی « در پی دورۀ طولانی از پرسش های جدی در زمینه ایمان مذهبی اکنون می توانم بگویم که به عنوان یک فرد چه اعتقاداتی دارم» ۰۱/۴(یعنیزیاد) با انحراف معیار ۱۵/۱است. ضریب پراکندگی ۷/۲۸درصد به دست آمده که میتوان گفت نمونه در این موردتقریبانظری همگن(شبیه به هم) داشتهاست.
میانگین گویهی « برای مراسم مذهبی به مسجدی می روم که اعضای خانواده ام و افراد مهم به آنجا می روند و در مورد علت این انتخاب فکر نمی کنم و سوالی برایم مطرح نیست» ۸۰/۲(یعنیدر حد کم) با انحراف معیار ۳۳/۱است. ضریب پراکندگی ۵/۴۷درصد به دست آمده که میتوان گفت نمونه در این موردنظری باهمگنی متوسط داشتهاست.
میانگین گویهی « هرگز در مسائل مذهبی دچار شک و تردید نشده ام و اگر یک باور مذهبی برای پدر و مادرم خوب باشد برای من نیز حتماً خوب خواهد بود» ۲۴/۳(یعنیبیشتر از متوسط) با انحراف معیار ۳۱/۱است. ضریب پراکندگی ۴/۴۰درصد به دست آمده که میتوان گفت نمونه در این موردنظری باهمگنی متوسط داشتهاست.

هویت سیاسی:

جدول۴-۵ : شاخص های توصیفی مولفه هویت سیاسی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:13:00 ب.ظ ]




در نظریه بوم‎تحولی۶ شاپوچنیک و کوتس‎ورت (۱۹۹۹، نقل از شوارتز و دیگران، ۲۰۰۶) که در سال‎‎های اخیر پژوهشگران برای علّت‎شناسی نشانه‎های برونی‎سازی‎‎شده و افسردگی در دوره نوجوانی بیشتر بر آن تأکید داشته‎اند، سه مؤلفه وجود دارد که با یکدیگر ارتباط درونی دارند: الف) مؤلفه اجتماعی ـ بوم‎شناختی که بر عوامل بافتی همچون خانواده، گروه همسال و مدرسه متمرکز است؛ ب) مؤلفه تحولی که بر تغییرات در افراد و بافت‎های آنها در طول زمان تأکید دارد، و پ) مؤلفه اجتماعی ـ تعاملی۷ که مشخص‎کننده شیوه‎هایی است که به واسطه آنها، فرایندهای بوم‎شناختی برای ایجاد پیامدهای رفتاری و روان‎اجتماعی با یکدیگر تعامل دارند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

خانواده معمولاً مهمترین حوزه تأثیر طی دوره نوجوانی قلمداد می‎شود و فرایندها و روابط خانوادگی همواره با پیامدهای روان‎اجتماعی و رفتاری نوجوان مرتبط‎‎اند. نتایج پژوهش‎ها نشان داده‎ است که این روابط در قومیت‎ها و ملیّت‎های متفاوت، عمومیت دارد (وازونی۸، ۲۰۰۳؛ دمیتریوا۹، چان۱۰، گرینبرگر۱۱و جیل- ریواس۱۲، ۲۰۰۴).
تأثیر کنش‎وری خانوادگی۱۳ بر هویت و بر رفتارهای مشکل‎آفرین در پژوهش‎های جداگانه بــررسی شده
است. مـارسیا۱۴(۱۹۶۶) متذکر شده است که تعامل خانـوادگی در هویت نوجوانان تأثیر معنـاداری دارد. تأثیر
کنش‎وری خانوادگی، محیط خانوادگی، شیوه‎های فرزندپروری، دلبستگی والدین، و سبک والدین بر هویت به
خـوبی در پیشینه پـژوهشی مسـتند است (برای مثـال، آدامز و جونز، ۱۹۸۳، کوپـر، ۱۹۸۵، نقل ازکـاکیر۱۵و
آیدین۱[۶]، ۲۰۰۵؛ اسمتانا۲، کمپیون ـ بار۳و متزگر۴، ۲۰۰۶ ؛ نصرتی، مظاهری و حیدری، ۱۳۸۵؛ اثنی عشران، ۱۳۷۸، رزمی،۱۳۸۳؛ احمدی، ۱۳۸۳). نتایج این پژوهش‎ها، عموماً نشان می‎دهندکه در دوره نوجوانی، کنش‎وری سالم خانوادگی (برای مثال، انسجام۵ خانواده، ارتباط۶ مثبت) با انسجام هویت به‎طور مثبت ارتباط دارد.
تأثیر کنش‎وری خانوادگی بر رفتارهای مشکل‎آفرین نوجوانان نیز در چندین پژوهش نشان داده شده است (برای مثال، دیسهیون۷، کاپالدی۸و یورگر۹، ۱۹۹۹؛ السون۱۰، بیتس۱۱، ساندی۱۲، لانتیر۱۳، ۲۰۰۰، نقل از شوارتز و دیگران، ۲۰۰۶؛ کیگان ـ امون۱۴و مولدر۱۵، ۲۰۰۵ ؛ شوارتز و دیگران، ۲۰۰۵ ؛ فیروزصمدی، ۱۳۸۰). نتایج این پژوهش‎ها به‎طور کلی نشان داده‎اند که کنش‎وری خانوادگی سالم به‎طور منفی با رفتارهای مشکل‎آفرین مرتبط است.
بیشتر مطالعاتی که رابطه بین کنش‎وری خانوادگی و رفتارهای مشکل‎آفرین را بررسی کرده‎اند، دختران و پسران را به‎طور جداگانه مورد مطالعه قرار نداده‎اند اما تعداد معدودی از آنها به نقش تعدیل‎کننده۱۶ متغیر جنس در رابطه بین کنش‎وری خانوادگی و رفتارهای مشکل‎آفرین نوجوانان دست یافته‎اند. برای مثال، کراسنوز۱۷، اریکسون۱۸و درنبوش۱۹(۲۰۰۲) به این نتیجه رسیدند که دل‎مشغولی والدین در مورد زندگی نوجوان۲۰، عامل حفاظت‎کننده۲۱ در مقابل سیگار کشیدن پسرانی است که با دوستان منحرف ارتباط دارند ولی در مورد دختران چنین نیست. در مورد رابطه بین کنش‎وری خانوادگی و هویت، شولتیس۲۲ و بلاستین۲۳(۱۹۹۴) به این نتیجه دست یافتند که صمیمیت۲۴ با خانواده، ارتباط معنادار قوی‎تری با تحول هویت در پسران نوجوان دارد اما در دختران نوجوان چنین نیست.
محیط دیگری که بر تحول نوجوان تأثیر دارد، مدرسه است. نوجوانان ساعت‎هایی از روز را در مدرسه
راهنمایی و پس از آن، در دبیرستان می‎گذرانند. بدین ترتیب، آنها زمان بیشتری را در خارج از خانه و در
تعامل با دیگران از جمله همسالان و معلمان سپری می‎کنند.
لانگراند ـ ویلمز۱[۷]و بوسما۲(۲۰۰۶) در پژوهشی با عنوان “تحول هویت در بافت: مدرسه به منزله یک بافت مهم در تحول هویت"، در نمونه‎ای متشکل از ۳۱۱ نفر دانش‎آموز پایه هشتم، نشان داده‎اند که بافت مدرسه نقش مهمی در تحول هویت دانش‎آموز بازی می‎کند. ضمناً، بر اساس نتایج این پژوهش مشخص شده است که تجربه مدرسه، به عنوان یک منبع شخصی، در تحول هویت مؤثر است.
یکی از متغیرهایی که در پژوهش‎های مرتبط با آثار مدرسه بر تحول نوجوان مورد بررسی قرار گرفته، پیوند با مدرسه۳ است. پیوند با مدرسه به ارتباطی که دانش‎آموز با مدرسه، کارکنان مدرسه و آرمان‎های تحصیلی مورد حمایت مدرسه دارد، اطلاق می‎گردد (موری۴و گرینبرگ۵، ۲۰۰۱). نتایج پژوهش‎ها نشان داده‎اند که پیوند با مدرسه، موجب افزایش تجربه‎های تحوّلی مثبت و کاهش تجربه‎های تحوّلی منفی می‎شود (کاتالانو۶، هاگرتی۷، استرل۸، فلمینگ۹و هاکینز۱۰، ۲۰۰۴). پیوند ضعیف با مدرسه با میزان بالاتر رفتارهای مشکل‎آفرین (مصرف مواد، رفتارهای پرخاشگرانه، بزهکاری، اخراج از مدرسه) در ارتباط است (هاکینز و دیگران، ۱۹۹۷؛ سیمونز ـ مورتون۱۱، کرامپ۱۲، هاینی۱۳و سیلور۱۴،۱۹۹۹؛ اینالو۱۵، استاتین۱۶و نورمی۱۷، ۲۰۰۰؛ کروستو۱۸، ۲۰۰۰، نقل از مادوکس۱۹و پرینز۲۰،۲۰۰۳؛ لی۲۱و اسمیت ـ آدکوک۲۲، ۲۰۰۵؛ شوارتز و دیگران، ۲۰۰۶).
از نظر برزونسکی۲۳و آدامز (۱۹۹۹) محیط مدرسه که حمایت معلمان۲۴ جنبه‎ای از آن را دربر می‎گیرد، بافت مهمی است که در آن هویت نوجوان تحول می‎یابد. استاینبرگ (۲۰۰۱) نشان داد که همان رگه‎های مرتبط با شیوه‎های فرزند‎پروری اقتدارگر۲۵، یعنی، صمیمیت، حمایت، ثبات، پذیرش، آزادی عمل (خودمختاری) روان‎شناختی۲۶، مشخصه معلمان کارآمد نیز هست. افزون بر این، سوننز۲۷و ونتینکیست۲۸ (۲۰۰۵) به این نتیجه دست یافتند که سبک تدریسی که حمایتگر نیاز نوجوان به آزادی عمل باشد، با تعهد۲۹ و اکتشاف۳۰ حرفه‎ای رابطه مثبت دارد. اگرچه پژوهش‎های کمی در مورد نقش معلمان در تحوّل هویّت وجود دارد، مطالعات انجام شده مبیّن ارتباط حمایت معلمان با اکتشاف و تعهد نوجوان است (هال و براسارد، ۲۰۰۸).
روابـط با گروه همسال برای تحـول روان‎اجتماعی در دوره کـودکی و نوجـوانی مهم است، اما طیّ دوره
نوجوانی روابط با همسالان (و دوستی۱[۸]به‎طور خاص) اهمیت منحصر به فردی دارد. روابط با همسالان به تحول روان‎اجتماعی سالم نوجوان کمک می‎کند (گلداشتاین۲، دیویس ـ کین۳و اکلز، ۲۰۰۵). دوستی در ظهور هویت من۴ نقش مهمی دارد و اغلب با دوستان خوب است که افراد برای اکتشاف موقعیت‎ها، نگرش۵‎ها و رفتارهای جدید احساس راحتی زیادی می‎کنند و این دوستان هستند که معمولاً طیّ فرایند هویت، حمایت و پسخوراند۶فراهم می‎آورند (ایکرز۷، جونز و کویل۸، ۱۹۹۸). هامر۹و بروخ۱۰(۱۹۹۴، نقل از هال و براسارد، ۲۰۰۸) نشان دادند که شبکه حمایتگر همسالان، در نوجوانان هویت موّفق۱۱را ارتقا می‎بخشد و از هویت بازداشته۱۲ جلوگیری می‎کند.
روابط با گروه همسال، همچنین می‎تواند منبع خطری برای برخی از نوجوانان باشد (گلداشتاین و دیگران، ۲۰۰۵) . نتایج پژوهش‎ها نشان داده است که فقدان حمایت همسالان با نشانه‎های افسردگی و برونی‎سازی‎شده مرتبط است (لوپز۱۳و دوبوئا۱۴، ۲۰۰۵). ریس۱۵و یانیس۱۶(۲۰۰۴) گزارش دادند که تعارض۱۷‎های مستمر با همسالان (مبیّن یک محیط غیرحمایتگر) با سردرگمی هویت ارتباط دارد.
پژوهش‎هایی که تا بدین‎جا مطرح شده‎اند مبیّن رابطه کنش‎وری خانوادگی، بافت مدرسه و گروه همسال با هویت و رفتارهای مشکل‎آفرین‎اند. پیش‎تر نیز به پژوهش‎هایی که نشان می‎دادند هویت به رفتارهای مشکل‎آفرین مربوط است، اشاره شد. این مطالعات به‎طور جداگانه انجام شده‎اند، اما چگونگی تأثیرات همزمان سه بافت خانواده، مدرسه وگروه همسال بر هویت و رفتارهای مشکل‎آفرین در اوایل دوره نوجوانی مشخص نیست. با توجه به مطالب بالا، مسئله اصلی پژوهش کنونی این است که آیا روابط عوامل بافتی، هویت و رفتار مشکل‎آفرین در قالب یک الگوی نظری (شکل ۱ـ۱) از برازش کافی برخوردار است.
۳ـ۱ چهارچوب نظری پژوهش
گرچه پیشینه پژوهشی در باب رابطه ۱) کنش‎وری خانوادگی و هویت، ۲) کنش‎وری مدرسه و هویت، ۳) حمایت همسال و هویت، ۴) هویت و رفتار مشکل‎آفرین، ۵) کنش‎وری خانوادگی و رفتار مشکل‎آفرین، ۶)
کنش‎وری مدرسه و رفتار مشکل‎آفرین، و ۷) حمایت همسال و رفتار مشکل‎آفرین به‎طور جداگانه مورد نظر
قرارگرفته‎اند، می‎توان بر مبنای :
الف) پژوهش‎هایی که این روابط دوتایی را نشان داده‎اند (در قسمت بیان مسئله به برخی از آنها اشاره شد)؛
ب) نظریه بوم‎تحولی شاپوچنیک و کوتس‎ورت (۱۹۹۹، نقل از کوتس‎ورت و دیگران، ۲۰۰۲) که فرایندهای چندبعدی مداخله‎گر در تحول رفتار مشکل‎آفرین نوجوان را بر اساس بافت‎های اجتماعی چندگانه تأثیرگذار بر تحول (برای مثال، خانواده، مدرسه و همسال) مفهوم‎پردازی می‎کند؛
پ) الگوی زیست‎روان‎اجتماعی۱[۹]داج۲و پتیت۳(۲۰۰۳) در باب تحول مشکلات رفتار ارتباطی مزمن۴ که بر
اساس آن فرایندهای بافتی بر فرایندهای درونی نوجوان تأثیر می‎گذارند که این امر به‎‎نو‎به ‎خود، آمادگی زیستی۵ نوجوان را نسبت به انواع خاصی از رفتارها تغییر می‎دهد و بدین ترتیب، اهمیت متغیرهای درون‎فردی را در تحول مشکلات رفتار ارتباطی برجسته می‎سازد و بالاخره ث) نظریه اریکسون (۱۹۵۰، نقل از شوارتز و دیگران، ۲۰۰۵) که بر اساس آن هویت منسجم به نوجوان کمک می‎کند که به تجربه‎هایش سازمان و معنا دهد و تصمیمات و رفتارهایش را هدایت کند، یک الگوی نظری (شکل۱ـ۱) را تدوین و آزمون کرد.
-____-
+
-
-
+
-
-
-
-
-
+
-
+
_-_—__—-__–_
شکل ۱ـ۱ الگوی نظری پژوهش
۴ـ۱ اهمیت و ضرورت پژوهش
این پژوهش دارای ویژگی‎های منحصر به فردی است که آنها را در چند مقوله می‎توان عنوان کرد:
۱) بررسی همزمان روابط سه بافت تحولی مهم در دوره نوجوانی، یعنی، خانواده، مدرسه و گروه همسال، و متغیر درون‎شخصی (هویت) با رفتار مشکل‎آفرین در یک مطالعه و تعیین معناداری اثر واسطه‎گر متغیر درون‎شخصی در روابط بین سه عامل بافتی و رفتار مشکل‎آفرین با بهره‎گیری از روش آماری پیشرفته الگو- یابی معادله ساختاری۱[۱۰]. فن الگو‎یابی معادله ساختاری، که به فن تحلیل داده‎های نسل دوم۲ معروف است، بر خلاف فنون نسل اول همچون رگرسیون، پژوهشگران را قادر می‎سازد که در قالب تحلیلی واحد، نظامدار و جامع از طریق الگو‎یابی روابط بین سازه‎های مستقل و وابسته چندگانه به‎طور همزمان، به مجموعه‎ای از سؤال‎های پژوهشی مربوط به هم پاسخ دهند. این قابلیّت تحلیل همزمان، با تحلیل همزمان الگوهای رگرسیون نسل اول، مثل رگرسیون خطی، بسیار متفاوت است؛ از این حیث که الگوهای نسل اول فقط می‎توانند یک لایه پیوند بین متغیرهای مستقل و وابسته را در یک زمان تحلیل کنند (گفن۳، استروب۴ و بودرو۵، ۲۰۰۰).
۲) بهره‎گیری از گزارش‎های والدین و گزارش‎های نوجوانان در سنجش کنش‎وری خانوادگی و رفتار مشکل‎آفرین برونی‎سازی‎شده. پژوهش‎ها نشان داده‎اند که والدین و نوجوانان در مورد بافت بوم‎تحولی نوجوان و سازگاری وی، دیدگاه‎های متفاوتی دارند و این که درک این تفاوت‎ها فی نفسه مهم است (تاین۶، روسا۷ و مایکلز۸، ۱۹۹۴، نقل از شوارتز و دیگران، ۲۰۰۶).
۳) نمونه پژوهش کنونی را تعدادی تقریباً مساوی از دختران و پسران (۳۱۴ دختر و ۲۹۹ پسر) تشکیل داده‎اند. این در حالی است که اغلب پژوهش‎هایی که در باب آزمون ارتباط شیوه‎های والدگری و رفتار مشکل‎آفرین انجام شده‎اند، از پسران استفاده کرده‎اند یا در آنها تعداد پسران از دختران بیشتر بوده است (اسپات۹ و نپل۱۰، گلدبرگ ـ لیلهوج۱۱، یونگ۱۲ و رامیستی ـ میکلر۱۳، ۲۰۰۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:13:00 ب.ظ ]




تحقیقات اخیر شیوع فلج مغزی را در حدود ۵/۲- ۵/۱ در هر ۱۰۰۰ کودک متولد شده زنده گزارش کرده اند که این رقم معادل %۱۵درصد کل جمعیت کودکان می باشد (۳).
۲-۲-۱ خصوصیات پزشکی فلج مغزی
فلج مغزی به عنوان یک گروه از اختلالات رشد حرکتی و پاسچر توصیف می شود. Cp به علت ایجاد محدودیت هایی در فعالیت به اختلال های غیر پیشرونده[۴۵] نسبت داده شده که در رشد مغز جنین یا طفل رخ می دهد. اختلالات فلج مغزی اغلب با اختلال در احساس، شناخت، ارتباط، ادراک، رفتار با صرع (تشنج)[۴۶] و مشکلات عضلانی - اسکلتی همراه می باشد (۷۴). افزایش تاخیر در آغاز حرکت، سازماندهی فضایی و زمانی ضعیف عضلات و مفاصل، تولید نیروی عضلانی ناکافی، افزایش تونوس عضلانی، هم انقباضی عضلات آگونیست / آنتاگونیست از مشخصه های فلج مغزی اسپاستیک می باشد (۷۶). تظاهرات حرکتی شایع شامل اسپاستیسیته، دیستونی، انقباض، نمو غیر طبیعی استخوان، تعادل ضعیف، از دست دادن کنترل حرکت انتخابی و ضعف عضلات می باشد (۷۷, ۷۸). ناهماهنگی (عدم تعادل) و تون عضلانی می تواند باعث ضعف عضلات، آتروفی، انقباض بافت نرم و در نهایت بدشکلی مفاصل در افراد مبتلا به CP شود (۱۸). تا کنون فلج مغزی غیر قابل علاج بوده است، با این وجود امکان اصلاح و بهبود عملکرد تا حدود زیادی وجود دارد.
۲-۲-۲ علت شناسی فلج مغزی
با گذشت زمان و پیشرفت علم پزشکی تحقیقات وسیعتری جهت شناخت علل و انواع این نوع بیماری انجام شده است که میزان تشخیص این عارضه را افزایش داده است. با این وجود در بسیاری از کودکان، علل نهفته فلج مغزی تاکنون ناشناخته باقی مانده است. در ابتدا لیتل کمبود اکسیژن هنگام تولد را اصلیترین علت این بیماری میدانست (۷۹). امروزه پزشکان و محققان علاوه بر آسفیکسی ( نرسیدن اکسیژن به مغز در هنگام تولد) ، ضربه حین زایمان و نارس بودن هنگام تولد را از مهم ترین دلایل به وجود آمدن این ضایعه میدانند. لازم به ذکر است که با بهبود عوامل فوق، در دهه اخیر میزان بروز فلج مغزی کاهش نیافته است (۸۰). این ضایعه میتواند در هر سه دوره قبل از زایمان[۴۷]، حین زایمان[۴۸]و پس از زایمان[۴۹] تا سن ۵ سالگی و پس از آن (در اثر ضربه یا خونریزی) روی دهد. باید به خاطر داشت که هرچه ضایعه در سنین اولیه رشد روی دهد ساختارهای اصلیتر و بنیانیتر مغز را درگیر میکند و عواقب وخیمتری را درپی خواهد داشت (۸۱). ضایعه در سه ماهه اول جنینی بیشتر ساختارهای قدیمی مغز را که مسوول اعمال حیاتی نظیر تنفس قلب هستند و در سه ماهه جنینی بیشتر ساختارهای قدیمی مغز را که مسوول اعمال و حرکات درشت می باشند، درگیر می کند. ضایعه سه ماهه آخر جنینی، بیشتر ساختارهای جدید را که مسوول هماهنگی و حرکات ظریف هستند، درگیر می کند (۸۱). فلج مغزی در دو سال اولیه زندگی از شیوع بالایی برخوردار است (۸۲). در حال حاضر بیش از ۵۰ درصد موارد cp ناشی از تولد نوزادان با وزن خیلی کم میباشد (۸۳). به طور کلی باید اذعان نمود عواملی که به نحوی تغذیه، شرایط زندگی، مراقبت از زن حامله، زایمان و مراقبتهای بعد از زایمان را تحت تاثیر قرار میدهند باید عوامل خطر محسوب شوند تا بتوان با مقابله با آنها فلج مغزی را کاهش داد (۸۱).
۲-۲-۲-۱ علل پیش از تولد
عوامل ارثی یا ژنتیکی، عفونت های حاملگی مثل سرخچه، آنوکسی جنینی ایجاد شده توسط خونریزی ناشی از جدا شدن زودرس جفت یا اختلال در رشد جفت، ناسازگاری های RH خون، اختلالات متابولیک مانند دیابت مادر، نقایص رشدی مثل اختلال در رشد مغز از علل پیش از تولد محسوب می شود.
۲-۲-۲-۲ علل حین تولد
پارگی عروق مغزی یا فشرده شدن مغز در طی زایمان طولانی یا مشکل، جدا شدن زودرس جفت و جفت سر راهی از علل حین تولد محسوب می شود.
۲-۲-۲-۳ علل پس از تولد
حوادث عروقی و خونریزی داخل جمجمه، ضربه به سر، عفونت های مغزی، ضایعات توکسیک مانند مسمومیت با سرب، آنوکسی ناشی از غرق شدگی، توقف قلبی، صرع و تومورها از علل پس از تولد محسوب می شود. به طور کلی حوادثی که منجر به کمبود اکسیژن مغز شود، مهمترین علل ایجاد کننده فلج مغزی می باشد که می توانند به دلیل هر یک از مورد فوق روی دهد (۸۱). جدول زیر شیوع و علت های فلج مغزی را به سه دسته تقسیم بندی کرده است:
جدول ۲-۱. شیوع و علل فلج مغزی در قبل، حین و بعد از تولد

درصد شیوع فلج مغزی قبل از تولد هنگام تولد بعد از تولد
حدود ۳۰ درصد حدود ۶۰ درصد حدود ۱۰ درصد
علل عوامل ژنتیکی
بیماریهای عفونی
مثل سرخچه
مسمومیت
سوخت و ساز ناقص
فقدان
کمبوداکسیژن
نرسیدن اکسیژن کافی
ضربه یا ضربات وارده به سر
استفاده از وسایل زایمان
مثل فورسپس
استفاده از ماماهای محلی
آسیب های شدید به سر
بیماریهای عفونی مانند:التهاب مغز(آنسفالیت)
التهاب پرده های مغز(مننژیت)

۲-۲-۳ فلج مغزی در کودکان متولد شده بسیار زودرس[۵۰]
سن و وزن در هنگام زایمان سهم جداگانه ای یا حتی گمان می رود که که آن ها اغلب با یکدیگر در به وجود آمدن فلج مغزی نقش دارند. معمولا” تولد کمتر از ۳۲ هفته بارداری قوی ترین پیش بینی کننده بعدی فلج مغزی می باشد. کاهش سن بارداری[۵۱]، افزایش خطر شیوع نوزادان مبتلا به فلج مغزی را ۳۰ برابر نسبت به کسانی که در سن بارداری طبیعی به دنیا می آیند افزایش می دهد (۷۴). سه مسیر ممکن به وسیله استانلی و همکاران (۲۰۰۰) پیشنهاد شده شده است: اول این که برخی از عوامل مربوط به قبل از تولد می تواند منجر به تولد زودرس و فلج مغزی شود، برای مثال یک عفونت باکتریایی. دوم این که کودکان زودرس ممکن است نسبت به اختلالات فیزیولوژیکی چون کاهش اکسیژن[۵۲] و اسیدوز (دیابت)[۵۳] مستعد و آسیب پذیرتر باشند. سوم این که آسیب اولیه به کورتکس مغز به ویژه ماده سفید [۵۴]می تواند منجر به تولد زودرس و فلج مغزی می شود (۸۴).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۲-۴ فلج مغزی در کودکان متولد شده با وزن پایین[۵۵]
۲-۲-۴-۱ محدودیت های نمو داخل رحمی[۵۶]
خطر مبتلا به فلج مغزی با کاهش وزن تولد افزایش می یابد. این سنجش همچنین با سن بارداری در زمان تولد ترکیب می شود. به دلیل این که وزن تولد را به طور دقیق تر می توان تعریف کرد، اغلب به عنوان یک نشانگر خوب محسوب می شود. این مساله زمانی پیچیده تر می شود که نرخ زنده ماندن کودکان با وزن بسیار پایین تولد[۵۷] افزایش می یابد، اما این زنده ماندن انواع مختلفی از مشکلات مانند فلج مغزی را افزایش می دهد. (۷۴). نرخ زنده ماندن کودکان با وزن کمتر از ۱۵۰۰ گرم از سال ۱۹۷۰ به این طرف به طور ثابت افزایش یافته است. استانلی و همکاران[۵۸] (۲۰۰۰) در استرالیای غربی یک روند تغییر از زنده ماندن ۳۰۰ فرد در ۱۰۰۰ تولد زنده در سال ۱۹۷۰ تا بیش از ۸۰۰ در ۱۰۰۰ تولد در سال ۱۹۹۴را گزارش کردند که با این افزایش، خطر مبتلا به فلج مغزی بالاتر رفته است.(۸۴) . اسکوبرا (۱۹۹۱) در یک متا آنالیز یک رقم در حدود %۸ فلج مغزی را در کودکان با وزن تولد کمتر از ۱۵۰۰ گرم گزارش کرده اند. کودکانی که برای سن بارداری کوچک هستند در خطر مبتلا به فلج مغزی قرار دارند. استانلی و همکاران (۲۰۰۰) احتمال چگونگی ایجاد این عوامل را اعلام کردند: اول شامل نمو ضعیف و فلج مغزی، دوم محدودیت های نمو بدون توجه به علت که با علت های های مرتبط با فلج مغزی مرتبط می باشد، سوم محدودیت های نمو به دلیل وضعیت هایی مانند کاهش قند خون[۵۹] که مسئول آسیب به مخ باشد، چهارم ویژگی های با محدودیت های نمو که نسبت به دیگر عوامل بیشتر به مغز آسیب می رسانند مانند آسفکسیای تولد و آخر این که آسیب های جنینی که باعث نمو ضعیف می شود می تواند علت های فلج مغزی باشد (۸۴). تولدهای دو قلویی اغلب با وزن کم نوزاد همراه است و نوزادان را برای فلج مغزی آماده میکند. به علاوه گرایش به وزن پائین در هنگام تولد در دوقلوها مخصوصاً دوقلوهای مونوزیگوت نشانه های زیادی از ناهنجاری های مادرزادی و مربوط به ارتباط عروق جفت را نشان میدهند. مرگ یکی از دو قلوها در داخل رحم باعث میشود که دو قلوی باقی مانده در معرض خطرهای عصبی و دیگر مشکلات قرار گیرد. (۸۵).
۲-۲-۵ نواحی آسیب پذیر مغز در افراد مبتلا به فلج مغزی
این آسیب توانایی مغز را برای کنترل عضله های بدن به تاخیر می اندازد. مغز به عضله ها دستور حرکت و تولید نیرو می دهد. کودک بدون پیام های صحیح ارسالی از مغز قادر به یادگیری مهارت های حرکتی پایه مثل خزیدن، بلند شدن یا راه رفتن نیست. با وجود این که در فلج مغزی آسیب مغزی وجود دارد ولی تشخیص آن توسط پزشکان در اوایل کودکی مشکل است، به همین دلیل ممکن است تشخیص به تاخیر بیافتد (۸۶). فلج مغزی بر اثر صدمه وارده به مغز به وجود می آید و با انواع ناتوانی های عصبی – عضلانی آشکار می شود. این ناتوانی ها با کنترل ناقص بر روی حرکات ارادی همراه است. ضایعه ای که از صدمه وارده به مغز ناشی می شود در نرون های حرکتی فوقانی مغز و پایه مغز پدیدار می شود و بر کار دستگاه عصبی مرکزی اثر می گذارد (۸۱). بنابراین چند قسمت مغز برای آسیب نسبت به بقیه مستعدتر است. برای مثال تغییرات در ذخیره خون و نیازمندیهای متابولیک منحصر به فرد در چندین قسمت مغز، هایپوکسیا، عفونت ویروسی و باکتریایی جنین، عفونت مادر را افزایش میدهد."آسیبپذیری انتخابی” سیستم بطن دوم (راه عصبی که از سیستم لیمبیک و مغز قدامی تا ساقه مغز کشیده شده است) بین ۲۶ تا ۳۴ هفتگی اتفاق میافتد. بنابراین آسیب های جنینی که در طول زمان اتفاق میافتد میتواند زخم در سیستم بطن دوم با فلج یک سویۀ اسپاستیک را ایجاد کند (۸۷). آسیب اعصاب حرکتی بالایی، ورودی قشری را برای منطقۀ شبکهای و قشری- نخاعی کاهش میدهد که در تغییر کنترل حرکتی مؤثر است. این عوامل تعداد واحدهای حرکتی مؤثر را کاهش داده و کنترل عضله ای نابهنجار را تولید میکنند. همزمان با آن، از دست دادن کمبود ورودی بازداری از طریق منطقه شبکهای سیستمهای دیگر تحریک اعصاب گاما و آلفا را افزایش میدهد و فلج اسپاستیک را ایجاد میکند (۸۸).
۲-۲-۶ طبقه بندی فلج مغزی
هفت نوع فلج مغزی عبارت است از داد (۸۱):
حالت سفتی یا اسپاستیک[۶۰] ۲- آتتوز[۶۱] یا پیدایش حرکت های غیرارادی ۳- آتاکسی[۶۲] یا ناهماهنگی و بینظمی در حرکت عضله ها ۴- سختی[۶۳] ۵- شلی[۶۴] ۶- رعشه[۶۵] ۷- ترکیبی
شکل۲-۱ انواع فلج مغزی بر اساس آسیب نواحی مختلف مغز
۲-۲-۶-۱ اسپاستیک
اسپاستیسیتی نتیجه آسیب مغزی است و به عنوان شایعترین نوع فلج مغزی حدود ۸۰% درصد از نمونه های فلج مغزی را شامل می شود است (۸۴). cp اسپاستیک به وسیله فعال- سازی دایمی عضلات مشخص شده و گروه های عضلانی مشخص (معمولا” عضلات آگونیست مثل چهارسر و دوسر) را شامل می شود که باعث حالت سفتی در عضله ها می شود. عضلات اسپاستیک احساس سخت یا سفتی دارند و در برابر کشش مقاومت می کنند که این کار باعث کندی و محدودیت در حرکت می شود (۸۶). لین و همکاران (۲۰۰۴) یک لیستی از ویژگی های اسپاستی را ارائه کرده اند که شامل کنترل غیرطبیعی حرکات ارادی با هم انقباضی عضلات آنتاگونیست / آگونیست[۶۶]، افزایش تون عضلانی[۶۷] و رفلکس های کششی[۶۸] مرتبط با حرکت می باشد (۸۹). این رفلکس کششی اغلب به وسیله کشش غیرفعال و اکستنشن گروه های عضلانی هنگامی که آن ها در طول مفصل عبور می کنند مشخص می شود (۹۰). یک تون عضلانی افزایش یافته (هایپرتونوس)[۶۹] با افزایش مقاومت به دنبال رهایی سریع تنش همراه با یک رفلکس کششی مثبت همراه می باشد. این به یک نوع واکنش چاقوی ضامن دار شباهت دارد که ممکن است در آغاز، وسط و یا پایان حرکت رخ دهد (۸۴). هایپرتونسیتی به صورت هموار از طریق بدن توزیع نمی شود و و هیچ یک به صورت ثابت نیست بلکه در همه زمان ها رخ می دهد. یک کودک ممکن است که هایپرتونی در بالا تنه داشته باشد اما هایپرتونی را در عضلات اندام تحتانی نیز نشان دهد. در بعضی از موارد شدیدتر، وضعیت اسپاستیک ممکن است گنجینه های حرکتی کودک را محدود کند (۹۱). فردی که به فلج مغزی اسپاستیک مبتلاست در کنترل حرکت اندام های مبتلا با محدودیت هایی روبرو است. حرکت ارادی معمولاً محدود، همراه با پرش و نامطمئن است و کنترل حرکات به صورتی ناهمگون انجام میشود. در برخی مواقع ممکن است حرکت خیلی آهسته و با ملاحظه یا خیلی ناگهانی باشد. علاوه بر این، فرد مبتلا به اسپاسم مختصرترین انگیزش دیداری، گفتاری و یا لمسی را با واکنش عضلانی پاسخ میدهد. از دیگر ویژگیهای بارز و رایج شخص مبتلا به اسپاستیسیتی واکنش کششی خیلی شدید است. واکنش کششی که از نوع اسپاسم یکطرفه است (از یک پیوندگاه عصب واحد میگذرد) و عاملی برای نگهداری عضلات اسکلتی است. هنگامیکه عضلهای به سرعت کشیده میشود واکنش باعث میشود که عضلههای مخالف منقبض شوند و از آسیب دیدن عضلهای که به سرعت و شدت کشیده شده است جلوگیری کند. این انعکاس توسط دوکهای عضلانی که در سرتاسر عضلههای اسکلتی قرار دارند به وجود میآید. تحریک به موقع این دوکها توسط مراکز حرکتی گوناگون مغز هدایت میشود (۷۴). حالت اسپاستیسیتی در گروه عضله های خم کننده اثر می گذارد و از این رو نگهداری بدن به صورت صحیح و درست خیلی مشکل خواهد بود. علاوه بر این، ممکن است فرد مبتلا به اسپاسم بر اثر آسیب وارد شده دچار مسایل دیگری نیز شده باشد که بر توانایی حرکتی وی اثر می گذارد. اگر اندام های تحتانی (پاها) به اسپاستی سیتی دچار شوند، احتمالاً به سمت داخل می چرخند و مفصل ران خم می شود و ممکن است همزمان با بلند شدن پاشنه ها از روی زمین زانوها خم و به داخل کشیده شوند. این ویژگی ها سبب می شود که هنگام راه رفتن پاها به داخل یکدیگر بروند و حرکت شبیه قیچی شود که گام برداشتن قیچی وار[۷۰] نام دارد. زمانی که اندام های فوقانی به اسپاستی سیتی مبتلا شوند، ممکن است ساعدهای شخص مبتلا به داخل بچرخد و آرنج ها، مچ ها و انگشتان خم شوند. ناتوانی ذهنی اغلب بیشتر در نوع اسپاسمی فلج مغزی دیده می شود تا دیگر انواع آن (۸۱).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:12:00 ب.ظ ]




این روش علاوه بر زمینه سنتی مالی، به مشتریان، فرایند، منابع انسانی، توسعه و بازار آفرینی نیز توجه فراوانی می­نماید. در این روش شاخص­ های مشتری محوری عبارتند از: تعداد حساب­های مشتریان، تعداد واسطه­ها و تعداد مشتریان از دست رفته. شاخص­ های فرایند محوری در آن عبارتند از: تعداد حساب‌های مشتریان به ازای خالص تعداد کارکنان و هزینه­ های مدیریتی به خالص کارکنان و شاخص­ های انسان محوری در آن عبارتند از : میزان گردش پرسنل، نسبت مدیران، نسبت زنان مدیر و نسبت هزینه‌های آموزش به کارکنان. در نهایت شاخص­ های مبتنی بر توسعه و بازار آفرینی در آن عبارتند از: شاخص رضایت کارکنان، هزینه­ های بازاریابی به خالص مشتریان و سهم ساعت­های آموزش. این روش در دنیای امروز روشی آرمانی و مطلوب به شمار می آید. این روش علی­رغم کامل­تر بودن در زمینه تشریح بهتر عملکرد تجاری، قادر به کمی­سازی سرمایه فکری نمی ­باشد .
در مرورگر اسکاندیا، شاخص­ های سرمایه فکری طراحی شده که به مدیران در ترسیم اُفق رشد سازمان کمک می­ کند. شرکت­های بزرگ متعددی مانند داوکمیکال[۱۹۴] از این مرورگر برای تعیین ارزش سازمان خود استفاده می­ کنند (بروکینگ،ص۱۹۹۸،۱۴۱)[۱۹۵].

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

مدل مدیریت سرمایه فکری
زمانی که از سنجش و اندازه ­گیری صحبت می­کنیم، ابتدا ضروری است تا منابع غیر ملموس و حیاتی شرکت (که نیازمند نظارت و مدیریت هستند) را به منظور نیل به اهداف استراتژیک یا برای ارتقای مزیت اصلی آنها شناسایی نموده و سپس باید اشخاص ثابتی که دارای اطلاعات مفیدی درباره ارزش واقعی شرکت هستند را شناسایی کنیم. فرایند مدیریت سرمایه فکری دارای سه مرحله اساسی، شناسایی، اندازه‌گیری و مدیریت این منابع می­باشد.
روش جویا [۱۹۶]
ادومالون عنوان کرد که سرمایه فکری، پس از محاسبه اجزای آن، محاسبه خواهد شد. آنها معتقدند که سرمایه فکری شامل اجزای زیر است .
الف)سرمایه انسانی ب) سرمایه نوآوری پ) سرمایه فرآیندی ت) سرمایه ارتباطی
که با قرار دادن این اجزاء در یک فرمول مالی، می­توان گفت :
MV = BV + IC
MV = ارزش بازاری
BV = ارزش دفتری = (PC + MC)
MC = سرمایه مالی (پولی)
PC = سرمایه فیزیکی
IC = سرمایه فکری = (HC+IVC+RC+SC)
HC = سرمایه انسانی
IVC = سرمایه نوآوری
RC = سرمایه مشتری / سرمایه ارتباطی
SC = سرمایه فرآیندی / سرمایه ساختاری
که این محاسبات پیشرفته، توسط اصول پذیرفته شده حسابداری [۱۹۷] پذیرفته شده است و منطبق بر ترازنامه شرکت می باشد (ادوینسون و مالونه ،۱۹۹۷، ۷۵-۷۴ )[۱۹۸] .
مدل محاسبه بر مبنای متغیر های زبانی فازی
این مدل در سال ۲۰۰۸ توسط چن تانگ و وی شن ابداع شد بر اساس این مدل ابتدا باید اقلام و شاخص های سرمایه فکری را تعیین نمود و با بهره گرفتن از پرسشنامه، اطلاعات این شاخص ­ها را که بر اساس خیلی ضعیف تا خیلی خوب و نیز خیلی بی اهمّیت تا خیلی با اهمّیت می­باشد، بدست آورد و با بهره گرفتن از مدل­ها و برنامه­ ریزی­های فازی، مقدار هر یک از این شاخص ­ها و وزن هر یک محاسبه می­ شود که این مقادیر، مقادیر اقلام سرمایه فکری می­باشند.
این مدل از آن جهت با اهمّیت می­باشد که در محاسبات آن به علت استفاده از مدل فازی، اقلام تأثیرگذار
دیگری که ذکر نشده­اند را نیز پوشش می­دهد و تأثیرات آنها را نیز تا حدود زیادی پوشش خواهد داد (شن تای
و چن ،۲۰۰۸) [۱۹۹] .
۲-۲-۷-۲ مدل­های سنجش پولی و مالی سرمایه فکری
ارزش افزوده اقتصادی [۲۰۰]
در دهه ۱۹۹۰، EVA که توسط شرکت ” استرن استوارت و کمپانی ” یک موسسه مشاوره در نیویورک مطرح گشت از شهرت زیادی برخوردار شد. این روش بر حداکثر کردن ارزش ثروت سهامداران تأکید دارد (بون و والانس ،ص۱۹۹۷،۱۰۴)[۲۰۱].
سپس در مقاله­ای که در سال ۱۹۹۳ در مجله فورچون چاپ شد به تشریح جزئیات مفهوم EVA پرداخته شد و توسط شرکت­های مادر در آمریکا بکار برده می­شوند.
در این روش، از معیارهایی نظیر بودجه­بندی سرمایه­ای، برنامه­ ریزی مالی، تعیین هدف، اندازه ­گیری عملکرد، ارتباط با سهامداران و جبران خدمات تشویقی برای تعیین راه ­هایی که از طریق آنها ارزش شرکت افزوده یا کم می­ شود، استفاده می­ شود. نقطه قوّت این روش، همبستگی آن با قیمت سهام است. از آنجائی­که این روش بطور گسترده­ای در مجامع مالی پذیرفته شده و از مقبولیت برخوردار است، می ­تواند مشروعیت شرکت را در بازارهای مالی افزایش دهد. عیب عمده این روش، پیچیدگی آن می­باشد. از آنجایی­که این روش از دارایی­ های دفتری با اتکاء به هزینه­ های تاریخی، بهره می­گیرد و ارزش دفتری نیز با ارزش بازار فعلی مطابقت چندانی ندارد، ممکن است جهت بیان ارزش دارایی های غیر ملموس، چندان مطلوب نباشد.
رویکرد مبتنی بر EVA مدیران را در سرمایه ­گذاری بهتر در مدیریت سرمایه فکری یاری می‌دهد. EVA همچنین معیاری اثر بخش برای کیفیت تصمیمات مدیریتی است و شاخصی مناسب برای رشد ارزش شرکت در آینده می­باشد.
به هر حال EVA بصورت کمّی و مالی بیان می­ شود و شامل پنج مرحله است :
بررسی داده های مالی شرکت
شناسایی و تعیین نوع سرمایه ­های شرکت
تعیین نرخ هزینه سرمایه شرکت
محاسبه سود خالص شرکت
محاسبه ارزش افزوده اقتصادی از طریق کسر هزینه سرمایه از سود خالص
در حقیقت EVA ، اختلاف بین سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات و بهره از جمع حقوق صاحبان سهام و بدهی­ها می باشد (چن و دود ،۲۰۰۱، صص۸۹-۶۵)[۲۰۲].
ارزش افزوده اقتصادی[۲۰۳] کاربردهای بسیار مختلفی دارد، به عنوان مثال؛ برای اندازه ­گیری عملکرد بازار برای تعیین جایگاه رقابتی که توسط گروه مشاورین بوستون مطرح شد از بازده جریان نقدی بر سرمایه گذاری[۲۰۴] استفاده می­ شود.
برای سیستم گزارش عملکرد شرکت از ارزش افزوده سهامداران[۲۰۵] استفاده می­ شود. ارزش افزوده تنظیمی اقتصادی[۲۰۶] توسط دویلرز مطرح شد. همچنین ارزش افزوده اقتصادی تصفیه شده[۲۰۷] توسط باس و دیگران، عنوان شد.
سود اقتصادی تنظیم شده [۲۰۸] نیز توسط ماراکون مطرح شد. همچنین مدیریت ارزش اقتصادی [۲۰۹] توسط KPMG مطرح شد (ولیرز ،ص۱۹۹۷،۵۸)[۲۱۰].
البته محاسبه سود اقتصادی از درآمد حسابداری آسان نمی ­باشد و احتیاج به صدها تطبیق و تغییر دارد. بعنوان مثال؛ حسابداری سنتی، وجه نقدی که برای تحقیقات و توسعه (R&D) خرج می­ شود را جزء هزینه‌ها تلقی می­ کند، اما این در حالی است که بعد از ورود به سود اقتصادی تبدیل به سرمایه خواهد شد تا جایی که آن سود اقتصادی آینده را فراهم می­ کند . که فرمول محاسباتی EVA به صورت زیر می باشد .
EVAt = NOPATt – WACC (Capitalt-1)
NOPATt = سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات در انتهای دوره t
WACC = میانگین موزون هزینه سرمایه
Capitalt-1 = مجموع سرمایه به ارزش دفتری در ابتدای دوره t (انتهای دوره t-1)
(چن و دود ،۲۰۰۱،صص ۸۹-۶۵)[۲۱۱]
نرخ بازده دارایی ها [۲۱۲]
نرخ بازده دارایی­ های شرکت، نرخی است که می­توان آن را با متوسط صنعت مقایسه نمود تا اختلاف آن با متوسط صنعت، بدست آید. اگر اختلاف مذکور صفر یا منفی باشد، شرکت از سرمایه فکری اضافی برخوردار نیست. اگر این اختلاف مثبت باشد، فرض می­ شود که شرکت در صنعت خود از سرمایه فکری اضافی برخوردار است. در صورت وجود مازاد بازده نسبت به صنعت، این بازده دارایی­ های اضافی در متوسط دارایی­ های ملموس شرکت، ضرب می­ شود تا متوسط عایدات اضافی سالیانه شرکت، محاسبه شود. تقسیم این عایدات اضافی بر هزینه سرمایه شرکت، ارزش سرمایه فکری شرکت را به دست می­دهد. مزیت عمده این روش؛ فرمول ساده آن و قابل دسترس بودن تمامی اطلاعات مورد نیاز در صورت­های مالی تاریخی، شرکت می باشد. عیب عمده این روش؛در فقدان ارائه اطلاعاتی است که مدیران برای مدیریت مؤثر سرمایه فکری شان به آنها نیازمند، می باشند. ( رادو و لیارت ،۲۰۰۲،۱۴۵)[۲۱۳]
روش تشکیل سرمایه بازار

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:12:00 ب.ظ ]